ذاتی، تخلص عوضچلبی، شاعر دیوانی عثمانی در قرن دهم. او در 876 در شهر بالیکسیر* از توابع ولایت قرهسیبهدنیا آمد (عاشقچلبی، گ 277ر؛ مصطفی عالیافندی، گ 400ر). درباره نام شاعر در منابع روایات مختلفی موجود است. سهیبیگ (ص 264) و لطیفی (ص 156) نام او را بخشی ذکر کردهاند. عاشقچلبی (گ 277پ) به نقل از دیگران گفته که نامش صاتلمش بوده که در نتیجه تحریف بهصورت صاتی درآمدهاست و ذاتی با شروع شعرسرایی آن را به ذاتی تغییر داده و به عنوان تخلص خود برگزیدهاست. بااینحال میافزاید که خود از ذاتی شنیدهاست که نام وی عوض بوده که به حساب ابجد با سال تولدش انطباق پیدا میکند (نیز ← قنالیزاده، ج 1، ص 382).ذاتی در سالهای جوانی، در بالیکسیر با کفشدوزی امرار معاش میکرد و شعر نیز میسرود (همانجا). با توجه به اشارات او در لطایف (← ادامه مقاله)، در شهرهای بورسه، ازنیق، اَدرنه و مَغْنیسا هم حضور داشتهاست؛ اما معلوم نیست که در این شهرها از چه راهی امرارمعاش میکردهاست (د.ا.ترک، ذیل مادّه). ذاتی در زمان حکومت بایزید دوم (حک : 886ـ918) به استانبول مهاجرت کرد و درصدد برآمد تا قاضی شود، اما به سبب ضعف شنوایی از این کار صرفنظر کرد (معلم ناجی ، ص 199).ذاتی مدتی به تحصیل صرفونحو پرداخت و همزمان علم رَمْل را نیز فراگرفت (لطیفی، ص 263؛ ذاتی ، 1967، ج 1، مقدمه تارلان ، ص 18) و در دکانی در حیاط مسجد سلطانبایزید به رمالی پرداخت (قنالیزاده، ج 1، ص 385). این دکان در حکم انجمن ادبی بود و شاعران جوان نیز در این مکان اشعار خود را برای تصحیح به ذاتی نشان میدادند (معلم ناجی، همانجا). البته گاهی ذاتی معانی تازه را از این اشعار اخذ میکرد و در اشعار خود بهکار میبرد و هدف از این کار را جلوگیری از نابودی این معانی میدانست. باوجود این، تصاحب بیت یا غزلی از خود را برنمیتافت (ذاتی، 1967، ج 1، همان مقدمه، ص20).ذاتی بعد از آنکه با مسیحی (متوفی 918) کاتب دیوان خادم علیپاشا آشنا شد، در حمایت پاشا قرار گرفت و با نشاندادن قابلیتهای شاعری خود به شهرت رسید (د.ا.ترک، همانجا). او به توصیه علیپاشا هر سال برای پادشاه حداقل سه قصیده در اعیاد نوروز، فطر و قربان میسرود و جوایزی دریافت میکرد (ذاتی، 1993، مقدمه آق و آققایا ، ص 17).ذاتی علاوهبر حضور در مجالس علیپاشا، با دیگر بزرگان حکومتی مانند قاضی عسکر مؤیدزاده، عبدالرحمانبن علی و نشانجی جعفرچلبی ]تاجیزاده[ هم مصاحبت داشت که از او حمایت میکردند. با کشتهشدن علیپاشا و عزل مؤیدزاده و تاجیزاده در اواخر دوران حکومت بایزید دوم، ذاتی حامیان خود را از دست داد (مصطفی عالیافندی، گ 400ر؛ د.ا.ترک، همانجا؛ سرداراوغلو ، ص 38).با برتختنشستن سلیم اول (حک : 918ـ926)، ذاتی «جلوسیه»ای به او تقدیم کرد و در برابر آن درآمدهای دو روستا را دریافت کرد (عاشقچلبی، گ 281ر؛ مصطفی عالیافندی، گ 400پ). او در دوره پادشاهی سلیمان قانونی (حکـ : 926ـ974) نیز صله و مقرری سالانه دریافت میکرد، اما در زمان صدارت ابراهیمپاشا به سبب ناخشنودی وزیر از او و القائات محمدبیگ خیالی*، جایزهای دریافت نکرد (د.ا.ترک، همانجا) و در اواخر عمر با رمالی و سرودن قصاید و غزلیات برای افراد مختلف گذران زندگی میکرد (عاشقچلبی، گ 279پ؛ د.ا.ترک، همانجا).ذاتی در رمضان 953 درگذشت. بسیاری از شاعران معاصرش برایدرگذشت وی مادّهتاریخ ساختهاند (عاشقچلبی،گ282پ). عاشقچلبی تمام مادّهتاریخهای سرودهشده را همراه با سروده خود در مسدسی گرد آوردهاست (د.ا.ترک، همانجا).ذاتی به سبب ضعف شنوایی و تنگدستی نتوانست به جایگاهی که لایق آن بود دست یابد (لطیفی، ص 157گ). بسیاری از تذکرهنویسان قرن دهم، ازجمله لطیفی (ص 479ـ480) و پیرمحمد عاشقچلبی (گ 277رـ300ر) وی را ستودهاند. لطیفی (ص 156) وی را بعد از نجاتیبیگ*، استاد شعرای روم خواندهاست. حتی باقی*، از شاعران بزرگ قرن دهم، اشعار خود را در مجلس او میخواند و مورد تقدیر و نقد وی قرار میگرفت (د.