دَواسِر، از قبایل ساکن در جزیرةالعرب و نیز نام یکی از وادیهای عربستان. خاستگاه اصلی قبیله، وادی دواسر در جنوب منطقة نَجْد بودهاست (کحّاله، ج1، ص392). واژة دواسر (جمعِ دَوسَری) و ریشة آن «د س ر» به معنای میخ، بزرگی، و بیرونانداختن چیزی با قدرت و شدت است. همچنین با رسیدن شمار سپاهیان به دوازدههزار تن، به فرمانده آن قائدالدَّوسَر میگفتند (← راغب اصفهانی، ذیل «دسر»؛ نَشوانبن سعید حِمْیَری، ج4، ص2089-2090؛ ابنمنظور، ذیل «دسر»).در منابع متقدم، اطلاعات کمی دربارة قبیلة دواسر وجود دارد. نشوانبن سعید حمیری (متوفی573) از اولین کسانی است که دربارة قبیلة دواسر سخن گفته و آنان را از قبایل عرب دانستهاست (← ج4، ص2090). ابنفضلالله عُمَری (مورخ و جغرافینگار؛ متوفی 749)، در ذکر قبایل عربِ ساکن در منطقة شام، از رواءبن بَدران نام برده که رئیس دواسر بودهاست (← سفر4، ص311). بهنظر میرسد قَلقَشَندی (متوفی 821) از نخستین کسانی باشد که دربارة منشأ قبیلة دواسر سخن گفته و آنان را بطنی از عربهای یمن دانستهاست (← ص129). در بین پژوهشگران معاصر، دربارة اصل و نسب قبیلة دواسر اختلاف نظر هست؛ عدهای آنان را از قبایل یمنی دانستهاند (← آلبسّام، ج6، ص93، پانویس1؛ فیلبی، 1922، ج2، ص203) و برخی معتقدند که تیرههای مختلف این قبیله ریشه واحدی ندارند و نمیتوان اعضای این قبیله را صرفاً عَدنانی یا قَحطانی دانست، بلکه ترکیبی از عربهای شمالی و جنوبی هستند (← فؤاد حمزه، ج1، ص157ـ158؛ زبیدی، ص535).قبیلة دواسر از دو شاخة بزرگ آل دَوسَربنتَغْلِب و آلزاید تشکیل شدهاست (زبیدی، همانجا). بطن دوسربنتغلب، که امروزه در منطقة اَفلاج* در جنوب نجد ساکناند، به پنج تیره (فخذ) مَصاریر، حُقبان، خُیَیْلات، عُمور و مَشاویه؛ و بطن آلزاید، به تیرههای سالم و صُهَیب تقسیم شدهاند (← فؤاد حمزه، ج1، ص158؛ کحّاله، ج1، ص395، 462) و فرزندان هر کدام شاخههای اصلی دواسر را تشکیل میدهند. سالم سه فرزند به نامهای وَدعان (جد ودعانیها)، منیع (جد مَخاریم)، و رَجَب (جد رجبان) داشت. شاخهای از رجبان در دمّام ساکن بودهاند که در گذشته، مرکز سکونت قبیله دواسر بود و شاخه دیگری از آنان به نام خَطاطبه در مُقَیبل در وادی دواسر ساکن بودهاند (لاریمر، ج7، ص394؛ حَمَد جاسر، قسم 1، ص238ـ 239؛ نیز ← دُخَیِّل، ص481). صهیب چهار فرزند به نامهای جَریِّ، حسن، موسی و عیسی داشت که هر کدام نیز جدّ برخی از گروههای قبیلة دواسر بودهاند. جَریّ، جدّ مَساعِره، آلبُرَیک و آلبوزمام؛ موسی جدّ غُیَیثات/ غیثات؛ و عیسی جدّ شَرافا است. حسنبنصهیب سه فرزند بهنامهای شکر، عَمّار و فَرَج داشت. شکر جدّ شکره است و آلبوعلی، جَعثانه، غرابا، مُفارحه، جرووه، برده و حَنابجه به وی نسب میرسانند. عَمّار نیای آلعَمّار است و آلقینان، نشیر، آلمبارک، شواهیین، آلبتیر، سواحله و دغمه به وی تعلق دارند. فرج جدّ فَرجان است و صخابره، هوامله، هواشله، خضران، وَبارین، حراجین، آلحمدان، آلبوراس از اخلاف ویاند (حمد جاسر، قسم 1، ص239؛ برای اطلاع بیشتر از تقسیمات دواسر ← لاریمر، ج7، ص392ـ394؛ زبیدی، ص535ـ626). قبیلة دواسر در گذشته بدوی یا شهرنشین بودهاند. دواسر شهرنشین در وداعین ساکن بودند و بدویان در سراسر نجد پراکنده و عمدتاً از تیرههای غیثات و شَریفات بودند (کحّاله، ج1، ص392).