دندان/ دندانپزشکی، این مقاله مشتمل بر این بخشهاست:1) کلیات و پیشینه2) کالبدشناسی و کاراندامشناسی (فیزیولوژی) دندان3) بیماریهای دهان و دندان و روشهای درمان آنها4) بهداشت دهان و دندان و پیشگیری از بیماریها5) ابزارها6) کتابها7) دندانپزشکی جدید در ایران1) کلیات و پیشینهالف) پیش از اسلام. از تمدنهای کهنی که بر علوم دورۀ اسلامی تأثیر گذاشتهاند، آثاری دربارة اهمیت دندان و شیوههای درمان بیماریهای دهان و دندان دردسترس است. در عهد عتیق، واژۀ دندان بیش از پنجاهبار آمده و در آن سفیدی و زیبایی دندانها از شروط زیبایی بهشمار آمدهاست (← کتاب غزل غزلهای سلیمان، 2:4، 6:6). عبارتهایی چون «چشم در برابر چشم، دندان در برابر دندان» (سفر خروج، 24:21)، «شکستن دندان شریران ازسوی خدا» (کتاب مزامیر، 7:3) یا «کارایی نداشتن دندان شکسته» (کتاب امثال سلیماننبیّ، 19:25) از اهمیت دندان نزد عبرانیان خبر میدهد و اگر کسی موجب افتادن دندان بندهاش میشد میبایست بنده را آزاد میکرد (← سفر خروج، 27:21). در عهد عتیق، به برخی مواد مضر برای دندان اشاره شدهاست (← کتاب ارمیاء نبیّ، 30:31؛ کتاب امثال سلیمان نبیّ، 26:10)، اما نشانی از دندانپزشکی در آن دیده نمیشود. در تلمود، به دستورهای پزشکی و بهداشتی در باب دندان و لثه برمیخوریم، ازجمله دارویی برای درمان بیماری لثه، زیانباربودن باقلا برای دندانها، و تأثیر سرکه بر سستشدن دندان (← یُما، 84 الف؛ براخوت، 44ب؛ شبات، 111الف). پس از اسلام هم در موارد متعدد برای درمان دندان سرکه تجویز شدهاست (برای نمونه ← رازی، 1421، ج1، جزء3، ص99ـ 116؛ کشکری، ص141ـ142).همچنین در قانوننامه حمورابی (حک: به اختلاف، 2067ـ2025ق م یا 1704ـ1664ق م) در قوانین مجازاتِ ضرب و جرح، قانون مجازات کسی که سبب شکستن دندان دیگری شود آمدهاست ()قوانین بابلی(، ج2، ص77).کهنترین و مفصّلترین اسناد دربارة بیماریهای دندان و لثه و درمان آنها از مصر باستان بهجا ماندهاست. در بین پاپیروسهای موجود، پاپیروس اِبِرز (سدۀ شانزدهم پیش از میلاد) بسیار جالب توجه است، چه مطالب آن گردآوری از متنهای پزشکی کهنتر است و دیرینگی برخی از آنها به حدود 3500 پیش از میلاد میرسد. در این پاپیروس، از بیماریهایی چون التهاب لثه، ساییدگی دندان و دنداندرد سخن رفتهاست و شمار زیاد داروهای دهان و دندان در آن را میتوان نشانۀ فراوانی این بیماریها در آن زمان دانست. در پاپیروس ابرز، آسیبشناسی و درمان بسیار ابتدایی بوده، از جراحی دندان نشانی نیست و به کشیدن دندان نیز اشارهای نشده و تجویزهایی برای استواری دندانها، درمان زخمها، آماس لثه و برخی موارد دیگر آمدهاست (← گرنی، ص21ـ25؛ کلاین، ص6، 9؛ نان، ص202ـ 205؛ رینگ، ص33ـ34). هرودوت (مورخ یونانی قرن پنجم پیش از میلاد) هزار سال پس از پاپیروس ابرز نوشت در مصر هر پزشک فقط یک کار خاص انجام میداد و پزشکانی صرفاً به درمان دندانها میپرداختند (کتاب 2، بند84؛ قس نان، ص202؛ رینگ، ص32ـ33، که نوشتهاند هسی را، نخستین دندانپزشک ثبتشدۀ مصریان، بسیار پیش از این تاریخ در 3000 پیش از میلاد میزیستهاست). اگرچه مصریان در دندانپزشکی بسیار پیشرفته بودند، در مورد مهارتهای آنها یا حضور کسانی که صرفاً به دندان و بیماریهای آن میپرداختند، اختلافنظر بسیاری وجود دارد (گالیونگی، ص92ـ94). در مومیاییهای یافتشده در مصر از دندانهای پرشده نشانی نیست، ولی در برخی منابع، شواهد یافتشده از دندانهایی که با سیم طلایی به هم متصل شدهاند، به مهارت مصریان باستان در ساخت دندان مصنوعی و گاه نیز اقدامی آیینی متعلّق به پس از مرگ تعبیر شدهاست (← گرنی، ص27ـ29؛ رینگ، ص34ـ 36). مشابه این دندانها در شهر قدیم صیْدا (در فنیقیه که تحت تأثیر تمدن مصری بوده) هم یافته شدهاست (گرنی، ص29ـ30).در یونان و پس از آن در روم باستان، اسقلبیوس (پزشک افسانهای یونانی و خدای طب) را نخستین کسی میدانستند که دندان میکشید و جراحی میکرد (همان، ص45). درمانبخشی او، اگرچه جنبۀ آیینی داشته، به کتابهای پزشکی دورۀ اسلامی راه یافتهاست (← ابنابیاصیبعه، ج1، ص15ـ16؛ نیز ← رینگ، ص39)، ولی در مباحث دندانپزشکی دورۀ اسلامی ارجاعی به او یافت نمیشود.