ذاتالرِّقاع، غزوه، از غزوات پیامبر اکرم صلیاللّه علیهوآلهوسلم. واقدی (ج1، ص395) و ابنسعد (ج 2، ص61)، تاریخ آن را ماه محرّم، در آغاز چهلوهفتمین ماه هجرت پیامبر اسلام ذکر کردهاند. بلاذری (ج 1، ص 405) آن را از وقایع سال پنجم هجری ذکر نمودهاست. طبری (ج 2، ص 555ـ556)، هرچند قول واقدی را مبنی بر وقوع این جنگ در محرّم سال پنجم نقل کرده، اما خودش تاریخ جنگ را ضمن رویدادهای سال چهارم آورده و به قول ابناسحاق آن را دو ماه و چند روز پس از جنگ بنینَضیر*، در جمادیالاولی دانستهاست.دلیل آغاز جنگ این بود که مردی برای فروش کالایش از نجد به مدینه آمد. آن مرد مسلمانان را خبر کرد که قبایل اَنمار و ثَعلَبه مردم را در مخالفت با مسلمانان جمع کردهاند. وقتی این خبر به پیامبر رسید، در دهم محرّم به همراه چهارصد تن و به گفتهای هفتصد یا هشتصد تن از اصحاب خود از مدینه بیرون رفت (واقدی، ج1، ص 395ـ396؛ ابنسعد، همانجا؛ ابنجوزی، ج 3، ص 215) و از دهکده مَضیق گذشت و به وادی شُقْره رسید. یک روز آنجا توقف کرد و گروههایی از مسلمانان را برای کسب خبر فرستاد. آنان شبانگاه بازگشتند و گفتند با کسی روبهرو نشدهاند. پیامبر همراه اصحاب خود حرکت کرد تا به سرزمین و جایگاه آنان (ذاتالرّقاع) رسید (واقدی، ج 1، ص 396). بلاذری (همانجا) دشمن را از قبیلههای بنیانماربن بغیض و بنیسعدبن ثعلبةبن ذبیان دانستهاست. ابنهشام (ج 3، ص 214) و طبری (ج 2، ص 555) به نقل از ابناسحاق از آنان با عنوان بنیمحارب و بنیثعلبه از شاخههای غَطَفان یاد کرده و گفتهاند که رسول خدا برای نبرد با آنان به نجد رفت. وقتی این قبایل لشکر پیامبر را دیدند، از رویارویی با مسلمانان اجتناب کردند و به بالای کوهها رفتند (بلاذری، همانجا). زمانیکه مسلمانان به جایگاه آنان رسیدند، جز زنان، هیچکس را ندیدند و آنان را اسیر کردند (ابنسعد، همانجا).هنگامیکه مشرکان در کوهها موضع گرفته بودند و بر مسلمانان اشراف داشتند، دو لشکر رویاروی هم قرار گرفته بودند و ترس و وحشت در بین آنان حاکم شد. مسلمانان میترسیدند که مشرکان ناگاه حمله کنند و مشرکان میترسیدند که پیامبر آنان را محاصره و نابود کند (واقدی؛ ابنهشام، همانجاها). در این جنگ، پیامبر برای اولین بار نماز خوف خواند، زیرا بیم آن میرفت که در هنگام خواندن نماز، مشرکان به آنان حمله کنند (واقدی؛ ابنسعد؛ بلاذری، همانجاها). ابنهشام (ج 3، ص 215) سه روایت مشتمل بر سه کیفیت مختلف درباره چگونگی اقامه نماز خوف نقل کردهاست (قس واقدی، همانجا؛ ابنسعد، ج 2، ص 62).با وجود آنکه پیامبراکرم با گروه بزرگی از دشمن روبهرو و به آنان نزدیک شد، اما جنگی بینآنان صورتنگرفت و پساز پایان نماز، آن حضرت با همراهان خود به مدینه بازگشت (ابنهشام، ج3، ص214؛ ابنسعد، ج2، ص61؛ طبری، ج2، ص556). مدت غیبت ایشان از مدینه، پانزده شب بود (واقدی، ج 1، ص 395؛ ابنسعد؛ ابنجوزی،همانجاها) و جانشین پیامبراکرم در اینمدت، ابوذرغفاری و بهقولی عثمانبن عفان بود (واقدی، ج1، ص402؛ ابنهشام، همانجا). در همین جنگ، فردی بهنام غَوْرَث قصد جان پیامبر را کرد و در یک فرصت شمشیر پیامبر را گرفت و او را تهدید به قتل کرد، اما پیامبر فرمود که از وی نمیترسد و خداوند حافظ اوست و آنمرد با مشاهده رفتار پیامبر نتوانست پیامبر را بکشد و شمشیرش را پس داد (ابنهشام، ج3، ص216؛ طبری، ج 2، ص 557ـ558؛ قس ابنسیدالناس، ج 2، ص 73).درباره نام این غزوه قولهای مختلف نقل شدهاست که عبارتاند از :1) این غزوه نزدیک کوهی روی داد که قسمتهایی از آن به رنگهای سرخ و سیاه و سپید و شبیه تکه پارچههایی (رقاع) بود (واقدی، ج 1، ص 395؛ بلاذری، همانجا). 2) مسلمانان در این جنگ پرچمهای خود را با تکهپارچه وصله کردند (ابنهشام، ج 3، ص 214). 3) ذاتالرقاع نام درختی در آن ناحیه بودهاست (همانجا). 4) شش نفر از اصحاب صفّه پابرهنه بودند و از شدت سختی راه، پاهایشان مجروح شد و تکهپارچههایی بر آنها بستند (ابنشهرآشوب، ج 1، ص 197؛ ابنسیدالناس، ج 2، ص 72). شاید هدف آنان از پارهکردن پرچمها، استفاده از پارچهها برای مداوای پاهایشان بوده باشد. 5) بهنوشته محمدابراهیم آیتی (ص369)، در این غزوه نماز خوف مقرر شد و چون نماز چند پاره شد این غزوه ذاتالرقاع نام گرفت.نامهای دیگری همچون محارب، بنیثعلبه، بنیانمار، نماز خوف، اعاجیب برای این غزوه ذکر شدهاست (نُوَیْری، ج 17، ص 158، پانویس 1). سه نام اول، مرتبط با نام قبایل دشمن و نام نماز خوف بهسبب اقامه نماز خوف در آن است. نام اعاجیب نیز به دلیل وقایع شگفتی است که در این جنگ رخ دادهاست (← واقدی، ج 1، ص 398ـ402). آیههای 101 تا 103 سوره نساء درباره نماز خوف و در شأن غزوه ذاتالرقاع نازل شدهاست (آیتی، ص 395).منابع : محمدابراهیم آیتی، تاریخ پیامبر اسلام، چاپ ابوالقاسم گرجی، تهران 1366ش؛ ابنجوزی؛ ابنسعد؛ ابنسیدالناس، عیونالاثر فی فنون المغازی و الشمائل و السیر، ج 2، بیروت 1977؛ ابنشهر آشوب، مناقب آلابیطالب، چاپ هاشم رسولیمحلاتی، قم ]بیتا.[؛ ابنهشام، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، قاهره 1355/ 1936؛ احمدبن یحیی بلاذری، انسابالاشراف، چاپ محمود فردوسعظم، دمشق 1996ـ2000؛ طبری، تاریخ (بیروت)؛ احمدبن عبدالوهاب نُوَیْری، نهایةالارب فی فنونالادب، قاهره ] 1923[ـ1990؛ محمدبن عمر واقدی، کتاب المغازی، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966.