تَکاب ، شهرستان و شهری در استان آذربایجانغربی.1) شهرستان تکاب. در جنوب استان آذربایجانغربی واقع است. از شمال به شهرستان هشترود در استان آذربایجانشرقی، از مشرق به شهرستان ماهنشان در استان زنجان، از جنوب و جنوبغربی به شهرستانهای بیجار، دیواندره و سقز در استان کردستان و از مغرب به شهرستان شاهیندژ در استان آذربایجانغربی محدود و مشتمل است بر دو بخش: بخش مرکزی با دهستانهای انصار و افشار و کَرَفْتو، بخش تختسلیمان * با دهستانهای احمدآباد و چمن و ساروق.کوههای مهم شهرستان عبارتاند از: زَرنیخ (ارتفاع بلندترین قله: ح 050 ، 3 متر)، شیشه بُلاغ (ارتفاع بلندترین قله: ح 010 ، 3 متر)، اَزْنو (ارتفاع بلندترین قله: ح 990 ، 2 متر)، شوانْت (ارتفاع بلندترین قله: ح 970 ، 2 متر)، پَروخان (ارتفاع بلندترین قله: ح 941 ، 2 متر)، زندانِ سلیمان (ارتفاع بلندترین قله: ح 280 ، 2 متر)، کوه بِلقیس (ارتفاع بلندترین قله: ح 200 ، 3 متر) و ادامة کوه قافلانکوه که گردنة معروفی به نام قِزِلیوکُش دارد (جعفری، ج1، ص60، 110، 133، 289، 290، 365ـ366، 373؛ محبوبی، ص435؛ ناومان ، ص125).رود مهم شهرستان، ساروق نام دارد و از ریزابههای اصلی زرینهرود است. ساروق از چشمههای جنوب و جنوبشرقی شهر تکاب و کوههای بلقیس، قیزجهداغ و قرهداغ سرچشمه میگیرد و پس از دریافت ریزابههای متعدد و مشروب کردن اراضیِ آبادیهای جنوب و جنوبشرقیِ مسیر خود، در شهر تکاب شاخة اصلی رود ساروق را تشکیل میدهد ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج24، ص82؛ جعفری، ج2، ص261ـ262).در این شهرستان چشمههای آبگرم نیز دیده میشود (محبوبی، ص340). پوشش گیاهی این شهرستان توکْلُجه، مُخَلَّصه، کاکوتی، قازیاغی، مرزة کوهی و موسیر است و حیاتوحش آن شامل گرگ، شغال، گراز، خرس، تیهو، باقرقره، فاخته، جغد و عقاب میشود.اهالی شهرستان به زراعت، باغداری، زنبورداری، دامداری و صنایعدستی اشتغال دارند. گندم، جو، بنشن، ترهبار،توتون، تنباکو، سیب، انگور، گلابی و میوههای هستهدار از جمله محصولات آنجاست. گلمحمدی نیز در آنجا پرورش مییابد. عسل، فرش با طرح افشار، گلیم، جاجیم، سجاده، جوراب پشمی و موادمعدنی از صادرات عمدة شهرستان است ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج24، ص76، 83 ـ84؛ محبوبی، ص326ـ 327). معادن آن عبارتاند از: معدن زرنیخ که در 27 کیلومتری شمالغربی آبادی تازهکند نصرتآباد (مرکز بخش تختسلیمان) واقع است و از آن سیلیس، پریت، طلا، آنتیموان و اَرسنیک استخراج میشود؛ معدن سنگ ساختمان، ماسه، سنگ گچ، سنگ آهک، سرب، روی و مس نیز دارد (محبوبی، ص340؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج24، ص83).گروههایی از ایل افشار ــ که در دورة شاهعباس اول صفوی (996ـ 1038) از خراسان به این منطقه کوچانده شدهاند ــ در آن به سر میبرند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج24، ص85). اهالی آن شیعة دوازده امامی و سنّیِ شافعیاند و به ترکی آذری و کردی سخن میگویند (همان، ج24،ص83). طبق سرشماری1375ش، جمعیت شهرستان 901 ، 84 تن بوده است که از آن میان 569 ، 42 تن (ح 50%) شهرنشین و بقیه روستانشین بودهاند.یکی از آبادیهای قدیمی شهرستان تکاب به نام ساروقورخان، در هجده کیلومتری مغرب تکاب در دهستان کرفتو واقع است که آثار قلعهای قدیمی در آن دیده میشود (محبوبی، ص471ـ472؛ مرکز آمار ایران، 1376ش الف ، ص14). نام این آبادی در منابع، به صورتهای مختلف آمده است (برای نمونه رجوع کنید به اسکندرمنشی، ج2، ص782، 856 ؛ بدلیسی، ص380؛ حسینعلی رزمآرا، ج4، ص259؛ محبوبی، ص471ـ 472). نام آن را نخستین بار حافظابرو (بخش 1، ص201، 222) در قرن هشتم با ضبط ساروقورقان و ساروقورغان آورده است.در 777، در زمان حکومت شاهشجاع مظفری(759ـ786)،ولایت جَغَتو (حوالی زرینهرود) و قلعة ساروقورخان در دست تورسن، از نزدیکان تیمور گورکانی، بود. در 788 تیمور قلعه را ویران کرد (همان، بخش 1، ص241؛ بدلیسی، همانجا). در اوایل قرن دهم (مقارن اوایل حکومت صفویه) یکیاز حکام مُکری بهنام «صارم کرد»، قلعه را بازسازی کرد و آن را مقرّ خود قرار داد، اما قلعه بهعلت درگیریهای صارم با قشون شاهاسماعیل اول (حک : 905ـ930) خساراتی دید (خواندمیر، ج4، ص 483ـ 484). در دورة شاهعباس اول صفوی حاکم آبادی ساروقورخان (ساروغرقان)، سلطان بیگدلی بود که شورش کردهای بانه را در 1021 سرکوب کرد (اسکندرمنشی، ج2، ص782، 856 ـ857). قلعة این آبادی، از قلاع محکم آن دوره بود و بنا به روایتهای شفاهی، نادرشاه افشار نتوانست آن را بگشاید (محمدی، ص 215ـ 216).دیگر آثار باستانی و تاریخی شهرستان عبارتاند از: ویرانههای تختسلیمان * واقع در 42کیلومتری شمال شهر تکاب و دو کیلومتری شمال شرقی تازهکند نصرتآباد که قدمت آن احتمالاً به دورة اشکانیان و حتی پیش از آن میرسد و برخی آن را محل شهر تاریخی شیز * میدانند (بارتولد، ص216؛ گیرشمن ، ص270). جغرافینویسان متقدم، مانند ابنخرداذبه (ص119ـ 120) و یاقوت حموی (ج3، ص356)، از آتشکدة آن به نام آذرگشسب یاد کردهاند که یکی از مراکز مذهبی و عمدة ماد آذربایجان (آتروپاتن) بوده است (گیرشمن، همانجا؛ نیز رجوع کنید به نولدکه، ص189ـ191). در آبادی شیرمرد در سیزده کیلومتری جنوبغربی تازهکند نصرتآباد، سکهای از آنتوان، سردار رومی، پیدا شده که ظاهراً متعلق به 36 ق م است یعنی زمانی که وی شهر فرااسپ (شیز: محل ویرانههای تختسلیمان) را محاصره کرد (محمدی، ص129؛ دیاکونوف ، ص91). غار کرفتو در 21 کیلومتری جنوبغربی تکاب، در دهستان کرفتو واقع است و درون آن اتاقهایی تراشیده شده و تعدادی گور قدیمی ــ که یکی از آنها به «ساری و بابا» معروف است ــ و نیز کتیبهای به خط یونانی که نام هِراکْلِس، خدای یونان، روی آن نوشته شده، در آن موجود است. برخی غار را متعلق به زمان پیروزی گودرز اشکانی بر مهرداد، پادشاه ارمنستان، در سال شانزدهم میلادی میدانند. راه کاروانرویی که عراق و سوریه را به ایران مرتبط میکرد، از دو کیلومتری این غار میگذرد (محمدی، ص 188، 191؛ معرفت، ص553 ـ554؛ فرای، ص 230). در سه کیلومتری مغرب قلعة تختسلیمان و یک کیلومتری تازهکند نصرتآباد کوهی قرار دارد که در محل به زندانِ سلیمان معروف است. سفالهایی که از این کوه بهدست آمده، متعلق به 830 تا 660 ق م است و در ارتفاع شصت متری آن، مشرف بر جاده، آثار دیواری قدیمی به طول تقریباً هشتصد متر و بقایای ساختمان و پلههای سنگی و محل دروازهای دیدهمیشود (دیباج،ص15؛ ناومان،ص23).