بَلْفَقیه ، خاندانی از سادات باعَلَوی تَریم در حَضْرَموت و از اعقاب محمدبن عبدالرحمان فقیه معروف به «اَسْقَع». محمد عالم برجستهای بود که پس از کسب علم در تریم، عدن، زَبید، مکه و مدینه، در موطن خود تریم اقامت گزید و در 917 در همانجا درگذشت. تألیفی تاریخ گونه از او، یکی از منابع تاریخ بافقیه شِحْری بوده و در آنجا خَطّ نامیده شده است (رجوع کنید به سارجنت ، 1962، ص 246). محمدبن علیبن محمد صاحب مِرباط (متوفی 653) مشهور به «الاستاذ الاعظم و الفقیه المقدّم»، جدّ بزرگ وی بوده است.سادات بلفقیهی که ما میشناسیم، بیشتر صوفی، و در برخی موارد معلم و فقیه نیز بودهاند. ایشان اولاد عبدالله، عبدالرحمان و احمد، پسران محمدبن عبدالرحمان فقیه، معروف به اسقعاند.پسر ارشد، عبدالله مشهور به عَیدَروس، به مناسبت مدفنش در گورستان شُبیکه در مکه «صاحب الشُبیکه» نیز خوانده میشود. زادگاه وی تریم بود، او در طلب علم به شِحْر، عدن، مکه، مدینه و زبید رفت، و سپس به تریم بازگشت و در آنجا معلمی سرشناس شد. بعدها به مکه رفت و چهارده سال بعد در 974 در آنجا درگذشت. پسرش علی صوفی بود و در 1021 در مکه وفات یافت. دو پسر علی، یکی محمد بود که در مکه ثروتمند شد و به شهرت رسید و در آن شهر در 1066 درگذشت؛ دیگری عبدالله که صوفی بود و در 1050 در مکهاز دنیا رفت.از عبدالرحمان، پسرش محمد (متوفی 1007) و دو نوة او را از پشت پسری به نام حسین میشناسیم که یکی موسوم به احمدبن حسینبن عبدالرحمان (متوفی 1048) بود که دو بار قاضی تریم شد و به اتفاق حسینبن محمد بافقیه در اختلافات میان افراد خاندان متنفذ عَیْدَروس * درگیر شد؛ دیگری، ابوبکربن حسینبن عبدالرحمان نام داشت که به هند سفر کرد و در بیجاپور سکونت گزید و تا زمان وفاتش در 1074 از حمایت محمود عادلشاه، حاکم آن دیار، برخوردار بود.از اولاد احمد، نوهای موسوم به احمدبن عبدالرحمانبن احمد را میشناسیم که در تریم متولد شد؛ در آنجا تحصیل علم کرد. و سپس معلم و فقیه شد. وی از معاصران و دوستان شِلّی، مؤلف اَلْمَشرع الرَوی ، بود.منابع:R. B. Serjeant, "Historians and historiography of H ¤ ad ¤ ramawt", BSOAS , XXV (1962); idem, The Saiyids of H ¤ ad ¤ ramawt , London 1957, 14, 19, 25.تکمله. شماری از دانشمندان منسوب به این خاندان در قرن دوازدهم و سیزدهم، عبارتاند از: عبداللهبن احمد بلفقیه باعلوی (متوفی 1110) صوفی یمنی، نویسندة وُصْلَةالسّالکین بوَصل البیعة و التّلقین (کتانی، ج 2، ص 1129؛ کحّاله، ج 6، ص 21ـ22)؛ عبداللهبن احمد بلفقیه (متوفی 1112) محدّث و نویسندة الدُّرَر البهیة فی المُسلسلات النبویّة (کتانی، ج 1، ص 415؛ کحّاله، ج 6، ص 21)؛ عبدالرحمانبن عبدالله بلفقیه علوی (متوفی 1162 یا 1163)، محدّث شافعی یمنی و نویسندة رفع الاَستار عن مفاتیح الانوار (کتانی، ج 1، ص 446؛ کحّاله، ج 5، ص 148)؛ عفیفالدّین عبداللهبن حسینبن عبدالله باعلوی (1198ـ1266) از فقها و ادبای علویِ بنیفقیه. در تریم در حضرموت به دنیا آمد و در همانجا وفات یافت. کتابهای وی عبارتاند از: الفتاوی الفقهیّة ؛ فتح العلیم فی بیان مسائل التّولیة و التّحکیم ؛ قوت الالباب من مجانی جنّات الا´داب ؛ عقود الجِمان (دیوان شعر)؛ (بَذْل النِّحلة فی تسهیل سلسلة الوُصلة الی سادتنا اهل القبلة ؛ شفاء الفؤاد بایضاح الاسناد (کتانی، ج 1، ص 247، ج 2، ص 1093؛ کحّاله، ج 6، ص 46؛ زرکلی، ج 4، ص 80 ـ81).منابع: خیرالدین زرکلی، الاعلام ، بیروت 1986؛ محمدعبدالحیبن عبدالکبیر کتانی، فهرس الفهارس و الاثبات ، چاپ احسان عباس، بیروت 1402/1982؛ عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین ، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بیروت [بیتا. ] .