تیر ، نام چهارمین ماه سال در تقویمهای مختلف ایرانی از جمله تقویم فعلی ، نیز نام سیزدهمین روز هر ماه در پاره ای از دیگر تقویمهای رایج ایران . این واژه از واژه اوستایی taria §tis مشتق شده (اوشیدری ، ذیل «تیشتر») و برای آن حالتهای ریشه شناختی و نیز معانی متعددی فرض شده است (برای آگاهی از صورت های متعدد فرضی ریشه شناسانه و نیز معانی ای که برای هر کدام از این ریشه ها در نظر گرفته شده رجوع کنید به پانائینو ، ص ۳۴). تلفظ واژه تیر در زبان پهلوی ( رجوع کنید به مکنزی ، ص ۱۴۷) و برخی دیگر از زبانهای ایرانی میانه (مثلاً یغنابی رجوع کنید بهپانائینو، همانجا)، همان صورت امروزین آن است .در بعضی منابع اسلامی (از جمله ابوریحان بیرونی ، ۱۹۲۳، ص ۲۲۱) تیر همان سیاره عطارد دانسته شده است . فرض یکی بودن تیشتر و عطارد بویژه با افسانه هایی که ابوریحان بیرونی (همانجا) در باره یکی بودن تیر و عطارد ذکر کرده است ، تقویت می شود؛ اما مشخصات نجومی تیشتر که در نوشته های پهلوی به عنوان درخشانترین ستاره ای که در ایران مشاهده می شده (خارگات ، ص ۱۱۸ـ۱۱۹، ۱۴۲؛ بهار، ص ۳۱، یادداشت ۳۴) از آن یاد شده است ، با عطارد تطبیق نمی کند ( رجوع کنید بهخارگات ، ص ۱۱۹). بسیاری از پژوهشگران ، تیشتر را روشنترین ستارة آسمان ، یعنی شِعرای یمانی دانسته اند ( رجوع کنید به کریستن سن ، ص ۵۰ ـ۵۱؛ تقی زاده ، ص ۶۶، پانویس ۱۲۲؛ خارگات ، ص ۱۱۶ـ ۱۲۶). از دیگر سو، افرادی چون پورداود ( رجوع کنید به اوستا، ج ۱، ص ۳۵) و مکنزی (همانجا) اصولاً مخالف یکی دانستن تیربا تیشتر بوده اند. اگرچه امروزه تیر به عنوان یکی از اسامی عطارد به کار می رود ( رجوع کنید به عطارد * )، اما در بارة درستی اطلاق نام تیر به این سیاره ، یا به شعرای یمانی نمی توان بصراحت اظهارنظر کرد.قدیمترین اشاره به نام ماههای ایرانی و نام روزهای ماه ، گذشته از اوستا و متون پهلوی که از یک سو تاریخ دقیق نگارش آنها روشن نیست و از سوی دیگر از الحاقات مصون نبوده اند ( رجوع کنید به بندهش ، مقدمة انکلساریا، ص ۲۸ـ۳۰؛ بندهش ، بهمن یشت ، شایست لاشایست ، ج ۵، بخش ۱، مقدمة وِست ، ص ۲۸ـ۲۹)، به عنوان دو رکن از چهار رکن تاریخ گذاری ( رجوع کنید به تقویم * )،بر روی سفال شکسته های خُمخانة شاهی در شهر نَسا متعلق به اوایل دورة اشکانیان آمده است (دیاکونوف و لیوشیتس ، ص ۳۷). بر روی پوستنبشتة شمارة سه اورامان نیز که متعلق به همان دوره اما متأخرتر از اسناد شهر نساست ، بنا بر قرائت کاولی (ص ۱۴۸) و سایس (ص ۲۰۳) و اونوالا (ص ۱۳۷)، نام ماه اورتات (هئوروتات / خرداد) ضبط شده است که حاکی از رواج نامهای ایرانی ماهها و روزها ــ و احتمالاً تیر ــدر دورة اشکانیان است . در بندهش (فرگرد ۲۵؛ نیز رجوع کنید به بهار، ص ۷۴) تیر چهارمین ماه سال و نخستین ماه فصل تابستان ذکر شده است .