دلیجان

معرف

شهر و شهرستانی در استان مرکزی در مرکز ایران
متن
دلیجان، شهر و شهرستانی در استان مرکزی در مرکز ایران. شهر دلیجان، مرکز شهرستان دلیجان، در 92 کیلومتری مشرق اراک بر سر راه قم و ساوه به اصفهان، و خُمین و محلات به کاشان واقع است (← جعفری، ج‌3، ص‌542؛ نقشة کامل ایران امروز).دربارة وجه‌تسمیة دلیجان و به قولی دیلجان (← قمی، ص‌58؛ نویدی، ص‌41) اختلاف هست. حسن‌بن محمد قمی (ص‌74) آن را برگرفته از نام دلیجان‌بن تَیْمَر (؟) و جنیدی (← صفری، 1382ش، مقدمه، ص‌15، 17، 19) آن را یکی از کهن‌ترین نامهای ریشه‌دار ایرانی می‌داند که از دو واژة دلی یا دیل (= دل، به معنای جا) و جان (= گان/ کان، به معنای گاه) ساخته شده و در مجموع به معنای جایگاه است و به واژة دلیجان، به‌معنای کالسکه بزرگ، ربطی ندارد (نیز ← مهریار، ج‌1، ص390).این نام نخستین بار ظاهراً در سدة چهارم در کتاب تاریخ قم حسن‌بن محمد قمی آمده‌است (برای نمونه ← ص‌72، 74). در این کتاب (ص‌58)، دلیجان نام یکی از طسوجهای رستاق انار شهر قم ذکر شده‌است. به نظر می‌رسد دلیجان تا قبل از سدة هشتم، شهری متوسط بود و در این قرن، اگرچه خراب وصف شده، بیست روستا تابع آن بوده‌است (← حمداللّه مستوفی، ص‌68). در دورة صفوی (حک‌: حـ 906ـ1135)، دلیجان در حد قصبه‌ای با حدود هزار خانه (← مجدی، ص‌773) و حاکمی مستقل بود (افوشته‌یی، ص‌192) و قشلاقی مناسب برای سپاهیان صفوی به‌شمار می‌رفت (← واله اصفهانی، ص‌126؛ نویدی، همانجا؛ منشی‌قمی، ج‌1، ص‌76). در دورة قاجار (حک‌: 1210ـ1344) نیز دلیجان ده و قلعه‌ای بزرگ بود که باغهای نیکو داشت و در آنجا زراعت می‌شد (← ناصرالدین قاجار، ص‌29؛ ارباب قمی، ص‌112ـ113). نام دلیجان در سفرنامه‌های این دوره به‌سبب قرارگرفتن در مسیر شهرهای مهمی مانند اصفهان، قم، کاشان، ری و تهران دیده می‌شود (برای نمونه ← فووریه، ص‌365ـ366؛ پیرزاده نائینی، ج‌1، ص‌7-8؛ حاج‌سیاح، ص‌294، 627؛ هدایت، ص‌282). در اواخر این دوره، دلیجان و آبادیهای آن ناحیه بر اثر آشوبها و غارتهای محلی به‌شدت آسیب دید (← نایبیان کاشان، ص‌74، 128، 175، 254، 259، 269؛ مدنی‌کاشانی، ص‌67ـ69).دلیجان، در 1316ش، شهر و مرکز بخش محلات در شهرستان گلپایگان شد (← ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، ص‌5؛ ایران. وزارت کشور، 1382ش، ذیل «استان مرکزی»). با تشکیل شهرستان دلیجان در 1358ش، شهر دلیجان مرکز این شهرستان شد. این شهرستان امروزه دارای یک بخش مرکزی، دو شهر دلیجان و نراق* و چهار دهستان جاسب/ جاست، جوشق، دودْهَک و هستیجان (که روستای قدیمی قالهَر در آن قرار دارد) است (← ایران. وزارت کشور، 1382ش؛ همو، 1390ش، ذیل «استان مرکزی»). نام برخی از این آبادیها به‌همراه نام آبادیهای دیگر در منابع محلی سدة چهارم نیز آمده‌است (← قمی، ص‌73، 137ـ138؛ ابوالشیخ، ج‌1، ص‌32؛ نیز ← صفری، 1382ش، ص‌77ـ116).