بیت المعمور ، به معنای «خانه آباد»، مکانی که خداوند در قرآن یک بار بدان قسم خورده است : «وَالبَیتِ المعمورِ» (طور: ۴). از منابع موجود این گونه برمی آید که این ترکیب در ادبیات پیش از اسلام به کار نرفته و ظاهراً نخستین بار در قرآن کریم از آن یاد شده است . براساس قدیمترین روایات و تفاسیرِ صحابه و تابعان ، بیت المعمور خانه ای است در آسمان که درست برابرِ (محاذی ) کعبه ـ بیت الحرام یا بیت العتیق ـ قرار گرفته است ؛ هر روز هفتاد هزار فرشته در آن نماز می گزارند و چون خارج شوند، دیگر تا روز قیامت بدان بازنمی گردند؛ آبادانی این خانه به لحاظ فراوانی فرشتگان عابد در آن است (طبری ، ج ۱۱، جزء ۲۷، ص ۱۰ـ۱۱؛ سیوطی ، ج ۶، ص ۱۱۷ـ ۱۱۸). راویانِ نخستین درباره محل آسمانیِ این خانه متفق نیستند و آن را در آسمان ، آسمان چهارم ، هفتم یا در فوق هفت آسمان و زیر عرش می دانند ( رجوع کنید به طبری ؛ سیوطی ، همانجاها). برخی عالمان درصدد توجیه این اختلاف برآمده اند؛ مثلاً مجلسی (۱۴۰۳، ج ۵۵، ص ۶۱) این تفاوت را ـ به فرض صحت تمام اخبار ـ نشانه وجود بیت المعمور در همه آن مکانها می داند (نیز رجوع کنید به مشهدی قمی ، ج ۱۲، ص ۴۴۶؛ حقی ، ج ۹، ص ۱۸۵). سخنانی دیگر نیز درباره بیت المعمور در روایات آمده است . از جمله اینکه این خانه از بهشت به زمین آورده شده و در محل کعبه نصب شده است ، اما هنگام طوفان نوح آن را به آسمان برده اند تا عبادتگاه فرشتگان باشد؛ فرشته هایی که در آن نماز می گزارند از قبیله ابلیس اند و به آنها جنّ گفته می شود (سیوطی ، ج ۶، ص ۱۱۷؛ طبری ، ج ۱۱، جزء ۲۷، ص ۱۱)؛ پیامبر در لیلة الاسراء بدانجا رفته و ابراهیم علیه السّلام را تکیه زده بر دیوار آن دیده است و فرشتگان و انبیا در آنجا با پیامبر نماز گزارده اند (بخاری جعفی ، ج ۴، ص ۷۷ـ ۷۸؛ مسلم بن حجاج ، ج ۱، ص ۱۴۵ـ۱۴۷؛ سیوطی ، ج ۴، ص ۱۳۶، ۱۴۳). در کُتب روایی شیعی ، همین وصف آسمانی بیت المعمور با اندکی تفاوت آمده است (مجلسی ، ۱۴۰۳، ج ۵۵، ص ۵۵ـ۶۱). بسیاری از این روایتها عیناً برگرفته از جوامع تفسیری و روایی اهل سنّت است ، اما روایاتی نیز از امام چهارم و امام ششم علیهماالسلام در علت بنای بیت المعمور آمده است که مطابق آنها، ملائکه پس از اعتراض به خلقت آدم علیه السلام ، از نور الهی محجوب گشتند، تا آنکه به عرش خداوند پناه بردند و مورد رحمت قرار گرفتند و خداوند بیت المعمور را برایشان در آسمان چهارم قرار داد (کلینی ، ج ۴، ص ۱۸۷ـ ۱۸۸؛ ابن بابویه ، ص ۴۰۲ـ۴۰۳، ۴۰۶ـ۴۰۷؛ درباره دیگر روایات شیعی راجع به بیت المعمور رجوع کنید به مجلسی ، ۱۴۰۳، ج ۳۶، ص ۱۵۵؛ کلینی ، ج ۱، ص ۴۵۱، ج ۲، ص ۶۲۹، ج ۳، ص ۳۰۲، ۳۹۲، ج ۴، ص ۱۹۱، ۱۹۶ـ۱۹۷؛ طوسی ، تهذیب ، ج ۲، ص ۶۰، ج ۶، ص ۱۱۰). در پاره ای روایات ، از بیت المعمور با نام ضُراح ، از مصدر مضارحه به معنای مقابله ، نیز یاد شده است (طبری ، همانجا). نخستین لغویان نیز ضراح را خانه ای در آسمان دانسته اند (ابن درید، ج ۱، ص ۵۱۶؛ فراهیدی ، ج ۳، ص ۱۰۳ـ۱۰۴؛ ازهری ، ج ۴، ص ۲۰۶ـ۲۰۷). با آنکه در غالبِ این روایات ، به نقل از امام علی علیه السلام ، ضراح را با بیت المعمور یکی دانسته اند، روایاتی نیز این دو را خانه هایی جدا و محاذی هم در آسمان می دانند (مجلسی ، ۱۴۰۳، ج ۶، ص ۹۷، ج ۵۵، ص ۸، ۵۸، ج ۹۶، ص ۳۴).روایات مشهور در توصیف بیت المعمور را گاه ضعیف السند دانسته اند. سیوطی برخی مرویات خود را ضعیف می شمارد (ج ۶، ص ۱۱۷) و ابن کثیر، به نقل از چند تن از محدثان ، برخی از این روایات را مجعول و بی پایه می داند (ج ۴، ص ۳۸۹، برای نقدِ سند و متن برخی دیگر از روایات بیت المعمور رجوع کنید به صالحی نجف آبادی ، ص ۵۹ ـ ۷۱).بجز نظریة مشهور در میان قدما که بیت المعمور را خانه ای آسمانی می داند، رأی دیگری نیز وجود دارد که مراد از بیت المعمور را، به دور از هر وصف آسمانی ، خود کعبه در زمین می داند که در طول سال ، معمور به زائران است . احتمالاً حسن بصری نخستین کس از تابعان است که این نظر را مطرح کرده است (طوسی ، التبیان ، ج ۹، ص ۴۰۲؛ ابن جوزی ، ج ۸، ص ۴۷). اما این سخن در میان مفسران سده های بعد گاه یکی از احتمالات (زمخشری ، ج ۴، ص ۴۰۸؛ فخررازی ، ج ۲۸، ص ۲۳۹)، گاه احتمال راجح (ابوالسعود، ج ۸، ص ۱۴۶) و گاه تنها وجه مقبول شمرده شده است (بقاعی ، ج ۱۹، ص ۴ـ۵؛ کاشفی ، ج ۴، ص ۲۱۴). در قرن گذشته ، به دلیل قوت گرفتن فضای عقلی و تجربی در تفاسیر غیرمأثور، این عقیده که بیت المعمور همان خانة کعبه است نظریة غالب مفسران گردیده است ( رجوع کنید به دروزه ، ج ۶، ص ۲۳۳؛ ابن عاشور، ج ۲۷، ص ۳۸ـ ۳۹؛ مغنیه ، ج ۷، ص ۱۶۱؛ خطیب ، ج ۱۴، ص ۵۴۳؛ قاسمی ، ج ۱۵، ص ۲۰۹؛ قرشی ، ج ۱۰، ص ۳۶۶ـ۳۶۷؛ مراغی ، ج ۹، جزء ۲۷، ص ۱۹؛ زحیلی ، ج ۲۷، ص ۵۷؛ ضیف ، ص ۸۷۲).بعضی مفسران مسجدالاقصی را که در آیة نخست سورة اسراء آمده ، همان بیت المعمورِ آسمانی می دانند و بر آن اند که پیامبر در شبِ اسراء مستقیماً به بیت المعمور رفته است ، نه به بیت المقدس (طیب ، ج ۸، ص ۲۱۹، ج ۱۲، ص ۲۹۳). به عکسِ این نظر، روایاتی در دست است که بیت المعمور را همان بیت المقدس در فلسطین می داند (مجلسی ، ۱۴۰۳، ج ۱۸، ص ۳۹۴). ملاحویش آل غازی (ج ۴، ص ۳۸۲) این عقیده را که در پاره ای تفاسیر بدان اشاره شده ، نقد و رد کرده است .