دَیرالزور، شهری در شرق سوریه در ساحل فرات. شهر دیرالزور در 450 کیلومتری شمالشرقی دمشق قرار دارد (بهنسی، ص]14ـ 15[، نقشه، ص73). کلمه زور در این ترکیب ظاهرآ به بافت جنگلی و زمینهای رسی کناره مجرای رودخانه اشاره دارد، زیرا این واژه را بهمعنای جنگل یا زمین دارای آب و علف دانستهاند (← ابنمنظور، ذیل «زور»)؛ اما چنانچه زور واژهای سریانی و بهمعنای کوچک باشد، احتمال دارد که دیری کوچک هسته نخستین این شهر بودهباشد (← عبدالکریم فتیح، ص108ـ109). رومیها این شهر را آزدرا یا آزورا مینامیدند (← قتیبه شهابی، ذیل مادّه).از حوادث گذشته بر این شهر در منابع قدیم خبری نیامدهاست (عبدالکریم فتیح، ص107) و دانستههای پیشاعثمانی ما از این شهر، بیشتر متکی بر نوشتههای عمدتآ بیسندِ نویسندگان معاصر است. این نویسندگان پیشینه شهر را به دورانی بسیار کهن باز میگردانند؛ کرملی با استناد به سِفر سوم پادشاهان (34:4)، دیرالزور را همان تَفساح میپندارد که از آنجا تا غزّه محدوده ملکسلیمان بودهاست (← ص489ـ491). اما به اینگونه آرا پیوسته انتقاد شدهاست (← لامنس ، ص491ـ 492). همچنین تلاش برخی نویسندگان نیز در شناسایی محل دیرالزور کهن چندان با توفیق همراه نبودهاست؛ مسعود خوند (ذیل مادّه) آن را همان دیرالرمان خوانده که وصفش در معجمالبلدان یاقوت حموی (ذیل «دیرالرمان») آمدهاست. بههر روی آثار کهن واقع در دیرالزور را میتوان نشانی از آبادانی شهر در روزگاران قدیم دانست که علاوهبر موقعیت راهبردی مواصلاتی و قرارگرفتن در دره فرات و راه اصلی بغداد ـ دمشق، اهمیت نظامی بسیار داشتهاست (موزیل ، ص2؛ توتل ، ص517؛ آقاجانی، ص46). دیرالزور از 333 پیش از میلاد در تصرف یونانیان و از 64 پیش از میلاد در تصرف رومیان بود (قتیبه شهابی، ص132؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج3، ص399؛ عبدالکریم فتیح، ص108) تا اینکه مسلمانان با فتح مناطق شام* بر آنجا دست یافتند. این شهر بعدها بر اثر حملات و جنگها، گسترش بیابانها و خشکی سواحل فرات و طغیان این رود به ویرانی گرایید (توتل، ص518) و اکنون تنها اثر مهم باقیمانده از دوران قدیم در این شهر، دیر عتیق است (خوند، همانجا).در دوره عثمانی، دیرالزور شهری بسیار کوچک بود و فقط دیوارها و خندقهای اطراف آن نشان از گذشته باشکوهش میداد (راوولف ، ص163). در 1285، عثمانیها بهمنظور حفظ سلطه بر قبایل بدوی، سنجاق دیرالزور را تشکیل دادند (توت ، ص60؛ قس مصطفی شهابی، ص20، که آن را لواء میخواند). آنان همچنین پادگانها و مراکزی نظامی در نقاط راهبردی رود فرات ازجمله دیرالزور ساختند و برای جلب مشارکت شیوخ بدوی به آنها زمین بخشیدند و عملا بدویها را یکجانشین کردند (کامینز ، ص70). عثمانیها در 1301 به مرمت و ساخت خیابانها و اماکن عمومی شهر پرداختند؛ بدینترتیب دیرالزور به شهری آباد در منطقه فرات میانه بدل شد (بهنسی، ص74).دیرالزور بعد از جنگ جهانی اول (1914ـ1918/ 1332ـ 1336)، محل نزاع فیصل، حاکم هاشمی عراق، با ارتش فرانسه بود تا اینکه سرانجام در 1338/1920 به اشغال نیروهای فرانسوی درآمد (حورانی ، ص49ـ51). فرانسویها شهر را در کناره رود فرات توسعه دادند و محلههایی جدید به آن افزودند. همچنین بهمنظور برقراری ارتباط آسان میان مناطق جزیره و شام، پل معلقی بر فراز فرات ساختند که ساخت آن در 1310ش/ 1931 خاتمه یافت (بهنسی، ص73؛ سوریه، ص13)؛ ساخت این پل رونق تجاری شهر را در پیداشت (المعجمالجغرافی للقطر العربی السوری، ج3، ص398).