بُلوک ، واژهای ترکی به معنای «بخش» یا «قسمت» از مصدر «بولْمَک» که در تقسیمات کشوری قدیم ایران و امور نظامی عثمانی اصطلاح شده است.1) در تقسیمات کشوری . در ایران، بلوک به «ناحیه» اطلاق میشد. در تقسیمات کشوری ایران، پیش از قانون 1316ش، به قسمتی از ولایت (شهرستان کنونی) که دارای یک قصبه (مرکز) و چند مَحال بود و زیر نظر نایبالحکومه اداره میشد، بلوک میگفتند ( دایرةالمعارف فارسی ، ذیل واژه). ظاهراً بلوک به جای «رُستاق» که از تقسیمات مملکتی اسلامی و مشتمل بر چندین ده و مزرعه (یاقوت حموی، ج 1، ص 41) بود، به کار رفته است. اصطلاح بلوک از دورة صفویه در ایران متداول شد. میرزا سمیعا در باب تفصیل مواجب و رسوم امرای عظام و ارباب مناصب، به «مهتران بلوکات خاصه و انبار» اشاره میکند (ص 52، 55). در دورة قاجاریه چندین بلوک با توابع، یک ایالت را تشکیل میداد که حکام این بلوکها را شاه یا حاکم ایالتی تعیین میکرد. در این دوره که امور ولایات ایران به عهدة شاهزادگان و خانوادههای قاجار بود، فرزندان و اقوام نزدیک آنها به حکومت ولایات کوچکتر (بلوک) و حتی قصبات و دهات فرستاده میشدند (ورهرام، ص 82، 85). پس از نهضت مشروطیت و به موجب اصل سوم متمم قانون اساسی مورخ 14 ذیقعدة 1324، «حدود مملکت ایران و ایالات و ولایات و بلوکات آن تغییرپذیر نیست، مگر به حکم قانون» ( دایرةالمعارف فارسی ، ذیل «تقسیمات کشور ایران»).به نوشتة مسعود کیهان، در 1311 ش، ایران به 27 قسمت تقسیم گردید که هریک دارای حاکمی بود. این حاکم، برحسب اهمیتش، نامهای مختلف داشت، مثلاً «حاکم» برای ولایت و «نایب الحکومه» برای بلوک (ج 2، ص 136ـ137). پس از 1316 ش اصطلاح بلوک دیگر در تقسیمات کشوری ایران ذکر نشده است و به جای آن «بخش * » به کار رفته است. جمع بلوک را بلوکات ضبط کردهاند. بعضی منابع واژة «دهستان» (از واحدهای «تقسیمات» کشوری) را به جای واژة «بلوک» به کار بردهاند. مقصود از بلوک در این منابع، چندین قریه و ده نزدیک به یکدیگر است که مجموعاً نام خاصی داشتهاند. امروزه در بعضی مناطق روستایی اصطلاح بلوک و بلوکات برای نامیدن نواحی رایج است.منابع: دایرةالمعارف فارسی ، به سرپرستی غلامحسین مصاحب، تهران 1345ـ1374 ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصل ایران ، تهران 1310ـ1311 ش؛ میرزا سمیعا، تذکرةالملوک ، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران 1368 ش؛ غلامرضا ورهرام، تاریخ سیاسی و سازمانهای اجتماعی ایران در عصر قاجار ، تهران 1369 ش؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد لایپزیگ 1866ـ1873، چاپ افست تهران 1965.2) در امور نظامی . بلوک عنوان دستههای محافظ (قاپیقولی: دربان) و دستههای سپاهی ایالات (ایالاتْ عسکری) در تشکیلات نظامی قدیم عثمانی بود. این واژه در عثمانی به معنای دسته یا گروه نظامی، قسمت و بخش به کار میرفت و بنابراین واحدهای پیاده نظام و سواره نظام را دربر میگرفت.