تعدیل زمان

معرف

اصطلاحی‌ در نجوم‌، به‌ معنای‌ اختلاف‌ زمانی‌ میان‌ رسیدن‌ خورشید حقیقی‌ و خورشید میانگین‌ به‌ نصف‌النهار ناظر در هر روز سال‌
متن
تعدیل‌ زمان‌ ، اصطلاحی‌ در نجوم‌، به‌ معنای‌ اختلاف‌ زمانی‌ میان‌ رسیدن‌ خورشید حقیقی‌ و خورشید میانگین‌ به‌ نصف‌النهار ناظر در هر روز سال‌. در گذشته‌های‌ دور، زمان‌ را در طی‌ روز بر اساس‌ موقعیت‌ خورشید در آسمان‌، مثلاً با ساعت‌ آفتابی‌، اندازه‌ می‌گرفتند. با این‌ کار می‌توان‌ طول‌ شبانه‌روز را بر اساس‌ مدت‌ زمان‌ بین‌ دو اوج‌ (بیشترین‌ ارتفاع‌ روزانة‌) متوالی‌خورشید تعیین‌ کرد، اما با این‌ تعریف‌، طول‌ روز به‌ دو دلیل‌ ثابت‌ نیست‌: 1) حرکت‌ ظاهری‌ خورشید نه‌ بر استوای‌ سماوی‌، بلکه‌ بر روی‌ دایرة‌البروج‌ است‌ که‌ نسبت‌ به‌ استوای‌ سماوی‌، میلی‌ در حدود ْ 12 23 دارد. 2) حرکت‌ ظاهری‌ خورشید بر دایرة‌البروج‌ یکنواخت‌ نیست‌، زیرا مدار زمین‌ به‌ دور خورشید، به‌ شکلِ بیضیِ نزدیک‌ به‌ دایره‌ است‌. سرعت‌ این‌ حرکت‌ هنگامی‌ که‌ زمین‌ در اوج‌ (دورترین‌ فاصله‌ نسبت‌ به‌ خورشید) قرار دارد، یعنی‌ حدود پایان‌ بهار، به‌ کمترین‌ مقدار و در حضیض‌ (نزدیکترین‌ فاصله‌ نسبت‌ به‌ خورشید)، یعنی‌ حدود پایان‌ پاییز، به‌ بیشترین‌ مقدار می‌رسد. تأثیر این‌ دو عامل‌، که‌ موجب‌ یکسان‌ نبودن‌ طول‌ روزها می‌شود، فقط‌ حدود چند ثانیه‌ در هر روز است‌، اما با جمع‌ شدن‌ آن‌ در طول‌ چند ماه‌، اختلاف‌ به‌ حدود ربع‌ ساعت‌ می‌رسد. یعنی‌ رسیدن‌ خورشید به‌ بیشترین‌ ارتفاع‌ در مسیر ظاهری‌ روزانه‌اش‌، که‌ ظهر حقیقی‌ محلی‌ را تعیین‌ می‌کند، تا حدود ربع‌ ساعت‌ زودتر یا دیرتر از زمان‌ مورد انتظار برای‌ روزهای‌ با طول‌ میانگین‌ خواهد بود (کِنِدی‌، ص‌ 1؛ اسمارت‌، ص‌ 46ـ47، 50). البته‌ ساعتهای‌ امروزی‌، زمان‌ خورشیدی‌ میانگین‌ (ثابتی‌ که‌ به‌ طول‌ جغرافیایی‌ بستگی‌ دارد) را نشان‌ می‌دهند.اخترشناسان‌ یونان‌ باستان‌ نیز در تحلیل‌ ماه‌گرفتگیها و خورشیدگرفتگیها تأثیر انباشتیِ تعدیل‌ زمان‌ را در نظر می‌گرفتند (کندی‌، همانجا). برای‌ جبران‌ این‌ اثر باید روز نجومی‌ را چنان‌تعریف‌ کرد که‌ خورشید حقیقی‌ مطرح‌ نشود. در نجوم‌ جدید، خورشید میانگین‌ نقطه‌ای‌ است‌ که‌ بر استوای‌ سماوی‌ حرکت‌ می‌کند و سالی‌ چهار بار (حدوداً