امروزه دیرالزور یکی از شهرهای مهم زراعی در شمالشرقی و شرق سوریه است (← دام ، ص5). رود فرات شهر را به دو قسمت جزیره حُویقه و بخش اصلی شهر، واقع بر صخرههای مشرف بر رودخانه، تقسیم میکند (بهنسی، همانجا). حاصلخیزی و پرآبی دیرالزور (المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، ج3، ص401؛ سعیدی، ص18؛ سوریه، همانجا) موجب رونق کشاورزی و تولید انواع محصولات مرغوب کشاورزی در این منطقه شدهاست (سوریه، همانجا). جمعیت دیرالزور ترکیبی از نژادها با عقاید مختلف مانند کردها و عربهای مسلمان، غالبآ سنّی، ارمنیها، مسیحیان سوری و یهودیان است (موزیل، همانجا؛ بهنسی، ص75؛ یئور ، ص196ـ197).بهتازگی در شهر کارخانههای نساجی، نیشکر و حبوبات تأسیس شدهاست (بهنسی، همانجا). علاوهبراین، امروزه صنعت گردشگری در این شهر رونق گرفتهاست (کامینز، همانجا).دیرالزور همچنین نام استانی به مرکزیت شهر دیرالزور است که با عراق مرز مشترک دارد ()اطلس جامع جهان تایمز( ،نقشه 35). مساحت این استان 600،33 کیلومترمربع است و بعد از حمص، دومین استان بزرگ سوریه بهشمار میرود (آقاجانی، ص46ـ47). در سالهای اخیر استخراجو تولید نفت که چاههای آن در نزدیکی شهر دیرالزور واقعاست، بر اهمیت این استان افزودهاست (بهنسی، ص103؛ کامینز، ص88). تولید روزانه نفت در این استان به 000،140 بشکه رسیدهاست و دولت سوریه میکوشد با همکاری چین بر میزان تولید بیفزاید ()شورای جهانی انرژی( ، ص68؛ )گزارش: ظهور سوریه در 2008( ، ص121).منابع : سمیه آقاجانی، «بررسی آداب و رسوم مردم دیرالزور»، فصلنامه فرهنگی: مجله تخصصی فرهنگی، هنری، ویژه آشنایی با سوریه، ش 17 (بهار 1388)؛ ابنمنظور؛ عفیف بهنسی، سوریة، التاریخ و الحضارة: منطقة الجزیرة و الفرات محافظات الرقة، دیرالزور، الحسکة، ]دمشق[ 2001؛ فردینان توتل، «عروس الصحراء: دیرالزور»، المشرق (تموز 1931)؛ مسعود خوند، الموسوعة التاریخیة الجغرافیة، بیروت 1994ـ2004؛ لیندرت راوولف، رحلة الهولندی الدکتور لیونهارت راوولف، ترجمة سلیم احمد خالد، بیروت 1428/ 2008؛ ابراهیم سعیدی، سوریه، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1374ش؛ سوریه، تهران: وزارت امورخارجه، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، 1387ش؛ مصطفی شهابی، «رحلة الی دیرالزور و الجزیرة»، مجلة المجمع العلمی العربی، ج13، ش 1 (رمضان 1351)؛ عبدالکریم فتیح، «مدخل الی تاریخ مدینة دیرالزور»، در الندوة الدولیة لتاریخ دیرالزور و آثارها، دیرالزور، 2ـ6 تشرینالاول 1983، ]دمشق[ : وزارةالثقافة، المدیریة العامة للآثار و المتاحف، ?] 1983[؛ قتیبه شهابی، معجم المواقع الاثریة فی سوریة، دمشق 2006؛ انستاس ماری کرملی، «دیرالزَّور : اسماؤها و معانیها، حدیثآ و قدیمآ»، المشرق، سال10، ش 11 (1 حزیران 1907)؛ هنری لامنس، «تفساح و دیرالزور»، در همان؛ المعجم الجغرافی للقطر العربی السوری، باشراف عماد مصطفی طلاس، ]دمشق[: مرکز الدراسات العسکریة، 1990ـ؛ یاقوت حموی؛David Commins, Historical dictionary of Syria, Lanham, Maryland 2004; Nikolaos Van Dam, The struggle for power in Syria: politics and society under Asad and the Ba`th Party, London 1997; Albert Habib Hourani, Syria and Lebanon: a political essay, Beirut 1968; Alois Musil, The middle Euphrates: a topographical itinerary, New York 1927; The Report: emerging Syria 2008, Oxford: Oxford Business Group, 2007; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005; Anthony B. Toth, "Last battles of the bedouin and the rise of modern states in northern Arabia: 1850-1950", in Nomadic societies in the Middle East and North Africa: entering the 21st century, ed. Dawn Chatty, Leiden: Brill, 2006; World Energy Council, 2004. Survey of energy resources, London 2004; Bat Y(or, The decline of Eastern christianity under Islam: from jihad to dhimmitude, seventh-twentieth century, Madison, N.J. 2009.