در نزدیکی تازهکندنصرتآباد بر روی قلة جنوبی کوه بلقیس آثار استحکاماتی معروف به تخت بلقیس واقع شده که احتمالاً متعلق به دورة ساسانی است. درون حصار استحکامات و در رأس قله، بنایی با تالاری تقریباً به شکل مربع دیده میشود. این استحکامات ممکن است کاخ شکار یا تأسیسات آتشکده باشد (ناومان، ص125ـ 127). در حدود سهکیلومتری جنوبشرقی تختسلیمان، نزدیک آبادی بابانظر، تپة مسکونی نسبتاً بلندی هست که آثاری متعلق به هزارة سوم قبل از میلاد در آن یافته شده است و در سه کیلومتری جنوبآبادی قرهبُلاغ، بقایایمحوطهایمسکونی متعلقبهدورة ساسانیدیدهمیشود(همان،ص128). در سیزدهکیلومتری جنوب تکاب، بقعة ایوب انصاری (متوفی 850) بالای کوهی به همین نام واقع شده است که متعلق به این عارف و فقیه قرن نهم است (محمدی، ص196ـ205؛ نیز رجوع کنید به محبوبی، ص469ـ 471). در آبادی یولقونآغاج/ یلقونآغاج (هشت کیلومتری شمالشرقی تکاب) عمارت قدیمی سلیمان خان، از حکام مقتدر منطقة افشار، واقع شده که متعلق به دورة قاجار است (محمدی، ص 244ـ 245؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 24، ص 335).در تقسیمات کشوری 1316ش تکاب بخشی از شهرستان مراغه در استان سوم و چهارم (آذربایجان) ضبط شده است.در 1337 ش آذربایجان به دو استان آذربایجانغربی و آذربایجانشرقی تقسیم شد و بخش میاندوآب به شهرستان تبدیل گردید و در 1339ش بخش تکاب از مراغه جدا و جزو شهرستان میاندوآب در استان آذربایجانغربی شد ( د.فارسی ، ذیل «استان چهارم»؛ محبوبی، ص325ـ326). طبق تصویبنامة هیئت وزیران در 1369ش، بخش تکاب به مرکزیت شهر تکاب شامل دهستانهای کرفتو، تختسلیمان، افشار، انصار و ساروق در شهرستان میاندوآب تشکیل شد. در همان سال، این بخش بهمرکزیت شهر تکاب به شهرستان تبدیل گردید (ایران. قوانین و احکام، ص802 ـ803؛ ایران. وزارت کشور، ص [ 9 ] ).2) شهر تکاب ، مرکز شهرستان. این شهر در ارتفاع حدود 840 ، 1 متری در 270 کیلومتری جنوبشرقی ارومیه (مرکز استان) قرار دارد و بلندترین نقطة شهری استان بهشمار میآید. تپههای موسیتپهسی معروف به تپة کلیمیها در شمال شهر، بیوکتپه در شمالغربی، بچهمیرزا که مرتفعترین تپه در جنوبغربی است، و کورهبلاغ در جنوب شهر واقع شده است. رود ساروق از وسط شهر میگذرد. بیشترین دمای شهر در تابستانها ْ32، کمترین آن در زمستانها ْ27-، و میانگین بارش سالانة آن حدود 331 میلیمتر است.شهر تکاب از طریق شاهیندژ به میاندوآب و از طریق بیجار ـ قروه (در استان کردستان) به همدان مرتبط میشود. از آثار شهر، مسجد جامع آن است که بیش از دو قرن قدمت دارد (محبوبی، ص 468). طبق سرشماری 1375ش، جمعیت شهر 569 ، 42 تن بوده است.تکاب یا تکآب بهمعنای آب کم و باریکی است که در زمینی جریان داشتهباشد و چون شهر فقط یک رود دارد (رود ساروق)، به این نام خوانده شده است. این شهر تا قبل از 1317ش بهسبب وجود خار در تپههای اطراف شهر، «تیکان تپه» (خارتپه) نامیده میشد، سپس، بنا به تصویب فرهنگستان زبان ایران، نام آن به تَکاب تغییر یافت (نوبان، ص147، 152؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج24، ص85؛ فرهنگستان زبان ایران، ص25).