تَیْماء ، قرارگاهی باستانی در واحهای بههمین نام واقع در شمالغربی جزیرةالعرب، امروزه در عربستان سعودی (َ37 ْ27 عرض شمالی، َ30 ْ38 طول شرقی). به نوشتة جغرافیدانان مسلمان، این قرارگاه در منطقهای به نام المَحَجَّة، در جنوب دومةالجندل * ، قرار داشت و فاصلة آن تا دومةالجندل چهار روز راه بود. به گزارش مقدسی (ص 107، 250)، تیماء در سه منزلی حِجر * / مداین صالح (فاصلة واقعی تیماء تا حِجْر 110 کیلومتر است)، چهار منزلی تبوک * و چهار منزلی وادیالقُری' * قرار داشت. واحة تیماء در زمینی پستتر از اطراف خود جای گرفته است که طبق برآورد ژوسن و سووینیاک ، 460 متر عرض و 2ر3 کیلومتر طول دارد. بهگفتة این دو جهانگرد آبهای زیرزمینیِ این ناحیه در آبگیری به عمق دوازده تا چهارده متر و قطر هجده متر گردآوری میشد و بهخارج جریان مییافت (ج 2، ص 133ـ163، لوحههای 61ـ64).در لوحهای به خط میخی، متعلق به حدود 730ـ740 ق م و در کتیبههای به جا مانده از زمان سناخریب (حک : 705ـ 681 ق م) و اسرحدون (قرن هفتم پیش از میلاد)، از کاروان تیمائی (به زبان آکادی تِمَه Te-ma ، تِمَئَه Te-ma-a ، تِمَأ ف Te-ma- ) سخن رفته و در عهد عتیق، از تیماء (به عبری تِماإ ف ¦Tءma ، تِیما ف ¦ma ¦Te ) به عنوان واحه و شهری بزرگ و منزلگاه کاروانها (کتاب اشعیاء نبی، 21:14؛ کتاب اِرْمیاءنبی، 25:23؛ کتاب ایوب، 6:19) و ظاهراً منسوب به تیما، از پسران اسماعیل (سفر پیدایش، 25:15؛ کتاب اول تواریخ ایام، 1:30) یاد شده است. این شهر همراه با دَدَن، مرکز عمدة شهرنشینی شمال عربستان بهشمار میرفت. در اوایل دوران مسیحیت تیماء در قلمرو نبطیان قرار گرفت. در این سرزمین کتیبههای متعددی به زبان آرامی (زبان رسمی هخامنشیان در 539 ـ322 ق م)، زبان عربی کهنِ تیمائی (که قبلاً ثمودی خوانده میشد، رجوع کنید بهثمودی * ) و زبان نبطی یافته شده است ( رجوع کنید بهدگن ، ج 2، ص 79ـ90؛ کراس، ص 387ـ394؛ لیوینگستون و بایر ، ص 285ـ296).در اشعار عرب جاهلی، از جمله در شعر امرؤالقیس، از تیماء سخن رفته است (برای نمونه رجوع کنید به مُعَلَّقَه، ص 53، بیت 76). واحة تیماء همانند دیگر واحههای شمال عربستان، مأمن مهاجران یهودی و گروندگان به این دیانت گشت.یکی از آنها سَمَوألبن عادیا * ، صاحب دژ اَبلَقُالفَرد بود، که اَعشی' و شاعران دیگر از او یاد کردهاند (یاقوت حموی، ذیل مادّه). این سکنة یهودی [ پس از غزوة خیبر و ماجرای وادیالقری که دریافتند مقاومت در برابر اسلام بیهوده است، با پیامبر مصالحه کردند که در برابر پرداخت جزیه، همچناندر اراضی خود بمانند و داراییهایشان را نگه دارند (واقدی، ج 2، ص 711؛ بلاذری، ص 44)؛ در بارة اینکه آیا عمر (حک : 13ـ23) یهود وادیالقری و تیماء را همچون دیگر یهودیان از جزیرةالعرب بیرون راند یا نه، روایات متفاوت است ( رجوع کنید به واقدی، همانجا؛ ابنهشام، ج 3، ص 372ـ373؛ بلاذری، همانجا) ] . به نوشتة ابنحوقل (ص 34) در قرن چهارم، قلعة تیماء آبادتر از تبوک بوده و در امتداد [ راه ]بیابان، که تا ابتدای شام سه روز فاصله داشته، قرار داشته ست. بهگفتة ابنحائک (ص 245) در قرن چهارم، منطقة تیماء در سرزمین بنوطَیّ قرار داشت. مقدسی (ص 252ـ 253) بتفصیل بهشرح موقعیت تیماء در زمینهای پهناور و پر آب، و وصف تنها چشمة شهر و چاههای آن، که برخی ازآنها فرو ریخته بودند، و باغهای عالی و نخلستانهای فراوان آن پرداخته است. وی با نکوهش طمع مردم تیماء توضیح داده است که علمای برجستهای از این شهر بر نخاستهاند.در قرن بعد، بَکْری (ج 1، ص 330) به فراوانیِ خرما، انجیر و انگور آن اشاره کرده است. این شهرِ پر جمعیت، حصاری بهطول یک فرسخ داشت که در امتداد جویی کشیده شده بود.جهانگردی به نام داوتی در 1294/1877، اندکی پس از آنکه مردمِ این واحه ریاست ابنِرشید حائلی را پذیرفته بودند اما همچنان به بنیصَخْر (شیوخ منطقه) خُوِّ یا باج تحتالحمایگی، میپرداختند، از تیماء بازدید کرد. وی به شرح چاه مشهور الحَدَّاج ــ که نخلستانهای محلة مرکزی (یکی از سه محلة تیماء) با آن آبیاری میشد ــ پرداخته است (ج 1، ص 285ـ287، 292). هوبر و اویتینگ در 1301/ 1884 در تیماء بودند و هوبر سنگنبشتهای معروف متعلق به قرن ششم پیش از میلاد را، که اکنون در موزة لوور است،خرید. اویتینگ از خانههای محصور در باغها و خیابانهای تنگ تیماء سخن گفته است. وی خرابههای چند معبد و بنایی چهارگوش با برجی در هر گوشه را در آنجا کشف کرد، اما موفق نشد از دژ ابلَق، که به گفتة یاقوت حموی (همانجا) خرابههای آن در زمان وی قابل رؤیت بود، اثری بیابد. ژوسن و سووینیاک از قبور مدوّر عجیبی سخن گفتهاند که خاکریزهایی آنها را پوشانده و جوانب این خاکریزهای پلکان مانند، به بنای کوچکِ مربعشکلی ختم میشده است (اویتینگ، ج 2، ص 148 به بعد، ص 199 به بعد).فیلبی (ص 72ـ103) در 1330 ش/1951، بعد از قتل عبدالکریم رُمّانی (حاکم نیمهمختار تیماء) ــ که سعودیها برای نخستین بار کاملاً بر شهر تسلط یافته بودند ــ تیماء را سیاحت کرد و آن را «جایگاهی که زمانی آبادان و اینک نکبتبار است» یافت. تیماء در دهههای اخیر، به سبب قرار گرفتن در کنار شاهراه اردن ـ تبوک ـ مدینه، آبادتر و پرجمعیتتر شده است. در 1371 ش/1992، جمعیت تیماء 088 ، 18 تن بود که 129 ، 15 تن از آنان سعودی و بقیه غیرسعودی بودند.منابع: علاوه بر کتاب مقدّس. عهد عتیق؛ [ ابنحائک، صفة جزیرةالعرب ، چاپ محمدبن علی أکوع، بغداد 1989 ] ؛ ابنحوقل؛[ ابنهشام، السیرةالنبویة ، چاپ مصطفی سقا، ابراهیم ابیاری، و عبدالحفیظ شلبی، بیروت: داراحیاء التراث العربی، بیتا. ] ؛ امرؤالقیس، دیوان امریالقیس ، چاپ حنافاخوری، بیروت 1409/1989؛ [ عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، معجم مااستعجم من اسماء البلاد و المواضع ، چاپ مصطفی سقا، بیروت 1403/1983؛ بلاذری ] ؛ مقدسی؛ [ محمدبن عمر واقدی، کتابالمغازی للواقدی ، چاپ مارسدن جونز، لندن 1966؛ یاقوت حموی ] ؛The Anchor Bible dictionary , ed. D.N. Freedman, New York 1992, VI , 346-347, s.v. "Tema" (by E.A. Knauf); R.E. Brدnnow and A. von Domaszewski, Die Provincia Arabia , Strassburg 1904-1909, III ; F.M. Gross Jr., "A new Aramaic stele from Tayma ¦ Ý", Catholic Biblical quarterly , XLVIII (1986); R. Degen, "Die aramجische Inschriften von Taima ¦ Ýund Umgebung", in Neue Ephemeris fدr semitische Epigraphie , Vol.2, Wiesbaden 1974; Charles Montagu Doughty, Travels in Arabia Deserta , London 1927; J. Euting, Tagbuch einer Reise in Inner-Arabien , Leiden 1896-1914; J.A. Jaussen and R. Sauvignac, Mission archإologique en Arabie , Paris 1909; A. Livingstone and K. Beyer, "Die neuesten aramجischen Inschriften aus Taima", ZDMG , CXXXVII (1987); A. Musil, Northern Neg §d, a topographical itinerary , New York 1928, 224-229 and index; Philby, The land of Midian , London 1957; F. V. Winnett and W.L. Reed, Ancient records from north Arabia , Toronto 1970; Abdullah Wohaibi, The Northern Hijaz in the writings of the Arab geographers 800-1150 , Beirut 1973, 277-283.