تقوی ، سیدنصراللّه اخوی تهرانی ، سیاستمدار، ادیب و شاعر معاصر. وی در 1288/1242ش در تهران متولد شد. پدرش، سیدرضا، از خاندان سادات اخوی بود (هدایت، ج1، ص 281؛ بامداد، ج 5، ص 315). تقوی علوم معقول و منقول را نزد میرزا ابوالحسن جلوه (متوفی 1314) و میرزا حسن آشتیانی (متوفی1319) فرا گرفت. سپس برای تکمیل تحصیلات به عتبات رفت و از علمای نجف کسب فیض کرد و در همانجا از میرزا حسین نوری (صاحب مستدرک ، متوفی 1320) اجازة روایت و اجتهاد گرفت. پس از اتمام تحصیلات به حج رفت و سپس به اروپا سفر کرد و در آنجا در بارة قوانین موضوعةاروپا تحقیق کرد (عبرت نائینی، ج 3، ص 506 ـ 507، 511؛ هدایت، همانجا؛ برقعی، ج 2، ص 907؛ مرسلوند، ج 2، ص 269ـ 270).تقوی در سالهای نخستینِ انقلاب مشروطه به آزادیخواهان پیوست و از سران مشروطهخواهان شد. وی همزمان با تشکیل اولین دورة مجلس شورای ملی (1324ـ1326) از طرف طلاب تهران به نمایندگی بر گزیده شد (عبرت نائینی، ج 3، ص 507؛ کسروی، 1363 ش، ص 168؛ مرسلوند، ج 2، ص 270).در 1324 عضو انجمنی مخفی شد که کارش نظارت برامور مجلس و اعمال وزیران کابینه به منظور جلوگیری از مفاسد بود (ناظمالاسلام کرمانی، بخش 1، ج 3، ص 581). تقوی در مجلس بسیار فعال و مخالف اعمال ستمگرانة حکومت بود، به طوری که در 1325 در ماجرای اختلاف محمدعلیشاه (حک : 1324ـ1327)ومجلس، شاه خواستار اخراج و تبعید چند تن، از جمله تقوی و تقیزاده * ، شد (ملکزاده،ج3،ص608؛ مرسلوند، ج2،ص270ـ 271).تقوی پس از فتح تهران در 1327، به عضویت«شورایکبرای مملکتی»در آمد(سفری، ص361؛مرسلوند،ج2، ص271). در 1327 در مجلس سخنرانی کرد و از کوششهای علمای نجف جهت پیروزی انقلاب مشروطه قدردانی کرد (کسروی، 1355ش، ص76). او در دورة دوم مجلس نیز وکیل مردم تهران شد (مرسلوند، همانجا). در 1332 در دورة سوم مجلس، بهرغم آرای بسیاری که آورده بود، به علت عضویت در دیوان عالی کشور از مجلس استعفا کرد (همانجا؛ برای متن استعفانامه رجوع کنیدبه وحید ، ش 248 و 249، ص 98). در 22 شعبان 1340/ 30 فروردین 1301، تقوی که طرفدار رضاخان (حک : 1304ـ 1320ش) و به تحریک وی، خواهان سقوط کابینة حسن پیرنیا * ملقب به مشیرالدوله بود، در صحن وزارت دادگستری با حرکتی نمایشی از رئیسالوزرا، مشیرالدوله، بدگویی و در آنجا تحصن کرد (بهار، ج1، ص206). در 26 شعبان 1340، در کشمکش بین کودتاچیان و مشیرالدوله، تقوی در تظاهرات علیه مشیرالدوله با تهدیدی خواستار بازشدن درِ مجلس برای تظاهرکنندگان شد (همان، ج1، ص208). او در 1309ش عضو هیئت محاکمة نصرتالدوله، فرزند فرمانفرما (متوفی1300)، به اتهام رشوهخواری بود (صفائی، ص452، پانویس1؛ مکی، ج5، ص95). تقوی سالها در عدلیة تهران اشتغال داشت، مدتی نیز رئیس دیوان عالی کشور شد (عبرت نائینی، همانجا).تقوی در دانشکدة حقوق و معقول و منقول نیز تدریس میکرد و چندی ریاست آنجا را بر عهده داشت (برقعی، همانجا). او در 1326ش در 84 سالگی در تهران درگذشت (مرسلوند، همانجا؛ بامداد، ج 5، ص 315). وی در سرودن شعر به شیوة قدما تبحر داشت و پیرو سبک ناصرخسرو و سنایی غزنوی بود (عبرت نائینی، ج 3، ص 508؛ هدایت؛ برقعی، همانجاها). اشعار تقوی به شکل مدون چاپ نشده است. وی به استقبال از قصیدة ایوان مدائن خاقانی شروانی، در هجو احمدشاه و مدح سردارسپه قصیدهای سروده بود که احتمالاً به همین دلیل، بعدها رئیس دیوان عالی کشور شد (بامداد، ج 3، ص 117ـ123؛ مکی، ج 5، ص 93).تقوی برخی از متون کهن را تصحیح کرده است که عبارتاند از: ترجمة الاشارات والتنبیهاتِ ابوعلیسینا، بامقدمة سیدحسن مشکان طبسی (تهران 1316ش)؛ اوصاف الاشراف خواجهنصیرالدین طوسی (تهران 1306ش)؛ تازیانة سلوک ، مکتوب احمد غزالی به عینالقضاة همدانی (تهران 1319ش)؛ جلدهای سوم و چهارم و پنجم تفسیر ابوالفتوح رازی (تهران)؛ جاوداننامة افضلالدین مَرَقی کاشانی (باباافضل) در مبدأ و معاد و سلوک (تهران 1311ش)؛ درةالتاج لِغرةالدباج قطبالدین محمود شیرازی (بیجا، بیتا.)؛ دیوان ناصرخسرو ، با مقدمة تقیزاده (تهران 1307ش)؛ المفید للمستفید مولانا افضلالدین کاشانی (تهران 1310 ش)؛ تفسیر القرآن سیدعبداللّهبن محمدرضا حسینی معروف به شُبَّر(تهران 1352). تقوی همچنین کتابی تألیف کرد به نام هنجار گفتار ، شامل مباحثی دقیق در معانی و بیان و بدیع. ویدر جای جای این کتاب اشعار خود را به عنوان نمونة صنایعو فنون آورده است (برای نمونه رجوع کنیدبه ص111، 306، 314).او همچنین تحفةالوزراء یا اندرزنامه ــ که مجموعه اندرزهاییاز حکما به خط میرعماد است ــ (تهران 1314ش) و اندرزنامه یا پندنامة یحیویه امیرنظام گروسی (تهران 1314ش) را چاپ کرده است.از دیگر کارهای فرهنگی تقوی مشارکت در تأسیس کتابخانة ملی است که به اتفاق میرزا محمد علیخان نصرتالسلطان و ملکالمتکلمین * در 1322 انجام شد (ناظمالاسلام کرمانی، بخش1، ج2، ص430؛ ملکزاده، ج1، ص210).منابع: مهدی بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری ، تهران 1357ش؛ محمدباقر برقعی، سخنوران نامی معاصر ایران ، قم 1373ش؛ محمدتقی بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسی ایران ، تهران 1323ـ1363ش؛ نصراللّه تقوی، هنجار گفتار: در فن معانی و بیان و بدیع فارسی ، تهران 1317ش؛ محمدعلی سفری، مشروطهسازان ، تهران 1370ش؛ ابراهیم صفائی، رهبران مشروطه ، ج1، تهران 1363ش؛ محمدعلی عبرتنائینی، تذکرة مدینةالادب ، چاپ عکسی تهران 1376ش؛ احمد کسروی، تاریخ مشروطة ایران ، تهران 1363ش؛ همو، تاریخ هیجده سالة آذربایجان ، تهران 1355ش؛ حسن مرسلوند، زندگینامة رجال و مشاهیر ایران ، ج2، تهران 1369ش؛ حسین مکی، تاریخ بیست سالة ایران ، ج5، تهران 1362ش؛ مهدی ملکزاده، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ، تهران 1371ش؛ محمدبن علیناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان ، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران 1362ش؛ وحید ، ش248 و 249 (دی و بهمن 1357)؛ محمود هدایت، گلزار جاویدان ، تهران 1353ـ 1355ش.