دیدگاه بقراط* (متوفی 375 ق م)، بهرغم تأثیرپذیری از اسقلبیوس (← ابنابیاصیبعه، ج1، ص24ـ 25)، عقلانی ــ هرچند ابتدایی ــ و در تقابل با دیدگاه آیینی او بودهاست (← رینگ، همانجا). بقراط در کتاب فی نبات الأسنان (← ابنابیاصیبعه، ج1، ص32) مطالبی دربارة دندان درآوردن کودکان، نشانهها، ویژگیها و عوارض آنها آوردهاست (← 1959، ج2، ص323ـ325). افزون بر این در آثار مختلفش نیز فراوان به دندان اشاره کردهاست. به نوشتۀ او، نخستین دندانها در دوران جنینی شکل میگیرند و دندانهای دائمی، که از حدود هفتسالگی درمیآیند، اگر بیماری عارض نشود تا پایان عمر باقی میمانند (← رینگ، ص40). او مطابق دیدگاه عمومیاش، علت دنداندرد را بههم خوردن تعادل اخلاط چهارگانه* و جاگیرشدن خلط اضافی در ریشۀ دندان میداند. اگر دنداندرد با پوسیدگی همراه باشد، بقراط کشیدن دندان و اگر درد بهتنهایی باشد، داغکردن و خشکاندن آن را تجویز کرده (← 1823، ص254) و سرما را برای دندان زیانبار دانستهاست (1983، ص223، ش 18).مکتب بقراط بیشتر از طریق نوشتههای جالینوس* (129ـ 199م) به دورۀ اسلامی منتقل شد. نوشتههای جالینوس دربارة دندان تناقضآمیز است. وی در جایی دندان را فاقد احساس درد، و درد را صرفاً در ریشل عصب دانستهاست (به نقل رازی، 1421، ج3، ص444) و در جایی دیگر (← همان، ج3، ص463) گفتهاست در میان استخوانها (او دندان را از جنس استخوان دانستهاست)، دندان بهسبب عصبی که از مغز به دندان وارد شده دارای حس است. به گفتۀ او تغییر رنگ دندان نشان میدهد که دندان مواد را به خود میپذیرد، از آنها تغذیه و بهواسطۀ آن رشد میکند (← همان، ج3، ص444، 479). او دنداندرد را ناشی از آماس، پوسیدگی دندان، سرمای زیاد و فزونیهای سرریزشده از سر (← همان، ج3، ص450) و پوسیدگی دندان را ناشی از خلطهای گرمی میداند که به آن وارد میشود (← همان، ج3، ص444). بقراط، برپایۀ مکتب پزشکی اخلاطی، درمانهای گستردهای برای بیماریهای دندان و لثه تجویز کردهاست (← 1952، ج2، ص323ـ330).گرچه نشانی از پرداختن عملی ارسطو (متوفی 322 یا 321قم) به دندانپزشکی وجود ندارد، بهطور نظری، او دربارة کارکرد هریک از دندانهای انسان، علت وجود دندانهای شیری، شکلهای متفاوت دندانها، تفاوت دندانهای انسان و جانوران و تفاوت دندانهای جانوران گوناگون با یکدیگر سخن گفتهاست (← )طبیعیات(، 198ب 35 ـ 199الف 8، )تاریخ حیوانات(، 501 الف 9ـ502 الف 35، )پیدایش حیوانات(، 788 ب 3 ـ 789ب 20). به باور او ()تاریخ حیوانات(، 501ب 20 ـ 23)، در انسان و برخی دیگر از جانوران، طول عمر موجوداتی که دندانهای زیادتری دارند بیشتر از موجوداتی است که دندان کمتری دارند و تعداد دندانهای نرها از مادینهها بیشتر است.در روم شرقی، اریباسیوس* (متوفی400م)، آئتیوس آمدی (سدۀ ششم میلادی)، اسکندر ترالسی (سدۀ ششم میلادی) و بولس* اجانیطی (سدۀ هفتم میلادی) از پیروان جالینوس بودند. نوشتههای اسکندر ترالسی در این زمینه نوآورانهتر از دیگر آثار بودهاست (← رینگ، ص54).دانستههای ما از تاریخچۀ دندان و دندانپزشکی در ایران باستان فقط از کتاب اوستاست. از خلال آنها اینگونه دریافت میشود که دندانهای بدشکل، عیب و شاید نقصی مسری بهحساب میآمدهاست (← زند اوستا، بخش 2، ص75ـ76، بند93). سه بخش آخر وندیداد دربارة امور پزشکی است. در وندیداد (← زند اوستا، بخش 1، فرگرد2، بند1ـ2)، خرابی و تباهی دندانها کار اَنگرهمَینو (اهریمن) دانسته شدهاست. برپایۀ وندیداد (← همان، بخش 1، فرگرد 2، بند 29، 37)، اهورمزدا به جمشید، نخستین آفریده فانیاش، فرمان داد جایی بسازد تا هیچ موجودی با دندانهای خراب و دیگر نقصها، بدکاریها، و نشانهای انگرهمینو بدان راه نداشته باشد تا انسان جدید از عیبهای جسمانی و اخلاقی دور باشد (نیز ← همان، فرگرد2، ص17، پانویس 5) و او نیز چنین کرد. در مورد نقش پزشکان جندیشاپور* در زمینۀ دندانپزشکی سندی دردست نیست و صرفاً از نقلقولهای رازی (1421، ج1، جزء3، ص463، 465، 470، 473، 476ـ478، 481ـ482، 488) از برخی افراد و منابع از قبیل ابنماسَوَیه، شاپور، الخوز، افرادی از خاندان بُختیشوع*، و کُنّاش الفارسی (← سزگین، ج3، ص263) اینگونه دریافت میشود که پزشکان جندیشاپور به بهداشت و درمان دندان نیز پرداخته و بر پزشکی پس از خود تأثیر گذاشتهاند.