تنگلوشا

معرف

صورت‌ تحریف‌ شدة‌ نام‌ توکروس‌، ستاره‌شناس‌ بابلی‌ سدة‌ اول‌ میلادی‌
متن
تَنْگْلوشا ، صورت‌ تحریف‌ شدة‌ نام‌ توکروس‌، ستاره‌شناس‌ بابلی‌ سدة‌ اول‌ میلادی‌. این‌ نام‌ به‌ صورتهای‌ گوناگونی‌ چون‌ تینْکْلوش‌ (قِفْطی‌، ص‌ 147)، تینکلوس‌ (ابن‌ندیم‌، ص‌ 329)، طینْقُروس‌ (ابن‌ندیم‌، همانجا؛ قفطی‌، ص‌ 304) و حتی‌ دَنْکاوَشا (ابن‌ابی‌اُصَیبِعه‌، ج‌ 2، ص‌30) ذکر شده‌ است‌. در بارة‌ زندگی‌ تنگلوشا تقریباً هیچ‌ اطلاعی‌ وجود ندارد. ذکر نام‌ او در الفهرست‌ و تاریخ‌الحکماء به‌ دو صورتِ تینکلوس‌ (ابن‌ندیم‌، همانجا؛ قفطی‌، ص‌ 147) و طینقروس‌ (ابن‌ندیم‌، همانجا؛ قفطی‌، ص‌ 304)، این‌ تصور را به‌ وجود آورده‌ که‌ دو نفر با دو نام‌ متفاوت‌ وجود داشته‌اند. گوتشمیت‌ (ص‌ 82) بدرستی‌ طینقروس‌ را تحریف‌ شدة‌ توکروس‌، و تینکلوس‌ را صورت‌ تحریف‌ شدة‌ تئوکلوس‌ دانسته‌ است‌. آرای‌ بسیاری‌ از فرهنگ‌نویسان‌ فارسی‌زبان‌، چون‌ جمال‌الدین‌ شیرازی‌ در فرهنگ‌ جهانگیری‌ و عبدالرشید تَتَوی‌ در فرهنگ‌ رشیدی‌ ، در بارة‌ این‌ نامواژه‌ بر مبنای‌ ریشه‌شناسی‌ عامیانة‌ آن‌ بوده‌ است‌ که‌ تنگلوشا را ترکیبی‌ از «تنگ‌» به‌معنای‌ «کتاب‌» و «لوشا» را نام‌ حکیم‌ موهومی‌ اهل‌ روم‌ یا بابل‌ دانسته‌اند (برای‌ آگاهی‌ از آرای‌ این‌ فرهنگ‌نویسان‌ در این‌ نوع‌ ریشه‌شناسی‌ رجوع کنید به دهخدا، ذیل‌ «تنگلوش‌»، «تنگلوشا»). فولرس‌ (ج‌ 1، ص‌ 471) نیز این‌ نام‌ را به‌ اشتباه‌ مشتق‌ از ریشة‌ لغت‌ یونانی‌ زئوخیس‌ ( Zeuxis ) دانسته‌ است‌. صورت‌ صحیح‌ این‌ اشتقاق‌ را سالماسیوس‌ ، دانشمند فرانسوی‌ (متوفی‌ 1063/ 1653)، دریافته‌ و به‌ یکی‌ بودن‌ نام‌ تنگلوشا و توکروس‌، ستاره‌شناس‌ یونانی‌ قرن‌ اول‌ میلادی‌، اشاره‌ کرده‌ است‌ (نالینو، ص‌ 246). دگرگونی‌ این‌ نام‌ در پی‌ ترجمة‌ کتابهای‌ او یا کتابهای‌ منسوب‌ به‌ او از یونانی‌ به‌ پهلوی‌ و از پهلوی‌ به‌ عربی‌ رخ‌ داده‌ است‌ ( رجوع کنید به همان‌، ص‌250ـ252؛ بوریسوف‌ ، ص‌ 302ـ 305؛ برای‌ آگاهی‌ از تطور این‌ نام‌ از توکروس‌ به‌ تنگلوشا رجوع کنید به بوریسوف‌، ص‌300).آثار متعلق‌ یا منسوب‌ به‌ تنگلوشا، او را در درجة‌ اول‌ عالم‌ احکام‌ نجوم‌ معرفی‌ می‌کنند. تنها اثری‌ که‌ تعلق‌ آن‌ به‌ تنگلوشا قطعی‌ است‌، در احکام‌ نجوم‌ بوده‌ است‌ ( رجوع کنید به ادامة‌ مقاله‌). کتابهای‌ گوناگونی‌، بویژه‌ در علوم‌ غریبه‌، نیز به‌ او منسوب‌ است‌، از جمله‌ رساله‌های‌ متعددی‌ به‌ فارسی‌ و عربی‌ در بارة‌ کیمیا و رموز کیمیاگری‌، که‌ در بعضی‌ از این‌ رسائل‌ او را «تنکلوشاه هندی‌» نیز نامیده‌اند (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به دانش‌پژوه‌ و علمی‌ انواری‌، ج‌ 2، ص‌ 273). همچنین‌ در رساله‌ای‌ در بارة‌ «علم‌ الفراسة‌»، از آرای‌ تنگلوشا در این‌ موضوع‌ یاد شده‌ (آلوارت‌ ، ج‌ 3، ص‌ 572) و فخررازی‌ نیز از آرای‌ وی‌ در باب‌ سحر یاد کرده‌ است‌ (ج‌ 8، ص‌ 191؛ نیز رجوع کنید به حائری‌، ج‌ 5، ص‌ 27).کثرت‌ آثار منسوب‌ به‌ تنگلوشا در موضوعهای‌ گوناگون‌، بویژه‌ در علوم‌ غریبه‌، نقل‌قولهای‌ قفطی‌ (ص‌ 147) و ابن‌ندیم‌ (ص‌ 329) در بارة‌ تنگلوشا که‌ او را بیشتر به‌ شخصیتی‌ افسانه‌ای‌ نزدیک‌ می‌کند تا واقعی‌، و نیز بررسی‌ مهمترین‌ آثار منسوب‌ به‌ او که‌ محل‌ تلاقی‌ حوزه‌های‌ علمی‌ سریانی‌ و ایرانی‌ و یونانی‌ است‌ (سزگین‌، ج‌ 7، ص‌ 73)، مانع‌ از آن‌ می‌شوند که‌ آرای‌ منسوب‌ به‌ او را در این‌ آثار، آرای‌ شخصی‌ واقعی‌ بدانیم‌. ظاهراً در بسیاری‌ از این‌ آثار، آوردن‌ نام‌ تنگلوشا محملی‌ برای‌ به‌وجود آوردن‌ بستر تاریخی‌ مناسب‌ برای‌ موضوع‌ موردنظر نویسندگان‌ بوده‌ است‌، نه‌ ارجاع‌ به‌ آرای‌ شخصی‌ واقعی‌.کتابی‌ که‌ قطعاً به‌ تنگلوشا منسوب‌ است‌، کتاب‌ الموالید علی‌ الوجوه‌ و الحدود است‌ (سزگین‌، ج‌ 7، ص‌ 71ـ73). موضوع‌ این‌ کتاب‌، احکام‌ نجوم‌ و بحث‌ در بارة‌ صورتهای‌ فلکی‌ است‌ و تقسیم‌بندی‌ صور فلکی‌ تنها از دید ناظر زمینی‌ و بر خلاف‌ صور چهل‌ و هشت‌گانة‌ بطلمیوس‌ صورت‌ گرفته‌ است‌ (نالینو، ص‌ 248ـ249). اصل‌ این‌ کتاب‌ به‌ یونانی‌ بوده‌ (تقی‌زاده‌، ج‌10، ص‌ 318) و فقط‌ بخشهایی‌ از آن‌ در کتاب‌ نجومی‌ دانشمند یونانی‌، رتوریوس‌ (زنده‌ در سدة‌ ششم‌ میلادی‌)، باقی‌ مانده‌ است‌ (سزگین‌، ج‌ 7، ص‌ 71). کتاب‌ تنگلوشا از یونانی‌ به‌ پهلوی‌ (تقی‌زاده‌، همانجا) و در قرن‌ دوم‌ یا سوم‌ هجری‌ از پهلوی‌ به‌ عربی‌ برگردانده‌ شد (سزگین‌، همانجا). ترجمة‌ عربی‌ آن‌ برای‌ دانشمندان‌ اسلامی‌ شناخته‌ شده‌ بوده‌ که‌ از عبارات‌ قفطی‌ (همانجا) در بارة‌ آن‌، کاملاً پیداست‌. از متن‌ عربی‌ کتاب‌ نقل‌قولهای‌ محدودی‌ باقی‌مانده‌ است‌. از جمله‌ اطلاعاتی‌ که‌ از این‌ کتاب‌ داریم‌، مطالبی‌ است‌ که‌ ابومعشر بلخی‌ در المدخل‌ الکبیر (ص‌ 308ـ329) به‌ مناسبت‌ بحث‌ در بارة‌ طبایع‌ بروج‌ و حالات‌ و مطالع‌ آنها به‌نقل‌ از تنگلوشا (تینکلوس‌، مثلاً در ص‌ 309 و 318) آورده‌ است‌. یکی‌ از دلایلی‌ که‌ صحت‌ انتساب‌ کتاب‌ الموالید به‌ تنگلوشا را تأیید می‌کند، انتشار همین‌ بخش‌ از کتاب‌ ابومعشر بلخی‌ توسط‌ بول‌ ، دانشمند آلمانی‌، بود (نالینو، ص‌ 249ـ250؛ تقی‌زاده‌، ج‌10، ص‌ 318ـ319)، اگرچه‌ گاهی‌ بین‌ آرایی‌ که‌ ابومعشر بلخی‌ از قول‌ تنگلوشا نقل‌ کرده‌ و آنچه‌ از متن‌ یونانی‌ کتاب‌ الموالید در نوشته‌های‌ رتوریوس‌ باقی‌ مانده‌، هماهنگی‌ وجود ندارد. از نوشتة‌ ابومعشر بلخی‌ نیز به‌سبب تحریفها و افتادگیهایی‌ که‌ در آن‌ راه‌ یافته‌، باید با احتیاط‌ استفاده‌ کرد (سزگین‌، همانجا).در بخشی‌ از کتاب‌ المغنی‌ فی‌ احکام‌ النجوم‌ اثر ابن‌هَبَنْتا ــ که‌ در بارة‌ وجوه‌ بروج‌ و صورتهای‌ فلکی‌ بنا به‌ رأی‌ ایرانیان و یـونانیـان‌ و هندیـان‌ است‌ (ج‌ 2، ص‌ 306ـ 427) ــ از آرای‌ توکروس‌ یاد شده‌ است‌. به‌ نوشتة‌ ابن‌هبنتا (ج‌ 2، ص‌ 307) آرای‌ تینکلوش‌ بابلی‌ در الابریذج‌/ البِزیذج‌ (گزیده‌ها، کتابی‌ نجومی‌ متعلق‌ به‌ ایران‌ پیش‌ از اسلام‌) نقل‌ شده‌ است‌. ابن‌هبنتا نیز آن‌ آرا را با کتاب‌ تینکلوس‌ مقابله‌ کرده‌ است‌. این‌ امر دلیلی‌ بر ترجمة‌ کتاب‌ الموالید تنگلوشا به‌ زبان‌ پهلوی‌ و نیز وجود متن‌ عربی‌ این‌ کتاب‌ تا زمان‌ ابن‌هبنتاست‌. همچنین‌ چون‌ ابن‌هبنتا عین‌ عبارت‌ منابع‌ خود را نقل‌ کرده‌، نسبت‌ به‌ نوشته‌های‌ ابومعشر بلخی‌ متن‌ درست‌تری‌ به‌ دست‌ داده‌ است‌ (سزگین‌، ج‌ 7، ص‌ 72).آثار منسوب‌ به‌ تنگلوشا عبارت‌اند از:1) کتاب‌ فی‌صور درج‌الفلک‌ و مایدلُّ علیه‌ من‌ احوال‌ المولودین‌ بها (همان‌، ج‌ 7، ص‌ 73)، که‌ به‌نام‌ کتاب‌ تنکلوشا البابلی‌ القوقانی‌ فی‌ صور درج‌ الفلک‌ و ماتدلُّ علیه‌ من‌ احوال‌ المولودین‌ نیز معرفی‌ شده‌ است‌ (فورهووه‌ ، ص‌ 366؛ بروکلمان‌، ج‌ 1، ص‌280). در بارة‌ اینکه‌ این‌ کتاب‌ واقعاً متعلق‌ به‌ تنگلوشاست‌ یا نه‌، بحثهای‌ بسیاری‌ شده‌ است‌؛ از جمله‌ خولسون‌ (ص‌ 329ـ330) معتقد بود که‌ این‌ کتاب‌ نوشتة‌ تنگلوشای‌ بابلی‌ بوده‌ و ابوبکر احمدبن‌ علی‌بن‌ قیس‌ کسدانی‌، مشهور به‌ ابن‌وحشیه‌ * ، آن‌ را از نبطی‌ به‌ عربی‌ ترجمه‌ کرده‌ است‌. بسیاری‌ از محققان‌ پس‌ از خولسون‌ در بارة‌ نظر او تردید کرده‌ (برای‌ آگاهی‌ از خلاصه‌ای‌ از این‌ بحثها و تردیدها رجوع کنید به سزگین‌، ج‌ 4، ص‌ 112ـ116؛ نالینو، ص‌ 244ـ261) و به‌ این‌ نتیجه‌ رسیده‌اند که‌ این‌ کتاب‌ ترجمة‌ ابن‌وحشیه‌ نیست‌، بلکه‌ احتمالاً نوشتة‌ خود اوست‌ (گوتشمیت‌، ص‌ 89ـ90) و یا مجموعه‌ای‌ است‌ از جعلیات‌ فردی‌ پایبند به‌ سنّتهای‌ علمی‌ کلدانی‌ که‌ آن‌ را در قرن‌ ششم‌ یا هفتم‌ میلادی‌ نوشته‌ است‌ (سزگین‌، ج‌ 4، ص‌ 116). همچنین‌ با استناد به‌ نوشته‌ای‌ در حاشیة‌ نسخه‌ای‌ از ترجمة‌ فارسی‌ این‌ کتاب‌ ( رجوع کنید به ادامة‌ مقاله‌) ــ که‌ زمان‌ ترجمة‌ آن‌ از یونانی‌ به‌ فارسی‌ میانه‌ (پهلوی‌) هشتاد سال‌ پیش‌ از هجرت‌ پیامبر اسلام‌ دانسته‌ شده‌ است‌ (گوتشمیت‌، ص‌ 87 ـ 88؛ بوریسوف‌، ص‌ 301) ــ این‌ فرض‌ مطرح‌ شده‌ که‌ این‌ کتاب‌ در اصل‌ به‌ یونانی‌ بود و در حدود 542 میلادی‌ به‌پهلوی‌ ترجمه‌ شده‌ و بعدها این‌ ترجمه‌، اصل‌ کتاب‌ تلقی‌ گردیده‌ است‌ (گوتشمیت‌، همانجا). در هر صورت‌، این‌ کتابِ منسوب‌ به‌ تنگلوشا، بویژه‌ به‌سبب‌ ترجمة‌ فارسی‌ آن‌، بسیار بااهمیت‌ است‌. از متن‌ عربی‌ آن‌ چند نسخة‌ خطی‌ وجود دارد (سزگین‌، ج‌ 4، ص‌ 116، نیز رجوع کنید به ج‌ 7، ص‌ 73). گزیده‌ای‌ نیز از آن‌ تهیه‌ شده‌ است‌ (ماخ‌ ، ص‌ 435). اگرچه‌ ابن‌ابی‌اصیبعه‌ (ج‌ 2، ص‌30) از منتخب‌ کتاب‌ دنکاوشا نام‌ برده‌ که‌ فخررازی‌ آن‌ را تهیه‌ کرده‌، نمی‌توان‌ به‌یقین‌ گفت‌ که‌ متن‌ برگزیدة‌ موجود، همان‌ گزیدة‌ فخررازی‌ است‌. خولسون‌ (ص‌ 458ـ492) متن‌ عربی‌ این‌ کتاب‌ را، بر اساس‌ نسخة‌ موجود در کتابخانة‌ لیدن‌ هلند، بتفصیل‌ بررسی‌ کرده‌ است‌. این‌ کتاب‌ به‌ فارسی‌ نیز ترجمه‌ شده‌ است‌. ترجمة‌ فارسی‌ کهن‌ موجود از این‌ اثر احتمالاً متعلق‌ به‌ قرن‌ پنجم‌ یا ششم‌ هجری‌ می‌باشد (منزوی‌، 1348ـ1353 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 258؛ حائری‌، ج‌ 7، ص‌ 412).با تطبیق‌ بعضی‌ بخشهای‌ متن‌ عربی‌، بویژه‌ بخشهایی‌ که‌ نالینو (ص‌ 254ـ 255) آورده‌، با ترجمة‌ فارسی‌ همین‌ بخشها ( تنگِلوشا، یا، صور درج‌ ، ص‌ 138، 150، 163ـ164) روشن‌ می‌شود که‌ مترجم‌ فارسی‌ کاملاً به‌ متن‌ عربی‌ وفادار بوده‌ است‌. از این‌ ترجمه‌ بارها استفاده‌ شده‌ است‌، از جمله‌ ابوالحسن‌ علی‌بن‌ زید بیهقی‌ مشهور به‌ ابن‌فندق‌ در کتاب‌ جوامع‌ احکام‌ النجوم‌ (گ‌ 