علی رزمآرا در جغرافیای نظامی ایران در مجلد آذربایجان باختری که در 1320ش منتشر شده جمعیت قصبة تکاب را بالغ بر چهار هزار تن ذکر کرده و آن را یکی از پرجمعیتترین آبادیهای محالّ افشار دانسته است (ص95). ناحیة تکاب بهسبب داشتن آثار باستانی و تاریخی بسیار، برای سیاحان، محققان و باستانشناسان اروپایی جاذبه داشته و تحقیقات بسیاری بر روی آثار تاریخی این ناحیه صورت گرفته است ( رجوع کنید به دیباج، ص13ـ14؛ ناومان، ص121ـ123، 125).منابع: ابنخرداذبه؛ اسکندر منشی؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبانماه 1316 ، چاپ دوم، تهران [ بیتا. ] ؛ ایران. قوانین و احکام، مجموعة قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور: از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تا پایان سال 1369 ، تهران 1370ش؛ ایران. وزارت کشور، معاونت سیاسی و اجتماعی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریة تاریخ تأسیس عناصر تقسیماتی به همراه شمارة مصوبات آن ، تهران 1382 ش؛ واسیلی ولادیمیروویچ بارتولد، تذکرة جغرافیای تاریخی ایران ، ترجمة حمزه سردادور، تهران 1372ش؛ شرفالدینبن شمسالدین بدلیسی، شرفنامه: تاریخ مفصّل کردستان ، چاپ محمدعباسی، چاپ افست تهران [ ? 1343ش ] ؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، ج1: کوهها و کوهنامة ایران ، ج2: رودها و رودنامة ایران ، تهران 1368ـ1376ش؛ عبداللّهبنلطفاللّه حافظ ابرو، ذیل جامعالتواریخ رشیدی ، بخش 1، چاپ خانبابا بیانی، تهران 1317ش؛ خواندمیر؛ د.فارسی ؛ میخائیل میخائیلوویچ دیاکونوف، اشکانیان ، ترجمة کریم کشاورز، تهران 1351ش؛ اسماعیل دیباج، آثار باستانی و ابنیة تاریخی آذربایجان ، [ تهران ] 1346ش؛ حسینعلی رزمآرا، فرهنگ جغرافیائی ایران ( آبادیها )، ج4: استان سوم و چهارم ( آذربایجان )، تهران 1330ش، 1355 ش؛ علی رزمآرا، جغرافیای نظامیایران: آذربایجان باختری ، تهران 1320 ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج24: شاهیندژ ، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1374ش؛ فرهنگستان زبان ایران، واژههای نو که تا پایان سال 1319 در فرهنگستان ایران پذیرفته شده است ، تهران 1354ش؛ جمشید محبوبی، نگاهی به تاریخ و جغرافیای میاندوآب و تکاب و شاهیندژ ، [ تهران ] 1370ش؛ علی محمدی، تکاب افشار ، تهران1369ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامة آبادیهای کشور، استان آذربایجانغربی، شهرستان تکاب ، تهران 1376ش الف ؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376ش ب ؛ احمد معرفت، کوهها و غارهای ایران ، تهران 1373ش؛ رودلف ناومان، ویرانههای تختسلیمان و زندان سلیمان ، ترجمة فرامرز نجد سمیعی، تهران 1374 ش؛ نقشة تقسیمات کشوری ایران ، تهران: گیتاشناسی، 1377ش؛ مهرالزمان نوبان، نام مکانهای جغرافیایی در بستر زمان ، تهران 1376ش؛ تئودور نولدکه، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان ، ترجمة عباس زریاب، تهران ?[ 1358ش ] ؛ یاقوتحموی؛Richard N.Frye, The history of ancient Iran , Mدnchen 1984; Roman Ghirshman, Iran: from the earliest times to the Islamic conquest , Middlesex, Engl. 1978.