تقویم البلدان

معرف

کتابی‌ جغرافیایی‌ به‌ عربی‌، تألیف‌ ابوالفداء عمادالدین‌ اسماعیل‌بن‌ نورالدین‌ علی‌بن‌ محمود ایوبی‌، حکمران‌ حَماه‌ (710ـ732)
متن
تقویم‌البُلدان‌ ، کتابی‌ جغرافیایی‌ به‌ عربی‌، تألیف‌ ابوالفداء عمادالدین‌ اسماعیل‌بن‌ نورالدین‌ علی‌بن‌ محمود ایوبی‌، حکمران‌ حَماه‌ (710ـ732). ابوالفداء * این‌کتاب‌ را در 721 به‌پایان‌ رساند، اما احتمالاً تا پایان‌ عمر آن‌ را تکمیل‌ می‌کرده‌ است‌، زیرا نسخه‌ای‌ از آن‌ در کتابخانة‌ لیدن‌ موجود است‌ که‌ مؤلف‌ در آن‌ تجدیدنظر کرده‌است‌ (کراچکوفسکی‌ ، ص‌ 306؛ حمیده‌، ص‌537؛ ابوالفداء، ترجمة‌ آیتی‌، مقدمه‌، ص‌ هشت‌). ابوالفداء، بر خلاف‌ معاصرانش‌، از جمله‌ مارکوپولو (1256ـ1323)، اهل‌ سفر نبوده‌ است‌؛ ازینرو کتابش‌ اقتباسی‌ از کتابهای‌ جغرافیایی‌ دیگر و گردآوری‌ گفته‌های‌ تاجران‌ و مسافران‌ است‌ (حمیده‌، همانجا؛ برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ابوالفداء، چاپ‌ رنو و دسلان‌ ، ص‌36، 353، 359).از نظر ابوالفداء، کتابهای‌ جغرافیایی‌ که‌ تا زمان‌ وی‌ نوشته‌ شده‌ بودند، ناقص‌ بودند و مقصود او را بر نمی‌آوردند؛ مثلاً کتابهای‌ ابن‌حوقل‌ و ادریسی‌ و ابن‌خرداذبه‌، با وجود تفصیل‌ در بارة‌ اوصاف‌ بلاد به‌ طول‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ و ضبط‌ نامها اشاره‌ای‌ ندارند و زیجها و کتابهایی‌ که‌ به‌ طول‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ پرداخته‌اند، از اوصاف‌ شهرها اطلاعی‌ نمی‌دهند و در الانساب‌ سمعانی‌ و المشترک‌ وضعاً و المفترقُ صُقعاً یاقوت‌ حموی‌ با آنکه‌ به‌ تصحیح‌ نامها و ضبط‌ آنها توجه‌ شده‌، طول‌ و عرض‌ شهرها ذکر نشده‌است‌ (ترجمة‌آیتی‌، ص‌ 3ـ4، مقدمه‌، ص‌ هشت‌).با وجود این‌ نقایص‌، ابوالفداء به‌ کتابهای‌ ابن‌حوقل‌، ابن‌سعید مغربی‌، مهلّبی‌ و ابن‌اثیر اعتماد می‌کرده‌ است‌ (حمیده‌، همانجا). وی‌ از کتاب‌ المسالک‌ و الممالک‌ ، معروف‌ به‌ «العزیزی‌»، تألیف‌ حسن‌بن‌ احمد مهلّبی‌ (قرن‌ چهارم‌؛ ابوالفداء، چاپ‌ رنو و دسلان‌، ص‌ 22، 48، 371، و جاهای‌ دیگر) بهره‌ گرفته‌، که‌ سبب‌ بیشتر شناخته‌ شدن‌ این‌ جغرافی‌نگار فاطمی‌ شده‌ است‌ (کراچکوفسکی‌، ص‌ 308). به‌ عقیدة‌ آیتی‌، ابوالفداء به‌ اقتضای‌ مقام‌ خود به‌عنوان‌ امیرحماه‌ می‌خواسته‌ در بارة‌ سرزمینهای‌ مختلف‌ اطلاعات‌ دقیق‌ داشته‌ باشد (ابوالفداء، ترجمة‌ آیتی‌، مقدمه‌، ص‌ هشت‌).یکی‌ از ویژگیهای‌ تقویم‌ البلدان‌ ــ که‌ آن‌ را سرآمد کتابهای‌ دورة‌ خود کرده‌ ــ این‌ است‌ که‌ مؤلف‌، اولین‌ کسی‌ است‌ که‌ روش‌ جدول‌بندی‌ را در جغرافیا به‌ کار برده‌ و تصریح‌ کرده‌ است‌. این‌ شیوه‌ را از تقویم‌الابدان‌ * ابن‌جَزْله‌ (متوفی‌ 493) گرفته‌ است‌. جدولهای‌ ابوالفداء بسیار کامل‌ و در ارائة‌ واضح‌ و منظم‌ مطالب‌ علمی‌ در عهد خود ممتاز بوده‌ است‌ (چاپ‌ رنو و دسلان‌، ص‌ 75؛ کراچکوفسکی‌، ص‌ 309).