31 ر ـ 38 ر) در بحث‌ در بارة‌ احکام‌ درجات‌ طوالع‌، بسیاری‌ از نوشته‌های‌ صور درج‌ را عیناً، اما بدون‌ ذکر مأخذ، از ترجمة‌ فارسی‌ آن‌ نقل‌ کرده‌ است‌. خواجه‌نصیرالدین‌ طوسی‌ نیز در رسالة‌ خود در احکام‌ نجوم‌ به‌نام‌ سفینة‌ الاحکام‌ ، یا ، سفینة‌ الافلاک‌ در موارد بسیار زیادی‌ (مثلاً، نصیرالدین‌ طوسی‌، گ‌ 3 پ‌، 6 پ‌) آرای‌ تنگلوشا را به‌ نقل‌ از ترجمة‌ فارسی‌ صور درج‌ ذکر کرده‌ است‌ (نیز رجوع کنید به آلوارت‌، ج‌ 5، ص‌ 293ـ294). رساله‌ای‌ که‌ شرح‌ رسالة‌ تنکلوشاه‌ بابلی‌ دانسته‌ شده‌ (فاضل‌، ج‌ 1، ص‌ 335) نیز در اصل‌ رونویسی‌ از ترجمة‌ صور درج‌ است‌. همایونفرخ‌ چاپ‌ عکسی‌ دست‌نویسی‌ از ترجمة‌ فارسی‌ صور درج‌ را همراه‌ با متن‌ بازنویسی‌ شدة‌ آن‌، منتشر کرده‌ است‌.2) رسالة‌ فی‌ علم‌الحروف‌ و خواصها و اسرار بسطها ، که‌ یک‌ نسخه‌ از آن‌ شناسایی‌ شده‌ است‌ (سزگین‌، ج‌ 7، ص‌ 73).3) کتاب‌ النباتات‌ و الحشایش‌ . از این‌ کتاب‌ نیز تنها یک‌ نسخه‌ شناسایی‌ شده‌ (گلچین‌ معانی‌، ج‌ 5، ص‌ 201) که‌ در مجموعه‌ای‌ فارسی‌ از آثار کیمیایی‌ منسوب‌ به‌ او ( رجوع کنید به ادامة‌ مقاله‌) آمده‌ است‌.4) رساله‌ فی‌ الکیمیا . از این‌ رساله‌ نیز یک‌ نسخه‌ شناسایی‌ شده‌ است‌ (سزگین‌، ج‌ 4، ص‌ 116).5) مجموعه‌ای‌ به‌فارسی‌ متشکل‌ از چندین‌ رساله‌ در علم‌ کیمیا، که‌ شخصی‌ به‌ نام‌ محمدابراهیم‌ فرزند محمدحسن‌ قراگزلو، احتمالاً در قرن‌ سیزدهم‌ هجری‌، گرد آورده‌ است (منزوی‌، 1348ـ1353 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 621). تعداد رساله‌های‌ این‌ مجموعه‌ در نسخه‌های‌ خطی‌ گوناگون‌ متفاوت‌ است‌، از جمله‌ در نسخه‌های‌ خطی‌ که‌ نام‌ مترجم‌ در آن‌ ذکر شده‌، 15 رساله‌ آمده‌ است‌ (دانش‌پژوه‌، ج‌ 13، ص‌ 3075؛ منزوی‌، 1348ـ1353 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 621ـ622)؛ در نسخه‌های‌ دیگر بین‌ 17 (دانش‌پژوه‌ و علمی‌ انواری‌، ج‌ 2، ص‌ 273ـ274) تا 22 رساله‌ (استوری‌، ج‌ 2، بخش‌ 3، ص‌ 434ـ 435) وجود دارد. البته‌ معرفی‌ بیش‌ از 19 رساله‌ در این‌ مجموعه‌، بر اثر تکرار یک‌ رساله‌ با نامهای‌ گوناگون‌ بوده‌ است‌. از رساله‌های‌ این‌ مجموعه‌ نیز دست‌نویسهای‌ متعددی‌ وجود دارد (منزوی‌، 1348ـ 1353ش‌، ج‌1، ص‌701؛ همو، 1362ـ1370ش‌، ج‌1، ص‌849 ـ 850). یکی‌ از این‌ رساله‌ها، کنوز سبعه‌ در علم‌ اکسیر در بمبئی‌ چاپ‌ سنگی‌ شده‌ است‌ (مشار، ج‌ 2، ستون‌ 267). ملاحسین‌ کاشفی‌ سبزواری‌ (متوفی‌ 910) مطالبی‌ از این‌ رساله‌ها را استخراج‌ کرده‌ و در خلاصة‌الاسرار خود، که‌ به‌ عربی‌ است‌، آورده‌ است‌ (منزوی‌، 1377 ش‌، ج‌ 1، ص‌ 98).