ذاتالحَلَق، از ابزارهای رصدی رایج در دوره اسلامی، برای تعیین طول و عرض دایرةالبروجی اجرام آسمانی و نیز اندازهگیری فاصله زاویهای بین آنها. بطلمیوس (ص 217) از این ابزار با عنوان اسطرلاب یاد کرده و برخی اخترشناسان دوره اسلامی نیز از وی تبعیت کردهاند، ازجمله ابراهیمبن حبیب فَزاری* (نخستین منجم مسلمانی که اسطرلاب ساختهاست) که در قرن دوم کتابی با عنوان العمل بالاسطرلاب و هو ذاتالحلق نوشتهاست (← ابنندیم، ج 2، جزء1، ص 231ـ232).بهنظر میرسد اخترشناسان مسلمان از طریق ترجمه دو اثر نجومی یونانی با ذاتالحلق و کاربردهای آن آشنا شدند : ترجمههای مجسطی بطلمیوس و ترجمه عربی رساله ذاتالحلق تئون ، ریاضیدان و منجم یونانی (قرن چهارم میلادی)، به قلم محمدبن خلف (← تحریر مجسطی*؛ نیز ← ابنندیم، ج 2، جزء1، ص 217).بهگفته بطلمیوس (ص 217ـ219)، این ابزار مرکّب از شش حلقه بود، بهگونهای که دو حلقه یکسانِ سوم و چهارم که بهترتیب نماینده دایرةالبروج و نصفالنهار گذرنده از دو قطب دایرةالبروج و استوای سماوی (دایره مارّ به اقطاب اربعه) بودند، بهصورت عمود برهم نصب میشدند؛ دو نقطه e نماینده دو قطب دایرةالبروج و حلقههای دوم و پنجم نصفالنهارهایی بودند که میتوانستند حول محور گذرنده از این دو قطب گردش کنند و برای اندازهگیری طول دایرةالبروجی استفاده میشدند؛ حلقه دوم و سوم به ْ360 تقسیم میشدند و درون حلقه دوم، حلقه دیگری (حلقه اول) با دو روزنه برای رصد تعبیه میشد که میتوانست در صفحه گذرنده از حلقه دوم دَوَران کند و برای اندازهگیری عرض دایرةالبروجی بهکار گرفته میشد؛ و حلقه چهارم در دو نقطه d، که نماینده دو قطب استوای سماوی است، به حلقه ششم، که نصفالنهار محل رصد را نشان داد، بهگونهای وصل میشد که میتوانست حول محور گذرنده از این دو نقطه دَوَران کند (← شکل 1).برای اندازهگیری طول و عرض دایرةالبروجی یک ستاره، ابتدا دستگاه را طوری تنظیم میکردند که حلقه ششم، عمود بر افق (محل رصد) قرار بگیرد. سپس ستارهای را به عنوان مبدأ اندازهگیری انتخاب میکردند و حلقه پنجم را به قدری میچرخاندند که صفحه گذرنده از آن از ستاره مورد نظر و نیز درجه متناظر با آن روی حلقه سوم بگذرد. پس از آن، حلقههای اول و دوم را طوری قرار میدادند که ستاره دوم از درون روزنههای حلقه اول دیده شود. اینگونه میتوانستند عرض و طول ستاره دوم را از روی درجهبندی حلقههای دوم و سوم بخوانند (← بطلمیوس، ص 219؛ شکل 1). بطلمیوس از این ابزار برای اندازهگیری فاصله زاویهای ماه و خورشید و اثبات وجود بیهنجاری (آنومالی) دوم ماه استفاده کرده بود (← ص 217، 222).ذاتالحلقی که تئون اسکندرانی (ص 1ـ2) وصف کردهاست نُه حلقه داشت و ترکیب آن با ذاتالحلق بطلمیوس متفاوت بود. وی از این ابزار در حل مسائل مختلفی چون درک دلیل کوتاه و بلندشدن طول روز، یافتن طالع اوتاد، و محاسبه مدت زمان گذشته از روز، و محاسبه زمان طلوع ثوابت استفاده کردهاست (← همان، ص 4، 10، 12، 14؛ هرچند این ابزار ذاتالحلق نامیده شده، چون نسخه موجود اثر تئون (آستان قدس، ش 2/ 12233) فاقد شکل است و نیز با توجه به وصف ابزار و سنخ مسائلی که به کمک آن حل شدهاست، بهنظر میرسد این ابزار بیشتر شبیه ذاتالکرسی باشد ← سامیهخان ، ص 3ـ4؛ شکل 2).