تقلید(2) ، مراسمِ شمشیربستن سلاطین عثمانی در یکی از نخستین روزهای جلوس. این مراسم ــ که در منابع قدیم به آن «تقلیدالسیف» و «تقلید شمشیر» میگفتهاند ــ معادل مراسم تاجگذاری پادشاهان بوده است. هر سلطان برای مراسم شمشیر بستن، در یکی از صبحهای روز دوم تا هفتم پس از مراسم بیعت، سوار بر اسب یا قایق سلطنتی از قصر خارج میشد و به آرامگاه ابوایّوب انصاری در محلة ایّوب استانبول میرفتو در آنجا شمشیر میبست و سپس مزار یک یک اجداد خودرا زیارت میکرد و به قصر باز میگشت. در تمام مسیر، وزیراعظم، شیخالاسلام، قاضی عسکرها، نقیبالاشراف و برخی از مقامات دولتی همراه سلطان بودند. سلطان، اگراز راه دریایی به ایّوب میرفت، از راه خشکی به قصر باز میگشت، و برعکس. در این مراسم برسر مردم، پول تازه ضرب شده به نام سلطان جدید میپاشیدند و بین ایشان گوشت قربانی پخش میکردند. همچنین، هرگاه سلطان از راه خشکی بهقصر باز میگشت، «کدخدای دربانان» و «میرآخور ـ آغا» از محل آرامگاه تا دروازة قصر، عریضههای مردم را، که بهسلطان مینوشتند، جمع میکردند.پیشینة تقلید یا همان شمشیربستنِ رسمی، دقیقاً معلوم نیست. به گفتة دسن ، اول بار آق شمسالدین در آرامگاه ابوایّوب به کمر سلطان محمد فاتح (حک :855 ـ886) شمشیر بسته است، ولی در منابع ترکی چنین مطلبی دیده نمیشود. از قرن یازدهم بود که سلاطین زیارت مزار اجداد خود را معمول کردند که این عادت یا رسم را «تربتلَر زیارتی» (زیارت تربتها) نامیدند (سلانیکی، ص132). بعدها این رسم به زیارت مزار سلطان محمد فاتح منحصر شد. به گفتة مورخان ترک، اولین مراسم تقلید در زمان مصطفای اول (1026ـ1027 و 1031ـ 1033) بوده است (نعیما، ج1، ص320؛ پچوی، ج2، ص361).مراسم تقلید، ظاهراً پیش از زمان سلطان مصطفای اول، صرفاً ماهیت دینی داشته و بعد از او بهصورت رسم درباری در آمده است. اما بعضی از سلاطین، از جمله مصطفای دوم (حک : 1107ـ 1115) و مراد پنجم (حک : 1293)، این رسم را اجرا نکردهاند (نوری، ج 1، ص 91 به بعد). آخرین مراسم تقلید در زمان جلوس محمد ششم (حک : 1336ـ1341) انجام شد.تقلید، از اوایل دورة اسلامی و پیش از رفتن به غزوات بهصورت رسم اجرا میشده است. بعضی از دانشمندان، پیشینة رسم شمشیربستن ممالیک مصر از طرف خلفای عباسی را بههمان رسم صدر اسلام مربوط میدانند (دسن، ج1، ص306). ترکان عثمانی نیز روایت کردهاند که شمسالدین بُخاری (امیر سلطان) برای سلطان مراد دوم (حک : 824 ـ 848) در بورسه شمشیر بسته بود (عالی، ج 5، ص 195؛ صولاقزاده، ص 139). معمولاً شیخالاسلام شمشیر را به کمر سلطان میبست (برای نمونه رجوع کنیدبه نعیما، ج 4، ص 328؛ سلاحدار، ج 2، ص 309)، ولی این قاعدهای ثابت نبود و در قرون اخیر این کار را اشخاص دیگر، برای مثال نقیبالاشراف، نیز انجام میدادند.در بارة شمشیری که سلاطین در مراسم تقلید بهکمر میبستند، نظرها مختلف است؛ به عقیدة هامر ـ پورگشتال (ج3، ص2148) این شمشیر از آنِ پیامبر اکرم صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، و به عقیدة احمد لطفی از آنِ عُمَر بوده است، لیکن این ادعاها بیپایه است؛ شمشیرِ این مراسم عموماً از بین شمشیرهای محفوظ در قصر، و به خواست سلطان انتخاب میشد. در بین این شمشیرها، شمشیر پیغمبر، عمر، عثمان غازی (بنیانگذار سلطنت عثمانی) و شمشیر یاوز سلطان سلیم یافت میشد [ نیز رجوع کنیدبه شمشیر * ؛ جلوس * ] .منابع: روشن اشرف، ایکی سلطنت آره سنده ، استانبول 1334، ص37 به بعد؛ اولیاچلبی، ج1، ص401؛ ابراهیم پچوی، تاریخ ؛ سلاحدار، تاریخ ، ج2، ص579؛ مصطفی سلانیکی، تاریخ ؛ صولاقزاده، تاریخ ؛ عالی، تاریخ ؛ احمد لطفی، تاریخ ، ج6، استانبول 1302، ص51؛ مصطفی نعیما، تاریخ ؛ عثمان نوری، عبدالحمید ثانی و دور سلطنتی ، استانبول 1327؛ [ یوزف فون هامر ـ پورگشتال، تاریخ امپراطوری عثمانی ، ترجمة میرزا زکی علیآبادی، چاپ جمشید کیانفر، تهران 1367ـ1369ش ] ؛Enderu ª n tarihi , I, 35; M. d'Ohsson, Tableau gإnإral de l'Empire Ottoman , Paris 1670, 10, 19; I smail Hakk â , Uzunµar â í l â , Osmanl i devletinin saray te í kilہt i , Ankara 1945, 36, 60, note 189 ff.