زنجانی، ابوالمکارم، فقيه امامی قرن سيزدهم و چهاردهم. نامش محمد و لقبش عزيزالدين است. اجداد پدرى او از زمان صفويه مرجع امور دينى مردم در زنجان بودند. پدرش، ميرزاابوالقاسم زنجانى*، از عالمان مشهور زنجان بود و در آنجا اقتدار و اعتبارى درخور توجه داشت. ابوالمكارم در ۱۲۵۵ در زنجان به دنيا آمد. او تحصيلات مقدماتى را در زادگاهش آغاز كرد و سپس براى ادامۀ تحصيل به قزوين رفت، اما پس از مدتى كوتاه به زنجان بازگشت و در ۱۲۷۸ به همراه برادر كوچك ترش ميرزاابوطالب زنجانى* به نجف رفت و در درسهاى فقه و اصول شيخ مرتضى انصارى* شركت كرد. او پس از درگذشت شيخ انصارى در ۱۲۸۱، در درسهاى فقه و اصول سيدحسين كوه كمرى* (مشهور به سيدحسين ترك) و ميرزاى شيرازى* حاضر شد و از كوه كمرى اجازه روايت دريافت كرد (اعتمادالسلطنه، ص۲۰۲؛ امين، ج۹، ص۶۳؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم۱، ص۸۰ـ۸۱؛ موسوى ميرزايى، ۱۳۲۵ش، ص۱۳۳؛ همو، ۱۳۲۶ش، ص۳۵ـ۳۶؛ قس زنجانى، ص ۱۰۴، كه لقب او را عزالدين ذكر كرده است).
ابوالمكارم در ۱۲۸۸ به زنجان بازگشت. او پس از درگذشت پدرش در ۱۲۹۲، جانشين وى شد و منصب قضا و مرجعيت دينى مردم زنجان را برعهده گرفت و به تدريس علوم دينى هم پرداخت (اعتمادالسلطنه؛ زنجانى؛ موسوى ميرزايى، ۱۳۲۵ش، همانجاها؛ امينى، ج۲، ص۶۳۲). برخى منابع دربارۀ نقش ابوالمكارم در جنبش مشروطه - بدون اشاره به موافقت يا مخالفت او با ماجراهاى اين جنبش - فقط به ذكر اين نكته بسنده كرده اند كه او از بروز اغتشاش در شهر جلوگيرى مى كرد و دخالتهاى اجتماعى سياسى او صرفاً در جهتِ آرام كردن مردم و «اصلاح امور عامه» بود (← معلم حبيب آبادى، ج۵، ص۱۵۰۳؛ موسوى ميرزايى، ۱۳۲۵ش، همانجا).
زنجانى در ۱۳۳۰ در زنجان درگذشت. پيكرش پس از تشييعى بزرگ، در بقعۀ ميرزا، در جوار پدرش به خاك سپرده شد (امين؛ آقابزرگ طهرانى؛ موسوى ميرزايى، ۱۳۲۵ش، همانجاها). او را برخوردار از دانش فراوان، سعۀ صدر و اخلاق نيك وصف كرده و ستوده اند. ابوالمكارم علاوه بر فقه، در دانشهايى چون رجال، حديث و همچنين در خوشنويسى، خطابه، شعر و ادب جايگاه والايى داشت و به فارسى و عربى شعر مى سرود (← امين، همانجا؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، قسم ۱، ص۸۱؛ زنجانى؛ امينى، همانجاها؛ براى نمونه هايى از اشعار وى ← زنجانى، ص۱۰۴ـ۱۰۶). دو تن از شش فرزند ابوالمكارم عالم دينى بودند. بزرگ ترين پسرش، ابراهيم، از شاگردان آخوند ملامحمدكاظم خراسانى* و ميرزامحمدتقى شيرازى* و ملافتح اللّه شريعت اصفهانى* (مشهور به شيخ الشريعه) بود. ابراهيم در ۱۳۴۲ در كربلا درگذشت و در همانجا به خاك سپرده شد. كاظم نيز از عالمان زنجان و از شاگردان عبدالكريم خوئينى زنجانى* بود (زنجانى، ص۱۰۸؛ موسوى ميرزايى، ۱۳۲۵ش، ص۱۳۳ـ۱۳۴).