از بیت المعمور در مباحث مربوط به نزول قرآن نیز یاد شده است . بنابر آیه ۱۸۴ سورة بقره و آیه اول سوره قدر، قرآن در ماه رمضان و شب قدر نازل شده است . اما مفهوم آیه «و قرآناً فَرَقناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَی النّاسِ عَلی ۳۹; مُکْثٍ...» (قرآن را خرده خرده بر تو نازل کردیم تا با تأنی و بی شتاب بر مردم بخوانی ، اسراء: ۱۰۶)، علاوه بر شواهد مسلّم تاریخی ، نشان می دهد که قرآن پاره پاره ، در حوادث خاص و به صورت تدریجی نازل شده است . پاره ای توجیهات در رفع این اشکال از صحابه ای چون ابن عباس در دست است که مطابق آنها، قرآن دوبار نازل شده است : نزول دفعی آن در شب قدر بر بیت المعمور و نزول تدریجی آن در طول رسالت پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلّم بوده است (سیوطی ، ج ۱، ص ۱۸۹؛ طبری ، ج ۲، جزء۲، ص ۸۴ ـ ۸۵). در بیشتر این روایات به جای بیت المعمور از بیت العزّه نام برده شده است . در مآخذ شیعی ، تنها یک روایت از امام صادق علیه السلام در دست است که از نزول دفعی قرآن بر بیت المعمور یاد شده است (کلینی ، ج ۲، ص ۶۲۸ـ۶۲۹) که مجلسی راویان آن را ضعیف یا مجهول می شمارد و در عین حال انتقاد شیخ مفید از محتوای آن را نادرست می داند (۱۳۶۳ ش ، ج ۱۲، ص ۵۱۸؛ همو، ۱۴۰۳، ج ۱۸، ص ۲۵۰ـ۲۵۴). با اینهمه ، بسیاری از مفسّران شیعه و سنّی ، توجیه ابن عباس و روایات مشابه آن را نپذیرفته و بیانهای دیگری ارائه کرده اند ( رجوع کنید به معرفت ، ج ۱، ص ۱۱۲ـ۱۲۴).برخی مفسران نیز تأویلهای عرفانی از بیت المعمور به دست داده اند. قشیری آن را قلوب عابدان عارف می داند (ج ۳، ص ۴۷۲) و ابن عربی از آن با تعابیری چون قلب عالم یا نفس ناطقه کلیه یاد می کند ( تفسیر ، ج ۲، ص ۵۴۷ ـ ۵۴۸). وی همچنین دربارة تکیه زدن ابراهیم علیه السلام بر دیوار بیت المعمور تأویلی عرفانی به دست می دهد ( الفتوحات المکیة ، ج ۴، ص ۸؛ نیز رجوع کنید به حقی ، ج ۹، ص ۱۸۵ـ۱۸۶؛ سلطانعلیشاه ، ج ۴، ص ۱۱۷).
منابع : علاوه برقرآن ؛ ابن بابویه ، علل الشرایع ، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۶؛ ابن جوزی ، زاد المسیر فی علم التفسیر ، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛ ابن درید، کتاب جمهرة اللغة ، چاپ رمزی منیر بعلبکی ، بیروت ۱۹۸۷؛ ابن عاشور، تفسیر التحریر و التنویر ، تونس ] بی تا. [ ؛ ابن عربی ، تفسیر القرآن الکریم ، چاپ مصطفی غالب ، بیروت ۱۹۷۸، چاپ افست تهران ] بی تا. [ ؛ همو، الفتوحات المکیّة ، بیروت ] بی تا. [ ؛ ابن کثیر، تفسیرالقرآن العظیم ، چاپ علی شیری ، بیروت ] بی تا. [ ؛ محمدبن محمد ابوالسعود، تفسیر ابی السعود، المسمی ارشادالعقل السلیم الی مزایاالقرآن الکریم ، بیروت ۱۴۱۱/ ۱۹۹۰؛ محمدبن احمد ازهری ، تهذیب اللغة ، قاهره ۱۹۶۴ـ ۱۹۶۷؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی ، صحیح البخاری ، چاپ احمد محمد شاکر، بیروت ] بی