بیشتر اخترشناسان دورهاسلامی همان توضیحات بطلمیوس را در ساخت ذاتالحلق ذکر کرده و هیچ تغییر خاصی در ساختار آن ایجاد نکردهاند (برای نمونه ← کندی، گ 100رـ 102پ؛ نصیرالدین طوسی، گ 36رـ37پ). هرچند برخی دیگر تغییراتی را در آن بهوجود آوردند. ازجمله مؤیدالدین عُرْضی دمشقی* (ص 108) که پنج حلقه را برای ساخت ذاتالحلق کافی دانستهاست. بهجای حلقه اول (← شکل 1)، وی خطکشی را بهکار برده که طول آن برابر قطر حلقه دوم است و در دو سر آن زائدهای برای رصد تعبیه شدهاست. او (ص 118ـ 120) بهکاربردن خطکش بهجای حلقه را باعث دقیقترشدن ذاتالحلق دانستهاست. همچنین وی (ص 112ـ 113)، علاوهبر درجهبندی حلقههای دوم و سوم، درجهبندی حلقه پنجم را نیز ضروری و رسم اسامی بروج دوازدهگانه را روی حلقه سوم باعث آسانشدن امر رصد دانستهاست. وی (ص 108ـ 124) بهتفصیل درباره اندازه قطعات، ترتیب ساختن و ترکیبکردن حلقهها نیز بحث کردهاست. ابنهیثم (متوفی 411 یا 430؛ ص 10ـ15) نیز بهتفصیل درباره نحوه استقرار ذاتالحلق در افقی دلخواه، بهگونهای که محور آن موازی محور عالم (محور گذرنده از قطب شمال و جنوب سماوی) باشد، توضیح داده و درباره چگونگی رصد اجرام مختلف، چون ستارگان ابدیالظهور و سیارات و خورشید، با این ابزار بحث کردهاست.غیاثالدین جمشید کاشانی* (شرح آلات رصد، گ 12پ) نیز از هفت حلقه برای ساختن ذاتالحلق استفاده کردهاست. وی حلقه هفتم (بیرونیترین حلقه) را طوری درنظر گرفتهاست که حلقه ششم مماس بر آن و در درون آن قرار گیرد و بتواند در صفحه آن دَوَران کند. با این کار ذاتالحلق در هر افق دلخواه بهراحتی تنظیم میشود.جابربن اَفلَح* در فصل پنجم از اصلاح المجسطی (ص 119)، بهجای ذاتالحلق، ابزار دیگری را ابداع و بهکار برده و آن را جایگزین تمام ابزارهای بهکاررفته در مجسطی دانستهاست. این ابزار وی از یک حلقه، یک ربع و خطکشی با دو شیارِ نصبشده روی آن ساخته شدهاست. به اعتقاد برخی پژوهشگران، این دستگاه اولین نمونه تورکتوم ساختهشده در جهان است (← لورچ ، ص 11ـ15؛ تورکتوم ابزار نجومی رایج در اروپای سدههای میانه که ترکیبی از اسطرلاب مسطح و ذاتالحلق بودهاست).برخی اخترشناسان اسلامی بر هریک از این حلقهها نامی نهادهاند، ازجمله کِندی* در رساله صفة الآلة ذاتالحلق (گ 101رـ102پ)، حلقههای اول تا ششم را بهترتیب حلقه عرض، طول داخلی، دایرةالبروج، حامل، طول خارجی، و حلقه نصفالنهار نامیدهاست (نیز ← عرضی دمشقی، ص110ـ111).بطلمیوس اندازه خاصی برای حلقههای این ابزار ذکر نکردهاست (← ص 217ـ219). هرچند شارحان یونانی مجسطی چون پاپوس اسکندرانی* قطر بزرگترین حلقه را حدود 44 سانتیمتر و بُرُقلُس* اندازه آن را حداقل نصف این مقدار دانستهاست (← ولودارچیک ، ص 189، پانویس 5).عرضی دمشقی (ص 108) قطر حلقه سوم و چهارم را سه ذراع رصدی آوردهاست. بنابر گزارش غیاثالدین جمشید کاشانی (همانجا)، قطر بزرگترین حلقه ذاتالحلق رصدخانه مراغه چهار گز هاشمی (هر گز هاشمی بین 55ر60 تا 5ر66 سانتیمتر) و در ذاتالحلقهای پیش از آن، فقط یک گز بودهاست.چندین گزارش درباره ذاتالحلقهای ساختهشده در جهان اسلام دردست است. در زمان مأمون عباسی (حک : 198ـ218) دستکم دو ذاتالحلق ساخته شدهاست: یکی، ذاتالحلقی که یحییبن ابیمنصور، بزرگ خاندان بنومنجم*، برای رصدهایی در 213 در شماسیه بغداد بهکار برد که بنابر نقل ابنیونس از قول سَنَدبن علی (از منجمان بغداد در دوره خلافت مأمون)، این ذاتالحلق چندان دقیق نبود و پس از مرگ یحیی، در بازار وراقان بغداد فروخته شد؛ دیگری، ذاتالحلقی که خالدبن عبدالملک مَروَرودیِ* منجم به دستور مأمون عباسی برای رصدهای قاسیون در دیر مرّان در 214 ساخت و آن را بهکار گرفت (← ابنیونس، ص 67؛ حبش حاسب، گ 70). ابنندیم (ج 2، جزء1، ص 264) روایتی را احتمالا درباره همین شخص، با ضبط ابنخلف مروروذی، آورده و گفته نمونهای از این ذاتالحلق نزد دانشمندان شهر محل اقامت وی (به احتمال زیاد بغداد) وجود داشتهاست. به عقیده برخی پژوهشگران، احتمال دارد یکی از ابزارهای بهکاررفته در رصدهای بَنوموسی* ذاتالحلق باشد (← شوی ، ص 283؛ صاییلی ، ص 94).خجندی* نیز در رصدهایش در ری در 384 و پس از آن برای نگارش سُدْس فخری، از ذاتالحلق بهره بردهاست (← ص 62). قابوسبن وُشمگیر، از امیران آلزیار در طبرستان (حک : 366ـ 371 و 388ـ403)، نیز دستور ساخت چندین ابزار رصدی ازجمله ذاتالحلق را (شاید برای برپایی رصدخانهای) به ابواسحاق صابی داده که هیچ اثری از آنها برجای نماندهاست (← ابناسفندیار، ج 1، ص 144، 146؛ نیز ← صاییلی، ص 158). علاوهبر ذاتالحلقِ رصدخانه مراغه (← عرضی دمشقی، همانجا)، به گزارش غیاثالدین جمشید کاشانی (از سمرقند به کاشان، ص 68، 72)، در رصدخانه سمرقند هم دو ذاتالحلق وجود داشت که دستکم یکی از آنها را استاد ابراهیم صفار در حضور کاشانی ساخته بود. در رصدخانه استانبول، که در سده دهم زیرنظر تقیالدین راصد* ساخته شد، نیز ذاتالحلق وجود داشتهاست (← علاءالدین منصور شیرازی، ص 137؛ صدیق حسنخان، ج 2، ص 93ـ94؛ شکل 3).احتمالا یکیاز ابزارهاینجومی که جمالالدین بخاریبه چین برد، نمونهایاز ذاتالحلق بهکاررفته در رصدخانه مراغه بودهاست (← هارتنر ، ص 185ـ 186؛ نیز ← جمالالدین بخاری*).ابنندیم (← ج 2، جزء1، ص 231ـ233، 241، 244) از کتابهایی در زمینه ذاتالحلق منسوب به ماشااللّه یهودی*، حسنبن صباح، عُطارِد حاسب و ابراهیمبن حبیب فزاری نام برده که اثری از آنها برجا نماندهاست.منابع : ابناسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال آشتیانی، تهران ?]1320ش[؛ ابنندیم؛ ابنهیثم، مقالة الحسنبن الحسنبن الهیثم فی کیفیةالارصاد، چاپ عبدالحمید صبره، در تاریخ العلوم العربیة، ش 5 (جمادیالآخرة 1398)؛ ابنیونس، کتابالزیج الکبیرالحاکمی، چاپ و ترجمه کوسن دوپراسوال،in Notices et extraits des manuscrits de la Biblioth(que nationale et autres biblioth(ques