شمار بلوکها، تعداد افراد هر بلوک و نیز عنوان فرماندهان این بلوکها در دورههای مختلف، و بر حسب آنکه به کدام اجاق * (مرکز، پایگاه) تعلق داشته، متفاوت بوده است؛ مثلاً اجاق ینیچری که در آغاز از ده بلوک صد نفری تشکیل میشد، بعدها تا صد و یک بلوک افزایش یافت و فرمانده این بلوکها «یایاباشی» (فرمانده پیاده نظام) خوانده میشد. همچنین اجاق مبتدیان (عجمی اوجاقی) گلیبولی در ابتدا شامل هشت بلوک پنجاه نفری بود و فرمانده این بلوکها «چورباجی * » نام داشت.گاه شمار بلوکها با اجاق برابر بود، مثلاً «بلوکات سبعه» که عنوانِ هفت اجاق عثمانی در مصر بود. چون در مصر به دستههای سربازان ترک عثمانی اجاق میگفتند، این احتمال پیش میآید که واژههای «بلوک» و «اجاق» در کشورهای زیر سلطة عثمانی، یکسان به کار رفته باشد. گاه خود بلوک به چند بلوک دیگر تقسیم میشد، مثلاً اجاق جوانان مبتدی استانبول که از 31 بلوک تشکیل میشد و نخستین بلوک آن «آغابلوکی» (بلوک آغایان) نام داشت، به نُه بلوک دیگر تقسیم میشد. در رأس هر کدام از این نُه بلوک، قدیمیترین مبتدیان («بلوکباشی»ها) قرار داشتند و هر نُه بلوک را «باش بلوکباشی» (سر بلوکباشی) اداره میکرد، اما بلوکباشیان دیگر این اجاق را «چورباجی» مینامیدند.گاه به جای بلوک، عنوانهای دیگری به کار میرفت، مثلاً بلوکهای اجاق ینیچری را گاه «جماعت» یا «اورته» مینامیدند؛ همچنین هر بلوک وظایف و عنوان خاص خود را داشت، مثلاً بلوکهای یک تا پنج را «جماعت شتربان»، بلوک بیست و هشت را «امام حضرت آغا» و بلوکهای شصت تا شصت وسه را «صولاق اورتهسی» (دستة محافظان سلطان) مینامیدند. افزون بر اینها میتوان از «بلوکات اربعه» (نام چهار دستة سواره نظام قاپیقولی که شامل دستههای «سپاه» و «سلاحداران» نمیشد) و «سگبان»ها نام برد.معمولاً همراه بلوک نام دسته نیز میآمد. تنها در مورد «بلوکهای آغا» ممکن بود که واژة «بلوک» بدون نام دسته به کار رود. بلوکها گاه اقتدار ویژهای مییافتند، ازینرو سلاطین عثمانی گاه برای ایجاد تعادل، تغییراتی در شمار بلوکها میدادند و فرماندهان این بلوکها را خود انتخاب میکردند.در آناطولی پس از تنظیمات * ، به واحدهای پیاده نظام و سوارهنظامِ زیر فرمان «یوزباشی» (فرمانده صد تن)، بلوک گفته میشد؛ و «بلوک آغاسی» نیز پس از انقلاب 1908/1326 مانند فرماندهان دستههای نظامی در ارتش امروز سمت «یوزباشی» داشت.بلوک در معماری نیز معنای خاصی داشت، چنانکه به قسمتی مجزا از یک بنا، مثلاً چند اتاق و قسمت مردانة قُناق (مهمانسراهای قدیمی) اطلاق میشد. علاوه بر این، میتوان از «سلامْلِق بلوکی» (بلوک ویژة سلام) و «دایره یا بلوک حرم» که جایگاه زنان بود، نام برد. این دو، گاه به اختصار سلاملق و حرم نامیده میشدند. همچنین ملکهها و بانوان متشخص دربار سلاطین عثمانی بلوک ویژهای داشتند و به اقامتگاه خواجه سرایان سفیدپوست (آق آغالر) نیز «آغالار بلوکی» (بلوک خواجگان) گفته میشد.منابع:I smail Hakk â Uzun µ ar â í l â , Osmanl i devleti te í kila ª t i ndan kapu kulu ocaklar i , 1943, I.