ب) دورۀ اسلامی. دندانپزشکی دورۀ اسلامی، در گام نخست، میراثبرِ تمدنهای پیش از خود بود. برای مثال، رازی در جزء سوم از جلد اول کتاب الحاوی فیالطبّ (ص444ـ491) دیدگاههای حدود سی پزشک ایرانی، یونانی، بیزانسی، هندی و جز آن را در باب طبیعت و بیماریهای دهان و دندان آوردهاست.در منابع کهن، از تأثیرِ افتادن دندانها بر چهره، سخنگفتن، گوارش و تنفس؛ یا تفسیر شخصیت فرد از شکل دندان او (← قیافهشناسی*) مطالبی آمدهاست (← علیبن رَبَّن طبری، ص187؛ رازی، 1408، ص100؛ احمدبن محمد طبری، قسم 2، ص4). به گفتة مجوسی (متوفی 384؛ ج1، ص42)، در زمان خرید بنده باید دندانهای او بررسی شود تا نیفتاده یا تغییر رنگ نداده باشد.2) کالبدشناسی و کاراندامشناسی(فیزیولوژی) دندان. پیشتر اشاره شد که شماری از پزشکان، همچون جالینوس، دندان را از جنس استخوان میدانستند (← حنینبن اسحاق، ص54؛ احمدبن محمد طبری، همانجا؛ کشکری، ص139) و بیشتر آنها بر این باور بودند که دندان فاقد عصب و بدون حس است (← احمدبن محمد طبری، قسم 2، ص5). حنینبن اسحاق (متوفی 260؛ همانجا) آن را استخوانی توپُر میدانست که فزونیهای روان را به خود میپذیرد. ابنسینا (متوفی 428؛ ج1، کتاب 1، ص47) دندان را تنها استخوان دارای حس میدانست. کَشْکَری (سدۀ چهارم؛ ص140ـ141)، دلیل حس درد در دندانها را وجود عصب در ریشۀ دندانها دانستهاست. به گفتة جرجانی (متوفی 531؛ ص386ـ387) برخی نیز دندانها را عصبی سخت و صلب میدانستند، ولی او خود آن را استخوانی دانسته که عصبهای دماغی بهویژه در ریشۀ آن هستند و حس آن بهسبب این عصبهاست. بهاءالدوله رازی*، پزشک ایرانی قرن نهم و دهم، نیز بر همین باور بودهاست (← ص276).در منابع دورۀ اسلامی، نامهای عربی و فارسی دندانها و کارکرد هر یک ذکر شدهاست (← رازی، 1408، ص41ـ42؛ اخوینی بخاری، ص43؛ مجوسی، ج1، ص55) که از دانش امروز دندانپزشکی چندان دور نیست (← حجازی، ص129ـ130). آنها میدانستند دندانهای عقل از دوران بلوغ تا سیسالگی میرویند. به گفتة ابنسینا (← ج1، کتاب 1، ص46)، دندان عقل را دندان حلم مینامیدند. او نخستین کسی است که از دندان عقل جداگانه یاد میکند. جرجانی (ص18ـ 19) آن را دندان خِرَد نامیدهاست. پزشکان دورۀ اسلامی استخوانهای فک، گونه، گوشها، دندانها، چانه و نحوۀ پیوند آنها را بهدقت شرح دادهاند (← رازی، 1408، ص41؛ مجوسی، ج1، ص52ـ55؛ ابنسینا، ج1، کتاب 1، ص45ـ47؛ ابنقُفّ، ج1، ص19ـ22). رازی (1408، ص70ـ71) بهدقت چگونگی جویدن و تماس دندانها با یکدیگر و شیوۀ درهمرفتنشان بههنگام جویدن و سخنگفتن را وصف کردهاست.پزشکان دورۀ اسلامی آگاه بودند که انسان 32 دندان دارد، ولی کمشماربودن دندانها (بهسبب نروییدن دندانهای عقل) یا زیادبودن آنها را لزوماً بیماری بهشمار نمیآوردند، چنانکه احمدبن محمد طبری (متوفی ح 375؛ قسم 2، ص4) این پدیده را گونهای ناهنجاری چون زیادبودن مادرزادی شمار انگشتان میدانست و نه بیماری (نیز ← ابنسینا، ج1، کتاب 1، ص46). آنها به چگونگی دندان درآوردن کودکان و تفاوت میان دندانهای شیری و دائمی نیز توجه کردهاند، ازجمله علیبن رَبَّن طبری (پزشک و فیلسوف قرن سوم؛ ص98) که آغاز روییدن دندانهای کودکان را از ماه هفتم دانسته و گفتهاست هرچه دیرتر برویند استوارتر و نیرومندتر خواهند بود. برای کمک به رویش دندان در کودکان، مالیدن برخی روغنها یا مواد توصیه شدهاست (← همان، ص189؛ رازی، 1421، ج1، جزء3، ص448، 454، 490؛ کشکری، ص143؛ ابنسینا، ج1، کتاب 1، ص203ـ204). برخی علت افتادن دندانهای شیری را در هفتسالگی ضعیفبودن آنها در تناسب با ضعف جسمی کودک دانستهاند. با نیرومندترشدن اندامها، دندانهای نخستین، که کمتواناند، میافتند و دندانهای دائمی میرویند (← جرجانی، ص387؛ بهاءالدوله رازی، همانجا). جرجانی (همانجا) امکان دندان درآوردن پیران را رد کردهاست.3) بیماریهای دهان و دندان و روشهای درمان آنها. دیدگاه مسلط پزشکی جالینوسی مبنیبر ناشیشدن بیماریها از بههم خوردن تعادل اخلاط، در بیماریهای دهان و دندان نیز بهچشم میخورد. با بررسی متون پزشکی کهن درمییابیم بسیاری از بیماریهای دهان و دندان از دیرباز شناختهشده بودند و در مواردی به درمانهایی امروزی برمیخوریم، ازجمله درمانهایی برای کرمخوردگی و پوسیدگی، شکستگی، آماس لثه، تغییر رنگ، کندشدن (ضَرَس)، جنبان (لق) شدن، جرمگرفتگی و درد دندانها. انواع دهانشویه، بخور، و مرهم، داغکردن، و کشیدن در درمان این بیماریها تجویز میشد (← ادامة مقاله).