دلی اورمان

معرف

منطقه‌ای در شمال‌شرقی بلغارستان
متن
دَلی‌اورمان، منطقه‌ای در شمال‌شرقی بلغارستان. ]واژة دلی‌اورمان (کوکسال ، ص190) از ترکیب دَلی (دیوانه) و اورمان (جنگل) ساخته شده و در معنای جنگل بسیار انبوه به‌کار رفته‌است (سامی، ذیل «دَلی»)[. باتوجه به رواج دلی‌اورمان در میان مردم این منطقه و نامیده‌شدن مناطق اطراف آنجا بدین نام، حدود دلی‌اورمان به‌درستی معلوم نیست. در دوران حاکمیت عثمانی بر دلی‌اورمان (795ـ1295) این منطقه شامل ناحیة دلی‌اورمان از، توابع قضای هزارغراد/ رازگراد و ناحیة شومنی/ شومِن، از توابع قضای شومنی بود. اکنون دلی‌اورمان در جنوب منطقة طونه و در مشرق مناطق روسچُق*، هزارغراد و وارنه / وارنا قرار دارد. منطقة دوبریجه* و همچنین خط آهن که از بین سلستره و توتراکان عبور می‌کند، مرز شمالی منطقة دلی‌اورمان را تشکیل می‌دهد.دلی‌اورمان ناحیه‌ای مرتفع و ناهموار است و بارش و منابع آب اندکی دارد. این منطقه تا قرن سیزدهم دارای جنگلهای انبوهی بود و ازهمین‌رو، به این نام خوانده شده‌است. عمده شهرهای آنجا هزارغراد، بالبونار (کوبرات) و کمانلار(ایسپریخ/ ایسپریه) نام داشت. کدرنوس، مورخ بیزانسی قرن ششم، نام دلی‌اورمان را به‌صورت تله‌اورمان ذکر کرده‌است. امروزه در رومانی، منطقه‌ای که بین دو رود آلوتا و ودا قرار دارد، تله‌اورمان خوانده می‌شود.پیش از ورود عثمانی به دلی‌اورمان، در نواحی شمال‌شرقی بلغارستان ترکانی مسیحی زندگی می‌‌کردند که در دورة سلجوقیان روم ]حـ اواخر قرن پنجم ـ حـ اوایل قرن هشتم[ با ترکان سلجوقی و در دورة عثمانی با ترکان عثمانی اختلاط یافتند. پس از این اختلاط، ترکان دلی‌اورمان به‌تدریج ‌به دین اسلام گرویدند. این منطقه از 790 تا 791 به تصرف عثمانیان درآمد. عثمانیان پس از فتح بلغارستان، تقسیمات اداری آنجا را تغییر ندادند. در آن زمان، بخشی از دلی‌اورمان تابع قضای شومنی و بخش دیگرش تابع قضای چرون بود، اما در 936 قضای هزارغراد تشکیل شد که شامل نیمی از قضای چرون و بخش عمده‌ای از قضای شومنی بود. در نخستین دفاتر تحریر عثمانی مربوط به این منطقه از تخلیة چهارده روستا در آن منطقه و مسکونی‌شدن مجدد آنها و برگزیدن نامهای ترکی برای آن روستاها سخن به‌میان آمده‌است. بااین‌حال، نام اسلاوی بیشتر روستاهای آن منطقه حفظ شد.در اوایل قرن دهم، تحولات بسیاری در دلی‌اورمان رخ داد و آنجا به منطقه‌ای مسلمان و ترک‌نشین تبدیل شد. اسلامی‌شدن بخش غربی، یعنی قضای هزارغراد، چشمگیرتر بود. بنابر دفتر تحریر مورخة 884، فقط دو روستای مسلمان‌نشین در دلی‌اورمان وجود داشت و این تعداد در سالهای 931، 962، 992 و 987ـ997، به‌ترتیب، به 25، 33، 65 و 73 روستا افزایش یافت (← باشباقانلق آرشیوی، )مجلة تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه استانبول(، ش 126، 370، 382؛ بایگانی قیود قدیمه مدیریت کل ثبت املاک، تحریر دفترلری، ش 42، 559). به احتمال فراوان بخش بزرگی از این ترکان، کسانی بودند که پس از سخت‌گیریهای سلیم اول (حک ‌: 918ـ926) بر قزلباشان و علویان آناطولی و همچنین سرکوب‌شدن شورش محمد قلندراوغلی (933) به آن منطقه کوچیدند. از ارقام مذکور نیز برمی‌آید که بیشتر این کوچها در 931ـ962 صورت گرفته‌باشد. از نامهای روستاهایی مانند ابداللر ]ابدالان [و صوفولار] صوفیان[ نیز پیداست که این ترکان، بکتاشی و علوی بودند.هدف از ساخته‌شدن شهر هزارغراد ایجاد پایگاهی برای مقابله با عقاید غیرسنّی رایج‌ در منطقه بود. صدراعظم مقبولْ ابراهیم‌پاشا از 933 تا 943 با ساختن مسجدجامع، مدرسه، عمارت، کاروانسرا، حمام و نیز دکانهای بسیار در هزارغراد، این شهر را به دژی با ساختار سنّی ـ اسلامی در منطقة دلی‌اورمان تبدیل کرد. امروزه، وجود شمار فراوانی از علویان و قزلباشان در دلی‌اورمان ]و برگزاری مراسمی مانند نوروز یا عید چله‌ها که به عقیدة مردمان آنجا روز میلاد و ازدواج ‌امام‌علی علیه‌السلام است (جوشکون الچی، ص‌59؛ دمیرآی، ص‌13)[ نشان می‌دهد که مجادله با عقاید غیرسنّی در این شهر چندان موفقیت‌آمیز نبوده‌است. در قرن یازدهم/ هفدهم، تعدادی از 27 روستای مسیحی‌نشین قضای هزارغراد به‌تدریج‌ مسلمان‌نشین شدند. در 1257، نیز 66% از جمعیت 700،22 نفری این روستاها مسلمان بودند. همچنین بیشتر جمعیت 122 روستای اسلامی ـ ترکی واقع در قضای هزارغراد مسلمان بودند ]در اوایل سدة چهاردهم/ بیستم نیز دولت عثمانی برای گسترش اسلام و آموزش تعالیم اسلامی مبلّغانی به این منطقه فرستاد (کوسه، ص‌284-286)[. در جنگ بین عثمانی و روسیه در 1221-1227/ 1806ـ1812، بخش شمالی دلی‌اورمان را روسها اشغال کردند و روستاهای بسیاری در آن منطقه تخریب شد. تخریب بیشتر این روستاها در جنگ بعدی عثمانی و روسیه در 1243-1244/ 1828ـ1829 اتفاق افتاد و درنتیجه آن، ترکان این مناطق قتل‌عام یا به مناطق دیگر کوچانده شدند.از سال 905، هم‌زمان با اسکان ترکان در دلی‌اورمان، جمعیتهای غیرسنّی در آن منطقه خانقاه ساختند. در دورة محمود دوم ]حک‌: 1223- 1255[، هنگامی که اعتقاد به بکتاشیه* ممنوع شد، بسیاری از این آثار ازبین رفت، اما بعدها احیا شد. مشهورترین خانقاه در دلی‌اورمان، خانقاه کمانلار دمیربابا است. آرامگاه بزرگی در این خانقاه ساخته شده‌ بود (← اولیاچلبی، ج‌5، ص‌579) که در قرن دوازدهم یا سیزدهم بازسازی شده و امروزه باقی است.مردمان دلی‌اورمان تمایلات غیرسنّی داشتند. نمونة بارز این‌گونه تمایلات شورش بدرالدین‌بن قاضی سَماوْنه* در 819 بود. همچنین، در دلی‌اورمان طریقتهای سنّی نیز فعال بودند، که برجسته‌ترین این طریقتها نقشبندیه* و شاذلیه* و رفاعیّه* و ملامتیه* بودند.در 1295، تمام دلی‌اورمان به تصرف بلغارها درآمد و بیشتر ترکان آن منطقه به آناطولی کوچیدند. در جنگ بالکان در 1330/1912، نیمی از دلی‌اورمان در شمال‌شرقی آنجا به‌دست رومانیاییها افتاد، اما دوباره در 1319ش/ 1940، بلغارها کل منطقة دلی‌اورمان (لودوگوریه امروزی) را تصرف کردند. پس از جنگ جهانی دوم ]1939ـ 1945[، کمونیستها در بلغارستان حکومت را به‌دست گرفتند و درنتیجه اجرای سیاست صنعتی‌سازی، بلغاریان ]مسیحی[ ساکن روستاهای دلی‌اورمان به شهرها کوچیدند، اما مسلمانان در روستاها باقی ماندند. امروزه جمعیت مسلمانان این روستاها افزایش یافته‌است.منابع‌: اولیاچلبی؛ ]شمس‌الدین‌بن خالد سامی، قاموس ترکی، چاپ احمد جودت، استانبول 1317ـ1318؛Armağan Coşkun Elçi, "Bulgaristan/ Deliorman Aleviliğinde Kırklar bayramı (Nevruz) ve Hıdrellez", Millî folklor, vol.22, no.86 (2010); Gizem Demiray, "Kırklareli Pınarhisar merkez ilçesi ve köyleri ağız incelemesi", M. A. thesis, Trakya Üniversites Sosyal Bilimler Enstitüsü, 2008]; J. Eckmann, Razgrad Türk ağz, Türk dili ve edebiyathakknda araştrma, İstanbul 1953; Feridun M. Emecen, "XVI. asırda Balkanların kuzeydoğu kesiminde iskân tipleri ve özellikleri hakkında bazı notlar", in V. MilletlerarasTürkiye Sosyal ve İktisat Tarihi Kongresi (İstanbul 21-25 Ağustos 1989) Tebliğler, Ankara 1990, 543-550; EI2, s.v. "Deli-Orman" (by T. Kowalski, [J. Reychmann, and A.Zajacẓkowski]); Tayyib Gökbilgin, Rumeli’de yürükler, Tatarlar ve evlâd- fâtihân, İstanbul 1957, 146-149, 315-316; Machiel Kiel, "Hrăzgrad- Hezărgrad-Razgrad, The vicis situdes of a Turkish town in Bulgaria", Turcica, XXI-XXIII (1991), 496-562; [Osman Köksal, "XIX. yüzyıl ortalarında Şumnu’daki gayrimüslim sekenenin demografik, sosyo-ekonomik görünümü", Eskişehir Osmangazi Üniversitesi sosyal bilimler dergisi, vol.6, no.2 (2005); Osman Köse, "Bulgaristan emareti ve Türkler (1878-1908)", Turkish studies, vol.1/2 (Fall 2006)]; T. Kowalski, "Les Turcs et la langue turque de la Bulgarie du north-est", Mémoires de la commission orientaliste, 16 (1933), 1-28; V. Marinov, Deli Orman, Sofia 1941; J. Nemeth, Zur Einteilung der Türkischen Mundarten Bulgariens, Sofia , 1956; W. Stubenrauch, Kulturgeographie des Deliorman Berlin 1933.برای صورت کامل منابع ←TDVİA, s.v. "Deliorman"
نظر شما
مولفان
گروه
رده موضوعی
جلد 18
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده