تِرمِذی، ابوعیسی محمدبن عیسیبن سَوْرَة سُلَمی ، محدّث مشهور اهلسنّت در قرن سوم و نویسندة کتاب الجامعالصحیح * معروف به سنن ترمذی ، از صحاح ستّه. تاریخ تولد او را بهتفاوت، 209 (ابناثیر، جامعالاصول ، ج 1، ص 193)، 210 (ذهبی، 1403، ج 13، ص 271) و دویست و اندی (صفدی، 1394، ج 4، ص 295) ذکر کردهاند. از آنجا که ترمذی به «بوغی» نیز شهرت داشته، سزگین (ج 1، جزء 1، ص 299) زادگاه او را بوغ، روستایی در شش فرسخی ترمذ * ، دانسته است، اما معلوم نیست که وی اهل این روستا بوده یا اینکه در آنجا ساکن بوده است (سمعانی، ج1، ص415). برطبق سخنی از ترمذی، جد او اهل مرو بوده و در روزگار لیثبن سیّار به ترمذ هجرت و در آنجا تَوَطّن کرده و وی نیز در این شهر به دنیا آمده است (ابناثیر، جامعالاصول ، ج1، ص194).ترمذی برای تحصیل از ترمذ به شهرهای دیگر، چون خراسان و عراق و حجاز رفت (ذهبی، 1403، ج 13، ص 270؛ ابنحجر عسقلانی، ج7، ص364؛ مبارَکفوری، مقدمه، ج1، ص 341). او با دیگر مؤلفان صحاحستّه یعنی ابوعبداللّه محمدبن اسماعیل بخاری (متوفی 256)، مسلمبن حجاج نیشابوری (متوفی261)، ابوداود سجستانی (متوفی 275)، ابنماجة قزوینی (متوفی 273) و نسائی خراسانی (متوفی 303) معاصر بوده و هر شش مؤلف، مشایخ و استادان مشترکی چون محمدبن بشار بُندار (متوفی 252)، ابوموسی محمدبن مُثَنّی (متوفی 252)، زیادبن یحیی حسّانی (متوفی 254)، عمروبن علی فَلاّ س (متوفی 249)، یعقوببن ابراهیم دَوْرَقی (متوفی 252)، محمدبن معمر قیسیبَحْرانی (متوفی 256)، نصربن علی جَهْضَمی (متوفی 250)، ابوسعید اَشَج عبداللّهبن سعید کندی (متوفی 257) و عباسبن عبدالعظیم عَنبَری (متوفی 246) داشتهاند (ترمذی، الجامع ، مقدمة شاکر، ج 1، ص 80 ـ81). ونسینک ( د. اسلام ، چاپ اول، ذیل مادّه) به اشتباه احمدبن حنبل را از استادان و مشایخ ترمذی آورده است.مهمترین استاد ترمذی، ابوعبداللّه محمدبن اسماعیل بخاری * ، استاد او در فقه و حدیث و رجال بوده و ترمذی با وی مباحثات و مناظراتی داشته است (ابناثیر، اللباب ، ج 1، ص213؛ یافعی، ج2، ص144؛ صفدی، 1329، ص264). ترمذی در جامعالصحیح از وی با عنوان «محمدبن اسماعیل» یاد میکند (ج 5، ص 344، 640). از بخاری، استاد وی، نقل شده که فایدة ترمذی برای من بیشتر از سودی بوده است که من برای او داشتهام ( رجوع کنید به ابنحجر عسقلانی، ج7، ص365). مبارکفوری (مقدمه، ج1، ص 268) گفته است که بخاری از ترمذی دو حدیث شنیده، اما خود ترمذی (ج 5، ص640) فقط ذیل یک حدیث به این مسئله اشاره کرده است. وی با اینکه از مسلمبن حجاج نیز حدیث شنیده بوده (ابنخلّکان، ج 5، ص 194)، در جامعالصحیح فقط یک روایت از او آورده است (ج3، ص71؛ ذهبی، 1375ـ1377، ج 2، ص 588؛ مبارکفوری، همانجا).