عموماً طبع دندان را خشک و این خشکی را عامل استواری آن میدانستند ولی زیاد یا کمشدن این خشکی و درمجموع بههم خوردن تعادل طبیعی در دندان یا سراسر تن را منشأ پدیدآمدن بیماریهای دندان و بافتهای نگهدارندۀ آن میدانستند (رازی، 1421، ج1، جزء3، ص444، بهنقل از جالینوس؛ حنینبن اسحاق، ص34).وجود کرمی که باعث خرابی دندان میشود از دوران باستان در باور مردم بودهاست و اکنون نیز این اصطلاح بهکار میرود. در متون کهن میتوان به نقلهای رازی از جالینوس و دیوسکوریدس* (قرن اول میلادی) و ابنماسویه در باب کرم دندان، چگونگی رویارویی با آن و ترکیبهایی برای راندن کرم دندان اشاره کرد (← رازی، 1421، ج1، جزء3، ص474؛ احمدبن محمد طبری، قسم 2، ص15؛ ابنسینا، ج2، کتاب 3، ص1089؛ جرجانی، ص388).جالینوس پوسیدگی دندان را پیامد مادّهای تند در دندان میدانست و برای درمان آن داروهای خشککننده تجویز میکرد (← به نقل رازی، ج1، جزء3، ص93). به عقیدۀ حنینبن اسحاق (ص34، 62)، پوسیدگی دندان نوعی زخم است و چون طبع دندان خشک است، خشککنندهها بهترین و سازگارترین دارو برای درمان آنها بهشمار میرود. ابنسینا (ج2، کتاب 3، ص1077) پوسیدگی را ناشی از گردآمدن مواد زائد در دندان دانستهاست.برای درمان دنداندرد، شکستن و کندی دندان روشهای مختلفی تجویز شدهاست (← حنینبن اسحاق، ص54؛ رازی، 1421، ج1، جزء3، ص450ـ453، 473ـ476، و جاهای دیگر؛ همو، 1408، ص407؛ مجوسی، ج2، ص302؛ ابنسینا، ج3، کتاب 5، ص2465ـ2467؛ جرجانی، ص388ـ 391)، ازجمله اینکه درصورت درد شدید، دندان را با وسیلهای سوراخ میکردند و دارو را به درون دندان میریختند و تلاش میکردند تاحد امکان دندان را نکشند و آخرین راه درمان کشیدن آن بودهاست (← رازی، 1421، ج1، جزء3، ص445ـ452؛ مجوسی، ج2، ص303؛ جرجانی، ص387).برای رفع لقی دندان دهانشویهها، داغکردن و بستن دندانها با نوارهای زرین و سیمین تجویز میشد. بستن دندانهای لقشده به دندانهای استوار، که اکنون با شیوههای پیشرفته انجام میشود، از شیوههای درمانی کهنی است که در منابع، روشهای آن بهدقت گزارش شدهاست. برخی از این دستورها از منابع قدیمتر نقل شدهاند (← رازی، 1421، ج1، جزء3، ص464، 488؛ زهراوی، ص293ـ295؛ ابنقفّ، ج2، ص257).روایت شده که عثمان، خلیفه سوم (حک: 23ـ35)، نیز بهوسیله مفتول طلا دندانهای خود را محکم کردهبود (← سزگین، ج3، ص3).احمدبن محمد طبری (قسم 2، ص9) از شیوه پرکردن دندان با سرب خبر داده، ولی خود آمیزه سرب و قلع و مَصطَکی را توصیه کردهاست. رازی (1412، ص164) قلع را بهترین مادّه برای پرکردن دندان پوسیده میداند. به گفتة احمدبن محمد طبری (همانجا)، برخی درمانگران عاج فیل تراشداده را در سوراخ دندان جای میدادند که پیامدهایی نیز داشت. این روش بهنظر میرسد شکل ابتدایی پروتزهای دندانی باشد.الف) کشیدن دندانها. کشیدن دندان آخرین روش درمانی بودهاست و برای آن پیششرطهایی درنظر گرفته میشد (← مجوسی، ج2، ص479؛ ابنسینا، ج2، کتاب 3، ص1088ـ 1089؛ زهراوی، ص277ـ287). ابنقفّ (متوفی 685؛ ج2، ص195) بازبینی همۀ دندانها و لثه را به درمانگر توصیه کردهاست. برای دندانکشیدن بیدرد نیز داروهایی توصیه میشد (← رازی، 1421، ج1، جزء3، ص448، 453؛ کشکری، ص145).ب) بیماریهای لثه. افزایش حجم بافت نرم اتاقک مغزه، به گونهای که از سطح جونده بالا زند، ابولس (هیپرپلاستیک پالپیا پالپ پولیپ) نام داشت که از بیماریهای شناختهشده لثه، بهویژه در ناحیۀ دندانهای آسیا، بودهاست. درچنینحالتی، برخی دندانپزشکان با کشیدن دندان مخالفت میکردند چون دوباره گوشت میرویید. به گفتۀ آنان، در این مورد باید داروی خورنده (آکله) بر آن گذارد تا آن را از بین ببرد، سپس داروی جوشدهنده بر جای دندان کشیده بگذارند که ترکیبی از سرکه و مازو (عَفْص) و پوست انار بودهاست (← احمدبن محمد طبری، همانجا؛ مجوسی، ج1، ص249). اما زهراوی (ص271) بریدن زائده را توصیه کردهاست.