در 26 فروردین‌، 23 خرداد، 10 شهریور و 4 دی‌) بر خورشید حقیقی‌ منطبق‌ می‌شود ( رجوع کنید بهنمودار). حرکت‌ خورشید میانگین‌، یکنواخت‌ است‌ اما تقریباً مانند حرکت‌ خورشید حقیقی‌ است‌ که‌ اندکی‌ بی‌نظمی‌ دارد. امروزه‌ زمان‌ خورشیدی‌ میانگین‌ بر اساس‌ حرکت‌ خورشید میانگین‌ تعریف‌ می‌شود و تعدیل‌ زمان‌، اختلاف‌ زمانی‌ رسیدن‌ خورشید حقیقی‌ و خورشید میانگین‌ به‌ بیشترین‌ ارتفاع‌ روی‌ نصف‌النهار محلی‌ است‌ ( رجوع کنید به تصویر؛ دالن‌ ، 1996، ص‌ 212ـ 213). در نجوم‌ باستان‌ و دورة‌ اسلامی‌، خورشید میانگین‌ را بر دایرة‌البروج‌ (نه‌ بر استوای‌ سماوی‌) فرض‌ و طول‌ روز میانگین‌ را محاسبه‌ می‌کردند. تعدیل‌ زمان‌، به‌ دلخواه‌ در لحظة‌ خاصی‌ از یک‌ سال‌، صفر گرفته‌ می‌شد و به‌ این‌ ترتیب‌، تعدیل‌ زمان‌ برای‌ زمانهای‌ دیگر نیز قابل‌ محاسبه‌ بود. نقطة‌ صفر اغلب‌ چنان‌ تعیین‌ می‌شد که‌ تعدیل‌ زمان‌ برای‌ روزهای‌ دیگر سال‌ همواره‌ مثبت‌ باشد (دالن‌، 1994، ص‌ 103).جدولهای‌ تعدیل‌ زمان‌ از زمان‌ بطلمیوس‌ (150 میلادی‌) بر اساس‌ روابط‌ سادة‌ مثلثات‌ کروی‌ محاسبه‌ می‌شده‌ است‌. بر اساس‌ رابطة‌ پایانی‌، تعدیل‌ زمان‌ به‌ طول‌ دایرة‌البروجی‌ خورشید و اندازة‌ میل‌ محور زمین‌ (میل‌ دایرة‌البروج‌ نسبت‌ به‌ استوای‌ سماوی‌) و مشخصه‌های‌ الگوی‌ خورشیدیِ به‌کار رفته‌ (خروج‌ از مرکز، طول‌ دایرة‌البروجی‌ اوج‌) بستگی‌ دارد (کندی‌، همانجا). در دورة‌ اسلامی‌، بسیاری‌ از اخترشناسان‌ مسلمان‌ جدولهایی‌ برای‌ تعدیل‌ زمان‌ در زیجها می‌آوردند. عنوان‌ این‌ جدولها تعدیل‌ الایـّام‌ بِلَیالیها است‌. غالباً تغییرهای‌ اندکی‌ در تعریف‌ داده‌ می‌شد تا محاسبه‌ آسانتر شود. امروزه‌ تاریخ‌نگاران‌ علم‌، جدولهای‌ تعدیل‌ زمان‌ محمدبن‌ موسی‌ خوارزمی‌ و کوشیار گیلانی‌ و جمشید کاشانی‌ را بررسی‌ کرده‌اند. تحلیل‌ ریاضی‌ این‌ جدولها و بازسازی‌ مشخصه‌های‌ اولیة‌ تعدیل‌ زمان‌، مسئلة‌ریاضی‌ جالب‌ توجهی‌ است‌ (کندی‌، ص‌ 1ـ 8؛ دالن‌، 1996، ص‌ 211ـ247).منابع‌: [ ویلیام‌ مارشال‌ اسمارت‌، نجوم‌ کروی‌ ، ترجمة‌ داود محمدزاده‌ جسور، تهران‌ 1375 ش‌ ] ؛
نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ علم ,
رده موضوعی
جلد 7
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده