ذوالحُلَیفه، نام روستایی در جنوب مدینه، میقات (محل مُحرمشدن) حاجیان و عمرهگزارانی که از مسیر مدینه به مکه میروند. واژه حُلَیْفه مصغّر حَلَفه یا حَلِفه و این کلمه مفرد حلفاء نام گیاهی است که با آن حصیر و بوریا میبافند. برخی هم اصل آن را از «حلف» به معنای سوگندخوردن دانسته و گفتهاند که عرب پیش از اسلام در آن منطقه دستهجمعی سوگند میخوردند (← بکری، ج 2، ص 464؛ شهید ثانی، ج 2، ص 224؛ طُرَیحی، ذیل «حلف»؛ نیز برای معانی لغوی مادّه ← جوهری؛ فیروزآبادی، ذیل «حلف»). فاصله این روستا از مدینه در حدود هشت کیلومتر (عاملی، ص 134) و در منابع متقدم به اختلاف از چهار تا هفت میل ذکر شدهاست (برای نمونه ← حربی، ص 427؛ یعقوبی، ص 313؛ یاقوت حموی، ذیل «الحلیفة»). در پارهای منابع این فاصله یک یا دو میل هم گزارش شدهاست (← طوسی، ج 1، ص 313؛ عینی، ج 2، ص 218) که دقیق بهنظر نمیرسد. فاصله ذوالحلیفه را از مسجدالنبی پارهای منابع 325،197 ذراع (← سمهودی، ج 4، ص 153؛ ابنعابدین، ج 2، ص 152) و منابع جدید چهارده کیلومتر گزارش کردهاند (برای نمونه ← محمدباقر نجفی، ج 1، ص 173؛ عبدالباسط بدر، ج 3، ص 292). این منطقه که گاهی «حلیفه» هم خوانده شده، چشمههایی داشته که به بنیجُشم متعلق بودهاست (← خلیفةبن خیاط، ص 178؛ بکری؛ یاقوت حموی، همانجاها). از نامهای مشهور ذوالحلیفه که امروزه نیز رایج است، بئرعلی، آبارعلی و ابیارعلی است. برپایه منابع تاریخی، پیامبر صلیاللّهعلیهو آلهوسلم این منطقه را به امامعلی علیهالسلام بخشید و آن حضرت با حفر چاههایی آنجا را آباد کرد (← بلاذری، ص 22؛ مراغی، ص 262؛ عینی، ج 17، ص 225، ج 25، ص 62؛ حَطّاب، ج 4، ص 41؛ خطیب شربینی، ج 1، ص 472). گفتنی است ذوالحلیفه نام منطقه دیگری واقع در تهامه (میان حاذه و ذاتعِرْق) نیز بودهاست (← یاقوت حموی، همانجا).برپایه منابع تاریخی، پیامبر اکرم سه بار در ذوالحلیفه محرم شد: نخست در سال ششم و سپس در سال هفتم برای ادای عمره و بار سوم در سال دهم برای ادای حج (حِجةالوداع*). بار اول در زیر درختی از نوع طَلح (سَمُره) و دو بار بعد در مسجدی احرام بست که بعدآ در مکان آن درخت کاشتند و به مسجد شجره معروف شد. پیامبر در حجةالوداع پس از نمازگزاردن در مسجد شجره، در منطقهای نزدیک آن موسوم به «بَیْداء» لبیک گفت و ذوالحلیفه را میقات اهالی مدینه اعلام کرد (برای نمونه ← احمدبن حنبل، ج 1، ص 339؛ دارمی، ج 2، ص 29ـ30؛ بخاری، ج 2، ص 142؛ حرّعاملی، ج 11، ص 308، 311، ج 12، ص 372ـ373). مسجد شجره به نامهای دیگری چون مسجد ذوالحلیفة، میقات، ابیار علی، احرام و مُحرم نیز نامیده شدهاست (← ابنبطوطه، ج1، ص147؛ مراغی، ص 262ـ 263؛ خیاری، ص 414؛ دواح، ص 352ـ353؛ عبدالباسط بدر، ج 3، ص 292ـ294).عمربن عبدالعزیز (حک : 99ـ101) مسجد شجره را در قرن نخست ضمن تجدیدبنای مساجدی که پیامبر اکرم در آنها نماز گزارده بود، بازسازی کرد (← ابنشبّه نمیری، ج 1، ص 74). از آن پس، این مسجد بارها روبه خرابی نهاد و بازسازی شد، چنانکه در حدیثی که کلینی (ج 4، ص 334) نقل کرده گزارش شده که بخش مسقّف مسجد پیشتر جزء آن نبودهاست. ابنجُبَیر که در قرن ششم این مسجد را دیده، آن را مسجدی با منارهای سفید و بلند وصف کردهاست (← ص 149). مَطَری نیز که در قرن هشتم از آنجا عبور کرده، آن را مسجدی بزرگ وصف کرده و از خرابی مناره آن خبر دادهاست (← ص 68). حطّاب، فقیه مالکی، به نقل از ابنجماعه شافعی (متوفی 733)، از ویرانی این مسجد سخن گفتهاست (ج 4، ص 41). در 861، شخصی بهنام زینالدین (حاکم مصر) و در 1090 یکی از اهالی هند با اجازه دولت عثمانی به نوسازی مسجد شجره اقدام کردند (← سمهودی، ج 3، ص 384؛ افندی، ص 16). بااینهمه، مسجد شجره حتی پس از نوسازیهای یادشده مسجدی کوچک بود و امکانات رفاهی مانند امکنه نظافت، غسل و احرامبستنِ زائران نداشت (← فراهانی، ص 219).در زمان ملک فیصلبن عبدالعزیز آلسعود (متوفی 1354ش) و همزمان با اجرای طرح ساختمانی مسجدالنبی، مسجد شجره نیز بازسازی شد و در زمان ملکفهدبن عبدالعزیز ضمن بازسازی اساسی و نیز توسعه فضای مسجد، امکانات رفاهی گستردهای در اطراف آن احداث شد (← خیاری، ص 414ـ 416؛ عبدالباسط بدر، ج 3، ص 294ـ296؛ حسینعلی مصطفی، ص 374ـ375).در احادیث شیعه و اهل سنّت، ذوالحلیفه میقات (محل محرمشدن برای ادای حج یا عمره) اهل مدینه و حجگزارانی تعیینشده که از مسیر مدینه به مکه میروند (← احمدبنحنبل، ج 2، ص 3، 130؛ بخاری، ج 2، ص 142، ج 8، ص 155؛ کلینی، ج 4، ص 318ـ319). فقها به استناد این احادیث، بهویژه احادیث حاکی از محرمشدن پیامبر اکرم از منطقه ذوالحلیفه و مسجد شجره، محرمشدن از ذوالحلیفه را برای اهالی مدینه و آنان که از این مسیر به حج یا عمره میروند، واجب شمردهاند (برای نمونه ← سحنون، ج 1، جزء2، ص 376؛ مفید، ص 394؛ ابنقدامه، ج 3، ص 207؛ رافعی قزوینی، ج 7، ص 79؛ ابننُجَیْم، ج 2، ص 555). برخی فقها بدون اشاره به نام ذوالحلیفه اساسآ مسجد شجره را میقات شمرده و شماری دیگر، بهتبع برخی احادیث، مراد از ذوالحلیفه را بهعنوان میقات، همان مسجد شجره دانستهاند (← طوسی، ج 1، ص 312؛ محقق حلّی، ج 2، ص 802؛ محمدحسن نجفی، ج 18، ص 107). در مقابل، فقهای دیگر بدین استناد که در احادیث بر میقاتبودن خود مسجد تأکید نشده و نیز بنابر گزارشهای موجود از سیره پیامبر اکرم، که حاکی از غسلکردن ایشان در بیرون از مسجد و لبیکگفتن در منطقه بیداء است، سراسر منطقه ذوالحلیفه را میقات دانسته و البته محرمشدن از مسجد شجره را برتر و مطابق با احتیاط شمردهاند (← شهید اول، ج 1، ص 340؛ طباطبائی یزدی، ج 4، ص 630؛ خلخالی، ج 2، ص 329ـ331؛ صابری همدانی، ج 1، ص 182ـ184). از دسته اول، بعضی فقها احرامبستن در اطراف مسجد شجره را هم تجویز کرده و شماری نیز فقط بخش قدیمیِ مسجد را میقات بهشمار آوردهاند (← امامخمینی، ص 139ـ140).