آماسِ گرم، نارولیس/ فارولیس که آماس گرم چرکین و سبب گندیدگی لثه میشود و پیامد آن افتادگی لثه و بدبوشدن دهان است، و ابرلسی (ابولس) که بهدنبال آماس گرم پدید میآید (مجوسی، ج1، ص350) ازجمله بیماریهای شناختهشده بودند. درمان آنها در بسیاری موارد داغکردن یا با انواع روغنهای داغ یا با میله گداخته بودهاست (رازی، 1421، ج1، جزء3، ص515، به نقل از بولس؛ همو، 1412، همانجا؛ احمدبن محمد طبری، قسم 2، ص7). در دندانپزشکی نوین نیز جراحی با برق تا مدتها جایگزین داغگذاری پیشینیان بوده و در همه منابع لثهپزشکی (پریودنتولوژی) ، همواره از سودمندی یا زیانباری آن یاد شدهاست (جراحی دهان و فک و صورت، ص283، 286؛ )درسنامه جراحی دهان و فک و صورت(، ص125، 654، 662).4) بهداشت دهان و دندان و پیشگیری از بیماریها. از دوران باستان پزشکان به ارزش و اهمیت پاکیزه نگاهداشتن دهان و دندان پی برده بودند و راههایی هم برای پیشگیری از خوردگی و پوسیدگی و هم درمان آنها بیان کردهاند، ازجمله استفاده از مسواک، انواع دهانشویهها، و جرمگیری (← حنینبن اسحاق، ص43، 48، 59؛ رازی، 1421، ج1، جزء3، ص447، 449؛ ابنسینا، ج3، کتاب 5، ص2466).مسواکزدن از قدیم امری شناختهشده بوده و برای اینکار بیشتر از چوب درخت اَراک یا سِواک (با نام علمی Salvadora persica L.) استفاده میشدهاست (← ابوریحان بیرونی، ص37؛ نیز ← زرگری، ج3، ص352). واژۀ مسواک از نام همین درخت ساخته شدهاست ولی چوب گیاهان دیگری چون کَثیرا (Astragalus tragacantha L.) هم استفاده میشد (← ابوریحان بیرونی، ص849ـ850؛ نیز← ادامة مقاله؛ برای بحثهای قرآنی، فقهی و حدیثی← مسواک*).بهگزارش سیاحان اروپایی، در افریقا تا سدۀ چهاردهم/ بیستم برای پاککردن دندانها از مسواک استفاده میکردند (بس، ص68). رازی (1421، ج1، جزء3، ص487)، در اهمیت مسواکزدن، از کتاب فی تدبیر السنة تألیف عیسیبن ماسه (طبیب بصری قرن سوم) نقل کردهاست که مسواکزدن زبان را خشک، نفس را خوشبو، مغز را پاکسازی، حواس را لطیف، دندانها را پاک و درخشان و لثه را استوار میسازد و شایسته است هرکس مسواک سازگار با خود را بهکار گیرد. در گذشته، به تبداران، استفاده از چوب درخت بید و به افرادی با لثههای سست و ناتوان، کاربرد چوب درخت گز (طَرفاء) توصیه میشد. همچنین نباید مسواک با فشار بر روی دندان کشیدهمیشد، زیرا با ازبینبردن درخشانی و همواری آن موجب زبری دندان میشد و زمینهای برای نشستن جرم بر روی آن فراهم میآمد (← همان، ج1، جزء3، ص460؛ جرجانی، ص387). اکنون مشخصشده که چوب درخت سواک حاوی بیکربنات سدیم و اسید تانیک و دیگر مواد همآورندۀ لثه است (رینگ، ص71).پزشکان دورۀ اسلامی پرهیز از زیادخوردن و پیوسته جویدن چیزهای سنگین و چسبنده، پرهیز از جویدن چیزهای سخت، نخوردن چیزهای بسیار سرد یا بسیار گرم و هر آنچه کُندکننده دندان باشد، پرهیز از خوردن هر خوراکی که روی شکم شناور بماند (رو دل کردن) و بهسرعت بگندد، پاکسازی خُردههای خوراکی گیرکرده میان دندانها که باید بهآرامی و با خلال بیرون آوردهشوند، بهکارگیری دندانشویه با ویژگی خشککنندگی بهاندازۀ میانه را توصیه کردهاند (← حنینبن اسحاق، ص33، 35؛ رازی، 1408، ص223؛ جرجانی، همانجا). انباشتهشدن جرم بر روی دندان را بهدرستی از عوامل بنیادین بیماریهای دهان و دندان میدانستند و برای جرمگیری از ابزارها یا دهانشویههای گوناگون استفاده میکردند (← مجوسی، ج2، ص478ـ479؛ جرجانی، ص387ـ388). دهانشویههای گوناگونی نیز برای خوشبویی دهان و درخشان و محکمکردن دندان و لثه با ترکیبهای گوناگون وجود داشت، ازجمله سَنون (دهانشویه) خوشبوی یحیی برمکی (وزیر هارونالرشید، متوفی 190) که برای حفظکردن و نیروبخشیدن به دندانها آن را سودمند میدانستند (← حنینبن اسحاق، ص70ـ73؛ علیبن رَبَّن طبری، ص614؛ کشکری، ص143ـ144).5) ابزارها. ابزارهای یادشده در متون پزشکی کهن با ابزارهای امروزی همانندیهای آشکار دارند. آنها نیز برگرفته از ابزارهای پیش از خود بودهاند، چنانکه میان ابزارهای زهراوی (جراح اندلسی، متوفی ح 404) و ابزارهای بهجاماندۀ سدههای یکم و دوم میلادی از تمدن یونانی ـ رومی آسیای صغیر همانندی بهچشم میخورد (لانگفیلد ـ جونز، ص42ـ47).