بَلَک ، نورالدوله بلکبن بهرامبن اَرتُق، یکی از نخستین اعضای خاندان ارتقی که بیشتر به عنوان جنگجویی سرسخت شهرت دارد. وی در 489، فرمانده سپاه شهرِ سَروج، در کرانة فرات وُسطی شد و به صحنة تاریخ گام نهاد. بلک این محل را، سال بعد، در جنگهای صلیبی، از دست داد و، چون عمویش ایلغازی به فرمان سلطان محمد به حکومت عراق نصب شده بود، بدو پیوست. در سالهای بعد، غالباً بر سر شهرهای کوچکی، چون عانه و حدیثه، به منازعات بیحاصل با اعراب یا به دفاع از امنیّت راه بغداد به ایران در برابر حملة کردها و ترکمانان میپرداخت. در 498، که ایلغازی مغضوب شد، وی نیز چون عمویش به دیار بکر، مقرّ اصلی خاندان خود، بازگشت.در 503، در لشکرکشی به شام، که سُقمان قطبی امیر اخلاط نیز در آن شرکت داشت، عمّ خویش را همراهی کرد و در منازعهای که بین آنان روی داد، به اسارت سقمان درآمد؛ اما دیری نگذشت که با مرگ این امیر آزاد شد و در 507، با استفاده از فرصت مرگ جَبُک سرکردة ترکمان، ناحیة پالو در کرانة فرات شرقی (مُرادصو) را اشغال کرد. شاهزاده خانم، مادر طغرل ـ ارسلان پادشاه خردسال سلجوقی مَلَطیه، که در مقابل مسعود، پادشاه سلجوقی قونیه، نیاز به حامی و مدافع داشت، با بلک ازدواج کرد و او را «اتابکِ» شاهزادة جوان کرد. بلک، که با این وصلت نیرومند شده بود، توانست خَنْزیت را با قرارگاه مهمّ آن، یعنی قلعة نظامی خَرْتپِرْت (خَرپوت)، به تصرّف درآورد که تا حدود 509 همچنان مقرّ اصلی وی بود. تجاوزاتی که وی به خطّة فرمانروایی مِنگوجِک * در جانب شمال کرد او را به جنگ با این امیر و متحدش، گَوْرَس، واداشت که از جانب روم شرقی دوک طرابزون و متّکی به گُمُشتَگین از امرای سلسلة «دانشمندیه» بود. وی در این جنگ همة آنان را منکوب کرد (512) و درّههای کوچکی را که در جانب راست از مرادصو منشعب میشدند تا ناحیة چِمِشْکَزَک و مِزْگَرْد به قلمرو خویش ملحق ساخت. در همین اوان، طغرل ارسلان، امیر مورد حمایت او نیز ایالت جهان، واقع در حدود مَرعَش، را از چنگ اتباع و رعایای ارمنی دولت فرانکها، که در رُها (اِدِسا ) حکمرانی داشتند، بیرون کشید. در 516/1122، وی به گِرْگِر، در ساحل فرات، حمله برد و با دستگیری پیاپی و سریع کنت ژوسلین ، پادشاه اِدِسا، و بالدوین دوم پادشاه قدس (اورشلیم)، که به شتاب برای استخلاص وی آمده بود، پیروزی نظامی پرافتخاری به دست آورد. به محض درگذشت ایلغازی، که فرمانروای حلب شده بود، دستهای از اهالی این شهر برای ایستادگی در برابر فرانکها، بلک را از بدرالدوله سلیمان، که خلف متوفی اما نالایق و بیکفایت بود، شایستهتر تشخیص دادند و او را واداشتند که مدّعی تاج و تخت ایلغازی شود. بلک شهر حلب را با حیله و غارتگری اشغال کرد و بیدرنگ به متصرّفات صلیبیان فرانک، در نواحی شرقی نهر عاصی (رود اورنتس ) نیز حمله برد. آنگاه خبر یافت که اسیران فرانکی وی در خَرتپرت با همدستی ارمنیان محلّی سر به شورش برداشته و قلعة نظامی را بار دیگر به تصرّف درآوردهاند. پس به شتاب بازگشت و قلعه را بازپس گرفت و، بیهیچ ترحمی، همة شورشیان را، جز ژوسلین که فرار کرد و بالدوین که به گروگان نگاهش داشت، از دمتیغ گذراند. آنگاه، چون ظاهراً شیعیانِ [اسماعیلی ] حلب در مدت غیبت وی کوشیده بودند تا سلطه و سیادت او را متزلزل سازند، به تنبیه آنان برخاست و رئیسشان، ابنالخشّاب را تبعید کرد. برای تحکیم قدرت و نفوذ خویش در ولایت حلب، وی به حاکم تُرکِ مَنْبِج، که بیش از حد داعیة استقلال داشت، حمله کرد و وی ژوسلین را به کمک خواند. بلک ژوسلین را شکست داد، اما ضمن محاصره، بر اثر اصابت تیر، در 518/1124 کشته شد. پس از مرگش، دیری نپایید که حکومت خرتپرت به دست پسر عمّ وی، داوود، امیرِ حِصن کَیفا، افتاد که پسر او با دختر و یگانه وارث بلک ازدواج کرد.بلک تنها به سبب جنگاوریهایش معروف است. مهمترین چیزی که میتوان دربارة او افزود این است که برای تعدیل آثار نهب و تخریب خود در سرزمینهای فتحشده، روستاییان را بزور به آن نواحی میکوچاند. او اساساً سرکردهای ترکمان بود، اما چنان شخصیّت بارزی داشت که، در روزهای آخر حیات، بهصورت یکی از نخستین قهرمانان جهاد مسلمانان با صلیبیان درآمد.منابع: مآخذ همان منابع تاریخ عمومی سوریه و بینالنهرین در دورة مورد بحث است؛ و بویژه برای عراق، ابناثیر؛ برای بینالنهرین علیا، همان نویسنده و ابنازرق (منتشر نشده)؛ برای سوریه، ابنقلانسی و ابن ابیطیی (در ابنفرات، منتشر نشده)؛ افزون بر منابع فوق، مورخان فرنگی جنگهای صلیبی:The Armenian Matthew of Edessa, ed. trans. Chabot; Michael the Syrian, ed. trans. Chabot; Orderic Vitalis, ed. le Prإvost.در میان آثار جدید رجوع کنید به تاریخهای جنگهای صلیبی، بویژه،C. Cahen, "Diya ¦ r Bakr au temps des premiers Urtuk ¤ ides", JA (1935); idem, Syrie du Nord ب l'إpoque des Croisades , 1940 (با بررسی منابع) ; R. Grousset, Histoire des Croisades et du Royaume franc de Jerusalem , 1934, I;نیز رجوع کنید به EI 2 , s.v. "Artuk ¤ ids" (by Cl. Cahen); and J. Sauvaget, La tombe de l'Artuk ¤ ide Balak , in Ars Islamica , v-2, 1938.