رواج دو گونه گاه شماری زردشتی (یکی بدون اِعمال کبیسه در سال و دیگری با اعمال کبیسة یک ماهه در هر ۱۲۰ سال برای بازگرداندن فصول به موضع واقعی آنها) در دورة تاریخی طولانی در ایران پیش از اسلام ، باعث بروز تشتت در ثبت موضع ماه تیر در بسیاری از متون متعلق به ایران پیش از اسلام و نیز آثار مورخان اسلامی شده است . در دورة اشکانی مقارن با سومین دورة اعمال کبیسة یک ماهه در ۱۲۰ سال (از ۱۳۷ تا ۱۸ پیش از مبدأ گاه شماری مسیحی ) اردیبهشت در تقویم زردشتی وَهیژَکی (کبیسه دار) با ماه تیر در تقویم عرفی (بدون کبیسه ) مقارن بوده است (عبداللهی ، ص ۱۸۳ـ۱۸۶، نیز رجوع کنید به جدول ۷). در ۴۶۱ میلادی برای جلوگیری از عدم اعمال یک ماه کبیسه در سالهای پس از آن ، دو ماه یکجا ــ یک ماه در موعد مقرر و یک ماه برای اعمال کبیسه در ۱۲۰ سال بعد ــ در گاه شماری وهیژکی ، کبیسه اعمال شده است (همان ، ص ۱۸۹ـ ۱۹۱). پس از این اِعمال کبیسه ، تیر در گاه شماری وهیژکی با اسفند در گاه شماری عرفی مقارن بوده و نوروز، نخستین روز فروردین ، در گاه شماری وهیژکی مقارن با یکم آذر در گاه شماری عرفی بوده است (همان ، جدول ۷). این ، همان موضع ماههای گاه شماری وهیژکی است که در بندهش (فرگرد ۲، فصل ۲۵؛ نیز رجوع کنید به بهار، ص ۷۴) و دینکرد (فصل ۴۱۹، بند ۹) و بسیاری از آثار منجمان و مورخان اسلامی (مانند ابوریحان بیرونی ، ۱۹۲۳، ص ۱۴ـ ۱۵)، برای موضع فصلی ماههای ایرانی نقل شده است .با ورود اسلام به ایران گاه شماری جدیدی با عنوان گاه شماری یزدگردی وضع گردید. نخستین روز (مبدأ) این گاه شماری مطابق با ۱۶ ژوئن ۶۳۲ پس از مبدأ گاه شماری مسیحی و ۱۷۱ سال پس از برقراری دو ماه کبیسه (کبیسه مضاعف ) نخستین روز گاه شماری یزدگردی مقارن با ۲۶ خرداد ماه بنا به گاه شماری امروزی ایران و بنابراین ، نخستین روز تیرماه یزدگردی مقارن با ۱۴ سپتامبر و ۲۴ شهریور ماه در گاه شماری امروزی ایران ، در آستانة فصل پاییز قرار داشته است . به علت این تقارن ، به رغم آنکه در برخی از منابع تیر را نخستین ماه تابستان دانسته اند، بعضی منجمان ، مورخان و شعرای ایرانی تا قرن پنجم از تیر به عنوان ماه پاییزی نیز یاد کرده اند ( رجوع کنید به طبری ، گ ۴ پ ؛ برای شواهدی مبنی بر قرارگرفتن تیر در پاییز رجوع کنید بهدهخدا، ذیل مادّه ؛ روح الامینی ، ص ۱۰۷ـ ۱۰۸). با اصلاح گاه شماری در ۴۷۱ و ایجاد گاه شماری جلالی ( رجوع کنید به تقویم * )، به علت حذف هجده روز از فروردین یزدگردی برای برابر شدن اول فروردین با نوروز و تحویل آفتاب به برج حمل (عبداللهی ، ص ۳۰۴) و ضرورت ایجاد تمایز بین ماههای نو پدید با ماههای وهیژکی و سایر ماهها در گاه شماریهای رایج در ایران ، پس از حذف این هجده روز، نامهای جدیدی برای ماههای سال و نیز روزهای ماه وضع گردید (برای این نامها رجوع کنید به سنجرکمالی ، گ ۴ پ ؛ نصیرالدین طوسی ، ۱۳۳۰، فصل ۶؛ نیز رجوع کنید به عبداللهی ، جدول ۱۴ و ۱۵) و ماه تیر را روزافزون و سیزدهمین روز آن را تیغ زن نامیدند.