تفرشی، مصطفی بنحسین ، رجالی و اصولی و فقیه امامی در سدة دهم و یازدهم. شرححال، سال و محل تولد او در منابع نیامده است ( رجوع کنید به تفرشی، ج1، مقدمه، ص8). گفتهاند که وی با دانشمندانی چون شیخ محمدتقی مجلسی، شیخ بهاءالدین عاملی و میرزا محمد رجالی استرآبادی معاصر بوده و از آنان حدیث نقل کرده است ( رجوع کنید به خوانساری، ج7، ص167؛ مدرس تبریزی، ج3، ص403؛ تفرشی، همانجا). مهمترین استاد وی مولی عبداللّه تُستَری * بوده که تفرشی در کتاب خود (ج3، ص99) او را بسیار ستوده و بیشترین نکات تحقیقی آن را از او دانسته (نیز رجوع کنید به افندی اصفهانی، ج5 ، ص212) و در 1019 از وی اجازة روایی گرفته است (آقابزرگطهرانی، 1337 ش، ستون 460؛ برای متن اجازه رجوع کنید به همو، 1411، ص566، پانویس). وی همچنین از محضر بدالعالیبنعلیکَرَکی، فرزند محقق ثانی، بهره برده و از او روایت کرده است (تفرشی، ج3، ص64؛ حرّ عاملی، قسم2، ص322). خوانساری (ج7، ص168) احتمال داده است که سیدفیضاللّهبنعبدالقاهر حسینی نیز از جمله استادان وی بوده باشد. تاریخ درگذشت تفرشی معلوم نیست ( رجوع کنید به مدرس تبریزی، همانجا؛ تفرشی، ج1، مقدمه، ص8)، به نوشتة آقابزرگ طهرانی (1403، ج4، ص224، ج24، ص274؛ همو، 1337 ش، همانجا) او تا 1044 زنده بوده است.سیرهنویسان شیعی از تفرشی بهبزرگی یاد کرده و وی را به تبحر در علم رجال و رفعت شأن علمی و ژرفنگری ستودهاند (برای نمونه رجوع کنید به اردبیلی، ج2، ص233؛ حرّ عاملی، قسم2، ص323؛ مامقانی، ج4، ص81؛ نیز رجوع کنید به تفرشی، ج1، مقدمه، ص8 ـ10). خوانساری (همانجا) او را از پیشتازان سرشناس در دانش رجال حدیث دانسته و وی را به کمال وثاقت و عدالت و دقت در ضبط، ستوده است.اشتهار تفرشی بیشتر مرهون کتاب نقدالرّجال اوست که در بارة شناخت راویان حدیث نوشته و در 1015 آن را به پایان برده است (تفرشی، ج1، مقدمه، ص12ـ13). هدف وی از تألیف این اثر، به گفتة خودش (ج1، ص34)، تدوین کتابی بوده که جامع تمامی راویان حدیث، به دور از خطا، همراه با نظم و ترتیب و در بر دارندة آرای دانشمندان این علم باشد تا کمبود تألیفات پیشینیان را جبران کند. رجالیان مشهور، کتاب وی را بسیار سودمند و دقیق و از بهترین آثار در رجالشناسی دانستهاند (برای نمونه رجوع کنید به اردبیلی، همانجا؛ خوانساری، ج 7، ص167ـ 168). برخی از ویژگیهای کار تفرشی عبارت است از: اکتفا نکردن به توثیق یا تضعیف افراد و استناد به توثیقهای فقها در منابع فقهی، نام بردن از برخی از شاگردان و استادان راویان حدیث، ژرفنگری و اختلاف نسخههای اصول رجالی، نقدو بررسی آرای رجالی علامه حلّی و ابنداوود، ابتکار درحلّ برخی مشکلات رجالی ( رجوع کنید به تفرشی، ج1، مقدمه، ص 14ـ 15). تفرشی، برخلاف روش معمول رجالیان معاصرش برخی از فقهای بزرگ را در شمار راویان آورده است (خوانساری،ج 7، ص 168).شماری از فقها و علمای رجال بر نقدالرّجال حاشیه نوشتهاند، از جمله شیخ محمدتقی مجلسی، سیدعبداللّه جزایری، سیدنعمتاللّه جزایری، آقامحمدعلی کرمانشاهی فرزند وحید بهبهانی و مولی عنایتاللّه قُهپایی ( رجوع کنید به آقابزرگطهرانی، 1403، ج 6، ص 227ـ 228). شیخ عبدالنبی کاظمی بر آن تکملهای نگاشته است (همان، ج 4، ص 417، ج 24، ص 275). خود تفرشی نیز سالها پس از تألیف این کتاب، بر آن حاشیههایی افزوده، از جمله سال درگذشت برخی معاصران را ذکر کرده است (برای نمونه رجوع کنید به تفرشی، ج3، ص 99، پانویس 3، ج 4، ص 33، پانویس 7).منابع: محمدمحسن آقابزرگطهرانی، الذریعة الی تصانیف الشیعة ، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت 1403/ 1983؛ همو، طبقات اعلامالشیعة: الروضة النضرة فی علماء الماة الحادیة عشرة ، بیروت 1411/ 1990؛ همو، مصفی المقال فی مصنفیعلمالرجال ، چاپ احمد منزوی، تهران 1337 ش؛ محمدبن علی اردبیلی، جامعالرّواة و ازاحة الاشتباهات عن الطّرق و الاسناد ، بیروت 1403/ 1983؛ عبداللّهبن عیسی افندی اصفهانی، ریاضالعلماء و حیاض الفضلاء ، چاپ احمد حسینی، قم 1401ـ 1415؛ مصطفیبن حسین تفرشی، نقدالرّجال ، قم 1418؛ محمدبنحسن حرّ عاملی، املالا´مل ، چاپ احمد حسینی، قسم2، قم 1362 ش؛ خوانساری؛ عبداللّه مامقانی، مقباس الهدایة فی علم الدّرایة ، چاپ محمدرضا مامقانی، قم 1411ـ1413؛ مدرس تبریزی.