ا.ترک، همانجا).ذاتی شاعری خوشصحبت، نکتهدان و حاضرجواب بود (شنترک و قارتال ، ص 267). لطیفی (ص 157) وی را با القابی چون خلاق معانی و حَسّان ثانی ستودهاست. با آنکه تحصیلات علمی نداشت و تنها کمی فارسی میدانست، در سرودن اشعار نغز و پدیدآوردن معانی غریب و عبارتهای سلیس استاد بود (عاشقچلبی، گ 277پ ـ 278ر).ذاتی با کاربرد پیوسته و استادانه مَثَلها و اصطلاحات و تعابیر عامیانه در اشعار خود، زبان شعریاش را به زبان عامه نزدیک ساختهاست (سرداراوغلو، ص 47). اشعار عاشقانه و رندانه او (شنترک و قارتال، همانجا)، بازتابدهنده حیات اجتماعی پربار هستند (ذاتی، 1993، همان مقدمه، ص20).ذاتی در بین شاعران کلاسیک عثمانی، از شاعرانی است که بیشترین شعرها را سرودهاند. او در سرودن شعر وسواس نداشت، ازاینرو در میان اشعار زیبا و ارزشمندش، اشعار ضعیفی نیز پیدا میشود. او از احمدپاشا بروسهلی* و نجاتیبیگ (از شاعران قرن نهم) متأثر شده و بر شاعرانی مانند فغانی*، محمدبیگ خیالی، هلاکی، باقی، مصطفی جنانی*، اصولی، حیرتی، انوری و جلیلی تأثیر گذاردهاست (شنترک و قارتال، همانجا).آثار. سهیبیگ (ص 264) و لطیفی (ص 156) تعداد غزلهای شاعر را سههزار و قصاید وی را حدود پانصد بیت ذکر کردهاند. بااینحال، قنالیزاده (ج 1، ص 383) این تعداد را بیش از 600،1 غزل و بیش از 400 قصیده و عاشقچلبی (گ 278ر) نیز حدود 600،1 تا 700،1 غزل و بیش از 500 قصیده دانستهاست. همچنین لطیفی (همانجا) رباعیات و قطعات وی را هزار قطعه ذکر کردهاست.علی نهاد تارلان حدود هزار غزل شاعر را با نام دیوان ذاتی در دو جلد (استانبول 1967 و 1970) چاپ کردهاست. محمدعلی تانیری و محمد چاووشاوغلو نیز جلد سوم دیوان را منتشر کردهاند (استانبول 1987). شمار غزلهای ذاتی در این سه مجلد 1825 غزل است (شنترک و قارتال، همانجا). جوشقون آق و محمد آققایا نیز گزیدهای از غزلیات ذاتی را منتشر کردهاند (بالیکسیر 1993).اثر دیگر ذاتی، مثنوی شمع و پروانه، در بحر هزج سروده شده و دارای پنجهزار بیت است (قنالیزاده، همانجا). سهیبیگ (همانجا) تعداد ابیات آن را دوازده هزار بیت ذکر کردهاست.لطایف، کتاب دیگر ذاتی، حاوی مطالب آموزندهای از مناسبات ذاتی با برخی بزرگان و شاعران آن دوره و نیز معرفی بعضی صاحبان مشاغل است. محمد چاووشاوغلو آن را در دو بخش در استانبول (1970 و 1977) بهچاپ رساندهاست (شنترک و قارتال، ص 267ـ268؛ د.ا.ترک، همانجا).شهرانگیز ادرنه، اثری است که ذاتی در آن به شهر ادرنه و زیبارویان آن در زمان بایزید دوم پرداختهاست (د.ا.ترک، همانجا).علاوهبر این آثار، در تذکرهها از آثار دیگر ذاتی مانند مثنوی احمد و محمود، سیر نبی، کتاب مولود و فرخنامه و فال قرآن و برخی رسائل منظوم سخن رفتهاست (برای نمونه ← لطیفی، ص 156ـ157؛ قنالیزاده؛ عاشقچلبی، همانجاها) که این آثار امروزه دردست نیستند (د.ا.ترک، همانجا).منابع : محمد عاشقچلبی، مشاعرالشعراء: عاشقچلبی تذکرهسی، چاپ گ. م. مردیت ـ اوئنز، لندن 1971؛ حسن قنالیزاده، تذکرةالشعرا، چاپ ابراهیم قُتلُق، آنکارا 1978ـ1981؛ لطیفی، تذکره لطیفی، چاپ احمد جودت، استانبول 1314؛ مصطفی عالیافندی، کنهالاخبار، ج 1، آنکارا 2009؛I(A, s.v. "Z(t(" (by Mehmed (avu(og(lu); Muallim Naci, Osmanl( airleri, ed. Cem(l Kurnaz, Ankara 1986; Seh( [Cambridge] 1978; Ahmet Kut, G(nay ed. bihi(t, He(t Beg, Atilla( ent(rk and Ahmet Kartal, (niversiteler i(in eski T(rk edebiyat tarihi, I(stanbul 2004; Vildan Serdaroglu, Sosyal hayat(gnda Z(t( divan, I(stanbul 2006; Ivaz (elebi Zati, Z(t( divan, vol.1, ed. Ali Nihad Tarlan, I(stanbul 1967; idem, Zati divanndan se(me gazeller, ed. Co(kun Ak and Mehmet Akkaya, Bal(kesir 1993.