دولت موقت، نخستین دولت جمهوری اسلامی ایران. پس از بازگشت امام خمینی(ره) به ایران در 12 بهمن 1357، درحالیکه شاپور بختیار* همچنان خود را نخستوزیر قانونی میدانست، به پیشنهاد شورای انقلاب و حکم امام خمینی در 15 بهمن، مهدی بازرگان* بهعنوان نخستوزیر، مأمور تشکیل دولت موقت شد. دولت موقت وظیفه داشت کشور را در دوره انتقال از نظام شاهنشاهی به نظام جمهوری اسلامی مدیریت کند و در زمان تصدی امور، با برگزاری همهپرسی برای تغییر نظام سیاسی کشور و انتخابات مجلس مؤسسان (بعدها خبرگان قانون اساسی) راه را برای تصویب قانون اساسی، انتخابات نخستین دوره مجلس شورای اسلامی و انتخاب اولین رئیسجمهور هموار کند. در همان روز امام خمینی از مردم خواست با تظاهرات آرام، نخستوزیر دولت موقت، مهدی بازرگان را تأیید کنند. راهپیمایی در 19 بهمن و به دعوت جامعه روحانیت مبارز تهران صورت گرفت. در 21 بهمن، بازرگان رئوس وظایف دولت موقت را اعلام کرد که عبارت بودند از : احراز و انتقال قدرت، ارائه و اثبات حقانیت، احیا و اداره و اصلاح مملکت، انتخابات مجلس مؤسسان و ارجاع به آرای عمومی برای تدوین قانون اساسی جدید، انتخابات مجلس شورای ملی (بعدها اسلامی)، استعفا و تحویل کار به رئیسجمهوری و دولت بعدی (← آیندگان، سال11، ش3263، 24 دی 1357، ص 1ـ2؛ کیهان، ش 10631، 17 بهمن 1357، ص 1ـ3، ش 10634، 21 بهمن 1357، ص 3).پس از پیروزی انقلاب، در 23 بهمن بازرگان در کاخ نخستوزیری مستقر شد و انتخاب اعضای دولت و انتصاب رؤسای ادارات و سازمانها را آغاز کرد. او صادق قطبزاده را مدیرعامل رادیو و تلویزیون، سپهبد محمد نوروزی را سرپرست شهربانی و سپهبد قرنی را رئیس ستاد ارتش کرد (← اطلاعات، ش 15783، 23 بهمن 1357، ص 1، 7) و در 24 بهمن، ابراهیم یزدی را به معاونت امور انقلاب، هاشم صباغیان را به معاونت امور انتقال قدرت و عباس امیرانتظام را به سرپرستی نخستوزیری و مسئول روابط عمومی برگزید (← همان، ش 15784، 24 بهمن 1357، ص 2ـ3). در 25 بهمن، اعضای دولت انتخاب شدند که عبارت بودند از: کریم سنجابی وزیر امورخارجه، احمد صدر حاجسیدجوادی وزیر کشور، مصطفی کتیرایی وزیر مسکن و شهرسازی، یوسف طاهریقزوینی وزیر راهوترابری، علیاکبر معینفر وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه، کاظم سامی وزیر بهداری و بهزیستی، داریوش فروهر وزیر کار و امور اجتماعی، علی اردلان وزیر اقتصاد و دارایی و اسدالله مبشری وزیر دادگستری (← کیهان، ش 10638، 25 بهمن 1357، ص 2). وزرای دیگر وزارتخانهها نیز در اوایل اسفند انتخاب شدند که عبارت بودند از: ناصر میناچی وزیر اطلاعات (نام بعدی آن: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)، علی شریعتمداری وزیر علوم و فرهنگ و هنر، غلامحسین شکوهی وزیر آموزش و پرورش، احمد مدنی وزیر دفاع و حسن اسلامی وزیر پست و تلگراف و تلفن (← همان، ش 10645، 5 اسفند 1357، ص 2).ملاک بازرگان در انتخاب اعضای هیئت دولت، داشتن سابقه مبارزاتی، حسن شهرت و شایستگی اخلاقی و اجتماعی، تخصص، مقبولیت در میان کارکنان و داشتن صلاحیت اداری و فنی در وظیفه ارجاعی بود. این افراد عمدتآ از مبارزان دوره پهلوی و نیروهای لیبرال و چپ مذهبی، مشهور به امانتداری و درستکاری بودند و تحصیلات عالی داشتند. دولت موقت در سلسلهمراتب قدرت سیاسی پس از رهبری و شورای انقلاب، بهعنوان مجری سیاستهای راهبردی نظام در جایگاه سوم قرار داشت (← شورای انقلاب و دولت موقت، ص30؛ فارسی، ص 466؛ توسلی، ص 86ـ87؛ بازرگان، 1361ش، ص 33).مهمترین آرمان دولت موقت «خدمت به ایران از طریق اسلام و به دستور اسلام» بود. دولت خود را امانتدار و سرپرست، متولی امور و اموال مردم میدانست که از سوی مردم مأمور بود تا با نظارت مردم، عمل کند. سیاستهای دولت موقت اصلاحی و برنامه سازندگی آن گام به گام، اصولی و بلندمدت بود. نظر دولت موقت در مواردی با نظر و توصیههای رهبر انقلاب و شورای انقلاب که مبتنی بر اسلام، ولایت فقیه، «خدمت به اسلام از طریق ایران»، صدور انقلاب و اقدامات تند و سریع انقلابی بود، مغایرت داشت. ازاینرو، دولت موقت، گاه از سوی برخی اشخاص و نهادهای انقلاب مورد انتقاد واقع میشد و حتی به اصلاح (رفرم)، خیانت و سازش با امریکا متهم میگردید (← آیندگان، سال 12، ش 3332، 25 فروردین 1358، ص 7؛ بازرگان، 1363ش، ص 90، 111ـ114؛ همو، 1358ش، ص 4؛ همو، 1361ش، ص 85، 195؛ نیز ← شورای انقلاب*).دولت موقت در اسفند 1357، برگزاری همهپرسی نظام جایگزین سلطنت را در دستور کار قرار داد. بازرگان عنوان «جمهوری دموکراتیک اسلامی» را در نظر داشت که پس از مخالفت امام، همهپرسی برای «جمهوری اسلامی» در روزهای 10 و 11 فروردین 1358 انجام گرفت و در 12 فروردین نتیجه همهپرسی بیش از 98% آرای مثبت به جمهوری اسلامی بود (← بازرگان، 1363ش، ص 92، پانویس؛ کیهان، ش 10672، 12 فروردین 1358، ص 1). گام بعدی دولت موقت برگزاری انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی بود. ازاینرو، دولت در 26 خرداد 1358 پیشنویس قانون اساسی را در روزنامههای کثیرالانتشار به اطلاع عموم رساند (← اطلاعات، ش 15880، 26 خرداد 1358، ص 5ـ6) و در نهم تیر همان سال لایحه قانون انتخابات مجلس خبرگان را در روزنامهها منتشر کرد (← همان، ش 15892، 9 تیر 1358، ص 1ـ2). سرانجام در 29 تیر، انتخابات مجلس خبرگان برگزار و مجلس در 28 مرداد افتتاح شد (← همان، ش 15932، 28 مرداد 1358، ص 1ـ3). اما عمر دولت موقت به تصویب قانون اساسی و اتمام کار مجلس خبرگان کفاف نداد.دولت موقت در اوضاع نامناسبی کار خود را آغاز کرد و با مشکلات متعددی روبهرو شد. از یک سو با اقدامات کارشکنانه گروههای سیاسی مخالف نظام اسلامی، برخی نهادهای تازهتأسیس انقلابی و مشکلات ناشی از هرجومرج و آشفتگیهای پس از انقلاب روبهرو بود، از جانب دیگر شکاف نظری در راه و روش اداره کشور میان دولت موقت و رهبری و شورای انقلاب وجود داشت. دولت موقت پذیرای راه و روشهای نهادهای انقلابی مانند سپاه پاسداران، دادگاههای انقلاب و کمیتهها نبود و آنها را مانع مهمی در راه خود میدانست. دولت موقت همزمان با مشکلاتی مانند درخواست خودمختاری اقلیتهای قومی ایران ــکه غالبآ از سوی جریانهای مخالف نظام اسلامی سازماندهی و مدیریت میشد و بیش از جاهای دیگر در کردستان فاجعه آفریدــ مواجه بود. دولت موقت برای حل مسئله کردستان گفتگو را برگزید و صادق زیباکلام را مأمور گفتگو کرد. سپس به هیئت سه نفری شامل وزرای دفاع، کشور و مشاور مأموریت داد تا مسائل کردستان را از طریق مذاکرات سیاسی حلوفصل کنند. همچنین دولت موقت خواهان حفظ چهارچوب نظم موجود، بقای ارتش و سیاست گام به گام بود و بر آزادی قلم تأکید داشت و از خشونت پرهیز میکرد، اما با شورشهای خیابانی گروههای چپ مخالف نظام، مراکز متعدد تصمیمگیری، شعارهای تندروانه مانند انحلال ارتش، تعدیل و پاکسازی کارمندان دست به گریبان شد. در این میان برای رفع اختلاف با شورای انقلاب، عدهای از اعضای شورا وارد هیئت دولت شدند تا تصمیمات این دو نهاد مهم انقلاب یکسان گردد. اعضای شورا در سِمَت معاونت در چند وزارتخانه مهم مشغول بهکار شدند: اکبر هاشمیرفسنجانی و محمدرضا مهدویکنی در وزارت کشور، سیدعلی خامنهای در وزارت دفاع، ابوالحسن بنیصدر در وزارت دارایی و محمدجواد باهنر در وزارت آموزش و پرورش. ضمن آنکه مقرر شد گروهی از اعضای دولت نیز به شورای انقلاب بازگردند (← بازرگان، 1361ش، ص 28ـ35، 165ـ167، 189ـ190، 227ـ 229؛ همو، 1357ش، ص 3، 7؛ زیباکلام، ص11؛ اطلاعات، ش15909، 30 تیر 1358، ص3، ش15986، 3 آبان 1358، ص 2).در عمر کوتاه دولت موقت اختلافنظرها، به استعفای چند تن از وزرا انجامید که تغییراتی را در پیآورد. کریم سنجابی از وزارت خارجه استعفا کرد و ابراهیم یزدی جایگزین او شد. مصطفی چمران* بهجای ابراهیم یزدی معاون نخستوزیر در امور انقلاب و عباس امیرانتظام سفیر ایران در سوئد شد. احمد صدر حاجسیدجوادی از وزارت کشور به وزارت دادگستری رفت. صادق طباطبایی وزیر مشاور در امور سیاسی شد. معینفر که وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه بود، به وزارت نفت رسید و عزتاللّه سحابی وزیر مشاور و رئیس سازمان برنامه و بودجه شد و در 7 آبان 1358 علی شریعتمداری، کاظم سامی و محمدعلی اسلامی بهدلیل عدم قدرت دولت موقت از کار کنارهگیری کردند (← سنجابی، ص 328ـ329، 331؛ اطلاعات، ش 15989، 7 آبان 1358، ش 15993، 13 آبان 1358، ص 2، ش 15994، 14 آبان 1358، ص 1).دولت موقت بهرغم موانع زیاد و بهرغم آنکه صرفآ دولت انتقالی بود و وظیفه محوریاش انجام تمهیداتی برای استقرار نظام جدید بود، اقدامات مهمی نیز انجام داد که عبارت بودند از : بازنشستگی امرای ارتش، ژاندارمری و شهربانی؛ انحلال ساواک، رکن 2 و اطلاعات ارتش و شهربانی؛ آزادی مطبوعات، اجتماعات و احزاب؛ ایجاد سازمان بازرسی کشور؛ اعطای وام بیکاری به کارگران بیکار؛ ملی کردن صنایع بزرگ وابسته، بانکها و زمینهای موات شهری؛ معافکردن خانوادههای کمدرآمد از مالیات و عوارض نوسازی؛ لغو نظاموظیفه زنان و کاهش مدت خدمت نظاموظیفه از دو سال به یک سال و نیم؛ تأسیسصندوق ملی ترمیم خسارات دوران انقلاب و اختصاص یک روز از درآمد نفت برای عمران هریک از استانها (← مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، ش 1524، ص 6ـ14، ش 1506، ص 21ـ22).سیاست خارجی دولت موقت بر پایه همزیستی مسالمتآمیز و حفظ مناسبات دوستانه با سایر کشورها ازجمله امریکا و براساس احترام و منافع و مصالح دوجانبه بود. همچنین نفی سلطه و وابستگی به شرق و غرب و پیروی از اصل بیطرفی در منازعات بینالمللی میان شرق و غرب از اصول و مبانی سیاست خارجی دولت موقت بود. رهبر انقلاب و شورای انقلاب، مصالح اسلامی را برتر میدانستند و قائل به صدور انقلاب و شعار نه شرقی نه غربی بودند که منافع دو قدرت بزرگ جهانی را به مبارزه میطلبید. این تفاوت دیدگاه، ضعف وزارت خارجه و نیز مراکز متعدد تصمیمگیری، دولت موقت را از اتخاذ سیاست مورد نظر خود باز میداشت و در تمام دوره زمامداری به سازشکاری و بیعملی متهم بود. دولت موقت در مقابل دولتهای اروپایی از سیاست گام به گام و دوری از تنش پیروی میکرد، و مناسبات این دولت با فرانسه بهدلیل پناه دادن به امام خمینی، و انگلستان دوستانه بود. همچنین در مناسبات با شوروی از سیاست بیطرفی مثبت پیروی و از ورود در دستهبندیهای مخالف با شوروی خودداری میکرد، زیرا این سیاست را همسو با منافع امریکا میدانست (← سنجابی، ص 325ـ328؛ یزدی، ص ] 12[؛ بازرگان، 1363ش، ص 73، 172، پانویس 1؛ سالیوان و پارسونز ، ص 244ـ246). در منطقه با کشور مصر بهدلیل پذیرفتن شاه قطع رابطه کرد و بهرغم تحریکات دولت عراق در خوزستان سیاست مسالمتجویانه را درپیش گرفت. مهمترین اقدامات دولت موقت در عرصه سیاست خارجی عبارت بودند از: همسوکردن شعار نه شرقی نه غربی با سیاست موازنه منفی، لغو قرارداد کاپیتولاسیون، برچیدن پایگاههای امریکا و سایر کشورها از ایران، لغو قراردادهای خرید هواپیماهای آواکس امریکایی و تانکهای چیفتن انگلیسی، عضویت در جنبش عدم تعهد، بهرسمیت شناختن سازمان آزادیبخش فلسطین و ایجاد سفارت فلسطین در تهران، قطع رابطه با رژیم اشغالی اسرائیل و حکومت تبعیض نژادی (آپارتاید ) افریقای جنوبی، حمایت از جنبشهای آزادیبخش بهویژه جنبشهای اسلامی در آسیا و افریقا (← مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، ش 1524، ص 9، 13، ش 1506، ص 21ـ22؛ انوری تهرانی، ص 22ـ23).پس از استعفای کریم سنجابی از مقام خود، ابراهیم یزدی به وزارت خارجه منصوب شد، و دولت موقت سیاست بیطرفی مثبت و حفظ مناسبات با امریکا را ادامه داد و دولت امریکا نیز از این سیاست استقبال میکرد. در 9 آبان 1358 نخستوزیر در رأس هیئتی که وزیر خارجه ابراهیم یزدی و مصطفی چمران در آن هیئت بودند به مناسبت جشن استقلال الجزایر به آن کشور رفتند. در این سفر اعضای دولت موقت با ازبیگنیف برژینسکی(مشاور امنیت ملی جیمی کارتر ، رئیسجمهور ایالات متحده امریکا) ملاقات و گفتگو کردند. این گفتگو در زمینه مناسبات میان دو کشور، ضرورت تغییر روش امریکا در قبال ایران و جبران رفتارهای گذشته، اعتراض به پناهدادن امریکا به محمدرضاشاه و نیز داراییهای وی بود (← اطلاعات، ش15992، 12 آبان 1358، ص 12؛ برژینسکی، ص 475ـ 476). در پی این دیدار و مذاکرات، روز 13 آبان گروهی از جوانان انقلابی ــکه بعدها دانشجویان خط امام شناخته میشدندــ در مخالفت با این دیدار، سفارت امریکا (بعدها لانه جاسوسی) را اشغال کردند و بازرگان که به حل اختلاف با نهادها و نیروهای تندرو انقلابی امید نداشت و با اشغال سفارت نیز مخالف بود ــضمن آنکه این رخداد را زاد و ولدی انقلابی میدانست که شور و هیجانی در مردم پدید آورده بودــ در 14 آبان استعفا کرد. امام خمینی استعفای دولت موقت را نپذیرفت، اما بازرگان یک نسخه از نامه استعفای دولت را به صدا و سیما داد و استعفای دولت اعلام عمومی شد. امام بهناچار استعفای دولت را پذیرفت و از زحمات و خدمات طاقتفرسای آنان در دوره انتقال و با اعتماد به دیانت و امانت و حسن نیت رئیس دولت موقت سپاسگزاری کرد. پیش از آن نیز بازرگان در تیر 1358 استعفا کرده بود که امام نپذیرفته بود. بدینترتیب عمر دولت موقت پس از نه ماه فعالیت بهپایان رسید. بعدها از امام خمینی نقل شده که تشکیل دولت موقت از ابتدا اشتباه بود (← اطلاعات، ش 15994، 14 آبان 1358، ص 1ـ2، ش 15995، 15آبان 1358، ص 1، 10، ش 15996، 16 آبان 1358، ص 11، ش 16004، 26 آبان 1358، ص 2؛ بازرگان، 1363ش ص 94ـ95؛ صباغیان، ص 45؛ موسوی تبریزی، ص 50؛ نیز ← سیزده آبان*، واقعه).منابع : علاوه بر اسناد مذکور در متن، موجود در آرشیو مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ ابراهیم انوری تهرانی، «تمهیدات رهبران عراق برای تجاوز به قلمرو ایران»، در بازشناسی جنبههای تجاوز و دفاع: مقالات ارائه شده به کنفرانس بینالمللی تجاوز و دفاع (تهران، 19ـ17 مرداد ماه 1367)، ج 2، تهران: دبیرخانه کنفرانس بینالمللی تجاوز و دفاع، 1368ش؛ مهدی بازرگان، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران 1363ش؛ همو، «در ایران دیکتاتوری مذهبی استقرار پیدا نمیکند»، اطلاعات، ش 15976، 22 مهر 1358؛ همو، «کمیتهها و افراطیها خطر عظیم برای انقلاب»، اطلاعات، ش 15797، 10 اسفند 1357؛ همو، مسائل و مشکلات نخستین سال انقلاب از زبان رئیس دولت موقت، چاپ عبدالعلی بازرگان، تهران 1361ش؛ مهدی توسلی، «گفتوگو با مهندس محمد توسلی»، در سقوط دولت بازرگان، بهکوشش غلامعلی صفاریان و فرامرز معتمد دزفولی، تهران: قصیدهسرا، 1382ش؛ صادق زیباکلام، «راهحلهای دکتر زیباکلام برای مسألهکردستان»، اطلاعات، ش15977، 23 مهر 1358؛ ویلیام هیلی سالیوان و سرآنتونی پارسونز، خاطرات دو سفیر: اسراری از سقوط شاه و نقش آمریکا و انگلیس در انقلاب ایران، ترجمه محمود طلوعی، ]تهران[ 1384ش؛ کریم سنجابی، امیدها و ناامیدیها: خاطرات سیاسی دکتر کریم سنجابی، لندن 1368ش؛ شورای انقلاب و دولت موقت، تهران : نهضت آزادی ایران، 1361ش؛ هاشم صباغیان، «]بازرگان[ اعتقادی بهاپوزیسیون خارجی نداشت» (گفتگو)، آسمان، ش44، 30 دی 1391؛ جلالالدین فارسی، زوایای تاریک، تهران 1373ش؛ حسین موسوی تبریزی، «]بازرگان[ هیچوقت در زندگیاش ریا نکرد»، آسمان،ش44، 30 دی1391؛ ابراهیم یزدی، «ایرانسیاست بیطرفی مثبت در پیش میگیرد»، اطلاعات، ش15851، 22اردیبهشت 1358؛Zbigniew Brzezinski, Power and principle: memoirs of the national security adviser, 1977-1981, New York 1983.