تونِسَوی ، محمدسلیمانبن زکریا ، از افغانان خاندان جعفریه منسوب به تونسه در منطقة دیره غازیخان سرحد پاکستان، و از مشایخ سلسلة چشتیه * . برخی او را توسوی منسوب به توسه (ضبط دیگرِ تونسه) خواندهاند (برای نمونه رجوع کنید به حسنی، ج 7، ص 208). وی در 1184 در قریة گرگوجی در سیمیلی تونسه/ توسه بهدنیا آمد. در کودکی پدرش را از دست داد (همانجا). در چهار سالگی نزد شخصی به نام ملا یوسف جعفر شروع به آموختن قرآن کرد و طی سالها قرآن را حفظ نمود (قاسم محمود، ذیل «تونسوی، خواجه محمدسلیمان»). همچنین در آغاز تحصیل کتابهایی همچون گلستان ، بوستان و پندنامة عطار را فراگرفت و زبان فارسیش را تکمیل نمود و پس از فراگرفتن ادبیات فارسی در تونسه، به کوت متهن رفت و نزد قاضی محمد عاقلخان صرف و نحو و منطق و فقه را فراگرفت (منزوی، ج 3، ص 2029ـ2030؛ اختر راهی، 1400، ج 2، ص 678؛ قدوسی، ص 630ـ632؛ عالم فقری، ص 324ـ 325)، سپس با نورمحمد مَهارونی (مَهاروی)، از مشایخ چشتیه، بیعت کرد و طریقت را از او فراگرفت و کتابهای فارسی همچون آداب الطالبین اثر شیخمحمد چشتی احمدآبادی، فقرات نوشتة خواجهعبیداللّه احرار نقشبندی، لوایح جامی، فصوصالحکم ابنعربی را نزد او خواند (حسنی، همانجا).تونسوی در 21 سالگی منصب خلافت یافت، در تونسه اقامت گزید و به ارشاد مردم پرداخت، عدة بسیاری به حلقة ارادت وی در آمدند، ریاست سلسلة چشتیه در ناحیة پنجاب و شمالغربی هند با وی بود. کراماتی را به او نسبت دادهاند ( رجوع کنید به منزوی، ج 3، ص 2030؛ حسنی، همانجا؛ قدوسی، ص 638ـ 640؛ د. اردو ، ذیل «محمدسلیمان تونسوی چشتی»). گروهی بهنام سلیمانیه نیز احتمالاً منتسب به او هستند ( رجوع کنید به منزوی، ج 11، ص 1039). ناحیهای که تونسوی در آن میزیست (منطقة سرحد و پنجاب) در آن عصر با حوادث مختلفی روبرو بود: کشمکشهای سیکها و مسلمانان برای تسلط بر منطقه، مبارزات سیداحمد بَریلوی * ، تضعیف قدرت شاهان مغول هند، و اقدامات انگلیس برای تسلط بر کل هند. در این اوضاع و احوال، راهی که تونسوی در پیش گرفته بود تعلیم طالبان علم و تربیت سالکان طریقت بود. وی دارالعلوم و مدرسة بزرگی در تونسه بنا کرد که دو هزار تن در آن آموزش دیدند (عالم فقری، ص 330؛ قاسم محمود، همانجا). در مدرسة او برای مدرّسان و طالبان علم، امکانات و ضروریات زندگی نیز فراهم بود ( د. اردو ، همانجا). تونسوی در آنجا کتابهای فارسی همچون فوائدالفؤاد اثر حسن دهلوی، آدابالطالبین ، لوایح و نفحاتالانس جامی و متونی مانند احیاءالعلوم غزالی و فصوصالحکم و الفتوحات المکیة ابنعربی را تعلیم میداد (قدوسی، ص 662).تونسوی مذهب حنفی داشت و در عین تقید کامل به سنّت و اصول شرعی و اهتمام در ترویج دین، بنای طریقت را بر صلح کل و پرهیز از رنجاندن خلق نهاده بود (نظامی، ج 1، ص 348؛ قدوسی، ص 657؛ انوار اصفیاء ، ص 545 ـ546).برای او خلفای بسیاری بر شمردهاند که از آن جملهاند: خواجه شمسالدین سیالوی، خواجهاللّهبخش تونسوی، نورجهانیان بَهاوَلپوری، فاضل شاه گرهی افغانان. در کتاب تاریخ مشایخ چشت نام 63 تن از کسانی که از او خرقه گرفتهاند، آمده (به نقل منزوی، ج 3، ص 2029ـ2030) و اختر راهی در کتاب تذکرة علمای پنجاب (ج 2، ص 681) هشت تن از خلفای او را ذکر کرده است. نخستین و برترین خلیفة او سیدمحمدعلی خیرآبادی (متوفی 1266) بود (قدوسی، ص 668) که به تدریس مثنوی مولوی نامبردار بود ( انوار اصفیاء ، ص 556).