توبةبن الحُمَیِّر ، غزلسرای عرب در قرن اول. سال تولد او در منابع قدیم ذکر نشده است. مادرش زبیده (ابوالفرج اصفهانی، ج11، ص222) و به روایتی عامره دختر والبةبنحارث از قبیلة اسد بود (فرّوخ، ج1، ص466). توبه در آغاز جوانی به غزلسرایی پرداخت و گاهی، همچون بسیاری دیگر از عربهای آن زمان، بر قبایل دشمن میتاخت و اموال آنان را غارت میکرد (ابنقتیبه، ص290؛ زیدان، ج1، ص298). ابنقتیبه (ص289) او را «لصّ» (دزد) معرفی کرده است، در عین حال در شرححال توبه به رفتارهایی اشاره شده که نشاندهندة آزاداندیشی و منش جوانمردانة اوست ( رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج 11، ص212ـ214؛ هارون، ج2، جزء7، ص270ـ271)، که با توجه به عرف زندگی قبایل در دورة جاهلی امری بعید محسوب نمیشود.از مهمترین رویدادهای زندگی توبه، دلباختگی او در جوانی به لیلی، دختر عبداللّهبن رحّال از قبیلة بنیعقیل، بود. شرح زندگی توبه با شرح زندگی لیلی ــ که در ادبیات عرب به «لیلیالاَخْیَلیّة» * شهرت دارد (ابنحزم، ص291) ــ پیوند خورده است. ابوالفرج اصفهانی (ج11، ص204ـ250) و جرجی زیدان (ج1، ص298ـ299) زندگینامة این دو شاعر را با هم آمیختهاند. زمانی که آوازة دلدادگی توبه و دیدارهای او با لیلی بالا گرفت، خانوادة لیلی به والی شکایت بردند و والی به آنها اجازه داد که چنانچه توبه از رفتار خود دست بر ندارد، او را بکشند (ابوالفرج اصفهانی، ج11، ص205). روزی که برادران لیلی در کمین وی بودند، لیلی برای نجات او، بر خلاف همیشه، بینقاب بر سر راه توبه ایستاد و او را متوجه خطر نمود. توبه در این باره غزلی با این مطلع سرود: «نَأَتْکَ بِلَیْلی' د'ارُه'ا لاتَزُورُها/ وشَطَّتْ نَواها وَ اسْتَمَرَّ مَریرُها» (ابنقتیبه، همانجا؛ ابوالفرج اصفهانی، ج11، ص204ـ205). خانوادة لیلی همواره توبه را تعقیب میکردند، تا اینکه وی را در سال 80 (صفدی، ج 1، ص 437) یا 85 (بروکلمان، ج 1، ص 234؛ ضیف، ج2، ص363) در نزاعی کشتند. مصحح دیوان او سال 55 یا کمی پس از آن را تاریخ مرگ توبه میداند ( د.اسلام ، همانجا).پس از مرگ توبه هرگاه سخن از او به میان میآمد، لیلی به شعر یا به نثر از او به بزرگی و شایستگی یاد میکرد ( رجوع کنید به ابوالفرج اصفهانی، ج11، ص238ـ250؛ بروکلمان، همانجا).بیشتر غزلهای توبه در وصف لیلی است و لیلی نیزاشعار بسیاری در عشق توبه سروده است. توبه و لیلیغزلسرای «عُذْری» * اند (فیصل، ص 279)؛ غزلی که موضوعآن بیشتر عشق در دایرة ادب و پاکی و ارزشهای اخلاقیاست (ضیف، ج2، ص359؛ نیز رجوع کنید به فیصل، ص 273ـ279). شعر توبه شیوا و روان و مشحون از ظرافت و عاطفه است. سبک غزلهای او شبیه به غزلهای قیسبن مُلَوّح (مجنون)است؛ ازینرو راویان شعر گاهی در تعیین شعرهای وی دچار تردید شدهاند (فرّوخ، همانجا). اشعار وی در کتب تعلیمی نیز آمده است (برای نمونه رجوع کنید به ابنهشام، ج1، ص62،261). مشهور است که نِفْطَوَیه (متوفی 323) اشعار توبه را گرد آورد. نسخة خطی دیوان او متعلق به قرن ششم یا هفتم در کتابخانة فیض استانبول محفوظ است و خلیل ابراهیم عطیّه آن را تصحیح و چاپ کرده است. این دیوان 92 قطعه شعر دارد ( د.اسلام ، همانجا).منابع: ابنحزم، جمهرة أنسابالعرب ، بیروت 1403/1983؛ ابنقتیبه، الشعر والشعراء، أو، طبقاتالشعراء ، چاپ مفید قمیحه و نعیم زرزور، بیروت 1405/1985؛ ابنهشام، مغنیاللبیب عن کتبالأعاریب ، چاپ محمد محییالدین عبدالحمید، قاهره [ بیتا. ] ، چاپ افست قم 1404؛ ابوالفرج اصفهانی؛ کارل بروکلمان، تاریخ الأدبالعربی ، ج1، نقله الیالعربیة عبدالحلیم نجار، قاهره 1974؛ جرجی زیدان، کتاب تاریخ آداباللغة العربیة ، چاپ شوقی ضیف، ج1، قاهره 1957؛ خلیلبن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات ، ویسبادن 1980؛ شوقی ضیف، تاریخ الأدبالعربی ، ج2: العصرالاسلامی، قاهره 1972؛ عمر فرّوخ، تاریخالاَدبالعربی ، ج1، بیروت 1984؛ شکری فیصل، تطور الغزل بینالجاهلیة والاسلام ، دمشق 1959؛ عبدالسلام محمد هارون، نوادرالمخطوطات ، بیروت 1411/1991؛EI 2 , s.v. "Tawba B. A l- H ¤umayyir" (by T. El Achةche).