تِشْری/ تِشْرین ، تشرین اول، تشرین آخر، نام چند ماه پاییزی نزد اقوام گوناگون بینالنهرین و آسیای صغیر از روزگار باستان تا امروز، این نام در گاهشماری مذهبی یهود به صورت تِشْری ضبط شده است.تِشری از واژة آرامی شِری به معنای آغاز کردن گرفته شده است (نیلسون، ص 23) و لانگدون (ص 29) در حالت فعلی آن را بهصورت شرو ضبط کرده است. نام این ماه در اسناد بابلی به صورت تِشری/ تشریت و در دورة کاسیها بهصورت تَشریتو در اسناد آشوری ـ بابلی ضبط شده است (لانگدون، همانجا). نام تشرین دوم یا تشرین ثانی در گاهشماریهای رایج در بعلبک و شهرهای یونانی آسیای صغیر نیز بهکار میرفته و برای نخستین بار در کتیبههای پالمیرا آمده است (ایدلر ، ج 2، ص 43). بهکار بردن نام ماهها بهصورت جفتی (دوگانه، مزدوج) که با واژگان بزرگ و کوچک، اول و دوم و قدیم و ثانی توصیف میشدهاند مربوط به زمانی دانسته شده که سال به تقسیماتی کوچکتر از چهار فصل تقسیم میشده است (نیلسون، ص 224). بهرغم آنکه آغاز و پایان ماههای سال در گاهشماریهای مختلف این مناطق با ررجوع کنید بهیت هلال مشخص میشده است، موضع ماهها با اضافه کردن یک ماه در هر دو یا سه سال در فصول تثبیت میشده است (فادرینگهام، 1908ـ1909، ص 20؛ همو، 1931، ص 735؛ پارکر و دوبراشتاین ، ص 1ـ3). با توجه به معنای واژة شری ، ظاهراً پیش از آنکه در تقویمهای بابلی ـ سریانی، ماه نِیسان (مقارن اعتدال بهاری یا نزدیک به آن) نخستین ماه سال دانسته شود، ماه تشری نخستین ماه سال بوده است. با انتقال آغاز سال از نخستین روز ماه تشری به نخستین روز ماه نیسان در زمانی نامعلوم ( رجوع کنید بهتقیزاده، ص 65، پانویس) ولی پیش از اسارت یهود در بابل (لانگدون، ص 24)، تشری هفتمین ماه سال در گاهشماری مذهبی یهود و نخستین ماه در گاهشماری عرفی آنان بهشمار میآمده است. بررسی لوحههای تاریخدار بابلی و نیز بعضی شواهد در بارة شروع سال در ماهها و فصول مختلف (مورگناسترن ، ص 112)، این نظر را تقویت میکند که در نواحی و شهرهای گوناگون بینالنهرین و هلال خصیب در روزگار باستان زیر نفوذ تمدنهای اکدی، کنعانی، سومری و عیلامی سال در آغاز فصول مختلف و با نام ماههای «آرامی» آغاز میشده است که در دورههای بعد به نامهای «سریانی» مشهور شدند. قوم یهود نخستین روز ماه تشری، نیسان، ایلول و آغاز یا نیمة ماه شباط را به منظورهای متفاوت آغاز سال نو بهشمار میآورد (نیلسون، ص 274). در این زمان، بویژه، آغاز بهار و آغاز پاییز در این شهرها بهدلیل تساوی روز و شب با شکوهی یکسان جشن گرفته میشد (لانگدون، ص 67). قوم یهود تا پیش از اسارت در بابل ماههای خود را با نام کنعانی آنها مینامیدند و پس از اسارت نام ماههای بابلی و از جمله تشری را پذیرفتند و امروزه نیز آنها را بهکار میبرند (فادرینگهام، 1931، ص 74، همو، 1908ـ1909، ص 12؛ کنوبل، ص 11). از میان نام ماههایی که یهودیان تا پیش از اسارت در بابل بهکار میبردند، نام چهار ماه باقی مانده است ( رجوع کنید به فادرینگهام، 1908ـ 1909، همانجا؛ لانگدون، ص 24؛ نیلسون، ص 23؛ بیکرمان، ص 24). در عین حال، این عقیده نیز وجود دارد که یهودیان تا پیش از اسارت ماههای خود را با شمارة آنها در سال مینامیدند (مورگن استرن، ص 111ـ114؛ فادرینگهام، 1931، ص 74). قدیمترین اسنادی که نام ماه تشری یهودی در آنها آمده، اسناد اسوان الفانتین ، مهاجرنشین یهودی زیر تسلط هخامنشیان است (بیکرمان، ص 24ـ 25). به عقیدة اسپرنگلینگ (ص 234) در اسناد الفانتین سال