توزَر ، شهری در کشور تونس در َ55 ْ33 عرض شمالی و َ7 ْ8 طول شرقی در محل توزوروس باستانی. توزر ( tawzar ) شکل عربی آن است که در سراسر مغرب به کار میرود. در اسناد و مدارک مکتوب کمبودهای زیادی وجود دارد و تنها میتوان اطلاعات ناهمخوانی را با استفاده از آثار وقایعنگاران و سیاحان گردآوری کرد ( رجوع کنید به یعقوبی، ص350؛ بکری، ج2، ص708ـ 709؛ ادریسی، ج 1، ص 277؛ یاقوت حموی، ج 1، ص 892 ـ 893؛ تجانی، ص 159ـ162؛ لئوی آفریقایی، ج 2، ص 142؛ مَقدیش، ج 1، ص 105). تاریخ این محل با تاریخ جَرید * آمیخته است. توزر، بخشی از استان بزرگ قَسطیلیه است که بین نَفْزاوَه و جرید واقع شده و تا ناحیة قفصه کشیده شده است. [ فاصلة آن از شهر قَفْصَه حدود 95 کیلومتر است. ] شورهزارها در شمالغربی (شط الغَرْسَه) و جنوب (شط الجرید و شط تَکمَرت) توزر را در بر گرفتهاند. تودهشنهای روان این شورهزارها در کمین مسافرانیاند که از راههایی که با تنههای درختان خرما نشانهگذاری شدهاند (مانند راههای میان بِشْری و توزر) دور افتادهاند.توزر همیشه مرکز اداری جرید بوده است. جرید گودالی است وسیع در جنوب و به موازات قفصه در حاشیة جنوبغربی تونس قرار دارد و آب و هوای گرم و خشک مشخصة آن است. مانند دیگر واحههای جرید یا نفزاوه، در مناطق جنوبیتر، واحة توزر به گونهای از واحههای قارهایِ قابل سکونت تعلق دارد که در آنجا کشت دائمی پادگانهای (پلکانی) فقط با استخراج آب از چشمههای زیرزمینی که خیلی پایینتر ازسطح زمین نیستند و آب فراوانی دارند، امکانپذیر است. این شیوه را میتوان اینگونه شرح داد: منابع آب مسیل از ارتفاعات بالای سطح واحهها تأمین میشود. این چشمهها از میان شنها بیرون میآیند و در حاشیة نخلستانها به هم میپیوندند، سپس شاخههای دیگری که به قسمتهای کوچکتری تقسیم شده و در آبراههها و جویهای باز جریان دارند، به آنها ملحق میشوند. محاسبة گردش آب و حقابة هر فرد با ساعتهای آبی که در هر 24 ساعت 192 بار پر میشوند، تعیین میشود. مقامات مسئول («اُمَناء»)، شب و روز بر کارکرد یکنواخت این شیوه نظارت دارند. گروه دهکدههای (بیتالشریعه = زاویة شابّیّه، بلادالحَضَر که در محل توزوروس باستانی بنا شده، زاویة الصَحراوی، جَحیم، زاویة سیدی بولیفَه، و زاویة التَوانیزَه) هم که به «شیخنشین»ها تقسیم شدند از این آبرسانی در توزر بهرهمندند. ترکیب جمعیت از نژادهای گوناگون است اما اساساً باید از بربرهای عرب زبان، باشند. [ در واقع، پس از ورود مسلمانان به این شهر در سال 79، ترکیب جمعیتی آن تغییر کرد و علاوه بر رومیها و بربرها، گروهی از مردم عرب نژاد نیز در این شهر ساکن شدند ( رجوع کنید به تجانی، ص 159ـ160) ] . برخی از اهل شهر ادعا میکنند که اصل یهودی (اولادالهادف) دارند و بعضی میگویند در اصل یمنی (زِبدَه، مَسغونَه، و غیره) یا حجازی (قُطْبه، تبابْسَه و غیره) یا از تبار سوف (هِبَیلَه) هستند. افسانة این خاستگاهها، گواه وجود عوامل ساختاری بربری ـ عربی ـ اسلامی است که بر زیربنایی یهودی ـ عیسوی افزوده شدهاند و این زیربنا ظاهراً در قرن دوازدهم/ هجدهم همچنان باقی بوده است.مهمترین محل کسب درآمد واحة توزر، مانند سایر واحهها، از طریق راههای کاروانرو به افریقیه، اُرِس، سوف، مزاب و صحرای بزرگ شرقی و همچنین از طریق کشاورزی متمرکز بر صیفیکاری، کشت درختچهها [ از جمله ترنج ] و پرورش درختان خرما بود. نخستین شمارش این نخلستانها به سالهای 1276ـ 1281 بازمیگردد که 75% نخلهای ناحیة شط در جرید (000 ، 598 درخت) و تقریباً نصف این رقم در توزر وجود داشت. [ به نوشتة ادریسی و مقدیش (همانجاها) در قرن ششم، در توزر حبوبات فراوانی بهعمل میآمد، اما گندم و جو به کفایت نبود و از جاهای دیگر تأمین میشد ] . مالکیت خصوصی شیوة غالب بود (88%) و فقط 4% املاک وقف بودند. اقتصاد بهطور سنّتی روستایی بود، اما بخش صنایعدستی هم وجود داشت که تولید منسوجات مخصوصاً پتو و روانداز در آن غالب بود. جامعه بوضوح طبقاتی بود؛ از حدود 700 ، 7 تن در 1302، فقط 3% زمینداران واقعی بودند و این نشان میدهد که کار یدی در آنجا غالب بوده است.