تقویم‌البلدان‌ حلقة‌ اتصال‌ جغرافیای‌ادبی‌ و جغرافیای‌ ریاضی‌ است‌ (حمیده‌، همانجا). مؤلف‌ در آغاز کتاب‌، به‌ نجوم‌ و جغرافیای‌ ریاضی‌ توجه‌ داشته‌ و در این‌ باب‌ از کتاب‌ قانون‌ مسعودی‌ * ابوریحان‌ بیرونی‌ * استفاده‌ کرده‌ است‌ (ابوالفداء، چاپ‌ رنو و دسلان‌، ص‌10ـ11، 13، 74). تقویم‌البلدان‌ ، با وجود اقتباس‌ از کتابهای‌ دیگر، در بارة‌ سرزمینهای‌ اقوام‌ غیرمسلمان‌، اطلاعات‌ مفیدتر و کاملتری‌ نسبت‌ به‌ آثار گذشتگان‌ دارد ( دائرة‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ ، ذیل‌ «ابوالفداء»). با این‌ حال‌، مؤلف‌ به‌ کاستیهای‌ اثرش‌ اذعان‌ داشته‌، از جمله‌ اطلاعات‌ کتاب‌ را در بارة‌ سرزمینهای‌ چین‌، هند، بلغار، چَرکَس‌، روس‌، سِرب‌ (صرب‌)، اولَق‌ و فرنگ‌ ــ که‌ از خلیج‌ قسطنطنیه‌ تا دریای‌ مدیترانه‌ گسترده‌ است‌ ــ ناقص‌ دانسته‌ و از سرزمین‌ سیاهان‌ که‌ در جنوب‌ است‌، اطلاعات‌ اندکی‌ ارائه‌ داده‌ است‌ (ابوالفداء، ترجمة‌ آیتی‌، ص‌ 4).تقویم‌البلدان‌ بخشها و موضوعاتی‌ متفاوت‌ دارد. بخشی‌ از آن‌ جنبة‌ جغرافیای‌ عمومی‌ دارد و مشتمل‌ است‌ بر مطالبی‌ در بارة‌ شناخت‌ زمین‌ از جمله‌ اثبات‌ کرویّت‌ زمین‌، هیئت‌، آب‌ و هوای‌ زمین‌، خط‌ استوا، دریاها، دریاچه‌ها، رودها و کوهها (چاپ‌ رنو و دسلان‌، ص‌3ـ4، 6ـ7، 15ـ16، 18ـ27، 37ـ72). مؤلف‌ در این‌ بخش‌ از دو اقلیم‌ نام‌ می‌برد: اقلیم‌ حقیقی‌ که‌ شامل‌ اقالیم‌ هفت‌گانه‌ است‌ و اقلیم‌ عرفی‌ که‌ شامل‌ سرزمینهاست‌ (همان‌، ص‌72). بخش‌ دیگر کتاب‌ ــ که‌ حجم‌ آن‌ بیشتر است‌ ــ در بارة‌ اقلیم‌ عرفی‌ و عالم‌ مسکون‌ است‌ که‌ از جزایر خالدات‌ (قناری‌) در غرب‌ تا گَنْگدِز در شرق‌ کشیده‌ شده‌ است‌ و مؤلف‌، آن‌ را قبة‌الارض‌ نامیده‌ است‌ (همان‌، ص‌7). وی‌ پیش‌ از شرح‌ اقالیم‌ عرفی‌، زایجه‌ای‌ رسم‌ کرده‌ و در آن‌ تمام‌ اقالیم‌ را کنار یکدیگر آورده‌ (همان‌، ص‌ 75؛ ترجمة‌ آیتی‌، ص‌ 106) و در ترتیب‌ مناطق‌، مانند ابن‌حوقل‌، از سرزمین‌ عرب‌ آغاز کرده‌ است‌. مناطق‌ دیگر بترتیب‌ عبارت‌اند از: مصر، مغرب‌، سودان‌، اندلس‌، جزیره‌ بحر روم‌ (دریای‌ مدیترانه‌) و محیط‌ غربی‌ (اقیانوس‌ اطلس‌)، مناطق‌ شمالی‌ (از جمله‌ سرزمین‌ فرنگان‌ و ترکان‌)، شام‌، جزیره‌ میان‌ دجله‌ و فرات‌، عراق‌، خوزستان‌، فارس‌، کرمان‌، سجستان‌، سند، هند، چین‌، جزایر دریای‌ شرق‌، روم‌ و مضافات‌ آن‌، ارمینیه‌/ارمنستان‌، ارّان‌ و آذربایجان‌، سرزمین‌ جبال‌ (عراق‌ عجم‌)، دیلم‌ و گیلان‌، طبرستان‌ و قومس‌، خراسان‌ و مضافات‌ آن‌، زابلستان‌ و غور، طخارستان‌/ تُخارستان‌، بدخشان‌، خوارزم‌، ماوراءالنهر و مضافات‌ آن‌ ( رجوع کنید به ابوالفداء، چاپ‌ رنو و دسلان‌، ص‌77ـ 505). در این‌ بخش‌، ابوالفداء به‌ سرزمینهای‌ ایران‌ توجهی‌ خاص‌ دارد که‌ ظاهراً نشانة‌ آن‌ است‌ که‌ تحت‌تأثیر اطلس‌ اسلام‌ قرار گرفته‌ (در بارة‌ اطلس‌ اسلام‌ رجوع کنید به کراچکوفسکی‌، ص‌ 165ـ 167) و به‌ مکتب‌ جغرافی‌نگاران‌ قرن‌ چهارم‌ روی‌ آورده‌ بوده‌ است‌ (کراچکوفسکی‌، ص‌307؛ دائرة‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ ، همانجا). طرح‌ ابوالفداء در شرح‌ سرزمینها، به‌ دو بخش‌ تقسیم‌ می‌شود: بخش‌ نخست‌، در شرح‌ عمومی‌ سرزمین‌، حدود، تقسیمات‌، اقوام‌، سنّتها، آثار کهن‌، راهها، نواحی‌ مسکون‌، طول‌و عرض‌ جغرافیایی‌، رویدادهای‌ تاریخی‌ و حتی‌ مشاهیر آن‌. بخش‌ دوم‌، شامل‌ جدولهایی‌ که‌ در آنها نام‌ منطقه‌، نواحی‌ مسکون‌، ضبط‌ صحیح‌ اسامی‌، مأخذ مورد استفاده‌ و طول‌ و عرض‌ جغرافیایی‌ آمده‌ است‌ (چاپ‌ رنو و دسلان‌، ص‌72ـ75، 79ـ82، و جاهای‌ دیگر).ابوالفداء مبدأ طول‌ جغرافیایی‌ را از ساحل‌ دریای‌ غربی‌ (اقیانوس‌ اطلس‌) و جزایر خالدات‌، و عرض‌ جغرافیایی‌ را از خط‌ استوا درنظر گرفته‌ است‌. وی‌ طول‌ و عرض‌ صحیح‌ برخی‌ اقالیم‌ را نمی‌دانسته‌، ازینرو برپایة‌ فاصلة‌ این‌ اقالیم‌ از سرزمینهایی‌ که‌ طول‌ و عرضشان‌ معلوم‌ بوده‌، طول‌ و عرض‌ آنها را حساب‌ و در این‌ محاسبات‌ از بیرونی‌ پیروی‌ کرده‌ است‌ و به‌ نقل‌ از وی‌، بیشتر طول‌ و عرضها را غلط‌ انگاشته‌ است‌. او علاوه‌ بر بیرونی‌، از الاطوال‌ و العروض‌ فرس‌، رسم‌الرّبع‌ المعمور (که‌ برای‌ مأمون‌ از یونانی‌ ترجمه‌ شده‌ بود) و کتاب‌ ابن‌سعید مغربی‌ استفاده‌ کرده‌ است‌ (همان‌، ص‌ 73ـ74).تقویم‌البلدان‌ در زمان‌ مؤلف‌ شهرت‌ بسیار یافت‌، به‌طوری‌ که‌ شمس‌الدین‌ ذهبی‌، مورخ‌ معاصر ابوالفداء، از آن‌ خلاصه‌ای‌ نوشت‌ (کراچکوفسکی‌، ص‌ 309) و قلقشندی‌ در صبح‌الاعشی‌' (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ج‌4، ص‌ 120ـ 128) قسمتهایی‌ از آن‌ را نقل‌ کرد. در قرون‌ بعد نیز تقویم‌البلدان‌ نزد محققان‌ آسیای‌ صغیر ارزش‌ و شهرتی‌ بسزا یافت‌. محمدبن‌ علی‌ سپاهی‌زاده‌ (متوفی‌ 997) خلاصه‌ای‌ از آن‌ را با برخی‌ اضافات‌ به‌ عربی‌ تهیه‌ کرد و آن‌ را اوضح‌ المسالک‌ الی‌ معرفة‌ البلدان‌ و الممالک‌ نامید. علاوه‌ بر آن‌، مطالبی‌ از این‌ کتاب‌ را نیز به‌ ترکی‌ ترجمه‌ کرد (کراچکوفسکی‌، همانجا؛ ابوالفداء، ترجمة‌ آیتی‌، مقدمه‌، ص‌ هشت‌). محمد عاشق‌، جغرافی‌نگار ترک‌ و معاصر سپاهی‌زاده‌، نیز به‌ تقویم‌البلدان‌ توجهی‌ وافر داشت‌. حتی‌ می‌توان‌ اثر او را ترجمة‌ ترکی‌ کتاب‌ ابوالفداء دانست‌. در ایران‌ نیز میرزا محمدصادق‌ اصفهانی‌، مؤلف‌ قرن‌ یازدهم‌، تحت‌تأثیر کتاب‌ ابوالفداء، یکی‌ از دو کتابِ جغرافیاییِ خود را تقویم‌البلدان‌ نامید (کراچکوفسکی‌؛ دائرة‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ ، همانجاها).