یکی از وادیهای بزرگ عربستان در منتهاالیه جنوبی سرزمین نجد در جنوب استان کنونی ریاض، نیز دواسر نام دارد (← آلوسی، ص29؛ )اطلس جامع جهان تایمز(، نقشة 33). وادی دواسر در گذشته وادی تَمرَه و عقیق (بهمعنای آبراهی که در مسیرش زمین را بشکافد و جاری شود) نامیده میشد. همچنین در دورههایی به نام قبایل مختلف ساکن در آنجا معروف بودهاست، ازجمله ]بنی[جَرم از قبیلة قُضَاعَه، که در زمان ظهور اسلام در این وادی سکونت داشتند، و عُقَیل، از تیرههای قبیلة بنیعُقَیلبنعامر از قَیسعَیلان از قبایل عدنانی که با بنیجرم در این وادی رقابت داشتند (← یاقوت حموی، ذیل مادّه؛ نیز ← حمد جاسر، قسم 1، ص237). قبیلة دواسر ابتدا به صورت گروههای کوچک در این وادی ساکن شدند و با افزایش جمعیت، بهتدریج آن منطقه را تصاحب کردند و تا مناطق شمالی نجد پراکنده شدند. امروزه قبیلة دواسر از وادی دواسر تا مناطق شمالی، همچون افلاج، سُدَیر، ، خَرْج، بِیَر، دَرعیه*، ریاض، بدیع، قَصیم*، بُرَیده* و در مشرق تا سُلَیِّل، اَحساء* و دَمّام* ساکناند (← کحّاله، همانجا؛ فیلبی، 1922، ج2، ص204؛ زبیدی، همانجا).تا پیش از قرن دوازدهم، قبیلة دواسر در حوادث سیاسی عربستان نفوذ چندانی نداشت، اما در دوران محمدبن عبدالوهاب، مؤسس فرقة وهابی، قبیلة دواسر در 1202 متأثر از تعلیمات وی با عبدالعزیزبن محمدبن سعود (حاکم درعیه؛ حک : 1179-1218) بیعت کردند و غالباً در حملات آلسعود به مناطق دیگر مشارکت داشتند (← ابنغنّام، ص197؛ ابنبشر، ج1، ص163، 236؛ بسام، ص241). پس از مرگ فَیصلبن تُرکی در 1282، بین سعودبنفیصل (حک:1288ـ 1874) و برادرش، عبداللّه (حک:1282-1288 و 1292- 1304)، رقابت و درگیری بهوجود آمد. پس از خارجشدن سعود در 1283 از ریاض، قبیلة دواسر به همراه حاکم سلیّل به کمک او شتافتند، اما در نبرد ناحیة مُعتلا بین دو برادر، سعود و همپیمانانش شکست خوردند (فیلبی، 1422، ص387-394؛ ابراهیمبن صالحبن عیسی، ص61ـ63). عبداللّهبن فیصل، پس از پیروزی، در 1285، برای تنبیه قبیلة دواسر، بهسبب همراهی با سعود، به وادی دواسر رفت و بسیاری از خانههایشان را ویران و نخلها را قطع کرد و بسیاری را کشت (فیلبی، 1422، ص389؛ ابراهیمبن صالحبن عیسی، ص64؛ ناصر سعید، ج1، ص303ـ304). پس از مرگ سعود، قبیلة دواسر از فرزندان وی حمایت کردند. در این زمان، مدتی خاندان آلرشید در نجد حاکم بودند (د. اسلام، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ زرکلی، ج1، ص50؛ برای اطلاع بیشتر از چگونگی بهقدرترسیدن آلرشید ← عثیمین، 1401). در 1319، عبدالعزیزبن عبدالرحمانبن فیصل بر ریاض تسلط یافت و قبیلة دواسر به اطاعت از وی درآمدند (ابراهیمبن صالحبن عیسی، ص117). اولین گزارشهای جهانگردان اروپایی از وادی دواسر متعلقبه همین سالهاست. فیلبی نخستین جهانگردی است که در 1336 از وادی دواسر عبور و آنجا را وصف کردهاست (د. اسلام، همانجا؛ نیز ← فیلبی، 1922، ج2، ص204ـ216).قبیلة دواسر در خارج از شبهجزیرة عربستان نیز پراکنده بودهاند. آنها در 1261 از نجد به بحرین مهاجرت کردند و بهسبب حسنرفتار، اشتغال به تجارت و اکتساب ثروت فراوان، در آنجا بسیار نفوذ یافتند (د. اسلام، همانجا؛ سرحانی، ص67). این قبیله، علاوه بر بحرین، در عراق، قطر، کویت، یمن و سواحل خلیجفارس در ایران، همچون ناحیة دشتستان و اطراف بندر بوشهر، نیز حضور داشتهاند (← لاریمر، ج7، ص392؛ کحّاله، همانجا).