در گاه شماری رایج در ایران در دورة ساسانی (گاه شماری زردشتی ) هم زمان شدن نام ماه با نام روز ماه (در این حالت ، سیزدهمین روز از ماه تیر؛ روح الامینی ، ص ۲۲) مقدّس شمرده می شد و برابر همین تقارن ، در ماه تیر، جشن مهم تیرگان * برپا می شد (آذرگشسب ، ص ۱۵). این روز را با نیایش تیشتر، آورندة آب (بهار، ص ۳۱؛ زرین کوب ، ج ۱، ص ۲۶)، پاشیدن آب به یکدیگر و پذیرایی با میوه و آجیل و گندم پخته و میوة کال و تقدیم هدایا جشن می گرفتند (ابوریحان بیرونی ، ۱۹۲۳، ص ۲۲۰). بعضی از مراسم تیرگان ، مانند به باد دادن ریسمان نازکی از ابریشم هفت رنگ یا بستن نوارهای نازک بر مچ دست و پا، تا بیست ودوم ماه به طول می انجامید (آذرگشسب ، همانجا؛ روح الامینی ، ص ۱۱۴). از یازدهم تا پانزدهم تیر مصادف با روزهای جشن دومین گاهنبار است (بهار، ص ۱۶) که به اعتقاد زردشتیان خداوند در این گاه آب را آفریده است (همانجا؛ عبداللهی ، ص ۲۳۱). افسانه های فراوانی در بارة دلیل برگزاری تیرگان در آثار قدما آمده است ( رجوع کنید به گردیزی ، ص ۵۱۸؛ ابوریحان بیرونی ، ۱۹۲۳، ص ۲۲۰ـ۲۲۱؛ بهار، ص ۳۱ـ ۳۳) که در همة آنها آب و زمین دو موضوع اصلی هستند، اما به تقارن تیرگان با روزهای جشن دومین گاهنبار و جشن آفرینش آب کمتر توجه شده است ( رجوع کنید به ابوریحان بیرونی ، ۱۹۲۳، ص ۲۲۰؛ گنابادی ، باب پانزدهم ). اگر چه مراسم آب بازی و غسل و اعتقاد به جنگ تیشتر با اپوش ، دیو خشکسالی (بهار، ص ۶۳، یادداشت ۳۲؛ هینلز ، ص ۳۶ـ۳۷)، با افسانة کیخسرو و بیژن و کم آبی و سپس بارانی که هر قطرة آن به بزرگی تشتی بود (بهار، ص ۷۴، ۸۳؛ عرب گلپایگانی ، ص ۶۸) ارتباط داده شده است ، ولی با جشن پایان خلقت آب در پایان گاهنبار دوم سازگارتر است .امروزه در مازندران تیرگان در شب سیزدهم تیر و سپس در روز سیزدهم تیر در گاه شماری محلی به نام نوروز طبری (هاشم بن نورالدین ، ص ۸۸) جشن گرفته می شود و تیر در گاه شماری محلی آنجا مقارن با آبان در گاه شماری رسمی ایران است . این همان تفاوتی است که پس از اِعمال کبیسة مضاعف در ۴۶۱ و سپس در ۶۳۲ میلادی (مبدأ گاه شماری یزدگردی ) به وجود آمده است (عبداللهی ، ص ۱۸۹، نیز رجوع کنید به جدول ۸ و ۹).در احکام نجوم ، تیر ماه (مقارن با برج سرطان یا خرچنگ ) از جمله برجهای شمالی ، آبی ، مادّه و شبی (در مقابل روزی ؛ ابوریحان بیرونی ، ۱۳۶۲ ش ، ص ۳۱۷ـ ۳۱۸، ۴۱۸ـ۴۲۰) و همچنین مستقیم الطلوع (در مقابل معوج الطلوع ) بر شمرده می شد، کدخدای این برج به روز، زهره و به شب ، مریخ و ماه شریک این دو است اما ستاره شناسان در این مورد اتفاق نظر ندارند ( رجوع کنید به گنابادی ، باب پانزدهم ).در گاه شماری هجری شمسی ، که از ۱۳۰۴ ش در ایران گاه شماری رسمی شده است ( رجوع کنید به تقویم * )، تیر چهارمین ماه سال و طول آن ۳۱ روز تعیین گردیده است . در این گاه شماری ، با به کار بردن قاعده ای که دست اندرکاران اصلاح گاه شماری در دوران ملکشاه سلجوقی (۴۶۵ـ ۴۸۵) تدوین نمودند ( رجوع کنید به عبداللهی ، ص ۲۹۷ـ۳۱۷)، موضع تیر به عنوان نخستین ماه تابستان و مقارن توقف خورشید در برج سرطان تثبیت شده است (نصیرالدین طوسی ، گ ۱۵ ر؛ بیرجندی ، گ ۲۳ ر).