براساس سرشماری 1385ش، جمعیت شهرستان دلیجان 388،43 تن بوده‌است که 852،31 تن از آنها شهرنشین بوده‌اند (← مرکز آمار ایران، ذیل «استان مرکزی»).شهرستان دلیجان در ناحیة خشک قرار دارد و آب و هوای شهر دلیجان، که در ارتفاع 1530 متری از سطح دریا واقع است، گرم و خشک، میزان بارندگی آنجا کم و میانگین بارش سالانة آن 180 میلیمتر است. اما در نواحی شرقی شهرستان با کوههای مرتفعی (بیش از سه‌هزار متر) مانند اردهال، ولی‌جیا و پلنگ آبی و در جنوب و جنوب‌غربی با کوههای تخته‌کوه و دره برف هستیجان، آب و هوا معتدل و مایل به سرد است (← فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج‌59، ص110؛ جعفری، همانجا). رود دائمی قُمرود* با چند ریزابه فصلی مانند ازنا، شور دلیجان (شور/ شوراب) و چاه سرخ در این شهرستان جریان دارد (← جعفری، ج‌2، ص‌106، 175، 337؛ فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور، ج‌3، ص‌11، 15، 27، 31). بخشهایی از پناهگاههای حیات‌وحش موته و جاسب با تنوع پوشش گیاهی و جانوری (به‌ویژه آهو) در این شهرستان قرار دارد و از نظر گردشگری و پژوهشی دارای اهمیت است (← درویش‌صفت، ص‌52، 55).پوشش گیاهی شهرستان دلیجان تُنُک و نیمه‌کویری است و مردم این شهرستان علاوه بر دامداری و کشاورزی، به تولید فراورده‌های باغی مانند گردو، بادام، فندق و زعفران اشتغال دارند (← فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج‌59، ص‌112؛ صفری، 1382ش، ص200). کشت زعفران از دیرباز در جاسب رواج داشته، چنان‌که در سدة هفتم خواجه‌نصیرالدین طوسی (ص260) زعفران جاسب را یکی از بهترین زعفرانهای ایران برشمرده‌است. کار در معادن سنگ، به‌ویژه معدن سرب (بهره‌برداری از 1336ش) در دو کیلومتری مشرق آبادی راوَنج، و کارگاههای قالی‌بافی و پارچه‌بافی از دیگر اشتغالات مردم شهرستان دلیجان است (← فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج‌59، ص‌108-110؛ صفری، 1382ش، ص‌205). خشکبار، حبوبات، قالی با طرح کاشان، پارچه، مصالح ساختمانی به‌ویژه پودر سنگ و پودر رنگ از صادرات شهرستان دلیجان است (← فرهنگ جغرافیائی آبادیها، ج‌59، ص‌112).بیشتر اهالی شهرستان دلیجان به فارسی سخن می‌گویند اما در گذشته، گویش مردم این شهرستان راجی/ رایجی یا در اصطلاح محلی بُروِبشِه بود که امروزه در شهر دلیجان و آبادی اران از توابع جاسب رواج دارد (← همان، ص‌108ـ109، 111؛ صفری، 1373ش، پیشگفتار جنیدی، ص‌1؛ همو، 1382ش، ص50، 223).برخی از آثار تاریخی شهر دلیجان عبارت‌اند از: قسمتهایی از مسجدی قدیمی با نام مسجد بزرگ یا مسجدالنبی، از دورة سلجوقی؛ مسجدجامع دلیجان، با قدمتی بیش از سیصد سال دارد (← جوادی، ص‌333ـ335)؛ آرامگاه معروف به قبر آقا، مدفن سیدعبدالهادی‌بن رفیع‌الدین حسین حسینی دلیجانی، فقیه سدة دهم و یازدهم و مؤلف کتاب فقهی هادی‌المضلین و مرشدالمصلین به عربی که نسخة خطی آن در کتابخانة آیت‌اللّه مرعشی در قم نگهداری می‌شود (صفری، 1382ش، ص‌161؛ نیز ← حسینی‌اشکوری، ج‌3، ص‌1، ش 801).