تونسوی در 1267 در تونسه وفات یافت و در همانجا دفن شد. این مصرع از یک قطعة فارسی است که به عنوان مادّه تاریخ وفات او گفته شده است: بگفت «او آفتاب چشتیان بود». آرامگاه وی در تونسه زیارتگاه است (قاسم محمود، همانجا؛ قدوسی، ص 664). نواب بهاولپور هفتادهزار روپیه هزینه کرد و مقبرة او را با سنگ مرمر بنا نهاد (عالم فقری، ص 333؛ اختر راهی، 1400، ج 2، ص 680).تونسوی به فارسی و پنجابی شعر میسرود، اما اثر مکتوب مستقلی از وی به جا نمانده است ( د.اردو ، همانجا). شرح احوال و افادات و ملفوظات او در کتابهای متعددی که مریدانش گرد آوردهاند، بیشتر به فارسی و بعضاً به اردو، آمده است، از جمله در گلشن اسرار به فارسی اثر میان محمد درزی، بعدها خدابخش جراح تونسوی گزیدهای از این کتاب را با عنوان منتخب الاسرار فراهم آورد (منزوی، ج 4، ص2497، ج 11، ص 1038ـ1039)؛ مناقب سلیمانی به فارسی از نبیبخش متخلص به غمگین (همان، ج 11، ص 1039)؛ نافعالسالکین به فارسی از مولانا امامالدین غلام شاهبن میان تاج محمود، صاحبزاده محمدحسین للهی این کتاب را به اردو ترجمه کرده است (همان، ج 3، ص 2052ـ2053، ج 11، ص 1040؛ اختر راهی، 1365 ش، ص 130)؛ مثنوی فیض محتوی از موسی بزدار چشتی سلیمانی (منزوی،ج 11، ص 1068ـ1069)؛ مثنوی راز حضرت خواجه محمد سلیمان از مولوی محمدحسین پیشاوری تونسوی (همان، ج 11، ص 1013)؛ مناقب المحبوبین از حاجی محمد نجمالدین سلیمانی (اخترراهی، 1400، ج 2، ص 681)؛ مناقب شریف از احمدیار (منزوی، ج 3، ص 2029، ج 11، ص 1014ـ1016)؛ راحت العاشقین از مولوی محمد به فارسی، منزوی (ج 3، ص 1469، ج 11، ص 1017) این کتاب را به نظامالدین احمد بداؤنی نسبت داده است؛ و حُلیة مبارک ، منظومهای به فارسی از مولوی عبدالرحمان خیرپوری (همان، ج 8، ص 1289؛ برای کتابهای دیگر رجوع کنید بههمان، ج 3، ص 2029، 2043، ج 11، ص 1014ـ 1016، 1021ـ1022، ج 14، ص 808).علاوه بر آثاری که به نظم و نثر در شرح احوال و اقوال تونسوی تألیف شده، برخی از شاعران نیز در سرودههای خود به ستایش از او پرداختهاند، مانند مسکین، شاعر فارسیگوی هند ( رجوع کنید بهمنزوی، ج 8، ص 1258).منابع: سفیر اختر راهی، تذکرة علمای پنجاب ، لاهور 1400/1981؛ همو، ترجمههای متون فارسی به زبانهای پاکستانی ، اسلامآباد 1365 ش؛ اردو دائرةمعارف اسلامیّه ، لاهور 1384ـ1410/ 1964ـ1989، ذیل «محمد سلیمان تونسوی چشتی»؛ انوار اصفیاء ، لاهور: غلام علی اَیندسنز، 1985؛ عبدالحی حسنی، نزهة الخواطر و بهجة المسامع و النواظر ، ج 7، حیدرآباد دکن 1399/1979؛ عالم فقری، تذکره اولیائی پاکستان ، لاهور 1407/1987؛ سیدقاسم محمود، انسائیکلو پیدیا پاکستانیکا ، لاهور: فیصل، [ بیتا. ] ؛ اعجاز الحق قدوسی، تذکره صوفیائی پنجاب ، کراچی 1996؛ احمد منزوی، فهرست مشترک نسخههای خطی فارسی پاکستان ، اسلامآباد 1362ـ1370 ش؛ خلیق احمد نظامی، تاریخ مشایخ چشت ، ج 1،دهلی 1980.