یهودی در ماه نیسان آغاز میشده است، ولی از آنجایی که این مهاجرنشین در سرزمینی خارج از قلمرو و حیطة روحانیت یهودی و دور از فلسطین قرار داشته (کنوبل، ص 11) و زیر تسلط حکومت ایران بوده است،این امکان وجود دارد که ساکنان اسوان الفانتین سال خود را به تبعیت از حکومت ایران، همزمان با آغاز سال ایرانی در فصل بهار (مقارن نیسان در گاهشماری یهود) آغاز کرده باشند (فادرینگهام، 1908ـ1909، ص 11ـ20؛ کنوبل، همانجا؛ بیکرمان، ص 25). رویهم رفته این اسناد مدارک مناسبی برای گاهشماری یهود و تعیین نخستین ماه سال بهشمار نمیروند. در گاهشماری یهود نخستین روز ماه تشری نباید با یکشنبه، چهارشنبه و جمعه مقارن شود و چنانچه در شب پیش از این روزها، ماه ررجوع کنید بهیت شود، آغاز ماه باید طبق قواعد خاصی به روز پیش یا پس از آن موکول گردد. چهار روز دیگر هفته که تقارن اول تشری با آنها مانعی ندارد «اربعه شعاریم» نامیده میشوند. تمهیدات پیچیده برای تعیین روز اول ماه تشری، برای آن بوده است که دو روز تعطیل متوالی در طول سال موجب اخلال در معیشت قوم نگردد (ابوریحان بیرونی، 1923، ص 283). عدهای از یهودیان، مبدأ خلقت عالم را نخستین روز ماه نیسان، و عدهای دیگر آن را در ماه تشری 3761 ق م میدانند ( د. جودائیکا ، واژههای فرهنگ یهود ، ص 126). در حقیقت تعیین آغاز سال و کلیة محاسبات در گاهشماری مذهبی یهود بر پایة تعیین نخستین روز ماه تشری در گاهشماری عرفی استوار است. بیرونی (1923، ص 144ـ151) برای تبدیل تاریخ گاهشماری یهود به تاریخ گاهشماریهای دیگر، محاسبات خود را بر پایة آغاز سال یهودی در نخستین روز ماه تشری قرار داده است.در حالی که تمامی ماههای سال در گاهشماری یهود بر اساس یک قاعدة کلی با طول ماههای قمری محاسبه میشدند، در مورد اینکه از میان انواع ماههای قمری کدامیک بویژه برای محاسبة طول ماههای سال، و از آن جمله تشری مورد استفاده قرار میگرفتهاند اطلاع دقیقی وجود ندارد. به نظر بسیاری از دانشمندان معاصر، یهودیان ساکن اسوان الفانتین در مصر در قرن پنجم پیش از میلاد طول ماهها را با روش حسابی (اختیار متناوب ماههای 29 و 30 روزه) به دست میآوردند (هرن و ود ، ص 1ـ2) و به نوشتة بیرونی (1923، ص 275) طول ماه تشری همواره 30 روز محاسبه میشده و یک غرّه بیشتر نداشته است. این تعیین طول ثابت ماه تشری و دیگر ماههای سال به گونهای که با ررجوع کنید بهیت هلال ارتباط مستقیم نداشته باشد مربوط به زمانی است که طول ماهها را، حداقل برخی از فرق یهود، برای گاهشماریهای خود ثابت در نظر میگرفتهاند و همانند گاهشماری هجری قمری با ماههای «حسابی» یا به اصطلاح منجمان «امر اوسط» یا به گفته بیرونی (1932، ص 41) «قمری وسطی و روش منجمان» که همواره محرّم را 30 روز و صفر را 29 روزدر نظر میگیرند، تشری را 30 روز به حساب میآوردند ( د. جودائیکا). بهنوشتة بیرونی (همان، ص 57 ـ 58)، بنا بر معتقدات یهود، حضرت نوح علیهالسلام آغاز ماهها را ــ بهسبب ابری بودن آسمان در دورهای شش ماهه که ررجوع کنید بهیت هلال و دیگر صُوَر ماه امکان نداشت ــ بر اساس محاسبه تعیین کرد (نیز رجوع کنید بهعبداللهی، ص 46). اگر طول ماههای تقویمیهودی بر اساس محاسبه تعیین شود و ماه تشری همواره30 روز و ماه پیش از آن (ایلول) 29 روز باشد، طبق قاعده ماه تشری باید دو روزِ اول (غُرّه) داشته باشد ( د. جودائیکا ) و این بر خلاف نوشتة بیرونی (1923، ص 275) است که این ماه را دارای یک غرّه دانسته است. از دو روزِ اولِ ماه تشری، روز یکم (روش ها ـ شانا) را روز اول سال میدانستند و آن را طبق آیینی با دمیدن در بوقها و شاخها جشن میگرفتند (سفر لاویان، 23: 23ـ25؛ سفر اعداد، 29: 1ـ6) و جشن دومین روز، به عنوان نخستین روز ماه، نیز معمولاً به یهودیانی اختصاص داشت که در بیتالمقدّس ساکن نبودند و در آوارگی بهسر میبردند.