بلکاتگین (بِلگاتگین/ بیلگهتگین)، نام دو تن از سرداران ترک در دورة سامانیان و غزنویان. بِلکا (بیلگه) بهمعنای «خردمند و حکیم» و پسوند تگین (تکین) بهمفهوم «امیر و شاهزاده» است (کاشغری ، ج 1، ص11).1) پس از مرگ اَلْبْتَکین (اَلْپْتَکین / اَلْپْتَگین، 352) حاکم غزنه، پسرش، ابواسحاق، بهحکومت رسید. با مرگ او در 355 سربازان ترک بلکاتگین را که حاجب بزرگ ابواسحاق بود (ابنبابه، ص 314) به حکومت برگزیدند (شبانکارهای، ص32). وی نخست نامهای بهدربار سامانیان فرستاد و فرمانبرداری خود را از آنان اعلام کرد. در بخارا گروهی از سرداران با قدرت گرفتن ترکان مخالف بودند، ازینرو فائق، سردار سامانی، بهجنگ بلکاتگین رفت، اما شکست خورد (همانجا). براساس دو سکة بهدست آمده، بلکاتگین منصوربن نوح را امیر خود خوانده است (بازورث، ج 1، ص 37)، اما او حکومتی تقریباً مستقل از سامانیان داشت. دوران حکومت او را چهار (فخر مدبر، ص 246)، هفت (ابنبابه، ص 315) و ده سال (منهاج سراج، ج 1، ص 227) برشمردهاند. بلکاتگین در 362، در جنگی برای تصرف قلعة کودیز یا گردیز کشته شد (ابنبابه، همانجا؛ فخر مدبر، ص 246ـ247؛ شبانکارهای، همانجا). ناصرالدین سبکتگین، بنیانگذار سلسلة غزنوی، از سرداران بلکاتگین بود که پس از بوریتکین (جانشین بلکاتگین) بهحکومت غزنه رسید (ابنبابه، همانجا). فخر مدبر از سلاحهای بلکاتگینی نام میبرد که سلطان مسعود غزنوی (حک :421ـ432) در جنگ از آنها استفاده میکرده و احتمالاً بهنام یا ابتکار بلکاتگین ساخته شده بود (ص 263، 269).2) بلکاتگین، سردار سلطان محمود غزنوی (387ـ421) و پسرش سلطان مسعود. او نخست حاجب سلطانمحمود بود (گردیزی، ص189) و سپس بهخدمت سلطان مسعود در آمد و نزد او منصب حاجب بزرگ را یافت (بیهقی، ص190، 197) و حکومت بَغلان و تُخارستان را نیز بهعهده داشت (همان، ص320ـ321). او در 426 در نیشابور درگذشت.منابع: ابنبابه، رأس مالالندیم ، میکروفیلم ش175 کتابخانة مرکزی دانشگاه تهران از نسخة خطی ش3296 کتابخانة نور عثمانیه؛ کلیفورد ادموند بازورث، تاریخ غزنویان ، ترجمة حسن انوشه، ج 1، تهران 1356 ش؛ محمدبن حسین بیهقی، تاریخ بیهقی ، چاپ علیاکبر فیاض، مشهد 1356 ش؛ محمدبن علی شبانکارهای، مجمعالانساب ، چاپ میرهاشم محدث، تهران 1363 ش؛ محمدبن منصور فخرمدبر، آداب الحرب و الشجاعه ، چاپ احمد سهیلی خوانساری، تهران 1346 ش؛ عبدالحیبن ضحاک گردیزی، زینالاخبار ، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1347 ش؛ عثمانبن محمد منهاج سراج، طبقات ناصری، یا، تاریخ ایران و اسلام ، چاپ عبدالحی حبیبی، تهران 1363 ش؛Mah ¤ mu ¦ d b. Hدseyin Ka ¦ s § g ¦ ar ¦ â , Divanد Lu ª gat - it - TدrkTercemesi , tr. Besim Atalay, Ankara 1985-1986.