تِرِک ، رودی در قفقاز شمالی. این رود به طول 623 کیلومتر و مساحت حوضة آبریز 200 ، 43 کیلومتر مربع از دامنههای جنوبی کوههای قفقاز بزرگ، از رشتهکوههای ودورازدلنی و یخچالهای زیلگاخوخ سرچشمه میگیرد و در خلیج آگراخان/ آقراخان با ایجاد دلتایی به وسعت تقریبی چهارهزار کیلومترمربع به دریای خزر میریزد. این رود نخست در مسیری سی کیلومتری در حد فاصل رشتهکوههای اصلی و جانبی جریان مییابد ( ) دایرةالمعارف بزرگ شوروی ( ، ج 25، ص 519 ـ 520؛ رجوع کنید به ) دایرةالمعارف جغرافیا ( ، ص 424) و از درة تنگی که گذرگاه معروف داریال (درِ آلان، باباللاّ ن * ) در آن قرار دارد به سوی شمال به دشتهای جنوبی روسیه (دشت قپچاق) وارد میشود و بعد از گذر از شهر ولادیقفقاز به سمت شمال جریان مییابد و پس از پیوستن ریزابهها و رودهای کوچک دیگر به آن، در شمال شهر مایسکی به سمت شرق تغییر جهت میدهد و به رودی پر آب تبدیل میشود. پس از آبیاری شهرها و روستاهای متعدد در شمال جمهوری خودمختار اینگوش و جمهوری خودمختار چچن، در شمالغربی شهر گودرمس با جهت جنوبغربی ـ شمالشرقی تا جنوب شهر قزلار (در داغستان) جاری میگردد و پس از پیوستن رود سونژا / سونجا به آن، با جهت غربی ـ شرقی به سوی دریای خزر جریان مییابد.ظاهراً ابنرُسته (سدة سوم) اولین کسی بوده که از تِرِک نام برده و آن را جزو سرزمینهایی دانسته که جزو اقلیمهای هفتگانه نیستند ( رجوع کنید به ص 98).در حدود 374، قبایل آلان بر ناحیة ترک و کوبان/ قوبان مسلط، و در این منطقه مستقر شدند و به زندگی کوچنشینی پرداختند (گروسه، ص 146). بنا به روایت رشیدالدین فضلاللّه (ج 1، ص 737ـ739)، هولاکوخان برای سرکوب کردن برکهخان * در 660، به دشت قپچاق رفت و از آب ترک گذشت، ولی از برکهخان شکست خورد و هنگام عقبنشینی بسیاری از لشکریانش در رود ترک غرق شدند.در قرن هفتم، حوضة رودهای کوبان و ترک نیز جزو خانات قپچاق بود (گروسه، ص 643). حمداللّه مستوفی (متوفی 730)، ضمن وصف دشت قپچاق، نوشته است که بعضی از مردم پیرامون تِرِک و اِتِلْ دین اسلام را پذیرفتهاند (ص 258ـ259).پیشروی روسیه در آبهای گرم در نیمة دوم سدة دهم/ شانزدهم از سواحل رودخانة ترک آغاز گردید (براکسآپ، ص 19). در دورة فرمانروایی ایوان مخوف (ح 939ـ992/ ح 1533ـ1584)، خانات قازان در 959/ 1552 و خانات آستاراخان (هشترخان/ حاجیطرخان) در 963/ 1556 تحتسلطة روسیه در آمدند و قلمرو روسیه در جنوب تا رود ترک پیش رفت (آوتورخانوف، ص 127؛ بدلی ، ص 7ـ 8).در 995/1587، روسها به ترک، در جلگههای قفقازِ شمالی، رسیدند و در ترسکی گورودوک دژی بنا کردند که پایگاه حملههای بعدی آنان شد (بنیگسن و براکسآپ، ص34).