در دورة اسلامی نام ماههای سریانی، از جمله تشرین، در گاهشماریهای گوناگون ــ که از لحاظ مبدأ و نوع سال و روش کبیسهگیری متفاوت بودند ــ بهکار رفته است ( رجوع کنید به تقیزاده، ص 216ـ225) و ماههای رومی، مقدونی، اسکندری، ذوالقرنینی و سریانی ـ مقدونی نامیده میشدند. این موضوع سبب شده است که میان منجمان و مورخان در بارة ماهیت ماههای سریانی اختلافنظر بهوجود آید. رواج انواع گاهشماری در سرزمینهای بینالنهرین و شام و اینکه در آثار بسیاری از مورخان و منجمان اسلامی، از جمله بیرونی، به همة ملتهای اروپا و خاور نزدیک، «رومی» اطلاق شده، بر دشواری تشخیص نوع گاهشماری افزوده است. به نوشتة بیرونی (1362 ش، ص 237)، ترسایان (پیروان کلیسای سریانی شرق) سالهای سریانی و رومی را با مبدأ گاهشماری سلوکی بهکار میبرند. او (همانجا) مبدأ گاهشماری سلوکی را نخستین روز سال سریانیِ جلوس سلوکوس اول ملقب به نیکاتور، سال 312 ق م، در ماه تشرین اول مقارن با ماه دیوز یونانی و در فصل پاییز دانسته است (نیز رجوع کنید به عبداللهی، ص 134). این مبدأ، در حقیقت همان مبدأ تقویم سلوکی است که بر روی پوستنوشتههای دورا اروپوس با نام «مبدأ پیشین» و با نام یونانی ماهها بهکار رفته است (همان، ص 157ـ 158). بسیاری از منجمان و مورخان ایرانی، فاصلة بین این مبدأ گاهشماری تا روز جمعة اول محرّم سال اول هجری (مبدأ گاهشماری هجری) را 700 ، 340 روز محاسبه کردهاند (همان، ص 141ـ 148). دو گاهشماری سریانی و سریانی ـ مقدونی گاهشماری شمسی بودهاند و در آنها طول ماه تشرین اول 31 و تشرین دوم یا ثانی/ آخر (و به نوشته بیرونی، 1932، ص60، تشرینحرای) 30 روز محاسبه میشده است. در گاهشماری سریانیان، سال از تشرین اول (مقارن با ماه اکتبر میلادی و دهم مهر تا دهم آبان شمسی) آغاز میشود، ولی در گاهشماری سریانی ـ مقدونی سال از کانون ثانی (مطابق با ژانویة میلادی و یازدهم دی تا یازدهم بهمن شمسی) آغاز میشود و تشرینِ اول، دهمین و تشرین دوم، یازدهمین ماه سال بهشمار میآید. بر اساس این دو گاهشماری، برخی منجمان و مورخان تشرین اول یا قدیم را نخستین ماه سریانی (ابوریحان بیرونی، 1923، ص70؛ نصیرالدین طوسی، فصل چهارم؛ گنابادی، باب دوم؛ همائی، ص 424ـ 425) و برخی از جمله یعقوبی (ج 1، ص 156) آن را دهمین ماه دانستهاند (نیز رجوع کنید بهدهخدا، ذیل مادّه؛ حاکمی، ص 298). تقویمی نیز که بیرونی (1362 ش، ص 231) با عنوان رومی از آن یاد کرده و به نوشتة وی از کانون آخر آغاز میشود، همین گاهشماری سریانی ـ مقدونی است (نیز رجوع کنید بهمسعودی، ج 2، ص 337ـ342؛ قزوینی، ص 115؛ بیرجندی، گ 11 ر). تا پیش از رواج گاهشماری یولیانی در قرن چهارم میلادی میان مسیحیان جهان، در بسیاری از نقاط جهان ماههای سریانی با نوعی گاهشماری شمسی ـ قمری بهکار میرفته است (لانگدون، ص 65ـ66) و حتی در قلمرو ایران در دورههای سلوکی و پارتی سکههایی با این گاهشماری ضرب شده است (دبویوس ، ص 35). ابنندیم (ص 388) از نوعی گاهشماری با عنوان گاهشماری حرانی یاد کرده که در آن ماههای تشرین اول و ثانی به ترتیب ماههای هفتم و هشتم سال بودهاند. این گاهشماری که بویژه مورد استفاده صابئین منطقة بینالنهرین بوده، نوعی گاهشماری شمسی ـ قمری با ترتیب اجرای کبیسههایی برابر کبیسههای گاهشماری یهودی بوده و سال آن از ماه نیسان آغاز میشده است (برای آگاهی بیشتر در بارة این گاهشماری رجوع کنید به یرپه ، ص 68ـ83). برابر پژوهش دین (ص130) بر اساس دستنویسی در بارة تقویم سریانی متعلق به سالهای 1003ـ1004 میلادی، تشرین اول و دوم ماههای اول و دوم در گاهشماری کلیسای مسیحی سریانی بوده است.