دِوَناگَری، خط، متداولترین خط در کشور هند. این خط ناگری هم نامیده میشود و برگرفته از خط براهمی است. دوناگری متعلق به شاخه شمالی خطوط هندی است و بخش عمده ادبیات سنسکریت به آن نوشته شدهاست. زبان سنسکریت در گذشته به مجموعهای از خطوط محلی نوشته میشدهاست، اما امروزه بیشتر به خط دوناگری نوشته میشود (راجرز ، ص 213). این خط علاوهبر آنکه بهطور رسمی برای نوشتن زبانهای هندی، مراتی ، سندی و نپالی بهکار میرود، درنگارش گونههای ادبی راجستانی، دُگری، مایتیلی و پاهاری هم کاربرد دارد (کولماس ، 1999، ص350؛ مالرب ، ص230؛ نیز ← خط*، بخش :4 در هند).ریشهشناسی. واژه دوناگری، از ترکیب واژه سنسکریت deva (به معنای خدا) و na(gar(( (به معنای ]خط [متعلق به شهر) ساخته شدهاست (کولماس، 1999، ص 125). به این ترتیب واژه دوناگری به معنای «(خط) شهر خدا» است.منشأ خط. دوناگری و تقریبآ تمام خطوط رایج در شبهقاره هند، همگی از خط براهمی منشعب شدهاند که درباره منشأ این خط نیز اتفاق نظر وجود ندارد (← واید و گوپته ، ص680؛ گلب ، ص 187؛ برای اطلاعات بیشتر درباره خط براهمی ← خط*، بخش :4 در هند). درباره منشأ خط دوناگری نظریات متفاوت دیگری نیز بیان شده، برای مثال به نظر پیتا والا(1974) خط دوناگری از خط اوستایی گرفته شدهاست. فخرالدین حسینی (ص 17) نیز نظری مشابه با نظر پیتا والا دارد. ابوریحان بیرونی نیز نظریات متفاوتی در زمینه ریشه خط هندی بیان کردهاست. یک نظر این است که بیاس ، پسر پراشر عارف بزرگ هندی، با الهام از ایزد متعال حروف پنجاهگانه هندوان را پایهگذاری کردهاست. براساس نظری دیگر حروف خط هندی در آغاز اندک بوده و بهمرور به تعداد آن افزوده شدهاست، سپس این حروف به یونان رفته و در آنجا نیز حروفی به آن اضافه شدهاست، تا آنجا که یونانیان تعداد حروف را به 24 رساندند. ابوریحان بیرونی نوشتن این حروف را از چپ به راست (همچون روش یونانیان نه براساس قاعده خاصی) دانستهاست. او از خط ناگر/ دوناگری یاد کرده که در حوالی مالوه ، ایالتیواقع در مرکز هند، رایج بودهاست (← ص 134ـ136).کهنترین دستنوشته موجود سنسکریت به خط دوناگری نوشتهای بر پوست درخت تیس از سده پنجم میلادی است. نوشتههایی نیز بر برگ نخل از سده ششم میلادی بهبعد بهدست آمدهاست. کهنترین سنگنوشته به این خط به سده هشتم میلادی تعلق دارد. از سده هفتم/ سیزدهم بهبعد، از خط دوناگری برای نوشتن بر روی کاغذ استفاده شد (رضائی باغبیدی، پیشگفتار، ص ه ).ویژگیها. دوناگری هم مانند دیگر انشعابات خط براهمی، خطی آبوگیدا است (← خط*، بخش :1 مباحث زبانشناختی).خط دوناگری از سیزده نشانه برای واکهها و واکههای مرکّب و 33 نشانه برای همخوانها تشکیل شده که بههمراه دو نشانه خاص، مجموعهای 48 نشانهای را میسازند. اسم حروف معمولا با افزودن پسوند -Ka(raبه صدای حروف ساخته میشود. برای مثال aka(raو Kaka(raاسامی آواهای aو k هستند (← کاردونا ، 1991، ص 457).ترتیب نشانههای نوشتاری کاملا آوایی است، به این صورت که نشانهها براساس جایگاه تولیدشان طبقهبندی شدهاند. نخست واکههای ساده و واکههای مرکّب و سپس همخوانها که البته با واکه -aهمراهاند (واید و گوپته، ص 681). همخوانها نیز به همخوانهای انسدادی (متشکل از پنج گروه پنجتایی)، نیمواکه، همخوانهای صفیری بیواک و همخوان سایشی واکدار تقسیم میشوند (کاردونا، 1991، ص 456؛ همو، 2003، ص 156؛ برای نشانههای همخوانی خط دوناگری و معادلهای تلفظی آن ← جدول 1).این خط در بسیاری از موارد حتی در مرز واژهها هم قطع نمیشود. در متون قدیم سنسکریت اصولا مرز میان واژهها را مشخص نمیکردند، ولی در خطوط امروزی هند، مثل دوناگری، واژهها با فضای خالی از هم جدا میشوند (کولماس، 2003، ص140).دو ویژگی اصلی خط دوناگری که برگرفته از خط براهمی است، عبارتاند از: 1) حروف مستقل برای واکههای آغازی، یعنی واکههایی که پس از همخوان قرار نگرفتهاند.2) درج واکه بهصورت نشانههای زیر و زبری درصورتیکه واکه در جایگاه پساز همخوان قرار گرفتهباشد (همان، ص134).در سنسکریت با احتساب واکههای مرکّب سیزده واکه وجود دارد. هر واکه ساده دارای دوگونه کوتاه و بلند است که جفت بلند دارای دیرش دو برابر جفت کوتاه خود است. در جفت بلند واکه a، علاوه بر کمیت، کیفیت واکه نیز تغییر میکند (← مورر ، ج 1، ص 30ـ31؛ کاردونا، 2003، همانجا؛ برای واکههای خط دوناگری ← جدول 2).واکههای r r , l , بهلحاظ آوایی همخوانهایی هجایی هستند و واکههای r و lتواتر رخداد اندکی دارند (راجرز، ص 214).در کتابهای دستور سنسکریت از چهار واکه مرکّب e، ai، oو auنام برده شدهاست؛ e و oدر زبان هند و اروپایی آغازی، واکه مرکّب کوتاه بودهاند و احتمالا در دورههای آغازی هندوآریایی هم مانند واکه مرکّب تلفظ میشدند. ایندو واکه بهتدریج ویژگی مرکّببودن را از دست دادهاند و به واکههای ساده بلند تبدیل شدهاند. بهاینترتیب واکههای مرکّب واقعی سنسکریت امروزی، که در جدول حروف خط دوناگری هم آمدهاند، au و aiهستند (← مورر، ج 1، ص 33ـ34).علاوهبر نشانههای واکهای و همخوانی، در خط دوناگری چند نشانه دیگر وجود دارد. نشانه رهایش و نشانه غنه نشانههایی هستند که پس از واکهها و نیمواکهها و پیش از همخوانها نمایان میشوند. نشانه رهایش «:»، بر جریان شدید هوا دلالت میکند و در محیط آوایی خاص در پایان واژه جایگزین sیا rمیشود (همان، ج 1، ص 37).نشانه غنه، که به شکل «نْ » یا «ْ» بر روی یک حرف میآید، واکه هجا را دماغی میکند (همانجا؛ رضائی باغبیدی، ص 8).نشانههای «ا» و «اا» نقش نقطه را در خط دوناگری دارند. در بیشتر موارد «ا» در پایان جمله و «اا» در پایان بند قرار میگیرد. در خط دوناگری نشانهای بهجای کاما، علامت سؤال و تعجب وجود ندارد (رضائی باغبیدی، همانجا). نشانههای اعداد در خط دوناگری در جدول 3 ذکر شدهاست (همان، ص 9) :قطعهای از سرود اگنی از سرودهای ریگودا در ادامه آمده که نمونهای از خط دوناگری است (← جدول 4؛ رضائی باغبیدی، ص 109) :خط دوناگری در بافت اجتماعی ـ فرهنگی هند. در هندوستان زبان مسئلهای مهم و جدالانگیز و درواقع مبنای مرزبندیهای ایالتی در این کشور است (گاور ، ص 138). برای نمونه، هندی و اردو دو زبان مستقلاند، اما به گفته کینگ تلفظ هندی و اردو چنان شبیه به هم است که زبانشناسان آن دو را گویشهای نزدیک به هم در یک زبان واحد میدانند. هندی و اردو را نوشتار و خط از هم جدا کردهاست. خط دوناگری برای نوشتن زبان هندی بهکار میرود، در حالی که خط فارسی ـ عربی، که آن را مسلمانان به هند آوردهاند، برای نوشتن زبان اردو بهکار میرود. دو خط دوناگری و فارسی ـ عربی همواره نماینده دو قشر اجتماعی، فرهنگی و حتی دینی بودهاند. خط دوناگری و زبان هندی در میان عامه مردم هند متداول بوده، درحالیکه خط فارسی ـ عربی و زبان اردو در میان طبقه برگزیده و شهری هند مرسوم بودهاست. الفبای فارسی ـ عربی همیشه خط اسلام بوده و خط دوناگری در نظر نهضتهای حفظ هندو به عنوان خط هندو و خط مذهب هندو درنظر گرفته شدهاست (← کولماس، 2003، ص 43، 232).امروزه در هیچ کشوری به اندازه هند تعدد نظامهای نوشتاری وجود ندارد. در این کشور از قرن سیزدهم/ نوزدهم خطوط به نمادهای فرهنگی قوی برای هویت دینی و منطقهای تبدیل شدهاند ()دایرةالمعارف زبان و زبانشناسی( ، ج 7،ص 3697).منابع : ابوریحان بیرونی، کتابالبیرونی فی تحقیق ماللهند، حیدرآباد، دکن 1377/1958؛ حسن رضائی باغبیدی، مقدمات زبان سنسکریت، ج 1، تهران 1384ش؛ محمدبن حسین فخرالدین حسینی، تحفةالهند، ج 1، چاپ نورالحسن انصاری، تهران 1354ش؛ آلبرتین گاور، تاریخ خط، ترجمه عباس مخبر و کورش صفوی، تهران 1367ش؛ میشل مالرب، زبانهای مردم جهان: دایرةالمعارفی از 3000 زبان زنده امروز، ترجمه عفت ملانظر، تهران 1382ش؛George Cardona, "Indo-Aryan languages: Sanskrit", in , ed. Bernard Comrie, The world's major languages London: Routledge, 1991; idem, "Sanskrit", in The , ed. George Cardona and Dhanesh Indo-Aryan languages , The Jain, London: Routledge, 2003; Florian Coulmas , Oxford 1999; Blackwell encyclopedia of writing systems idem, Writing systems: an introduction to their linguistic , Cambridge 2003; The Encyclopedia of language analysis , ed. R. E. Asher, Oxford: Pergamon and linguistics , Indian, northern" (by C. , s.v. "Scripts , 1994- Press Shackle); Ignace Jay Gelb, A study of writing, Chicago 1963; Walter Harding Maurer, The Sanskrit language: an introductory grammar and reader, Richmond, Surrey 2001; Behram D. Pithavala, The Iranian basis of the Devanagri, Sanskrit alphabet, the numerical signs and the sacred word `AUM' and its symbol, Bombay [1974 ?]; , Writing systems: a linguistic approach, Henry Rogers Malden, Mass. 2005; Jyotsna Vaid and Ashum Gupta, "Exploring word recognition in a semi-alphabetic script: , vol.81, no.1-3 the case of Devanagari", Brain & language (Apr. 2002).