دِیَمی، عثمانبن محمد، محدّث شافعی قرن نهم. کنیهاش ابوعمرو، لقبش فخرالدین و منسوب به دیمه (از روستاهای مصر و زادگاه پدرش) است. او را بُهوتی (منسوب به بُهوت، زادگاه مادریاش) نیز خواندهاند (← سخاوی، الضوءاللامع، ج5، ص140؛ غَزّی، ج1، ص259).دیمی در 819 (غزّی، همانجا) و به قولی در 821 (سخاوی، همانجا) بهدنیا آمد. او نخست نزد عالمانی چون ابوبکربن بواب بانوبی و عبداللّهبن سمریقی بُهُوتی قرآن را فراگرفت و آن را از بر کرد، اما سپس به کشاورزی پرداخت و از ادامه تحصیل بازماند (← سخاوی، همانجا).پس از چندی، دیمی کشاورزی را رها کرد و برای فراگیری دانش به قاهره رفت و در الازهر مشغول به تحصیل شد. در مدتی کوتاه قرآن را دوباره از بر کرد و سپس به فراگیری دانش حدیث و فقه روی آورد (همانجا).او صحیح بخاری را نزد برهانالدین ابواسحاق حنبلی و صحیح مسلم را نزد جمالالدین ابومحمد عبداللّهبن محمد خطیب رشیدی فراگرفت. سیوطی در اینباره نقل کردهاست که عثمان دیمی حافظ بیست هزار حدیث بود (← غزّی، همانجا). او علاوه بر این، فقه را نزد عَبّادی و علم قرائات را در محضر شهاب سکندری فراگرفت (سخاوی، همانجا). او همچنین مسند شهاب و بخش عمدهای از السنن الصغری نسائی را خواند (سخاوی، الضوءاللامع، همانجا؛ همو، الجواهر والدرر، ج3، ص1111؛ غزّی، همانجا). دیمی در 853 عازم حجاز شد و در آنجا نیز برای مشایخ حدیث مکه و مدینه به نقل حدیث پرداخت. او پس از سفر حجبه قاهره بازگشت و بهسبب شهرتی که در زمینه علم رجال کسب کردهبود، به پیشنهاد استادش (عبّادی) به منصب تدریس گمارده شد (سخاوی، الضوءاللامع، همانجا). جماعتی از محدّثان نیز از وی حدیث نقل کردهاند، ازجمله شمسالدین داوودی، ابوالفرجفخر حلبی و برهان ابنعون (← غزّی، ج1، ص260). بهنظر میرسد، سخاوی (از معاصران دیمی) در کتاب الضوءاللامع لاهل القرن التاسع (ج5، ص141ـ142)، بهرغم تصریح به تحصیلات و دانش دیمی، وی را بهمعنای اصطلاحی کلمه، محدّث و حافظ ندانسته و حتی نقل حدیثش را از ابنحجر معتبر نشمردهاست. از دیمی کتابی برجای نماندهاست (همان، ج5، ص142). او در جمادیالآخره 908 درگذشت (غزّی، همانجا).منابع : محمدبن عبدالرحمان سخاوی، الجواهر و الدرر فی ترجمة شیخالاسلام ابنحجر، چاپ ابراهیم باجس عبدالمجید، بیروت 1419/ 1999؛ همو، الضوء اللامع لاهل القرن التاسع، قاهره: دارالکتاب الاسلامی، ]بیتا.[؛ نجمالدین محمدبن محمد غَزّی، الکواکب السائرة باعیان المئة العاشرة، چاپ جبرائیل سلیمان جبور، بیروت 1979.