ترمذی در سراسر جامعالصحیح از کنیة خود «ابوعیسی» استفاده کرده و این نشان دهندة آن است که روایاتی که ابنشَیبَه در بارة کراهت داشتن این کنیه آورده، در نظر ترمذی بیاعتباربوده است (مبارکفوری، مقدمه، ج1، ص272). به گفتة مبارکفوری (مقدمه، ج1، ص277)، ترمذی در فروع، مقلد هیچیک از امامان اهلسنّت نبوده و همچون محدّثان دیگر به احادیث عمل میکرده است. از او نوشتة مستقلی که مبیّن اعتقاداتش باشد، در دست نیست، شاید در اصول نیز تابع اهل حدیث بوده است.ترمذی حافظهای قوی داشته و به گفتة خودش، در راه مکه محدّثی را دیده و از او تقاضای املای حدیث کرده و پس از شنیدن چهل حدیث غریب از او و حفظ آنها، همه را بدون اشتباه برای آن محدّث بازگو کرده است. این حکایت سبب شده که او را مَثَل حافظة قوی بدانند (ابناثیر، اللباب ، همانجا؛ ذهبی، 1412، حوادث و وفیات 261ـ280 ه ، ص460ـ461؛ همو، 1403، ج 13، ص 273؛ یافعی؛ ابنحجر عسقلانی، همانجاها). ترمذی به «ضریر» (نابینا) شهرت داشته، ازینرو برخی او را نابینای مادرزاد دانستهاند ولی این ادعا با تصریح نویسندگان و آنچه از جزئیات زندگی او در دست است، منافات دارد. برخی نیز نابینایی او را به سبب گریههای فراوان و زهد و عبادت او دانستهاند (ذهبی، 1984، ج2، ص68؛ ابنکثیر، ج11، ص66؛ ابنحجر عسقلانی، همانجا؛ مبارکفوری، مقدمه، ج1، ص272 به نقل از شاهعبدالعزیز در بستان المحدثین ).ترمذی پس از سفر به شهرهای مختلف به موطن خود بازگشت. گفتنی است که وی بنا به عللی نامعلوم به مصر و شام و ظاهراً به بغداد، یعنی مرکز تجمع محدّثان و فقیهان و دیگر عالمان آن زمان، نرفته بوده است (ذهبی، 1403، ج13، ص271؛ ترمذی، الجامع ، مقدمة شاکر، ج1، ص83؛ همو، الشمائل ، مقدمة جلیمی، ص18). سال وفات وی را به اختلاف، 275 (سمعانی، همانجا)، سیزدهم رجب 279 در روستای بوغ (ابناثیر، اللباب ، همانجا؛ ذهبی، 1403، ج13، ص277) و بعد از 280 (خلیلی، ج3، جزء9، ص905) دانستهاند. برخیمحل وفات او را شهر ترمذ ذکر کردهاند (یافعی، ج2، ص193؛ ذهبی، 1403، همانجا؛ همو، 1412، حوادث و وفیات 261ـ280 ه ، ص461).آثار ترمذی عبارتاند از: الجامعالصحیح که مهمترین کتاب ترمذی است؛ الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة ، مجموعه احادیثی در توصیف وضع ظاهری، خلقوخو، عادات و آداب شخصی و اجتماعی پیامبراکرم، این کتاب چندین شرح و ترجمه و خلاصه دارد (بروکلمان، ج3، ص192ـ 195) و بارها در بیروت، مصر و استانبول چاپ شده است؛ دو کتاب العلل الصغیر و العللالکبیر یا المفرد در باب اشکالات پنهان و آشکار موجود در اِسناد حدیث که اولی به آخر الجامع الصحیح ملحق شده و دومی با شرح ابنرجب حنبلی و با تحقیق صبحی جاسمالحمید در 1396 در بغداد چاپ شده است ( د. اسلام ، چاپ دوم، ذیل مادّه؛ عتر، ص 379ـ381)؛ تسمیة اصحاب رسولاللّه صلیاللّهعلیهوآلهوسلم، که در آن به ذکر عشرة مبشَّره (ده تن از صحابه که رسول اکرم وعدة ورود آنان را به بهشت داده است) و دیگر اصحاب رسول اکرم پرداخته است. این کتاب نیز در بیروت به چاپ رسیده است. کتابهای دیگری نیز از او نام بردهاند که عبارتاند از: التاریخ ، رباعیات الحدیث ، الزهد ، الاسماء والکنی ، و الا´ثار الموقوفة (ابنندیم، ص289؛ سمعانی، ج 1، ص 459؛ ابنکثیر، ج 6، ص 66؛ بغدادی، ج 2، ستون 19؛ ترمذی، الشمائل ، مقدمة جلیمی، ص 26؛ عتر، ص 37؛ بروکلمان، ج 3، ص 195).منابع: ابناثیر (علیبن محمد)، اللباب فی تهذیبالانساب ، بیروت 1414/ 1994؛ ابناثیر (مبارکبن محمد)، جامعالاصول فی احادیث الرسول ، چاپ عبدالقادر ارناؤوط، بیروت 1403/ 1983؛ ابنحجر عسقلانی، کتاب تهذیب التهذیب ، چاپ صدقی جمیل عطار، بیروت 1415/ 1995؛ ابنخلّکان؛ ابنکثیر، البدایة والنهایة ، بیروت 1411/1990؛ ابنندیم؛ کارل بروکلمان، تاریخالادب العربی ، ج3، نقله الیالعربیة عبدالحلیم نجار، قاهره 1969؛ اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین ، ج2، در حاجیخلیفه، ج6 ؛ محمدبن عیسی ترمذی، الجامعالصحیح و هوَسنن الترمذی ، چاپ احمدمحمد شاکر و دیگران، بیروت: داراحیاء التراث العربی، ] بیتا. [ ؛ همو، الشمائل المحمدیة و الخصائل المصطفویة ، چاپ سیدبن عباس جلیمی، بیروت 1412/1992؛ خلیلبن عبداللّه خلیلی، کتاب الارشاد فی معرفة علماء الحدیث ، چاپ محمدسعیدبن عمر ادریس، ریاض 1409/1989؛ محمدبن احمد ذهبی، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الاعلام ، چاپ عمر عبدالسلام تدمری، حوادث و وفیات 261ـ280 ه ، بیروت 1412/1992؛ همو، سیر اعلامالنبلاء ، ج13، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت 1403/1983؛ همو، العبر فی خبر من غبر ، ج2، چاپ فؤاد سیّد، کویت 1984؛ همو، کتاب تذکرة الحفاظ ، حیدرآباد دکن1375ـ1377/1955ـ 1958، چاپ افست بیروت ] بیتا. [ ؛ فؤاد سزگین، تاریخ التراث العربی ، ج1، جزء1، نقله الی العربیة محمود فهمی حجازی، ریاض 1403/1983؛ سمعانی؛ خلیلبن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات ، ج4، چاپ س. دیدرینغ، ویسبادن 1394/ 1974؛ همو، نکت الهمیان فی نکت العمیان ، مصر 1329/ 1911؛ نورالدین عتر، الامام الترمذی و الموازنة بین جامعه و بینالصحیحین ، بیروت 1408/ 1988؛ محمد عبدالرحمان مبارکفوری، تحفة الاحوذی بشرح جامعالترمذی ، بیروت 1410/1990؛ عبداللّهبن اسعدیافعی، مرآةالجنان و عبرة الیقظان ، بیروت 1417/ 1997؛EI 1 , s.v. " A l-Tirmid ¢ h ¢ " (by A. J. Wensinck); EI 2 , s.v. " A l-Tirmid ¢ h ¢ " (by G. H. A. Juynboll).