بَلْقَین (مخفف بَنوالقین؛ قس بَلحارث و جز آن)، نام یک یا چند قبیلة عرب. مشهورترین شاخة آن، بخشی از گروه قبیلهایِ قُضاعَه است و قَیْن در اینجا لقب نُعمانبنجَسْر تلقی میشود. به همین دلیل، این قبیله در نسبت به قینبنجسر، به این نام معروف شده است. قَین به معنای آهنکار، آهنگر یا احتمالاً برده و در نَقائض جَریر و الفَرَزْدَق به عنوان واژهای تحقیرآمیز به کار رفته است؛ لیکن هیچ مدرکی دربارة ارتباط بلقینبنجسر با آهنگران وجود ندارد. آنان همچون قبیلهای بدوی عمل میکردند و حقاً نیز به پیروزیهایشان میبالیدند (رجوع کنید به شعری در ابنخلکان، ج 1، ص 40). از میان قبایلی که افراد بَلقین با آنان جنگیدند کَلب (ابوتمّام، ج 1، ص77؛ یاقوت حموی، ج 3، ص 241، ج 4، ص 49؛ ابنسعد، ج 3، جزء 2، ص 27 و بعد؛ ابناثیر، ج 2، ص 224؛ ابنحجر عسقلانی، ج 2، ص 45)، بَهراء (بَلاذُری، ص 283) و غَطفان (ابوالفرج اصفهانی، ج 2، ص 194) قابل ذکرند. همچنین اسامیِ مکانهای مختلفی در زمینهای قبیلهای بلقین معروف شده است (رجوع کنید به یاقوت حموی، فهرست راهنمای قبایل). یکی از این زمینها ثَجر میان وادیالقُری' و تَیماء است، و ظاهراً بیشتر زمینهای دیگر آنها در نواحی شمالیتر بوده است. از میان قبایل همسایة آنان میتوان از کلب، بَلی و عُذرَه نام برد. احتمالاً قسمتی از قبیلة بلقین با حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآلهوسلّم مناسبات دوستانه داشتهاند؛ چون در لشکرکشیِ ذاتالسَّلاسِل در سال هشتم هجرت، مسلمانان چشم انتظار یاری آنان بودند (واقدی، ج 2، ص770 و بعد)؛ اما تقریباً در همین زمان، گروهی از آنها در جنگ مُؤتَه و همچنین در جنگ یَرموک و شاید فِحل با مسلمانان میجنگیدند (ابنهشام، ص 792؛ طبری، سلسلة اول، ص 1611 و 2347). دربارة اینکه آنان هیئتی (وفْد * / وفود) برای عقد قرارداد با حضرت رسول اکرم فرستاده باشند، مدرکی وجود ندارد. ازینرو گزارش سیفبن عمر (طبری، سلسلة اول، ص 1872) حاکی از اینکه ایشان عاملی داشتند و برخی هم در رِدَّه به آنان پیوستند، احتمالاً فقط بهبخش کوچکی از آنها اشاره دارد. بدین ترتیب، به نظر میرسد که اکثریت این قبیله پس از فتح شام به اسلام گرویده باشند.در دومین جنگ داخلی (فتنة ابنزُبیر) آنها از مروان حمایت کردند (طبری، سلسلة دوم، ص478؛ مسعودی، ص 308)؛ اما اندکی بعد، عبدالملک تصمیم گرفت در لشکرکشی به کلب، نزدیک محلی که قُراقِر نامیده میشد (یاقوت حموی، ج 4، ص 49) به مقابله با آنان برخیزد. گروهی شامل ششصد تن از جنگجویان ایشان در لشکر بنیامیّه شرکت داشتند که در 119، برای نبرد با بهلول که شورشی بر ضدّ امویان برپا کرد (طبری، سلسلة دوم، ص 1623، ابناثیر، ج 5، ص 156) اعزام شده بودند. آخرین خبر دربارة آنها، درگیری ایشان در 176، در جنگ درون قبیلهای دمشق است (ابناثیر، ج 6، ص 87 و بعد).به قولی، دو برادرِ بَلقین: مالک و عاقل، یاران صمیمیِ جَذیمهالابرَشِ * حیری بودهاند که هیچگاه از یکدیگر جدا نمیشدهاند (ابنخلکان، ج 3، ص 653؛ مُفَضَّل ضبّی، ج 1، ص 535، سطر2، منظومة 67، سطر21). مشهورترین عضو این قبیله، ابوالطَّمَحان * شاعر بوده که در دوران پیش از اسلام با عموی حضرت محمد صلّیاللّهعلیهوآله وسلّم، و زبیربن عبدالمطّلب، و نیز با عبداللهبن جُدعان پیوند دوستی داشته است (ابنقُتَیبه، ص229 و بعد؛ ابنخلَکان، ج 1، ص40؛ کوسن دوپرسوال ، ج 1، ص 131، ج 2، ص 232).قَلقَشندی (ص 71) دو قبیله را بنوالقین نامیده است. گذشته از قبیلهای که یاد شد، شاخهای از [قبیلة ] اسد (بن خُزَیمه) نیز به همین نام وجود دارد؛ اما این احتمال نیز هست که این اسد با أسد ـ جدّ قَینبن جَسْر ـ خلط شده باشد، زیرا جز نام آن دو، تنها مطلب ناچیزی دربارة آنها ثبت شده است. گروهی از بَلقین ـ به احتمال قوی آهنگرهای واقعی ـ در معادن بنوسُلیم در فَران شناسایی شدهاند که به نظر میرسد شاخهای از گروه بَلی بوده باشند (یاقوت حموی، ج 3، ص 865). حدس زدهاند که بَلقینیان از نسلِ کِنیتهای عهد عتیق باشند، به عنوان مثال، نولدکه چنین عقیده دارد، (ص 181)؛ لیکن هیچ مدرک قانعکنندهای برای تأیید این مطلب وجود ندارد.منابع: ابناثیر، اسدالغابة فیمعرفةالصحابة ؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییزالصحابة ؛ ابنسعد، الطبقاتالکبری ، چاپ سخو... [و دیگران ] ، لیدن 1905-1940؛ ابنقتیبه، کتابالشعر والشعراء ، چاپ دخویه، لیدن 1900؛ ابنهشام، سیرة رسولالله ، چاپ فردیناند ووستنفلد، گوتینگن 1859-1860؛ علیبن حسین ابوالفرج اصفهانی، الاغانی ، بولاق1285؛ حبیببن اوس ابوتمّام، دیوانالحماسة ، چاپ فرایتاگ؛ احمدبن یحیی بلاذری، فتوحالبلدان ، چاپ دخویه، لیدن1866؛ محمدبنجریر طبری، تاریخالرسل والملوک ، چاپ دخویه...[و دیگران ] ، لیدن 1879-1901؛ احمدبنعلی قلقشندی، نهایةالارب فی معرفة أنسابالعرب ، قاهره 1959؛ علیبنحسین مسعودی، کتاب التنبیه و الاشراف ، چاپ دخویه، لیدن 1894؛ مُفَضَّل ضبّی، مفضّلیات ؛ محمدبن عمر واقدی، کتابالمغازی للواقدی ، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛ یاقوت حموی، معجمالبلدان ، چاپ فردیناند ووستنفلد، لایپزیگ 1866-1873؛A. Caussin de P µ eval, Essai sur l'histoire des Arabes avant l'Islamisme , 1847-1848; Ibn Kh ¢ allika ¦ n, Kita ¦ b Wafaya ¦ t al-a`ya ¦ n , tr. by Baron MacGuckin de Slane, Paris 1842-1877; Th. Nخldeke, in ZDMG , XLI.