توپ مروارید ، توپ نظامی بزرگی در میدان ارگ تهران قدیم. وجه تسمیة این توپ معلوم نیست. به نوشتة کتیرائی (ص 321)، چند رشته مروارید را مانند گردنبند، در نزدیکی دهانة توپ آویخته بودند و بدین سبب آن را توپ مروارید گفتهاند.این توپ در ضلع جنوبی میدان ارگ، روبروی نقارهخانة قدیم، روی سکویی کاشیکاری شده به ارتفاع یک متر قرار داشت (شهریباف، ج 1، ص 355ـ356). طبق نوشتههای روی آن، این توپ را شخصی به نام اسماعیل اصفهانی، در 1233 به امر فتحعلیشاه قاجار (حک : 1212ـ1250) ساخته است (حسنبیگی، ص 68ـ69).از دورة قاجار خرافات بسیاری در بارة این توپ رواج یافت که سبب شد جایگاهی نیمهمقدّس پیدا کند، از جمله میگفتند که این توپ به دستور کریمخان زند در شیراز ساخته شده و چون مدتی در مقبرة شخص مقدّسی بوده، حالتی روحانیدر آن پدیدار گشته و بعدها خودش از شاهچراغِ شیراز به میدان ارگ تهران آمده است (کتیرائی، همانجا؛ شهریباف، ج 1، ص 354؛ نیز رجوع کنید به حسنبیگی، ص 68ـ69؛ ملکی، ص 51 ـ53). رواج خرافاتی از این قبیل، باعث شده بود عدهای از زنان و دختران، به نیت حاجت روایی و بختگشایی به دورش جمع شوند و به آن دخیل ببندند، بخصوص در شبهای بیستوهفتم ماه رمضان و شبهای قدر (شهریباف، ج 1، ص 356). درشب چهارشنبهسوری * نیز زنان و دختران پول و شیرینی و کلهقند به نگهبانان توپ میدادند تا در اجرای مراسمشانآزاد باشند (کتیرائی، ص 322ـ324). مراسم بدینترتیب بود که دخترِ دمبخت با کمک زنی که همراهش بود، سوار توپ میشد و سه بار میگفت: «یاقریبالفرج»، سپس از توپ پایین میآمدو نوبت به دیگران میرسید. اگر کسی تا یک سال پس از سوارشدن بر توپ و دخیل بستن، حاجتش روا میشد، یک دسته شمع دورتادور توپ مروارید روشن میکرد (همان، ص 322ـ323).اعتقاد مردم به توپ مروارید چنان بود که برای مقاصد گوناگون در جوار آن بست مینشستند، اگرچه رسمِ بستنشینی در 1266 بهدستور امیرکبیر موقوف و ممنوع گردید (نجمی، ص 56؛ برای اطلاع از بستنشینی و قانون لغو آن رجوع کنید به بست و بستنشینی * )، این رسم در دورههای بعد تکرار شد؛ مثلاً، در 1307 سپاه لاریجان و در زمان مظفرالدینشاه (1313ـ1324) چند تن از خانهای یزد از ستم جلالالدوله، پسر ظلالسلطان، حاکم یزد در اطراف توپ مروارید بست نشستند. در زمانی که محمدابراهیمخان وزیر نظام حاکم تهران بود نیز جمعی از مردم برای اعتراض به فرمان او، مبنی بر اینکه در کوچهها فرشمؤسسة مطالعات تاریخ معاصر ایران، مرکز اسناد و مدارککاربرگة 265عکس از: سیدحسین التجاء (الف(بالف) توپ مروارید در برابر عمارت نقارهخانه در میدان ارگ تهرانب) نام سازنده و نحوة سفارش توپ بر روی آن حکاکی شده است.نتکانند، بستیِ توپ مروارید شدند. گاهی هم برخی زنان از ستم هَوو و آزار شوهر یا مادرشوهر زیر توپ مروارید بست مینشستند (کتیرائی، ص 322ـ323؛ جکسون، ص 476).در سالهای اولیة سلطنت ناصرالدینشاه قاجار، که تعزیر و حد زدن در تهران رواج یافته بود، محکومین را به این توپ میبستند و شلاق میزدند (حسنبیگی، ص 69). صادق هدایت نیز در کتابی به نام توپ مروارید با توجه به خرافات رایج میان مردم در بارة این توپ، از اوضاع سیاسی و اجتماعی آن دوره انتقاد کرده است. این توپ هم اکنون در مدخل ساختمان شمارة هفت وزارت امور خارجه قرار دارد.منابع: آبراهام والنتاین ویلیامز جکسون، سفرنامة جکسن: ایران در گذشته و حال ، ترجمة منوچهر امیری و فریدون بدرهای، تهران 1357 ش؛ محمدرضا حسنبیگی، تهران قدیم ، تهران 1366 ش؛ جعفر شهریباف، تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم ، تهران 1367ـ 1368 ش؛ محمود کتیرائی، از خشت تا خشت ، تهران 1378 ش؛ حسین ملکی، تهران در گذرگاه تاریخ ایران ، تهران 1370 ش؛ ناصر نجمی، دارالخلافة تهران ، تهران 1362 ش.