شهر با استحکامات احاطه شده بود و چهار دروازه داشت. در قرون میانة اسلامی شهر دارای دو جامع و یک حمام(بکری، ج 2، ص 708؛ کتاب الاستبصار ، ص 155) و چند سوق (بازار) بود و حومههایی داشت (بکری، همانجا). بنویملول [ بنیبَهْلول ] در تاریخ شهر نامی قدرتمند بود که در رویدادهای مختلف، سلطة طولانی بر حکومت محلی داشتند و تا دورة زیریان نیز دارای نفوذ بودند. آنها فقط تحت اجبار، تسلیم قیروان یا تونس شدند. در دورههای دیگر، بیثباتی اوضاع باعث شده بود که شهر در حالتی بین خودمختاری، ناآرامی و مذاکره برای تبعیت، هر چند بیثبات، بهسر ببرد. خوارج اباضی این ناحیه را برای رشد و توسعه مساعد یافتند، اما پس از قرن ششم رو به زوال نهادند. عثمان دای که از 998 تا 1020 قدرت را در دست داشت، پس از تاراج توزر در 1017، سلطة ترکان را بر آنجا قطعی کرد. اما قدرت مرکزی در تونس اگر میتوانست از طریق برخی از مقامهای مهم محلی مالیات کسب کند، هرگز از حمایت آنان دست برنمیداشت.توزر از بحران بزرگی که پس از 1225 سراسر کشور را در بر گرفت برکنار نماند. اما خاندان اولادالهادف که در قرن دهم قدرت را از بنویملول گرفتند، با موقعیت اقتصادی مستحکمی که از طریق تجارت بهدست آورده بودند، برتری خود را به شورای اشراف تحمیل کردند و پیش از افول قدرت در دوران اصلاحات تاریخی تونس، در مقام مالیاتبگیران بیلیک عمل کردند. در اواسط قرن بیستم توزر دارای دوازده هزار سکنه بود. پس از 1338/ 1919 از طریق راهآهن به صَفاقَس متصل شد. اقتصاد توزر هنوز هم متکی به تولید خرمای دَقَلَةالنُور است. [ بنا بر گزارشی در 1348 ش/ 1969، نخلستانهای توزر بیش از هزار هکتار بوده است (دپوا، ص 115) ] .[ امروزه در پیرامون شهر گلههای بزرگ شتر پرورش مییابد (نلسون ، ص150) و شهر با داشتن فرودگاه بینالمللی و جمعیت حدود 100 ، 33 تن (طبق آمار 1381 ش/ 2002)، مرکز واحههای جنوب و ولایت توزر شمرده میشود (احمدبن عامر، ص 464؛ ثامر، ص 32؛ ) فرهنگ جغرافیائی جهان ( ، ذیل "Tawzar" ) ] .منابع: [ ابنکردبوس، تاریخ الاندلس لابن الکردبوس و وصفه لابن الشباط ، چاپ احمد مختار عبّادی، مادرید 1971؛ احمدبن عامر، تونس عبرالتاریخ: منذاقدم العصور الی اعلان الجمهوریة ، تونس 1379/1969؛ محمدبن محمد ادریسی، کتاب نزهةالمشتاق فی اختراق الا´فاق ، قاهره: مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.؛ عبداللّهبن عبدالعزیز بکری، کتاب المسالک و الممالک ، چاپ ادریان فان لیوفن و اندری فری، تونس 1992؛ عبداللّهبن محمد تجانی، رحلةالتجانی ، چاپ حسن حسنی عبدالوهاب، تونس 1377/ 1958؛ حبیب ثامر، هذه تونس ، چاپ حمّادی ساحلی، بیروت 1408/ 1988؛ ژ. دپوا، تونس ، تعریب الصادق مازیغ، تونس 1960؛ کتابالاستبصار فی عجائب الامصار ، چاپ سعد زغلول عبدالحمید، دارالبیضاء: دارالنشر المغربیه، 1985؛ لئوی آفریقایی، وصف افریقیا ، ترجمة عن الفرنسیة محمد حجی و محمد اخضر، بیروت 1983؛ محمود مقدیش، نزهةالانظار فی عجائب التواریخ و الاخبار ، چاپ علی زواری و محمد محفوظ، بیروت 1988؛ یاقوت حموی؛ یعقوبی، البلدان ] ؛S. Bإja, Les Ibadhites au Djإrid au Moyen-a ªge, إtude historique et doctrinale , Tunis 1976; M. Ben-Alleg, "Rإflexions d'un Saharien sur les anciens habitants de Tozeur", Rev. Tunisienne , CXLIII (1921); A. Borg, "L'habitat ب Tozeur", in Cahiers des arts et techniques de l'Afrique du Nord , 1959; Robert Brunschwig, H ¤afs ¤ides , Paris 1940; H. R. Idris, Z ¦r ¦des , Paris 1962; F. Masselot, "Les dattiers des Oasis du Djإrid", Bull. de la Direction d'agriculture et du commerce de la Rإgence de Tunis , CXIX (Apr. 1901); ]Nina Nelson, Tunisia , London 1974; The Times atlas of the world , London: Times Books, 1985; The world gazetteer: current population figures for cities, towns and places 4 Oct. 2002. ]Online[. Available: http:// www. world-gazetteer. com/fr/fr-tn. htm[.نیز رجوع کنید بهEI 2 , s.v. "Djar ¦âd" (by J. Despois), bibl.