تُطیلَه ، شهر اسپانیایی تودلا ، واقع در ملتقای رود ابرو و یکی از شاخههای آن به نام کالش . امروزه [ = 2000 میلادی ] این شهر در قلمرو حکومت خودگردان ناوارا قرار دارد و جمعیت آن 500 ، 26 تن است. [ نام این شهر در اسپانیایی «توذِلا» و در مآخذ اسلامی تَطیله است. ]جغرافینویسان مسلمان در بارة این «مدینة» اندلس اطلاعاتی داده و بر موقعیت مرزی آن در برابر مسیحیان و اهمیت آن به عنوان مرکز کورهای شامل شهرها، قلاع و روستاهای ثغرعلیا (مانند الفارو ، ارنیط ( آرندو ) ، بورخا ، قَلَهُرَّه ( کالاهرا ) ، طرسونه و ناجره ( ناخرا ) و بقیره ( ویگورا ) ) تأکید کردهاند. «حاضِرَه» ( پایتخت ) این کوره، سَرَقُسطه * (ساراگوسا)، پنجاه میل (ح 75 کیلومتر) با تطیله فاصله داشت. علاوه براینها، بعضی از جغرافینویسان و مورخان گفتهاند که تطیلهبه صورت «مدینه» به دستور حَکَم اول، امیر اموی [ حک : 180ـ206 ] بنا شد، اما بنا بر یافتههای باستانشناختی، این محل از پیش از تاریخ، زیستگاه انسان بوده است. تطیله با بخشهایی که در قرنهای نهم و دهم به آن اضافه شد، بیش از 22 هکتار مساحت داشت.در اواخر قرن دوم و اوایل قرن سوم، تطیله به مرکز سلطة امویان بر شمالشرقِ ثغرعلیا و مقابله با مسیحیان بَنبَلونه * (پامپلونا ) و نیز بنوقَسیهای ( رجوع کنید به قسی * ، بنو) مُوَلَّد بدل شده بود. در حدود 198، بنوقسیها تطیله را گرفتند و آنجا را به صورت یکی از پایگاههای نظامی اصلی خود، در دورههای استقلالِ گاهبگاه از امویان، در آوردند. این وضع تا زمان عبدالرحمان سوم ادامه یافت. وی در 312 شهر را به محمد اَنقَر، حاکم سرقسطه که از تجیبیان * عربتبار بود، بخشید. اعقاب محمد نیز این شهر را تا سال 400 در دست داشتند و گاه از حکومت مرکزی اندلس مستقل میشدند. در این زمان یکی از اعقابِ دور محمد انقر، مُنذَر تجیبی حاکم تطیله در 396، «طایفة» سرقسطه را که شامل بقیة ثغرعلیا و نیز تطیله میشد، تشکیل داد. در 430 این طایفه زیر سلطة بنوهود( رجوع کنید به هودیان * ) در آمد. در 503 مرابطون، سرقسطه را فتح کردند، اما نتوانستند از این سرزمین در برابر مسیحیان دفاع کنند و در 513 الفونسوی اول، شاه آراگون، تطیله را گرفت. در پی آن، مسلمانان تطیله با عناوین مُدَجَّنون * / مودجار و موریسکو * همچنان در شهر باقی ماندند تا اینکه در 1023/ 1614 از آنجا رانده شدند.در دورة اسلامی، تطیله به عنوان یکی از کانونهای شهرنشینی، صاحب حیاتی فرهنگی، هرچند ناچیز، شد. نخستین نشانههای این حیات فرهنگی در قرن سوم ظاهر شد و در قرون بعدی در پیرامون خانوادههای اسلامی، مانند بنوامام، استحکام یافت. در منابع به 22 تن از رجال علم و ادب تطیله قبل از 350، هشت تن بین 350 و 398، و دو تن بین 398 و 450 اشاره شده است. اَعمی' التُطیلی * ، شاعر (متوفی 525)، مقامی برجسته و خاص دارد. تطیله از مراکز قضایی اندلس بود. در منابع، پارهای از فعالیتهای کشاورزی و بازرگانی آنجا ذکر شده است. در پژوهشهای باستانشناختی جدید، در بارة مسجدجامع شهر و نیز سفالگری در آن اطلاعاتی به دست آمده و تکههایی از ظروف سفالین با ارزش کشف شده است.