کاملترین فهرست ابزارهای کاربردی در بیماریهای دندان در التصریف، اثر مهم زهراوی، یافت میشود. او در فصلهای 28 تا 33 التصریف (متن همراه با ترجمۀ انگلیسی، ص271ـ293)،ابزارهای دندانپزشکی را با شکل گزارش دادهاست. در بسیاری موارد، ابزارهایی شبیه ابزارهای امروزی دندانپزشکی میتوان یافت، ازجمله مِجرَد (برای پاککردن جرم دندان)؛ کَلبَتَین و جِفت؛ قاشقک؛ مبرد (سوهان). علاوهبر او دیگران هم ابزارهایی را ذکر کردهاند، همچون رازی (1421، ج1، جزء3، ص455) که از ابزاری با سری قاشقکی به شکل (ف) یاد کردهاست که دندان را با گداخته آن داغ میکردند و درد آرام، ولی دندان نابود میشد.دندانهای نابجا و اضافی را بیماری نمیدانستند، ولی بهسبب بدشکلی به درمان آن میپرداختند. در گام نخست آنها را میساییدند و اگر مفید نبود، بخش زائد را میبریدند (← مجوسی، ج2، ص479؛ زهراوی، ص289ـ291).6) کتابها. ابنابیاصیبعه (ج1، ص32) از ترجمۀ عربی کتاب فی نبات الأسنان اثر بقراط نام برده که ظاهراً از این ترجمه نسخهای باقی نماندهاست (نیز ← سزگین، ج3، ص45)، ولی نسخهای به یونانی هست که شاید چکیدهای از نسخۀ گستردهتر آن باشد (← بقراط، 1959، ج2، مقدمۀ جونز، ص318). از فیلاگریوس/ فیلغریوس (پزشک یونانی سدۀ چهارم میلادی) کتاب فیما یَعْرُضُ لِلَّثةِ و الأسْنانِ بهعربی ترجمه شده بود (← ابنندیم، ج2، جزء1، ص283؛ نیز ← سزگین، ج3، ص156) که ردّ آن در الحاوی رازی دیده میشود (برای نمونه ← ج1، جزء3، ص515). ابنماسویه نیز کتابی به نام سواک و السنونات داشتهاست (← ابنندیم، ج2، جزء1، ص295؛ ابنابیاصیبعه، ج1، ص183). ابنندیم (ج1، جزء1، ص151، ج1، جزء2، ص303) از کتاب الأسنان اثر مَعمَربن مُثنّی ابوعُبیده (متوفی ح 210) و أسنان الجزور اثر هِشامبن محمد کَلبی (متوفی 204) نام برده که گویا هر دو دربارة دندان جانوران بودهاست. هیچ نسخهای از این کتابها دردسترس نیست. همانگونه که پیشتر گفته شد، رازی (1421، ج1، جزء3، ص487) از کتاب فی تدبیر السنة اثر عیسیبن ماسه نقل قول کردهاست، ولی نهتنها کتاب دردسترس نیست، بلکه ابنابیاصیبعه نیز در میان کتابهای ابنماسه به آن اشاره نکردهاست. کهنترین کتاب دندانپزشکی بهجامانده، مقالة فی حفظ الأسنان و استصلاحها اثر حنینبن اسحاق (متوفی 260) است که در دو بخش پیشگیری و درمان دندان و بافتهای نگاهدارنده آن نوشتهشدهاست. شاید این همان کتابی باشد که ابنندیم (ج2، جزء1، ص291) از آن با نام الأسنان و اللثة یاد کردهاست. نسخهای از رسالة فی الضرس اثر قُسطابن لوقا (متوفی ح 300) در مجموعه ایاصوفیه کتابخانۀ سلیمانیۀ استانبول نگهداری میشود (← سزگین، ج3، ص271).افزون بر کتابهای مستقل دندانپزشکی، در بسیاری از کتابهای پزشکی گفتارهایی پراکنده و گاه بسیار ارزشمند دربارة بیماریهای دهان و دندان و داروهای مفرد و مرکّب آمدهاست، ازجمله گفتارهایی در باب سرشتهها، گَردها (سَفوف)، دهانشویهها، مرهمها و وسایل حفظ و مراقبت آنها مانند مسواک و خلالدندان از گیاهان گوناگون (برای نمونه← حنینبن اسحاق، ص34ـ35، 42ـ73؛ رازی، ج1، جزء3؛ علیبن رَبَّن طبری، ص614ـ615؛ مجوسی، ج2، ص302ـ303).سدههای چهارم تا ششم اوج شکوفایی و دوران زرین دانش پزشکی و دندانپزشکی در سرزمینهای اسلامی بود، ولی در سدههای پس از آن، باوجود پزشکان بزرگ پیشرفت چشمگیر و نوآوری نمایان دیده نمیشود. بیشتر نوآوریها یافتن داروهای ترکیبی تازه یا افزودن و دگرگونکردن داروهای ترکیبی پیشین بودهاست. از آغاز سدۀ هفتم تا آغاز سدۀ دهم، نخست یورش مغولان، که نابودی مراکز علمی و ایستایی در پیشرفت دانش و دانشپژوهی را درپی داشت، سپس یورش تیموریان در سدۀ نهم و ویرانیهای آن سبب شد تا دانش پزشکی و دندانپزشکی چندان پیشرفت نکند (الگود، ص303ـ305). در این دوره، افضلالدین خنجی (متوفی 646)، قطبالدین شیرازی (متوفی 710) و ابننفیس (متوفی 687) کتاب قانون ابنسینا را شرح یا تلخیص کردند. کتابهای درسی این دوران نیز تکرار نوشتههای رازی، ابنسینا و جز آن و افزودنیها بر آن بسیار اندک است. تا چند سده، اوضاع بدینگونه بود و تغییرات و دستاوردهای علمی اروپاییها در این زمینه بسیار دیر به کشورهای اسلامی راه یافت.7) دندانپزشکی جدید در ایران. برنامۀ درسی دارالفنون نشان میدهد که رشتهای جداگانه باعنوان دندانسازی درنظر گرفته نشده بود. در اعلانی در سال 1286، فردی فرانسوی با نام موسیو پلوکه معرفی شده که چند ماه پیشتر از آن به ایران آمده بود و در درمان بیماریهای دندان و ساختن دندان مصنوعی مهارت داشت (← روزنامه دولت علّیه ایران، ش 636، ص7). در پی سفر دوم ناصرالدینشاه به فرنگ (1295)، دندانسازی فرنگی همراه او به ایران آمد. ظاهراً او و جانشینش هپنت/ هبنت دندان مصنوعی هم میساختند، ولی نه اعیان و نه عامه مردم به آنها مراجعه نمیکردند و همچنان سلمانیها و دلاکها به کشیدن دندان با کلبتینهای اصفهانی ادامه میدادند که برخی از آنها در کار خود بسیار هم ماهر بودند (← اعتمادالسلطنه، ص881؛ مستوفی، ج1، ص529؛ شهریباف، ج2، ص109ـ 119؛ هاشمیان، ج1، ص292ـ296). در دهههای واپسین حکومت قاجار (حک: 1344 (1210ش)ـ 1304ش) و اوایل سدۀ سیزدهم، دندانسازان سنّتی همچنان پوسیدگی دندان را ناشی از وجود کرم میدانستند و به شیوۀ سنّتی خود آن را درمان میکردند (شلیمر، ص185). در این دوره، جز دلاکان و سلمانیهای سنّتی، کسان دیگری هم نزد دندانسازان و دندانپزشکانی چون دکتر استپانیان و میلچارسکی کارآموزی کردند و برخی از آنها عنوان دکتری دندانپزشکی یافتند (← افتخاری، ص36، 41).نخستین گام ساماندهی دندانسازی در ایران، قانون طبابت مصوب 1329 (1290ش) است که برطبق آن، کار در رشتۀ دندانسازی مستلزم آموزش و دریافت اجازهنامۀ رسمی از وزارت معارف بود و به دندانسازان یک سال مهلت داده شد تا به وزارت معارف مراجعه کنند (روستایی، ج1، صیکصد و نود و هفت، 17، 19). براساس اسناد، اجرای این قانون پیگیری و با متخلفان برخورد میشد (← همان، ج1، ص114ـ115، 141ـ142). در 1301ش، نظامنامۀ شورای مدرسۀ طب و دواسازی و دندانسازی تهیه شد (همان، ص284ـ285). دومین گام، پیشنهاد تأسیس مدرسه دندانسازی در 1305ش بود (← همان، ج1، ص246ـ247). در 1306ش، دکتر محسن سیاح (نخستین دندانپزشک ایرانی فارغالتحصیل اروپا) به ایران بازگشت و از سال بعد، در مدرسه طب، آموزش بیماریهای دهان و دندان را آغاز کرد (افتخاری، ص37). در همان سال، سه نفر برای فراگیری دندانپزشکی به فرانسه اعزام شدند (← همان، ص28ـ29). در 1309ش، تأسیس مدرسۀ دندانسازی تصویب شد و در 1310ش در زیرمجموعۀ مدرسۀ عالی طب آغاز بهکار کرد (روستایی، ج1، صیکصد و نود و هفت؛ افتخاری، ص41ـ43). در همین سال مقرر شد دندانسازانی با پنجسال سابقۀ کار آزمون دندانسازی بدهند (افتخاری، ص45ـ47). ظاهراً نخستین مدیر مدرسۀ دندانسازی دکتر فالککوش میلچارسکی لهستانی بود که از تاریخ و نحوۀ آمدن او به ایران آگاهی دقیقی دردست نیست. او تا 1313ش رئیس این مدرسه بود (روستایی، ج1، صیکصد و نود و هفت، 279ـ280؛ افتخاری، ص36).با تأسیس دانشگاه تهران (1313ش)، دانشکدۀ دندانپزشکی جزوی از دانشکدۀ طب شد. در 1316ش، ورود زنان به رشتۀ دندانپزشکی و داروسازی تأیید شد (افتخاری، ص43). در 1318ش، پروفسور ابرلنگ (ابرلن) فرانسوی رئیس و استاد دانشکدۀ پزشکی و داروسازی و دندانسازی تهران شد و تا 1326ش دو دوره در این سِمَت بود (روستایی، ج1، ص74ـ 75؛ افتخاری، ص63). از 1335ش، دانشکدۀ دندانپزشکی مستقل شد (افتخاری، ص65). درحال حاضر حدود 25 دانشکدۀ دندانپزشکی در ایران فعالیت دارند (پایگاه دندانپزشکی ایرانیان (ایردن)، 2012).منابع: علاوه بر کتاب مقدس؛ ابنابیاصیبعه، کتاب عیونالانباء فی طبقاتالاطباء، چاپ امرؤالقیسبن طحان ]آوگوست مولر[، کونیگسبرگ و قاهره 1299/1882، چاپ افست انگلستان 1972؛ ابنسینا؛ ابنقُفّ، کتاب العمدة فی الجراحة، حیدرآباد، دکن 1356، چاپ افست فرانکفورت 1417/1997؛ ابنندیم؛ ابوریحان بیرونی، کتاب الصیدنة فی الطب، چاپ عباس زریاب، تهران 1370ش؛ ربیعبن احمد اخوینی بخاری، هدایةالمتعلمین فی الطب، چاپ جلال متینی، مشهد 1344ش؛ محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه، چاپ ایرج افشار، تهران 1350ش؛ محمدعلی افتخاری، تاریخ دندانپزشکی ایران: 1313 تا 1383، تهران 1385ش؛ بهاءالدوله رازی، کتاب خلاصةالتجارب، چاپ سنگی کانپور 1893، چاپ افست تهران: مؤسسۀ مطالعات تاریخ پزشکی، طب اسلامی و مکمل، 1382ش؛ پایگاه دندانپزشکی ایرانیان (ایردن)، 2012.Retrieved Feb.6, 2013, from http://irden.com;اسماعیلبن حسین (حسن) جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، چاپ عکسی از