بَلْهَرا (بَلْهَرَیْ / بَلْلَهَرا ) بالْلَهرایه ، صورت پراکریتی کلمة وَلْلَبْهه راجه بهمعنای پادشاه محبوب)، عنوانی برای نامیدن شاهان سلسلة راشتراکوته (753ـ975 میلادی). پایتخت ایشان مانْیَک هته، مالْکْهید امروزی (بهعربی مانْکیر) در جنوب گُلبَرگه (مَیسور) بود. اطلاعات ابنخرداذبه (ص 16، 67) و ابنرُسته (ص 134) دربارة کلمة بَلهرا بهمعنای شاه شاهان یا شهنشاه هند، درست نیست. «بلهرا»ی ابنخرداذبه مسلماً لقب گوویندای سوم (793ـ814 میلادی)، و بلهرای سلیمان، لقب همان شهریار یا فرزندش سروا یا اموگا [گها ] ورشا (814 ـ 878 میلادی) بوده است. منظور مسعودی نیز از این عنوان، ایندرای سوم (914ـ923 میلادی) و منظور ابنحوقل، اموگاورشا است. اشارات بعدی، بیشتر تکرار مطالبی است که مراجع پیشین بهدست دادهاند. نویسندگان مسلمان عموماً این حکمرانان را با عنوان «بزرگترین یا محتشمترین پادشاه هند» ستودهاند. بهنظر میرسد که القابی مانند «شاه شاهان» یا «اعظم سلاطین هند» عنوانی است حاکی از شکوه و جلال و تفوق سیاسی شهریارانی نظیر گوویندای سوم یا ایندرای سوم، اما برخی از مورخان شرح مبالغهآمیزی از وسعت قلمرو پادشاهان راشتراکوته روایت کردهاند؛ برای مثال طبق نوشتة اخبارالصین ، حدود و ثغور راشتراکوته از ساحلی به نام کُمکَم (کُنکَن) آغاز میشده و در خشکی تا حدود چین گسترده بوده است. برخی از مؤلفان گفتة سلیمان (رجوع کنید به اخبارالصین ) را دایر بر اینکه کُمکَم نام سرزمین بللهرا بوده درست نفهمیدهاند (رجوع کنید به حدودالعالم ، ص238، پانویس 2) اما عموماً شرح و توصیف قلمرو این پادشاهی به شهرهای ساحلی بمبئی محدود میشود که بازرگانان و سیاحان مسلمان با آن آشنا بودند و در آنها شمار زیادی مسلمان اقامت گزیده بودند. نویسندگان مسلمان متفقالقولاند که شاهان بلهرا بیش از دیگر شهریاران هند مسلمانان را محترم و عزیز میداشتند و در قلمرو آنان از اسلام کاملاً حمایت میشد و مسلمانان آشکارا فرایض خود را به جای میآوردند. آنان حتی برای جوامع مسلمان قلمرو خود حکام یا رؤسای مسلمان تعیین میکردند. از نوشتههای مورخان مسلمان، چنین پیداست که آنها از جنگهای خونینی که بین این شاهان درگرفته بود، خصوصاً از جنگ بین گورجره ـ پراتیهاره (الجُرز) (شاهان شمال) و پالا (د. همی ، شاهان بنگال) چندان بیاطلاع نبودند. علاقة راشتراکوتهها به اعراب و تساهل آنان نسبت بهاسلام باعث شد که مسلمانان از آنان تجلیل کنند. راشتراکوتهها مسلمانان را در مقابل گورجره ـ پراتیهاره، که با اعراب سَند خصومت میورزیدند، متحد خود میدانستند؛ و دیگر اینکه گروه زیادی از مسلمانان در قلمرو پادشاهی آنان به سر میبردند.منابع: ابنحوقل، کتاب صورةالارض ، چاپ کرامرس، لیدن 1967، ص320؛ ابنخرداذبه، کتابالمسالک والممالک ، لیدن 1967؛ ابنرسته، کتاب الاعلاق النفیسة ، چاپ دخویه، لیدن 1967، ص 135؛ اخبار الصین و الهند ، چاپ ژان سواژه، پاریس 1948، ص 12، 23؛ علیبن حسین مسعودی، مروجالذّهب و معادنالجوهر ، چاپ باربیه دومنار و پاوه دوکورتی، پاریس 1861ـ1877، ج 1، ص 177ـ 178، 382ـ383؛The Age of Imperial Kanauj , ed. R. C. Majumdar, Bombay 1955, 16-17; R. G. Bhandarkar, Collected works , III, ed. N. B. Utgikar, Poona 1927, 106-107; H ¤ udu ¦ d al- ـ a ¦ lam= The regions of the world , translated and explained by V. Minorsky, ed. C. E. Bosworth, Cambridge 1982.