دربارة وضع معیشتی این قبیله در وادی دواسر، اطلاع چندانی در دست نیست. بهگفتة منابع، اعضای قبیلة دواسر در تابستان برای استخراج مروارید به سواحل خلیجفارس میرفتند. امروزه دواسرهای ساکن سواحل خلیجفارس، علاوه بر استخراج مروارید، به تجارت، پیمانکاری، کار در صنایع نفتی و کشاورزی مشغولاند (براینمونه ← حافظ وهبه، ص94، 96؛ د. اسلام، همانجا). مذهب دواسرهای ساکن شبهجزیرة عربستان حنبلی است و گرایشهای وهابی نیز دارند. اما دواسرهای بحرین، مالکیاند و یک چهارم دواسرهای دشتستان، سنّی و باقی شیعه مذهباند (لاریمر، ج7، ص395).منابع : عبداللهبن عبدالرحمان آلبسّام، علماء نجد خلال ثمانیة قرون، ریاض 1419؛ محمود شکری آلوسی، تاریخ نجد، چاپ محمد بهجة الاثری، قاهره ?] 1998[؛ ابراهیمبنصالح بنعیـسی، عِقدُالدُّرَر فیما وقع فی نجد من الحوادث فی آخر القرن الثالث عشر و اول الرابع عشر، چاپ عبدالرحمانبن عبداللطیف آلشیخ، ریاض 1419/ 1999؛ ابن بشر (عثمانبن عبدالله)، عنوان المجد فی تاریخ نجد، ج1، چاپ عبدالرحمانبن عبداللطیف آلشیخ، ریاض 1402/1982؛ ابنغنّام، تاریخ نجد، چاپ ناصرالدین اسد، بیروت 1415/ 1994؛ ابنفضلالله عمری، مسالکالابصار فی ممالک الامصار، سفر 4، چاپ حمزه احمد عباس، ابوظبی 1423/2002؛ ابنمنظور؛ عبداللهبن محمد بسام، تحفةالمشتاق فی اخبار نجد و الحجاز و العراق، چاپ ابراهیمخالدی، کویت 2000؛ حافظ وهبه، جزیرة العرب فی القرن العشرین، ]قاهره ?1375/ 1956[؛ حَمَدجاسر، جمهرة انساب الاسر المتحَضِّرة فی نجد، ریاض 1421/2001؛ سلیمان دُخَیِّل، «بقایا بنیتغلب»، لغةالعرب، سال 3، ش 9 (ربیعالثانی 1332)؛ حسینبن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ]بیتا.[؛ ماجد زبیدی، معجم انساب قبائل الجزیرة العربیة، بیروت 1425/2004؛ خیرالدین زرکلی، شبهالجزیرة فی عهدالملک عبدالعزیز، ج1، بیروت 1397/1977؛ سلطان طریخم سرحانی، جامع انساب قبائل العرب، دوحه: دارالثقافة، ]بیتا.[؛ عبدالله عثیمین، نشأه امارة آلرشید، ریاض 1401/1981؛ فؤاد حمزه، قلب جزیرةالعرب، ریاض ?]1352/ 1933[؛ هری سنتجان بریجر فیلبی، العربیةالسعودیة، تعریب عاطف فالح یوسف، چاپ فهدبن عبداللّه سماوی و دیگران، ریاض 1422/2002؛ احمدبن علی قَلقَشندی، نهایةالارب فی معرفة انساب العرب، بیروت 1405/1984؛ عمررضا کحّاله، معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثة، بیروت 1418/ 1997؛ ناصر سعید، تاریخ آل سعود، ج1، مکه 1404؛ نَشوانبن سعید حِمْیَری، شمس العلوم و دواء کلام العرب من الکلوم، چاپ حسینبن عبداللّه عمری، مطهربن علی اریانی، و یوسف محمد عبداللّه، بیروت 1420/1999؛ یاقوت حموی؛EI2, s.v. "Al-Dawāsir" (by G. Rentz); John Gordon Lorimer, Gazetteer of the Persian Gulf, ‘Omān, and central Arabia, Buckinghamshire 1986; Harry St. John Bridger Philby, The heart of Arabia: a record of travel & exploration, London 1922; The Times comprehensive atlas of the world, London: Times Books, 2005.