نسخهای خطی، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران 1355ش؛ رضا حجازی، آناتومی سر و گردن، تهران 1366ش؛ حنینبن اسحاق، فی حفظ الاسنان و اللثُّة و استصلاحها، چاپ محمد فؤاد ذاکری، حلب 1417/1996؛ محمدبن زکریا رازی، تقاسیم العلل: کتاب التقسیم و التشجیر، تحقیق و ترجمة صبحی محمود حمامی، حلب 1412/1992؛ همو، الحاوی فی الطبّ، چاپ محمد محمد اسماعیل، بیروت 1421/ 2000؛ همو، المنصوری فی الطب، چاپ حازم بکری صدیقی، کویت 1408/1987؛ روزنامه دولت علیّه ایران، ش 636، 13 شعبان 1286؛ محسن روستایی، تاریخ طب و طبابت در ایران: از عهد قاجار تا پایان عصر رضاشاه به روایت اسناد، تهران 1382ش؛ علی زرگری، گیاهان داروئی، ج3، تهران 1368ش؛ جعفر شهریباف، طهران قدیم، تهران 1381ش؛ احمدبن محمد طبری، المعالجات البقراطیة، چاپ عکسی از نسخۀ خطی کتابخانۀ ملی ملک، ش 4474، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت 1410/1990؛ علیبن رَبَّن طبری، فردوسالحکمة فی الطب، چاپ محمد زبیر صدیقی، برلین 1928؛ یعقوب کشکری، کتاب کنّاش فی الطب، چاپ علی شیری، بیروت 1414/1994؛ علیبن عباس مجوسی، کامل الصناعة الطبیة، بولاق 1294؛ عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورۀ قاجاریه، تهران 1360ش؛ احمد هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دورۀ قاجاریه و مدرسه دارالفنون، ج1، تهران 1379ش؛Aristoteles, The complete works of Aristotle, ed. Jonathan Barnes, Princeton, N. J. 1995; The Babylonian laws, edited with translation and commentary by G. R. Driver and John C. Miles, Oxford: Clarendon Press, 1968; Gerrit Bos, "The Miswāk: an aspect of dental care in Islam", Medical history, vol. 37, no.1 (Jan. 1993); Cyril Elgood, A medical history of Persia and the Eastern Caliphate, Cambridge 1951; P. Ghalioungui, "Did a dental profession exist in ancient Egypt?", Medical history, vol.15, no.1 (Jan. 1971); Vincenzo Guerini, A history of dentistry from the most ancient times until the end of the eighteenth century, Philadelphia 1909; Herodotus, The history of Herodotus, tr. George Rawlinson, Chicago 1952; Hippocrates, Hippocrates, vol.2, tr. W. H. S. Jones, London 1959; idem, Hippocratic writings, ed. G. E. R. Lloyd, tr. J. Chadwick et al., London 1983; idem, Traites d’Hippocrate: du serment, de la loi de medicine, des maladies, des affections, vol.2, Paris 1823; Carl H. von Klein, The medical features of the papyrus Ebers, Chicago 1905; G. M. Longfield - Jones, "A set of silver dental instruments from the new Milton Collection", Medical history, vol.28, no.1 (Jan. 1984); John F. Nunn, Ancient Egyptian medicine, London 2006; Oral and maxillofacial surgery, ed. Daniel M. Laskin, St. Louis: Mosby, 1980-[1985]; Malvin E. Ring, Dentistry: an illustrated history, New York 1992; J. L. Schlimmer, Terminologie médico- pharmaceutique et anthropologique: française - persane, litho. ed., Tehran 1874, typo. repr. 1970; Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums, Leiden 1967- ; Talmud, Hebrew - English edition of the Babylonian Talmud, tractate Berakoth, tr. Maurice Simon, tractate Shabbath, tr. H. Freedman, tractate Yoma, tr. Leo Jung, London: The Soncino Press, 1987-1990; Textbook of oral and maxillofacial surgery, ed. Gustav O. Kruger, St. Louis, Mosby, 1984; Khalaf ibn ‘Abbās Zahrāwī, On surgery and instruments, a definitive edition of the Arabic text with English translation and commentary by M. S. Spink and G. L. Lewis, London 1973; The Zend - Avesta, pt.1: the Vendîdâd, tr. James Darmesteter, in The Sacred books of the East, ed. F. Max Müller, vol.4, Oxford: Clarendon Press, 1895, pt.2: The Sîrôzahs, Yaşts, and Nyâyş, tr. James Darmesteter, in ibid, vol.23, Oxford: Clarendon Press, 1883.