از آثار تاریخی شهرستان دلیجان اینهاست: کاروانسرایی نزدیک جادة قم ـ دلیجان، معروف به کاروانسرای شاه‌عباسی، در آبادی دودْهَک، در هفده کیلومتری شمال‌غربی شهر دلیجان؛ پلی از دورة صفوی بر رود قمرود، نزدیک کاروانسرای شاه‌عباسی که 64 متر طول و 5ر5 متر عرض و چهار دهانه دارد و با قلوه سنگ، ساروج‌ و آجر بنا شده‌است (← جوادی، ص‌336-339؛ صفری، 1382ش، ص‌283؛ رحم‌دل و کاظمی دهقی، ص‌128-129، 132-133)؛ قلعة اسماعیلیه و آرامگاه آقاخانیان، در آبادی کهَک*، 54 کیلومتری شمال‌غربی شهر دلیجان، در باغی معروف به باغ آقاخان متعلق به شاه‌خلیل‌اللّه محلاتی، نیای اعلای امامان آقاخانی اسماعیلیه که ساختمان آرامگاه در دورة قاجار ساخته و در 1345ش تعمیر شده‌است (صفری، 1382ش، ص‌149-150؛ رحم‌دل و کاظمی‌دهقی، ص‌182)؛ زیارتگاه حضرت معصومه یا امامزادگان معصوم، منسوب به چهار تن از فرزندان امام‌موسی‌بن جعفر علیه‌السلام، در دو کیلومتری شمال شهر دلیجان (← جوادی، ص‌343)؛ امامزاده سلیمان و قلعه‌ای بزرگ با شش برج، از دورة قاجار، در آبادی راونج، در 27 کیلومتری شمال‌شرقی شهر دلیجان (← رحم‌دل و کاظمی دهقی، همانجا؛ همچنین برای اطلاعات بیشتر از آثار تاریخی شهرستان دلیجان ← فیض‌قمی، ج‌2، ص‌41ـ48؛ جوادی، ص‌333ـ358؛ رحم‌دل و کاظمی‌دهقی، ص‌35-36، 180- 182؛ صفری، 1382ش، ص‌139ـ158).در برخی از متون قدیم، از شهر دُلیجان یا دُلیگان در بلوک برخوار از توابع اصفهان یاد شده که امروزه آبادی‌ای تابع شهرستان برخوار و میمه* اصفهان است و محدّثانی چون ابوالعباس احمدبن حسن‌بن مطهردلیجانی (متوفی 530) به آنجا منسوب‌اند (← سمعانی، ج2، ص490؛ یاقوت حموی، ذیل «دُلیجان»؛ نیز ← جعفری، ج‌3، ص‌543) و نباید آن را با دلیجان یکی دانست (← مهریار، ج‌1، ص‌389ـ391).منابع‌: عبداللّه‌بن محمد ابوالشیخ، طبقات المحدثین باصبهان والواردین علیها، چاپ عبدالغفار سلیمان بنداری و سید کسروی حسن، بیروت 1409/1989؛ محمدتقی ارباب قمی، تاریخ دارالایمان قم، چاپ حسین مدرسی طباطبایی، قم 1353ش؛ اطلس راههای ایران، تهران‌: گیتاشناسی، 1387ش؛ محمودبن هدایت‌اللّه افوشته‌یی، نقاوة الآثار فی ذکرالاخیار: در تاریخ صفویه، چاپ احسان اشراقی، تهران 1373ش؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان 1316، چاپ دوم، تهران ]بی‌تا.[؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، عناصر و واحدهای تقسیمات کشوری ایران: تیر 1390، تهران 1390ش؛ همو، نشریه تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شماره مصوبات آن، تهران 1382ش؛ محمدعلی‌بن محمداسماعیل پیرزاده نائینی، سفرنامه حاجی پیرزاده، چاپ حافظ فرمانفرمائیان، تهران 1342ـ1343ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران، تهران 1368ـ1379ش؛ غلامرضا جوادی، دلیجان در آیینه ایران، مشهد 1377ش؛ محمدعلی‌بن محمدرضا حاج‌سیاح، خاطرات حاج‌سیاح، یا، دوره خوف و وحشت، به‌کوشش حمید سیاح، به‌تصحیح سیف‌اللّه گلکار، تهران 1359ش؛ احمد حسینی اشکوری، فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه عمومی حضرت آیة‌اللّه العظمی مرعشی نجفی، ج‌1ـ27، قم 1354ـ1376ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهة‌القلوب؛ علی‌اصغر درویش‌صفت، اطلس مناطق حفاظت‌شده ایران، طرح: معاونت محیط زیست و تنوع زیستی سازمان حفاظت محیط زیست، تهران 1385ش؛ محمد رحم‌دل و قاسم کاظمی‌دهقی، سیمای میراث فرهنگی استان مرکزی، تهران 1383ش؛ سمعانی؛ حسین صفری، تاریخ و فرهنگ دلیجان، تهران 1382ش؛ همو، واژه‌نامه راجی: گویش دلیجان، تهران 1373ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران، ج‌:59 گلپایگان، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1369ش؛ فرهنگ جغرافیایی رودهای کشور، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1381ش ـ ؛ عباس فیض‌قمی، کتاب گنجینه آثار قم، قم 1349ـ1350ش؛ حسن‌بن محمد قمی، کتاب تاریخ قم، ترجمه حسن‌بن علی قمی، چاپ جلال‌الدین طهرانی، تهران 1361ش؛ محمدبن ابیطالب مجدی، زینت‌المجالس، تهران 1362ش؛ عبدالرسول مدنی‌کاشانی، تاریخ اشرار کاشان، کاشان 1378ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن‌:1385 نتایج‌ تفصیلی کل کشور، 1385ش.Retrieved May 29, 2012, from http://www.sci.org.ir/portal/faces/public/census85/census85.natayej/census85. rawdata;احمدبن حسین منشی‌قمی، خلاصة‌التواریخ، چاپ احسان اشراقی، تهران 1359-1363ش؛ محمد مهریار، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان، اصفهان 1382-1387ش؛ ناصرالدین قاجار، شاه ایران، سفرنامه عراق عجم: بلاد مرکزی ایران، تهران 1362ش؛ نایبیان کاشان: براساس اسناد، به‌کوشش عبدالحسین نوایی و محمد بقایی شیره‌جینی، تهران: سازمان اسناد ملی ایران، 1379ش؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی، تنسوخ‌نامه ایلخانی، چاپ محمدتقی مدرس رضوی، تهران 1363ش؛ نقشه کامل ایران امروز، مقیاس 000، 600،1:1، تهران‌: گیتاشناسی، 1390ش؛ زین‌العابدین علی‌بن عبدالمؤمن نویدی، تکملة‌الاخبار: تاریخ صفویه از آغاز تا 978 هجری قمری، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1369ش؛ محمدیوسف واله اصفهانی، خلد برین‌: ایران در روزگار صفویان، چاپ میرهاشم محدث، تهران 1372ش؛ مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات، تهران 1363ش؛ یاقوت حموی؛Jean Baptiste Feuvrier, Trois ans à la cour de Perse, Paris: F.Juven, [n.d.].
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 18
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده