ذوالبِجادَین، شهرت عبداللّهبن عبدنُهْم مُزَنی، از اصحاب پیامبر اکرم. نام وی نخست عبدالعُزّی بود و به دستور پیامبر به عبداللّه تغییر یافت (← واقدی، ج 3، ص 1013؛ ابنحجر عسقلانی، ج 4، ص 161). او از قبیله مُزَینه* بود و به همین سبب، نسبت وی در برخی منابع مزنی آمدهاست (← ابنعبدالبرّ، ج 3، ص 996، 1003؛ ابنحجر عسقلانی، همانجا). عبداللّه در کودکی یتیم شد. عمویش سرپرستی او را برعهده گرفت و اموالی به وی بخشید و او بهتدریج توانگر شد (ابناسحاق، ص 292؛ ابنحجر عسقلانی، ج 4، ص 162). بهروایتی، او پس از هجرت پیامبر اکرم به مدینه اسلام آورد، اما از بیم عمویش یارای پیوستن به پیامبر را نداشت (← ابناسحاق، ص 293ـ294)؛ این در حالی است که واقدی (همانجا) اسلامآوردن او را پس از فتح مکه دانستهاست. هنگامیکه عمویش از مسلمانشدن او آگاه شد، همه آنچه را به او دادهبود، بازپس گرفت (ابناسحاق، همانجا) و ذوالبجادین را برهنه رها کرد. مادرش عبایی خشن و فرسوده به او داد. او آن را دو نیم کرد، نیمی را به دوش افکند و نیمی را ازار خود ساخت و خود را به مسجد پیامبر رساند و در نماز صبح شرکت کرد. پیامبر پس از نماز او را دید و از نام و قبیلهاش پرسید و نامش را به عبداللّه تغییر داد و از او خواست تا در کنار خانه پیامبر، و در میان اصحاب صفّه سکنا گزیند (← واقدی، همانجا؛ ابنعبدالبرّ، ج 3، ص 1003؛ ابنحجر عسقلانی، همانجا). پس از این ماجرا، وی به ذوالبجادین (آنکه دو جامه به تن دارد) شهرت یافت. او مردی کثیرالذکر بود و با صوتی بلند قرآن و دعا میخواند (ابناسحاق، ص 294؛ واقدی، ج 3، ص 1014؛ احمدبن حنبل، ج 4، ص 159). درباره تاریخ و محل درگذشت وی (← واقدی، همانجا؛ ابنقتیبه، ص 322)، دو گزارش در دست است، جز آنکه منابع کهن در اینکه پیامبر خود، او را به خاک سپرده و بر او دعا کردهاست، اتفاق دارند (برای نمونه ← ابنهشام، ج 4، ص 954؛ ابنشبّه نمیری، ج 1، ص 123؛ ابنعبدالبرّ، همانجا). در گزارش ابنشَبَّه نُمَیری (متوفی 262؛ همانجا)، تاریخ مرگ ذوالبجادین بهاجمال پس از هجرت پیامبر از مکه به مدینه ذکر شدهاست، اما در گزارشهای دیگر درگذشت او هنگام غزوه تبوک (سال نهم هجری) و چند روز پس از رسیدن به آنجا ذکر گردیدهاست (← واقدی؛ ابنهشام، همانجاها؛ ابونُعَیْم اصفهانی، ج 1، ص 122، 365). برادرزاده ذوالبجادین، عبداللّهبن مُغفَّل مزّنی* نیز از صحابه بود که در سال شصت در بصره درگذشت (ابنعبدالبرّ، ج 3، ص 996، 1003).منابع : ابناسحاق، کتاب السیر و المغازی، چاپ سهیل زکار، ]بیجا[ : دارالفکر، 1398/ 1978، چاپ افست قم 1368ش؛ ابنحجر عسقلانی، الاصابة فی تمییز الصحابة، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت 1412/ 1992؛ ابنشبّه نمیری، تاریخ المدینة المنورة: اخبارالمدینة النبویة، چاپ فهیم محمد شلتوت، بیروت 1410/1990؛ ابنعبدالبرّ، الاستیعاب فیمعرفةالاصحاب، چاپ علیمحمد بجاوی، بیروت 1412/1992؛ ابنقتیبه، المعارف، چاپ ثروت عُکاشه، قاهره 1960؛ ابنهشام، سیرةالنبی، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، ]قاهره[ 1383/1963؛ ابونُعَیْم اصفهانی، حلیةالاولیاء و طبقاتالاصفیاء، چاپ محمدامین خانجی، بیروت 1387/1967؛ احمدبن حنبل، مسندالامام احمدبن حنبل، بیروت : دارصادر، ]بیتا.[؛ محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966، چاپ افست قاهره ]بیتا.[.