در گاهشماریهای رایج در میان مسلمانان آسیای صغیر تشرین اول و دوم ماههای دهم و یازدهم به شمار میآمدند است (تسیبولسکی، ص129) تا اینکه در 1087 هجری به فرمان سلطان محمد چهارم، امپراتور عثمانی (حک : 1058ـ1099)، برای گاهشماری مالی دولت عثمانی تقویم جدیدی با نام ماههای سریانی، بجز نام سه ماه مارس، می و اکوس با سالهای قمری و حذف یک سال قمری در یک دوره زمانی معیّن که به «ازدلاق» یا به تعبیر دولت عثمانی «سِوِش»، معروف شد (برای آگاهی بیشتر در بارة این اصطلاحها رجوع کنید بهتقویم * ) وضع گردید (همان، ص 127). در این گاهشماری، تشرین اول و دوم بهترتیب ماههای هشتم و نهم سال در نظر گرفته شده بودند (ایدلر، ج 2، ص 265ـ266). این گاهشماری تا 1925 میلادی/ 1341 مالی (پایان مشروطیت دوم در عثمانی) رایج بود (اونات، ص 161). پس از آنکه دولت ترکیه گاهشماری گریگوری را رسماً پذیرفت، تشرین اول و دوم (ماههای هشتم و نهم سال) را به ترتیب «اِکیم» و «کاسیم» نامیدند (تسیبولسکی، همانجا).در گاهشماریهای شمسی ـ قمری، همانند گاهشماری یهود و کلیسا ماه تشری (تشرین) در قرن بیستویکم میلادی در زودترین موقع از پنجم سپتامبر تا چهارم اکتبر و در دیرترین موقع از چهارم اکتبر تا دوم نوامبر مصادف میشود. در حالی که در قرن بیستم میلادی در زودترین موقع از ششم سپتامبر تا پنجم اکتبر و در دیرترین موقع از پنجم اکتبر تا سوم نوامبر مصادف بوده است.در احکام نجوم بابلی، انجام دادن کارهایی مثل بازگشتِ مسافر به خانه و آوردن پرنده در ماه تشرین/ تشری، بجز در روزهای یکم و سوم، نیک بوده و بخشی از روزهای هشتم و سیزدهم نیز خوشیُمن و بخشی دیگر بدیمن بهشمار میرفته است (لانگدون، ص 49ـ51).منابع: علاوه بر کتاب مقدّس. عهد عتیق؛ ابنندیم؛ ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیة ، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ 1923؛ همو، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم ، چاپ جلالالدین همائی، تهران 1362 ش؛ عبدالعلیبن محمد بیرجندی، شرح زیج جدید سلطانی ، نسخة خطی کتابخانة دیوان هند، ش 3000؛ حسن تقیزاده، بیست مقالة تقیزاده ، تهران 1341 ش؛ اسماعیل حاکمی، گاهشماری رومی و ادب فارسی، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران ، شماره 2 و 3، سال 15، شمارة مسلسل 60 و 61، 1346 ش؛ دهخدا؛ رضا عبداللهی، تاریخِ تاریخ در ایران ، تهران 1366 ش؛ زکریابن محمد قزوینی، عجائبالمخلوقاتوغرائبالموجودات ، چاپ فاروق سعد، بیروت 1978؛ مسعودی، مروج (بیروت)؛ مظفربن محمدقاسم گنابادی، شرح بیست باب ملامظفر (در بارة رساله بیست باب در معرفت تقویم اثر عبدالعلیبن محمد بیرجندی)، چاپ سنگی [ بیجا ] 1376؛ محمدبنمحمد نصیرالدینطوسی، سی فصل در معرفت تقویم ، نسخة خطی کتابخانة ملی فرانسه، ش 370 . ؛ واژههای فرهنگ یهود ، [ ترجمه و تدوین منشه امیر، بیجا: بینا، بیتا. ] ؛ یعقوبی، تاریخ ؛ جلالالدین همائی، تاریخ ادبیات ایران ، تهران 1340 ش؛