منابع : اردشیر آذرگشسب ، آئین برگزاری جشنهای ایران باستان ، تهران ?[ ۱۳۴۹ ش ] ؛ ابوریحان بیرونی ، الا´ثارالباقیة عن القرون الخالیة ، چاپ ادوارد زاخاو، لایپزیگ ۱۹۲۳؛ همو، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم ، چاپ جلال الدین همائی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛ اوستا، یشت ها ، گزارش پورداود، چاپ بهرام فره وشی ، تهران ۱۳۵۶ ش ؛ جهانگیراوشیدری ، دانشنامة مزدیسنا: واژه نامة توضیحی آئین زرتشت ، تهران ۱۳۷۱ ش ؛ مهرداد بهار، پژوهشی در اساطیر ایران ، ج ۱، تهران ۱۳۶۲ ش ؛ عبدالعلی بن محمد بیرجندی ، شرح زیج جدید سلطانی ، نسخة خطی کتابخانه دیوان هند، ش ۲۲۳۷؛ حسن تقی زاده ، گاهشماری در ایران قدیم ، تهران ۱۳۱۶ ش ؛ دهخدا؛ محمود روح الامینی ، آیین ها و جشن های کهن در ایران امروز: نگرش و پژوهشی مردم شناختی ، تهران ۱۳۷۶ ش ؛ عبدالحسین زرین کوب ، تاریخ مردم ایران : کشمکش با قدرتها ، ج ۱، تهران ۱۳۶۴ ش ؛ محمدبن ابی عبداللّه سنجر کمالی ، زیج اشرفی ، نسخة خطی کتابخانة ملی پاریس ، ش ۱۴۸۸ s.p. ؛ محمدبن ایوب طبری ، زیج مفرد ، نسخة خطی کتابخانة دانشگاه کیمبریج ،ش (۱۰) Browne O.۱. ، نسخة عکسی کتابخانة بنیاد دایرة المعارف اسلامی ؛ رضا عبداللهی ، تاریخ تاریخ در ایران ، تهران ۱۳۶۶ ش ؛ عصمت عرب گلپایگانی ، اساطیر ایران باستان : جنگی از اسطوره ها و اعتقادات در ایران باستان ، تهران ۱۳۷۶ ش ؛ آرتور امانوئل کریستن سن ، ایران در زمان ساسانیان ، ترجمة غلامرضا رشید یاسمی ، تهران ۱۳۵۱ ش ؛ عبدالحی بن ضحاک گردیزی ، تاریخ گردیزی ، چاپ عبدالحی حبیبی ، تهران ۱۳۶۳ ش ؛ مظفربن محمدقاسم گنابادی ، شرح بیست باب ملامظفر (در بارة رسالة بیست باب در معرفت تقویم اثر عبدالعلی بن محمد بیرجندی )، چاپ سنگی [ بی جا ] ۱۲۷۶؛مسعودی ؛ دیوید نیل مکنزی ، فرهنگ کوچک زبان پهلوی ، ترجمة مهشید میرفخرایی ، تهران ۱۳۷۳ ش ؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی ، زیج ایلخانی ، نسخة خطی کتابخانة دانشگاه کیمبریج ، ش Browne O.۲ (۷) ، نسخة عکسی کتابخانة بنیاد دایرة المعارف اسلامی ؛ همو، سی فصل در معرفت تقویم ، چاپ سنگی تهران ۱۳۳۰ ؛ هاشم بن نورالدین ، کتاب خلاصة هاشمی ، چاپ سنگی بمبئی ۱۳۱۳؛ جان راسل هینلز، شناخت اساطیر ایران ، ترجمة ژاله آموزگار و احمد تفضلی ، تهران ۱۳۶۸ ش ؛Bundahishn, Bahman Yasht, Shayast la Shayast , tr. W. West, ed. Max Mدller, in The Sacred books of the East , Vol.۵, Pt.۱, Oxford ۱۸۸۵; Bundahishn= Zand- a ¦ka ¦s ¦h: Iranian or Greater Bundahis §n , ed. and tr. B. T. Anklesaria, Bombay ۱۹۵۶; A. Cowley, "The Pahlavi document from Avroman", Journal of the Royal Asiatic Society , (۱۹۱۹); De ¦nkard , tr. and ed. D. M. Madan, Bombay ۱۹۱۱; I. M. Dyakonov and V. A. Livshits, "Parfyanskoe Tsarskoe khozyaisstvo v Nise" (مخزن شاهی پارتها در نسا) , Vestnik drevney istorii , vol. ۷۲ (۱۹۶۰); M. P. Khareghat, "Theidentity of some heavenly bodies mentioned in the old Iranian writings", in Sir Jamsetjee Jejeebhoy madressa jubilee memorial volume , ed. J.J. Modi, Bombay ۱۹۱۴; Antonio Panaino, Tis §trya , pt.۲: The Iranian myth of the star Sirius , Rome ۱۹۹۵; A.H. Sayce, "Two notes on Hellenic Asia", Journal of Hellenic studies , vol.۳۹ (۱۹۱۹); J. M. Unvala, "On the three parchments from Avroman in Kurdistan", Bulletin of the school of Oriental and African studies , vol. ۱ (۱۹۱۸-۱۹۲۰).