زنجانى آثار متعددى تأليف كرد كه برخى از آنها عبارت اند از: مِفتاحُ الظَّفَر دربارۀ احكام نماز مسافر، التَّحيَّة المُباركة دربارۀ احكام سلام كردن و تحيّت، لطائف الكلام دربارۀ احكام كاربرد ظروف طلا و نقره، رساله اى در حرمت خمر، رساله اى در شرح دعاى كميل، صبح صادق رساله اى فارسى دربارۀ مسائل اجتماعى و وظايف سلطان، رساله اى دربارۀ موضوع «ردُّالشّمس»، سوانح سفر حجاز (به نظم و نثر)، ديوان شعر، حاشيه بر كتاب رياض المسائل سيدعلى طباطبائى*، حاشيه بر كتاب فرائدالاصول شيخ انصارى و معارج الرضوان (امين، همانجا؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۳، ج ۳، ص ۴۸۹، ج ۵، ص ۱۸۴، ج ۱۳، ص ۲۵۹، ج ۱۵، ص ۶، ج ۱۸، ص ۳۲۱، ج ۲۱، ص ۳۳۶؛ زنجانى، ص ۱۰۷ـ۱۰۸؛ انصارى، ص ۴۶۴). برخى منابع نام كامل اثر اخير را معارج الرضوان فى المصائب (يا فى مصائب الامام العطشان) ذكر كرده و آن را دربارۀ مناقب امام حسين عليه السلام شمرده اند (← امين؛ آقابزرگ طهرانى، ۱۴۰۴، همانجاها)، ولى زنجانى (ص ۱۰۶) از آن به معارج الرضوان فى الاصول و الفروع ياد كرده و موضوع آن را، اصول و فروع دين دانسته است. مضامين اشعارى كه زنجانى (همانجا) از ميرزاعبداللّه بن احمد كاوندى (از شاگردان ميرزاى شيرازى) در مدح اين اثر ذكر كرده نيز مؤيد همين مطلب است.
منابع: محمدمحسن آقابزرگ طهرانى، الذريعة الى تصانيف الشيعة، چاپ على نقى منزوى و احمد منزوى، بيروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳؛ همو، طبقات اعلام الشيعة: نقباءالبشر فى القرن الرابع عشر، قسم ۱ـ۴، مشهد ۱۴۰۴؛ محمدحسن بن على اعتمادالسلطنه، المآثر و الآثار، در چهل سال تاريخ ايران، چاپ ايرج افشار، ج۱، تهران: اساطير، ۱۳۶۳ش؛ امين؛ محمدهادى امينى، معجم رجال الفكر و الادب فى النجف خلال الف عام، ]نجف[ ۱۴۱۳/۱۹۹۲؛ مرتضى انصارى، زندگانى و شخصيت شيخ انصارى قدس سره، قم ۱۳۷۳ش؛ موسى زنجانى، الفهرست لمشاهير علماء زنجان، قم ?] ۱۳۶۷[؛ محمدعلى معلم حبيب آبادى، مكارم الآثار، ج۵، اصفهان ۱۳۵۵ش؛ كاظم موسوى ميرزايى، «مرحوم حاج ميرزا ابوطالب زنجانى و برادر ايشان»، يادگار، سال۳، ش۶ و ۷ (بهمن و اسفند ۱۳۲۵)؛ همو، «مرحوم ميرزا ابوطالب موسوى زنجانى (۱۲۵۹ـ۱۳۲۹ قمرى)»، در همان، سال ۳، ش ۸ (فروردين ۱۳۲۶).
/ شهرام صحرائى /