بُلوکباشی ، رئیس بلوک (بلوک: دسته، و نیز ناحیه)، صاحبِ منصب نظامی، رئیس نهادهای اداریِ مختلف در عثمانی، و کدخدای بلوک و متصدی چارپایان بلوک در ایران. وظایف بلوکباشی در ایران و عثمانی تفاوت داشته، و منصب آن در عثمانی به مراتب مهمتر بوده است.در تشکیلات نظامی قدیمِ عثمانی، بلوکباشیها فرماندهان دستههای مختلف سواره نظام بودند، مانند «بلوک آغا» که یکی از انواع بلوکهای عثمانی بود و دستة نظامی آغایان را تشکیل میداد و در اجاق (مرکز) ینیچری مستقر بود، و نیز بلوکهای قاپی قولی (گارد) و نظامیان تشکیلات ایالتی و ملتزمان رکاب که این دستهها صاریجه (بسیجی) سگبان، لَوَند و تفنگچی نامیده میشدند. با سابقهترین بلوکباشیها لقب «باش بلوکباشی» (سربلوکباشی) میگرفتند. یکی از وظایف بلوکباشیها آن بود که به هنگام عزیمت سلطان به مسجد، وی را با جامههای آراسته و تشریفات خاص همراهی میکردند. بلوکباشیها پس از دریافت تیمار (نوعی اقطاع)، به سمت قلعه بانی منصوب میشدند. ظاهراً بلوکباشی بعدها عنوان رؤسای ادارههای مختلف عثمانی شد ( د. ا. ترک ، د. اسلام ، ذیل واژه).منصب بلوکباشی در ایران از عهد صفویه (906ـ1135) پدید آمد، هر چند که احتمالاً زمینههای پیدایش آن در دورة جلایریان (اواسط قرن هشتم ـ اوایل قرن نهم) شکل گرفته بود؛ زیرا در آن هنگام بود که «ممالک» به چند «بلوک» تقسیم شد (شمس منشی، ج 2، ص132). با وجود این، نمیتوان «صاحبان بلوک» (متصدیان امور مالی ولایات) دورة جلایریان را (همان، ج 2، ص 84، 132) با بلوکباشی عصر صفویه یکی انگاشت؛ زیرا بلوکباشی این عصر یکی از «تابین»های «امیر آخورباشی صحرا» (نصیری، ص 38) به شمار میرفت و مسئولیت نگهداری چارپایان بلوک را برعهده داشت (همان، ص 60) تعیین بلوکباشیها را «امیرآخورباشی صحرا» برعهده داشت (میرزا سمیعا، ص15). اسکندر منشی نیز به منصب «بلوک باشی» اشاره کرده، اما مقصود وی فرماندهان جنگیِ عثمانی بوده است (ج 2، ص 766ـ767، 770، 773ـ776، 802)؛ به گفتة ژان اوتر ، در دورة افشاریه بلوکباشیهایی در عراق بودند که وظیفة آنها نگهداری از اسبهای چاپار بود (ص 273،280). در دورة زندیه و سپس قاجاریه، از بلوکباشی گاه در مقام متصدی چارپایانِ بلوک (غفاری کاشانی، ص 251) و رئیس کدخدایان روستاها یاد شده که میبایست مالیات خود را به نایب الحکومه میپرداخت (مستوفی، ج 1، ص 101)؛ و گاه نیز صاحب منصبی نظامی در عثمانی دانسته شده است (خورموجی، ص 100).منابع: اسکندر منشی، تاریخ عالمآرای عباسی ، تهران 1350 ش؛ ژان اوتر، سفرنامة ژان اوتر: عصر نادرشاه ، ترجمة علی اقبالی، تهران 1363 ش؛ محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، حقایقالاخبار ناصری ، چاپ حسین خدیمجم، تهران 1363 ش؛ محمدبن هندوشاه شمسمنشی، دستورالکاتب فیتعیینالمراتب ، چاپ عبدالکریم علیاوغلی علیزاده، مسکو 1964ـ1976؛ ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشنمراد ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1369 ش؛ عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریه ، تهران 1341ـ1343 ش؛ میرزا سمیعا، تذکرةالملوک ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1368 ش؛ علینقی نصیری، القاب و مواجب دورة سلاطین صفویه ، چاپ یوسف رحیملو، مشهد 1372 ش؛EI 2 , s.v. "Bخlدk-Bash â ¢ " (by I . H. Uzun µ ars â l â ); I A , s.v. "Bخlدk-Ba â í " (by I . H. Uzun µ ar â í l â ).