بنابر نظر مشهور فقهای امامی، ذوالحلیفه برای حجگزاران از مسیر مدینه به مکه «میقات اختیاری» بهشمار میرود و در موارد اضطراری، حجگزار میتواند از منطقه جُحفه در نزدیکی مکه محرم شود (← ابنحمزه، ص 160؛ محقق حلّی، ج 2، ص 803؛ فاضل هندی، ج 5، ص 214). البته ابنحمزه (همانجا) افزون بر ذوالحلیفه، جحفه را هم میقات اختیاری اهالی مدینه و حجگزاران از این مسیر دانستهاست. در فقه امامی و اهل سنّت برای احرام کسانی که به سبب داشتن عذری نمیتوانند در مسجد محرم شوند، آرای مختلفی مطرح شدهاست، از جمله محرمشدن در بیرون مسجد، محرمشدن درحال عبور از مسجد، احرامبستن پس از ورود به مسجد با تیمم و محرمشدن از میقات جحفه. بعضی فقهای اهل سنّت برای چنین افرادی انتظارکشیدن تا زمان رفع عذر و سپس احرامبستن از ذوالحلیفه را برتر از محرمشدن در جحفه شمردهاند (← ابنقدامه، ج3، ص261؛ حطّاب، ج4، ص51ـ52؛ طباطبائییزدی، ج4،ص632ـ633؛ امامخمینی، ص140ـ141).منابع: ابنبطوطه، رحلة ابنبطوطة، چاپ علی منتصر کتانی، بیروت 1395/1975؛ ابنجبیر، رحلة ابنجبیر، بیروت 1986؛ ابنحمزه، الوسیلة الی نیل الفضیلة، چاپ محمد حسّون، قم 1408؛ ابنشبّه نمیری، تاریخ المدینةالمنورة: اخبار المدینةالنبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، قم 1410/1990؛ ابنعابدین، ردّالمحتار علیالدرّ المختار، چاپ سنگی مصر 1271ـ1272، چاپ افست بیروت 1407/1987؛ ابنقدامه، المغنی، بیروت ] 1347[، چاپ افست ]بیتا.[؛ ابننُجَیْم، البحرالرائق شرح کنزالدقائق، بیروت 1418/1997؛ احمدبن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت: دارصادر، ]بیتا.[؛ علیبن موسی افندی، وصف المدینة المنورة فی سنة 1303ه / سنة 1885م، در رسائل فی تاریخ المدینة، چاپ حمد جاسر، ریاض: دارالیمامة، ?]1392/ 1972[؛ امامخمینی، مناسک حج: مطابق با فتاوای حضرت آیةاللّهالعظمی امامخمینی و مراجع معظم تقلید، تهیه و تنظیم: محمدرضا محمودی، قم 1389ش؛ بخاری؛ عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، معجم ما استعجم من اسماء البلاد و المواضع، چاپ مصطفی سقّا، بیروت 1403/1983؛ بلاذری (بیروت)؛ اسماعیلبن حماد جوهری، الصحاح: تاجاللغة و صحاحالعربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره 1376، چاپ افست بیروت 1407؛ ابراهیمبن اسحاق حربی، کتاب المناسک و اماکن طرق الحج و معالم الجزیرة، چاپ حمد جاسر، ریاض 1401/1981؛ حرّ عاملی؛ حسینعلی مصطفی، أضواء علی معالم المدینة المنورة و تاریخها، بیروت 1423/2003؛ محمدبن محمد حَطّاب، مواهب الجلیل لشرح مختصر خلیل، چاپ زکریا عمیرات، بیروت 1416/1995؛ محمدبن احمد خطیب شربینی، مغنیالمحتاج الی معرفة معانی الفاظالمنهاج، ]قاهره [1377/1958؛ رضا خلخالی، معتمد العروة الوثقی، محاضرات آیتاللّه خویی، قم 1405ـ1410؛ خلیفةبن خیاط، تاریخ خلیفةبن خیاط، روایة بقیبن خالد ]مخلد[، چاپ سهیل زکار، بیروت 1414/1993؛ احمدبن یاسین خیاری، تاریخ معالم المدینة المنورة : قدیمآ و حدیثآ، ریاض 1419/1999؛ عبداللّهبن عبدالرحمان دارمی، سننالدارمی، چاپ محمد احمد دهمان، دمشق 1349؛ حمد دواح، المدینة المنورة فی الفکر الاسلامی، بیروت 1427/2006؛ عبدالکریمبن محمد رافعی قزوینی، فتحالعزیز: شرح الوجیز، بیروت: دارالفکر، ]بیتا.[؛ عبدالسلامبن سعید سحنون، المُدَوَّنة الکبری، التی رواها سحنونبن سعید تنوخی عن عبدالرحمانبن قاسم عتقی عن مالکبن انس، قاهره 1323، چاپ افست بیروت ]بیتا.[؛ علیبن عبداللّه سمهودی، وفاء الوفا باخبار دارالمصطفی صلیاللــّـهعلیهوسلم، چاپ محمد نظامالدین فتیّح، مدینه 1429/2008؛ محمدبن مکی شهید اول، الدروس الشرعیة فی فقهالامامیة، قم 1412ـ1414؛ زینالدینبن علی شهید ثانی، الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیة، چاپ محمد کلانتر، بیروت 1403/1983؛ احمد صابریهمدانی، کتاب الحج، تقریرات درس آیتاللّه محمدرضا موسوی گلپایگانی، قم 1400ـ1405؛ محمدکاظمبن عبدالعظیم طباطبائییزدی، العروةالوثقی، قم 1417ـ1423؛ فخرالدینبن محمد طُرَیحی، مجمعالبحرین، چاپ احمد حسینی، تهران 1362ش؛ محمدبن حسن طوسی، المبسوط فی فقهالامامیة، ج 1، چاپ محمدتقی کشفی، تهران 1387؛ یوسف رغدا عاملی، معالم مکة و المدینة بینالماضی و الحاضر، بیروت 1422/2002؛ عبدالباسط بدر، التاریخ الشاملللمدینة المنورة، مدینه 1414/1993؛ محمودبن احمد عینی، عمدةالقاری: شرح صحیحالبخاری، بیروت: داراحیاءالتراث العربی، ]بیتا.[؛ محمدبن حسن فاضلهندی، کشف اللثام عن قواعد الاحکام، ج 5، قم 1422؛ محمدحسینبن مهدی فراهانی، سفرنامه میرزا محمدحسین حسینیفراهانی، چاپ مسعود گلزاری، تهران 1362ش؛ محمدبن یعقوب فیروزآبادی، القاموس المحیط، بیروت : دارالعلم، ]بیتا.[؛ کلینی (بیروت)؛ جعفربن حسن محققحلّی، المعتبر فی شرحالمختصر، ج 2، قم 1364ش؛ ابوبکربن حسین مراغی، تحقیق النصرة بتلخیص معالم دارالهجرة، چاپ عبداللّهبن عبدالرحیم عسیلان، مدینه 1422/2002؛ محمدبن احمد مطری، التعریف بما آنَسَتِ الهجرة من معالم دارالهجرة، مدینه 1402؛ محمدبن محمد مفید، المُقْنِعَة، قم 1410؛ محمدباقر نجفی، مدینهشناسی، ج 1، کلن 1364ش؛ محمدحسنبن باقر نجفی؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، البلدان.