تا. [ ؛ ابراهیم بن عمر بقاعی ، نظم الدررفی تناسب الا´یات والسور ، قاهره ۱۴۱۳/ ۱۹۹۲؛ اسماعیل بن مصطفی حقی ، تفسیر روح البیان ، بیروت ۱۴۰۵/ ۱۹۸۵؛ عبدالکریم خطیب ،التفسیر القرآنی للقرآن ، بیروت ۱۹۷۰؛ محمد عزه دروزه ، التفسیر الحدیث ، قاهره ۱۳۸۲/ ۱۹۶۳؛ وهبه مصطفی زحیلی ، التفسیرالمنیر فی العقیده و الشریعة والمنهج ، بیروت ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛ محمودبن عمر زمخشری ، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل ، بیروت ] بی تا. [ ؛ سلطانمحمدبن حیدر سلطانعلیشاه ، بیان السعادة فی مقامات العبادة ، تهران ۱۳۴۴ ش ؛ عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی ، الدرالمنثور فی التفسیر بالمأثور ، بیروت ] بی تا. [ ؛ نعمت الله صالحی نجف آبادی ، «نظریه ای دربارة کیفیت نزول قرآن »، کیهان اندیشه ، ش ۳۲ (مهر و آبان ۱۳۶۹)؛ شوقی ضیف ، الوجیز فی تفسیر القرآن الکریم ، قاهره ] بی تا. [ ؛ محمدبن جریر طبری ، جامع البیان فی تفسیر القرآن ، بیروت ۱۴۰۰ـ ۱۴۰۳/۱۹۸۰ـ۱۹۸۳؛ محمدبن حسن طوسی ، التبیان فی تفسیر القرآن ، چاپ احمد حبیب قصیرعاملی ، بیروت ] بی تا. [ ؛ همو، تهذیب الاحکام ، چاپ حسن موسوی خرسان ، بیروت ۱۴۰۱/۱۹۸۱؛ عبدالحسین طیب ، اطیب البیان فی تفسیرالقرآن ، تهران ] بی تا. [ ؛ محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، بیروت ۱۴۱۵/۱۹۹۵؛ خلیل بن احمد فراهیدی ، کتاب العین ، چاپ مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی ، قم ۱۴۰۵؛ جمال الدین قاسمی ، تفسیرالقاسمی ، المسمی محاسن التأویل ، چاپ محمد فؤاد عبدالباقی ، بیروت ۱۳۹۸/۱۹۷۸؛ علی اکبر قرشی ، تفسیراحسن الحدیث ، تهران ] بی تا. [ ؛ عبدالکریم بن هوازن قشیری ، لطائف الاشارات ، چاپ ابراهیم بسیونی ، قاهره ۱۹۸۱ـ۱۹۸۳؛ حسین بن علی کاشفی ، مواهب علیه ، یا، تفسیرحسینی ، ج ۴، تهران ۱۳۲۹ ش ؛ محمدبن یعقوب کلینی ، الکافی ، چاپ علی اکبر غفاری ، بیروت ۱۴۰۱؛ محمدباقربن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳؛ همو، مرآة العقول فی شرح اخبارآل الرسول ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛ احمدمصطفی مراغی ، تفسیرالمراغی ، بیروت ] تاریخ مقدمه ۱۳۶۵ [ ؛ مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم ، چاپ محمد فؤادعبدالباقی ، بیروت ] بی تا. [ ؛ محمدبن رضا مشهدی قمی ، تفسیرکنزالدقایق و بحرالغرائب ، چاپ حسین درگاهی ، ج ۱۲، تهران ۱۴۱۱/۱۹۹۱؛ محمد هادی معرفت ، التمهید فی علوم القرآن ، قم ۱۴۱۱ـ۱۴۱۲؛ محمدجواد مغنیه ، التفسیر الکاشف ، بیروت ۱۹۸۰ـ۱۹۸۱؛ عبدالقادر ملاحویش آل غازی ، بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول ، دمشق ۱۳۸۳/ ۱۹۶۴.