منابع‌: ابن‌ ابی‌اصیبعه‌، کتاب‌ عیون‌ الانباء فی‌ طبقات‌ الاطباء ، چاپ‌ امرؤالقیس‌بن‌ طحان‌ [ آوگوست‌ مولر ] ، کونیگسبرگ‌ و قاهره‌ 1299/1882، چاپ‌ افست‌ انگلستان‌ 1972؛ ابن‌ندیم‌؛ ابن‌هبنتا، المغنی‌ فی‌ احکام‌ النجوم‌ ، چاپ‌ عکسی‌ از نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ دولتی‌ باواریا مونیخ‌، ش‌ 852 arab ، چاپ‌ فؤاد سزگین‌، فرانکفورت‌ 1407/1987؛ ابومعشر بلخی‌، المدخل‌ الکبیر الی‌ علم‌ احکام‌ النجوم‌ ، چاپ‌ عکسی‌ از نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ سلیمانیة‌ استانبول‌، مجموعة‌ جاراللّه‌، ش‌ 1508، فرانکفورت‌ 1405/1985؛ علی‌بن‌ زید بیهقی‌، جوامع‌ احکام‌ النجوم‌ ، نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، ش‌ 489؛ حسن‌ تقی‌زاده‌، مقالات‌ تقی‌زاده‌ ، چاپ‌ ایرج‌ افشار: «علم‌ نجوم‌ و احکام‌ نجوم‌ در ایران‌ قدیم‌»، تهران‌ 1349ـ 1358 ش‌؛ تنگِلوشا، یا، صور درج‌ ، همراه‌ با چاپ‌ عکس‌ متن‌ اصلی‌، با مقدمة‌ رکن‌الدین‌ همایونفرخ‌، تهران‌: دانشگاه‌ ملی‌ ایران‌، 1357 ش‌؛ عبدالحسین‌ حائری‌، فهرست‌ کتابخانة‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌ ، تهران‌، ج‌ 5، 1345 ش‌، ج‌ 7، 1346 ش‌؛ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ کتابخانة‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌، ج‌ 13، تهران‌ 1340 ش‌؛ محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌ و بهاءالدین‌ علمی‌ انواری‌، فهرست‌ کتب‌ خطی‌ کتابخانة‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ شمارة‌ 2 ( سنای‌ سابق‌ )، ج‌ 2، تهران‌ 1359 ش‌؛ دهخدا؛ محمود فاضل‌، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ کتابخانة‌ دانشکدة‌ الهیات‌ و معارف‌ اسلامی‌ مشهد ، ج‌ 1، مشهد 1355 ش‌؛ محمدبن‌ عمر فخررازی‌، المطالب‌ العالیة‌ من‌ العلم‌ الالهی‌ ، چاپ‌ احمد حجازی‌سقا، بیروت‌ 1407/1987؛ علی‌بن‌ یوسف‌ قفطی‌، تاریخ‌الحکماء قفطی‌ ، ترجمة‌ فارسی‌ از قرن‌ یازدهم‌ هجری‌، چاپ‌ بهین‌ دارائی‌، تهران‌ 1347 ش‌؛ احمد گلچین‌معانی‌، «فهرست‌ چند مجموعة‌ کتابخانة‌ مجلس‌ شورای‌ ملی‌»، در نسخه‌های‌ خطی‌: نشریة‌ کتابخانة‌ مرکزی‌ دانشگاه‌ تهران‌ ، زیرنظر محمدتقی‌ دانش‌پژوه‌ و ایرج‌ افشار، تهران‌ 1340ـ1363 ش‌؛ خانبابا مشار، مؤلّفین‌ کتب‌ چاپی‌ فارسی‌ و عربی‌ ، تهران‌ 1340ـ1344 ش‌؛ احمد منزوی‌، فهرست‌ مشترک‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ پاکستان‌ ، اسلام‌آباد 1362ـ 1370 ش‌؛ همو، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ فارسی‌ ، تهران‌ 1348ـ 1353 ش‌؛ همو، فهرست‌ نسخه‌های‌ خطی‌ مرکز دائرة‌المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ ، ج‌ 1، تهران‌ 1377 ش‌؛ کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ‌ نجوم‌ اسلامی‌ ، ترجمة‌ احمد آرام‌، تهران‌ ?[ 1349 ش‌ ] ؛ محمدبن‌ محمد نصیرالدین‌ طوسی‌، سفینة‌الاحکام‌، یا، سفینة‌الافلاک‌ ، نسخة‌ خطی‌ کتابخانة‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌، ش‌ 6438؛W. Ahlwardt, Die Handschriften-Verzeichnisse der Kخniglichen Bibliothek zu Berlin:Verzeichniss der arabischen Handschriften , Berlin, vol. 3, 1891, vol. 5, 1893; A. Borissov, "Sur le nom `Tankalou ªcha ª' ", JA , vol. 224 (Apr. June 1935); Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949; D. Chwolson, غber die غberreste der altbabylonischen Literatur in arabischen غbersetzungen , St. Petersburg 1859; A. von Gutschmidt, "Die Nabatجische Landwirtschaft und ihre Geschwister", ZDMG , XV (1861); Robert D. Mach, Catalogue of Arabic manuscripts ) Yahuda Section ) in the Garrett collection, Princeton University Library , Princeton 1977; Fuat Sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden 1967-1984; Charles Ambrose Storey, Persian literature: a bio-bibliographical survey , vol. 2, pt. 3, Leiden 1977; P. Voorhoeve, Handlist of Arabic manuscripts in the Library of the University of Leiden and other collections in the Netherlands , Leiden 1957; Johann August Vullers, Lexicon Persico-Latinum etymologicum , Bonn 1855-1864.
نظر شما
مولفان
گروه
تاریخ علم ,
رده موضوعی
جلد 8
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده