دولتزَی، نام چند قبیله پشتون* در افغانستان و پاکستان. بهنظر نمیرسد قبایلی که همگی به نام دولتزَیی خوانده شدهاند، با یکدیگر ارتباط داشته باشند (د. ایرانیکا، ذیل «دولتزی»). مشهورترین قبایل دولتزیی متعلق به قبایل بزرگتر اورَکزی، غلزایی/ غلزی و یوسفزی هستند (← شیرمحمدخان، ص 184، 189ـ190، 204).دولتزیهای اورکزی مشتملاند بر چندین قبیله کوچکتر ازجمله بیرونی، ستاریخِیل، فیروزخِیل، مَموخِیل و محمدخیل (همان، ص 237). از شمار جمعیت دولتزی اطلاع دقیقی دردست نیست. عده مردان جنگی این قبیله را در 1318 و 1326 بهترتیب 550،1 و 100،2 نفر دانستهاند، که ظاهرآ شش تا هفت درصد کل جمعیت اورکزیها را دربر میگرفتهاست (← د. ایرانیکا، همانجا). در میان شاخههای مختلف دولتزی، فقط محمدخیلها شیعه بودهاند و شهر تیراه (در شمالغربی پاکستان و در مسیر گذرگاه خیبر) مکان مقدس و «آستانه و پیرخانه» آنها بودهاست (شیرمحمدخان، همانجا؛ فیضمحمد، 1372ش ب، ص 112؛ )فرهنگ قبایل پتن در ایالت مرز شمالغربی هند( ، ص 54). در قرن سیزدهم، قبیله محمدخیل (که اهالی آن بیشتر در منطقه کوهات در شمالغربی پاکستان امروزی ساکن بودند) در مقایسه با دیگر شاخههای دولتزی، جمعیت بیشتری داشت و خود به چندین قبیله کوچکتر به نامهای سهپائی، عبدالعزیزخیل، مانیخیل و بِراهمخیل تقسیم میشد که هریک از آنها نیز خود چندین شاخه فرعی داشتند (← شیرمحمدخان، ص 237ـ238). مناسبات قبایل اورکزی ازجمله دولتزیها با حکومت بریتانیا اغلب صلحآمیز بود، اما گاه به تیرگی میگرایید؛ چنانکه در شورش عمومی قبایل افغانی سرحدی در 1315، دولتزیها نیز از شورشیان بودند و با بریتانیاییها میجنگیدند (← ریاضی، ص 240؛ د.ایرانیکا، همانجا؛ برای آگاهی بیشتر از مناسبات دولتزی با بریتانیاییها ← وایلی ، ص 367ـ388).دولتزیهای غلزایی از توابع قبیله سلیمانخیلاند (← شیرمحمدخان، ص 214) و بسیاری از آنها در ولایت پَکتیا*، در مشرق افغانستان، سکونت دارند. با توجه به حضور مؤثر گروههایی از قبیله سلیمانخیل در ایران از دوره حکومت افغانها و سلطنت نادرشاه (1148ـ1160) و دوره حضور آزادخان سلیمانخیل (1154ـ1195)، احتمال حضور گروههایی از این قبیله در ایران در نیمه دوم قرن دوازدهم، تقویت میگردد. دولتزیهای غلزایی در جنگهای میان دولت افغانستان با مردم هزاره* (1308ـ1311) که امیر افغانستان، عبدالرحمانخان (حکـ: 1297ـ1319)، محرک آن بود، شرکت داشتند و ظاهرآ مطابق وعدههای عبدالرحمانخان، بخشی از املاک و اراضیِ هزارهها را تصرف کردند (← فیض محمد، 1372ش الف، ج 3، قسم 1، ص 622).ظاهرآ دولتزیهای یوسفزی نیز که مرکّب از قبایل اسماعیلزی، بَرْخَهزی و مَنْدیزیاند، در پاکستان، بهویژه در ولایت بونیر در ایالت سرحد شمالغرب، ساکناند (← شیرمحمدخان، ص 193؛ نیز ← فرخ، ص 69).نام دولتزی بر چندین روستا در اطراف کابل، گردیز، جلالآباد و سمنگان نیز اطلاق شدهاست (← قاموس جغرافیائی افغانستان، ج 2، ص 274ـ275؛ )فرهنگ جغرافیاییِ تاریخی و سیاسی افغانستان( ، ج 6، ص 156)، که نشاندهنده حضور وسکونت برخی قبایل دولتزی در دورههای گوناگون در این مناطق است.براساس پژوهش سال 1357ش/ 1978، بالغ بر 560 خانوار از دولتزیهای افغانستان کوچنشین و 554 خانوار نیمهکوچنشین بودند (د.ایرانیکا، همانجا).منابع : محمدیوسف ریاضی، عینالوقایع: تاریخ افغانستان در سالهای 1207- 1324 ق، چاپ محمد آصف فکرت، تهران 1369ش؛ شیر محمدخان، تواریخ خورشید جهان، چاپ سنگی پیشاور 1311؛ مهدی فرخ، تاریخ سیاسی افغانستان، قم 1371ش؛ فیض محمد، سراجالتواریخ، تهران 1372ش الف؛ همو، نژادنامه افغان، مقدمه، تحشیه و تعلیقه از کاظم یزدانی، چاپ عزیزاللّه رحیمی، قم 1372ش ب؛ قاموس جغرافیائی افغانستان، چاپ محمدحکیم ناهض، کابل: انجمن آریانا دائرةالمعارف، 1956ـ1960؛A dictionary of the Pathan tribes on the North-West Frontier of India, Calcutta: Office of the Superintendent, Government Printting, India, 1899; EIr., s.v. "Dawlatz((" (by Daniel Balland); Historical and political gazetteer of Afghanistan, ed. Ludwig W. Adamec, vol.6: Kabul and southeastern Afghanistan, Graz: Akademische Druck-u. Verlagsanstalt, 1985; Harold Carmichael Wylly, From the Black Mountain to Waziristan, London 1912.