در اواسط قرن دهم/ شانزدهم، نخستین قزاقان قفقاز شمالی در دو گروه جداگانه در دلتای رود ترک و در کوهپایههای چچن ساکن شدند و قزاقهای ترک و قزاقهای گربنسکی / گربنسکیه نامیده شدند (گمر ، ص 1). در بارة این حادثه ترانهای محلی سروده شده است که وقایع را نقل میکند ( رجوع کنید به بدلی، ص 8). در 1012/ 1604، تزار بوریس گادونوف برای تسخیر داغستان ــ که راه ایران را برای روسها باز میکرد ــ بهشمال قفقاز یورش برد، ولی داغستانیها با کمک عثمانی، قوای مسکو را تارومار و کلیة دژهای روسیه را در کنار رودهای سولاق، سونژا و ترک با خاک یکسان کردند و روسها را تا هشترخان به عقب راندند (بنیگسن و براکسآپ، ص 35ـ36).در 1063، خسروخان (بیگلربیگی شروان) و سرخایخان (شمخال داغستان) و تعداد دیگری از امرای داغستان و شروان به دستور شاهعباس دوم، دژهایی را که دولت روسیه در اطراف رودخانههای قویسو/ گویسو و ترک احداث کرده بود، ویران کردند (وحید قزوینی، ص 159ـ160).پترکبیر در اثنای عملیات جنگی در 1134/1722، قزاقهای دُن را در فاصلة بین قزاقهای ترک و گربنسکی اسکان داد و به تازهواردها نام ترسکیه سمینیه (خانوادة تِرِک) داده شد (گمر، ص 2).در قرن یازدهم/ هجدهم، مرزهای دارالاسلام در روسیه در امتداد درههای رود ترک در شمال قفقاز و سیردریا در ترکستان قرار داشت (بنیگسن و براکسآپ، ص 99).ژنرال پوتمکین در 1189/1776 در لشکرکشی به قفقاز شمالی، «جبهة ترک» را در طول رود ترک تشکیل داد تا مانع حملة مسلمانان شود (گوگچه، ص 55).در جنگ شیخمنصور با روسها، مسلمانان قفقاز در 1199/1785 در حملهای متقابل، با سپاهی پانزده هزار تنی از ترک گذشتند و روسها را تا دریاچة مانیچ در شمال منطقه، عقب راندند (همان، ص 148، 154ـ 155). جنگ و درگیری بین مسلمانان قفقاز و قوای روسیه در پیرامون ترک تا اواخر قرن دوازدهم/ هجدهم ادامه داشت. روسها که در این دوره تا رود ارس پیش رفته بودند، در 1207/ 1793 پس از مرگ کاترین و شیوع بیماری در سپاه، به دستور پاول، تزار روسیه، ناگزیر از عقبنشینی به خط ترک شدند. اردوی ژنرال بولگاکوف که سرگرم تسخیر قُبه/ قوبه/ کوبا بود، در عملیات کمین به دام نیروهای قفقازی افتاد و ناگزیر تا ساحل شمالی رود ترک عقب نشست (بدلی، ص 59؛ گوگچه، ص 219).ده سال پس از آغاز جنگهای خونین قفقاز (1232ـ 1275/ 1817ـ1856) به فرماندهی قاضی ملا با روسها، لرمانتوف (شاعر روسی) که از تفلیس به ولادیقفقاز میرفت، رود ترک را «رود مرگ» نامید، اما پوشکین، ولادی قفقاز را با عنوان «پناهدهندة انسان» وصف کرد (بلانچ، ج 1، ص 68). موجی از کازاکهای محلی (قزاقهای کوبان، ترک، گربنسکی) و مهاجران جدید روستایی برای استعمار قلمرو مسلمانان شمال قفقاز به آن نواحی رفتند و ساکنان اصلی منطقه بهاجبار روی به جانب کوهستان گذاشتند (بنیگسن و براکسآپ، ص 44ـ 45).بارها جنگجویان مسلمان قفقاز شمالی، بویژه به دستور شیخ شامل (سردار و بانی حکومت کوهنشینان قفقاز)، به دژهای روسها در طول ساحل شرقی رود ترک حمله و آنها را ویران کردند (بلانچ، ج2، ص 249ـ251).ناصرالدینشاه که در محرّم 1307، هنگام بازگشت از سفر فرنگ از طریق روسیه به ایران، در کنارههای ترک در حوالی پیاتیگورسک و ولادی قفقاز اقامت کرده بود، از اراضی حاصلخیز، درههای جنگلی، تاکستانها، غلهخیز بودن و فراوانی ماهی در رود و همچنین از اقامت تعداد زیادی ایرانی در شهر ولادی قفقاز سخن گفته است ( رجوع کنید به ناصرالدین قاجار، کتاب سوم، ص 15، 34، 37، 46، 58). به نوشتة مارچنکو ــ که در 1336/ 1918 برای انجام دادن مأموریتی از روسیه به ایران آمده بود ــ در آغاز انقلاب اکتبر، مبارزة مسلمانان کوهنشین قفقاز با استحکامات قزاقها در پیرامون ساحل شمالی ترک ادامه داشت (ص20، 28، 30، 32).در تابستان 1320 ش/ 1942، آلمانها به قفقاز شمالی حمله کردند و ارتش شوروی در امتداد رودخانههای ترک و اُروخ و گردنههای رشتهکوههای قفقاز، استحکاماتی ساخت و واحدهای نظامی را در آنجا مستقر کرد. با اینهمه، ارتش آلمان از رود ترک گذشت و قفقاز شمالی را تصرف کرد، ولی بر اثر مقاومت شدید نیروهای شوروی و گروههای چریکی، ناگزیر از ترک قفقاز شد ( جنگ کبیر میهنی اتحاد جماهیر شوروی ، ص 161ـ 164).رود ترک برای مردم قفقاز اهمیت اقتصادی و جغرافیایی و راهبردی خاصی دارد. در اواخر قرن سیزدهم/ نوزدهم تعدادی از روشنفکران گرجستان نهضتی به نام «ترگدالئولی» (کسی که از آب ترک آشامیده است) بنیان نهادند که نام آن از رود ترک گرفته شده است ( رجوع کنید به مِترِوِلی، ص 49).منابع: عبدالرحمان آوتورخانوف، مسئلة اقلیتهای ملی در شوروی ، ترجمة فتحاللّه دیدهبان، تهران 1371 ش؛ ابنرسته؛ ماری براکسآپ، «روسیه و قفقاز شمالی»، در دو قرن مبارزه مسلمانان قفقاز ، ترجمة غلامرضا تهامی، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1377 ش؛ آلکساندر بنیگسن و ماری براکسآپ، مسلمانان شوروی: گذشته، حال و آینده ، ترجمة کاوه بیات، تهران 1370 ش؛ جنگ کبیر میهنی اتحاد جماهیرشوروی: 1945ـ1941 ، تألیف ن. آتیسیموف و دیگران، ترجمة ابراهیم یونسی، تهران: نشر نو، 1361 ش؛ حمداللّه مستوفی، نزهةالقلوب ، رشیدالدین فضلاللّه؛ رنهگروسه، امپراطوری صحرانوردان ، ترجمة عبدالحسین میکده، تهران 1365 ش؛ جمال گوگچه، قفقاز و سیاست امپراتوری عثمانی ، ترجمة وهاب ولی، تهران 1373ش؛ میترافان کانستانتینوویچ مارچنکو، سفری به ایران همزمان با انقلاب روسیه ، ترجمة م. ر. زینالدینی، قم 1371 ش؛ روئین مِترِوِلی، گرجستان ، ترجمة بهرام امیراحمدیان، تهران 1375ش؛ ناصرالدین قاجار، شاه ایران، روزنامة خاطرات ناصرالدینشاه در سفر سوّم فرنگستان ، چاپ محمد اسماعیل رضوانی و فاطمه قاضیها، تهران 1369ـ1373 ش؛ محمدطاهربن حسین وحید قزوینی، عباسنامه، یا، شرح زندگانی 22 ساله شاهعباس ثانی ( 1052ـ1073 )، چاپ ابراهیم دهگان، اراک 1329 ش؛