در اروپا تقویم‌البلدان‌ شهرت‌ فراوانی‌ یافت‌ و یکی‌ از نخستین‌ کتابهای‌ جغرافیایی‌ بود که‌ در آنجا از عربی‌ ترجمه‌ شد. نخستین‌ بار پوستل‌ ، خاورشناس‌ فرانسوی‌ (916ـ989/ 1510ـ1581)، از این‌ کتاب‌ یاد کرده‌ است‌. در قرن‌ یازدهم‌/ هفدهم‌ چند تن‌ از محققان‌ اروپایی‌ در بارة‌ ابوالفداء تحقیق‌ کردند. شیکارت‌ ، دانشمند آلمانی‌ (1001ـ1064/ 1592ـ 1653)، تقویم‌البلدان‌ را ترجمه‌ کرد. سپس‌ جان‌ گریویوس‌ ، خاورشناس‌ انگلیسی‌ (1011ـ1061/ 1602ـ1650)، بخشی‌ از کتاب‌ ابوالفداء را چاپ‌ کرد. در قرن‌ دوازدهم‌/ هجدهم‌ رایسکه‌ (1129ـ 1188/ 1716ـ1774) آن‌ را به‌طور کامل‌ به‌ لاتینی‌ ترجمه‌ کرد، اما این‌ ترجمه‌ بسیار شتابزده‌ بود. بهترین‌ ترجمة‌ این‌ اثر، ترجمه‌ سیلوستر دو ساسی‌ ، مستشرق‌ بزرگ‌ فرانسوی‌، است‌ که‌ در قرن‌ سیزدهم‌/ نوزدهم‌ به‌ کمک‌ شاگردانش‌ آن‌ را تهیه‌ کرد (کراچکوفسکی‌، ص‌ 309). در 1265/1848، رنو و دسلان‌ با مقدمه‌ای‌ در علم‌ جغرافیا و شرح‌ زندگی‌ ابوالفداء و آثار او، تقویم‌البلدان‌ را منتشر کردند. ترجمة‌ کامل‌ این‌ کتاب‌ را گویار در 1301/ 1883 به‌ پایان‌ رساند و در پاریس‌ منتشر کرد (همانجا؛ دائرة‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ ، همانجا). مقدمة‌ رنو در بارة‌ تقویم‌البلدان‌ اهمیت‌ بسیاری‌ دارد و یکی‌ از عمده‌ترین‌ منابع‌ تحقیقی‌ برای‌ آشنایی‌ با ابوالفداء و اثر جغرافیایی‌ او بوده‌ است‌ (کراچکوفسکی‌، ص‌ 310). پس‌ از آن‌، شرح‌ کراچکوفسکی‌ در بارة‌ این‌ کتاب‌ اهمیت‌ و ارزشی‌ ویژه‌ دارد.منابع‌: اسماعیل‌بن‌ علی‌ ابوالفداء، کتاب‌ تقویم‌ البلدان‌ ، چاپ‌ رنو و دسلان‌، پاریس‌1840؛ همان‌، ترجمة‌ عبدالمحمدآیتی‌، تهران‌ 1349 ش‌؛ عبدالرحمان‌ حمیده‌، اعلام‌ الجغرافییّن‌ العرب‌ و مقتطفات‌ من‌ آثارهم‌ ، دمشق‌ 1404/ 1984؛ دائرة‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ ، زیرنظر کاظم‌ موسوی‌ بجنوردی‌، تهران‌ 1367ش‌ ـ ، ذیل‌ «ابوالفداء» (از عنایت‌اللّه‌ رضا)؛ قلقشندی‌؛ ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ نوشته‌های‌ جغرافیایی‌ در جهان‌ اسلامی‌ ، ترجمة‌ ابوالقاسم‌ پاینده‌، تهران‌ 1379ش‌.
نظر شما
مولفان
گروه
جغرافیا ,
رده موضوعی
جلد 7
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده