تومِن (به روسی: تیومن )، شهری در کنار رود تورا / توره، واقع در سیبری غربی. تومن قبلاً چمگیـ تورا خوانده میشد و مسکن تومنلی ها، شاخهای از تاتارهای سیبری، بود که در 1305ش/1926 بالغ بر 636 ، 22 تن بودند. احتمالاً نام محل از تومِن (واحد مالی ـ اداری دوران چنگیز) گرفته شده است. تومن ( ) ترکی: تومن ، به معنای ده هزار ) تخاری الف: تمان ، ب: تمانه )، از نخستین وامواژهها در زبان مغولی، به معنای واحد نظامی به تعداد ده هزار است (کلاوسون، ص507 ـ 508؛ اشپولر، ص303، 333، 337؛ ناسونوف ، ص 98 به بعد؛ نیز رجوع کنید به تومان * ). در این منطقه عمدتاً اقوام اورالی، بویژه مردم خانتی اویغوری/ اوستیاک و مانسی/ وگول ، ساکن بودهاند که بر اثر حکومتهای پیدرپی ترک (خاننشین کیمک / کیماک ــ که جغرافیدانان مسلمان قرن سوم از حال آنان آگاه بودند ــ و وارث آن، اتحاد طوایف قپچاق، از اوایل قرن پنجم تا دهة 630 / از اوایل قرن یازدهم تا دهة 1230) در این منطقه جابجا و در هم ادغام شده بودند.این منطقه که مرکز مهم تجارت خز بود، در «اولوسِ» (قلمرو قبیلهایِ) جوجی قرار داشت و شامل بخشهایی از اراضی متعلق به برادران باتو (شیبان و اوردا ) میشد. با تجزیة اولوسِ جوجی، در اواخر قرن هشتم/ چهاردهم، تای بوغا (شخصیتی نیمه افسانهای، احتمالاً از تبار نوگای/ نوغای؛ رجوع کنید به فرانک، ص8 ـ12) را به اشتباه در تأسیس «خاننشین تومن» به مرکزیت سیاسی چِمْگیـ تورا، دخیل دانستهاند، که بعدها از آن خاننشین سیبیر پدید آمد.تاریخ اولیة خاننشین تومن روشن نیست. ظاهراً ایبک / ایبق شیبانی (متوفی 898 یا900/ 1493 یا 1495)، پس از آنکه به واسطة جنگهای نوغای توختمش (توقتمش * ) ــ که به این منطقه پناه آورده و بعد از شکست در 801 در ورسکلا ناپدید شده بود ــ و متعاقب آن، فعالیتهای دولتسازی ابوالخیر (متوفی872)، متحدکنندة طوایف ازبک، متحمل لطمات و آسیبهایی شده بود، درست قبل از آنکه به اتفاق متحدان نوغایی خود، اردوی بزرگ را ــ که سریعاً رو به اضمحلال میرفت ــ غارت کند و احمد، خان آن را در 886 به قتل برساند، در بخشهایی از منطقه قدرت را بهدست گرفت.ایبک (ابراهیم) متصرفات خویش را در حوالی تبل وسعت بخشید و با «مَر» (عُمَر؟)، حاکم تای بوغایی چمگی ـ تورا، پیوندهای خانوادگی بر قرار کرد. با این حال، او برادر زن تای بوغایی خود را کشت و نوة مر، محمد (ممت/ مخمت/ مگمتوک )، با کشتن ایبک انتقام گرفت و متعاقب آن، کرسی خاننشین تومن را از چمگی ـ تورا به سیبیر/ ایسکر/ کاشلق ــ که احتمالاً از مراکز سیاسی قدیمی اوستیاک بود ( ) مجموعة کامل سالنامههای روسی ( ، ج36، ص 47؛ آرمسترانگ، ص66ـ67؛ فرانک، ص12ـ14) ــ منتقل کرد.برادر ایبک، که از طالبان قدرت در اردوی بزرگ بود (901/ 1496) به تصرف بخشهایی از خاک تومن ادامه داد. قولْلوق سلطان، بر اساس منابع روسی، آخرین امیر شیبانی بود که توانست در این منطقه پایگاه ثابتی برای خود به وجود آورد. در اوایل قرن دهم منطقه در دست تای بوغاییها بود؛ یعنی، ظاهراً خاننشین تومن کاملاً در خاننشین سیبیر تحلیل شده و رسماً از میان رفته بود. حد و مرز هیچیک از دولتهایی که نام بردیم مشخص نیست. ظاهراً هر یک شامل چند امیرنشین اویغوری بوده است.در 970 کوچومخان * با پشتیبانی ازبکها ــ که در آن هنگام بر ماوراءالنهر تسلط داشتند ــ قدرت یافت و شیبانیها را به این منطقه باز گردانید و تا 990/1582، که روسها سیبری را تصرف کردند، قدرت خویش را حفظ کرد. کوچوم را میتوان عامل مهاجرت بعضی از گروههای تاتار ولگا به منطقه دانست، هر چند قویترین حرکت تاتارهای ولگا ـ اورال به این منطقه در عصر جدید (قرن نوزدهم ـ اوایل قرن بیستم) انجام گرفت (تومیلوف ، 1992، ص 17). شهر روسی تیومن در 994/ 1586 در نزدیکی چمگی ـ تورا بنیان نهاده شد. دیگر مراکز شهرنشینی دولت کوچک تومن، قزل ـ تورا و جنگی ـ تورا بود (کیزلاسوف ، ص 47، 59).منابع:T. Armstrong, ed., Yermak's campaign in Siberia , tr. T. Minorsky, London 1974; G. Clauson, A dictionary of pre- thirteenth century Turkish , Oxford 1972; J. Forsyth, A history of the peoples of Siberia , Cambridge 1992; A. Frank, The Siberian chronicles and the Taybughid Biys of Sibir' , Bloomington 1994; P.B. Golden, An introduction to the history of the Turkic peoples , Wiesbaden 1992; L.R. Kyzlasov, Pis'mennie izvestiyo drevnikh gorodakh Sibiri , Moscow 1993; J. Martin, The iumen' khanate's encounters with Muscovy 1481-1505 , in Ch. Lemercier-Quelquejay, et al ., eds., Passإ turco-tatar, pre sent soviإtique , Paris 1986, 79-87; G.F. Mueller (Miller), lstoriya Sibiri , Moscow and Leningrad 1937, I; A.N. Nasonov, Mongoli i Rus' , Moscow and Leningrad 1940; A.P. Okladnikov, et al ., eds., lstoriya Sibiri , Leningrad 1968, I-II; Polnoe sobranie russkikh letopisey , XXXVI (Moscow 1843); V.V. Radlof, lz Sibiri , Russ. tr. K. D. Tsivina and B.E. C ¨istovaya, Moscow 1989; B. Spuler, Die Coldene Horde. Die Mongolen in Russland 1223-1502 , Wiesbaden 1965; N. A. Tomilov, ـtnic §eskaya istoriya tyurkoyazic §nogo naseleniya zapadno- sibirskoy ravn °n ° kontsa xvi-nac ¨ala XX V , Novosibirsk 1992; idem, Sovremenn °e etnic §eskie protsess °sredi sibirskikh tatar , Tomsk 1978 ; V.V. Vel'yaminov-Zernov, "Issledovaniya o kasimovskik ¢h ¢tsaryak ¢h ¢itsarevic §akh", in Trudف VOLAO , IX-XI (St. Petersburg 1863-1887).