منابع: 1) مآخذ: ابنحیّان، المقتبس من اتباء اهل الاندلس ، چاپ محمودعلی مکی، بیروت 1393/ 1973، ص 408، ش 3، ج 5، چاپ چالمتا، مادرید 1979، فهرست؛ ابندلائی، نصوص عنالاندلس من کتاب ترصیع الاخبار، و تنویع الا´ثار و البستان فی غرائب البلدان و المسالک الی جمیع الممالک ، چاپ عبدالعزیز اهوانی، مادرید 1965؛ عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، جغرافیة الاندلس ، چاپ حجّی، ص90ـ91؛ [ محمدبن عبداللّه حمیری، الرّوض المعطار فی خبرالاقطار ، چاپ احسان عباس، بیروت 1984، ص 133، 317 ] ؛ محمدبن ابیبکر زهری، کتاب الجغرافیة ، چاپ محمد حاجصادق، دمشق 1968، ص 222؛ یاقوت حموی، ذیل مادّه؛Dhikr bila ¦ d al-Andalus , ed. and tr. Luis Molina, vol. 2, Madrid: Consego Superior de Investigaciones Cientificas, Instituto "Miguel Asصn", 1983, 16-17, 63, 79,140, 164; Ibn Ima ¦ m al-Tut ¦ â ¤ l ¦ â , K. al-k ¤ ad ¤ a ¦ Ý wa-nafy al-d ¤ arar ..., tr. Barbier, Des droits et des obligations entre propriإtaires d'hإritages voisines , in Rev. algإrienne, marocaine et tunisienne de lإgislation et de jurisprudence , XVI (1900), XVII (1901); Idr ¦ â s ¦ â , Uns , ed. and tr. J. A. Mizak, Madrid 1989, n. 550.2) بررسیها: ع. ه . هرامه، الاعمی التطیلی: حیاته و ادبه ، طرابلس غرب 1392/ 1983؛J. J. Bienes, "Introducciئn al estudio de la cerرجوع کنید بهmica musulmana de la ciudad de Tudela", Turiaso, VII (1987), 115-158; L. Navas Camara and B. Martinez Aranaz, "Excavaciones en la Plaza Vieja de Tudela. La mezquita mayor", Trabajos de arqueologصa Navarra , II (1993-1994), 137-139;idem,"La mezquita mayor de Tudela. Excavaciones arqueolئgicas", Rev. del µentro de Estudios de la Merindad de Tudela , VI (1994), 5-18; C. Laliena and P. Senac, Musulmans et chrإtiens dans le Haut Moyen Age. Aux origines de la conque ª te aragonaise , Montrouge 1991; E. Manzano, La frontera de al-Andalus en إpoca de los Omeyas , Madrid 1991; L. Alaiza Martinez, "Historia y urbanismo de la Tudela musulmana", Rev. del Centro de Estudios de la Merindad de Tudela , VI (1994), 109-124; C. Mazzoli-Guintard, Villes d'Andalus , Rennes 1996, index ; B. Pavon, "Arte islرجوع کنید بهmico en Toledo y Tudela", Rev Inst. Egipcio de Estudios Islرجوع کنید بهmicos en Madrid , XXVII (1995), 105-141; J. A. Souto, "El noroeste de la frontera superior de al-Andalus en إpoca omeya. Los datos delas fuentes geogrرجوع کنید بهficas e histئricas", Bol. Asoc. Espa·ola de Orientalistas , XXXI (1995), 65-72, XXXII (1996), 265-277; M. J. Viguera, Aragئn musulmرجوع کنید بهn , 2 Saragossa 1988 (bibl. at 249-286); idem, El Islam en Aragئn , Saragossa 1995.