تنگستانی ، باقرخان ، رهبر تنگستانیها در مبارزه با اشغالگران انگلیسی، در دورة محمدشاه و ناصرالدینشاه قاجار. احتمالاً در فاصلة سالهای 1203 تا 1207 در روستای لِیلَک/ لیلگ، از توابع تنگستان، به دنیا آمده است. خاندان وی بسیار متنفذ بودند. جد بزرگ خاندان تنگستانی، حسن مشکور، همراه قبیلهاش از نجد (در جنوب عربستان) به تنگستان ایران مهاجرت کرده و از ارکان مهم سیاسی و اقتصادی آنجا شده بود (فراشبندی، ص5ـ6؛ یاحسینی، ص25). بزرگان این خاندان قلعة مستحکمی با باروهای بلند و خندق عمیق در لیلک احداث کردند و آن را مقر اصلی خاندان قرار دادند. پس از مدتی لیلک مرکز اصلی تنگستان گشت ( سفرنامة بنادر و جزایر خلیجفارس ، ص74). در پی تلاش رئیس احمدشاه تنگستانی، پدر باقرخان، در به قدرت رساندن کریمخان زند، قدرت و محدودة حکمرانی خاندان تنگستانی افزایش یافت. پادشاهان زند و قاجار و حکمرانان محلی منطقه از آنان حمایت میکردند و غالباً در مأموریتهای دشوار نظامی برای سرکوب دشمنان داخلی یا خارجی از قدرت آنان بهره میبردند (فراشبندی، ص8؛ یاحسینی، ص24).از کودکی باقرخان تنگستانی اطلاع چندانی در دست نیست. وی پدرش را در 1246 از دست داد و اندکی پس از آن با فرمانِ رضاقلیمیرزا، نایبالایاله، با سمت حکمرانی تنگستان جانشین پدر شد (یاحسینی، ص24ـ 25)، وی ارتش کوچکی مرکّب از صدها تفنگچی تنگستانی تشکیل داد. در 1250، محمدشاه قاجار، به سبب رضایت از کارآمدی باقرخان در تنگستان، طی فرمانی جبّة ترمه و خلعت شاهی به وی اعطا کرد ( رجوع کنید به فراشبندی، ص23).در 1254، انگلیس برای در تنگنا قرار دادن دولت محمدشاه قاجار جهت رفع محاصرة هرات، بوشهر و جزیرة خارک را اشغال کرد (کرزن ، ج2، ص487؛ راعیگلّوجه، ص317). این امر منجر به پیدایی جنبوجوشی در بوشهر شد و باقرخان با همراهی شیخحسن آلعصفور (مجتهد بوشهر) و مردم آنجا انگلیسیها را از بوشهر اخراج کردند؛ در نتیجه، انگلستان مرکز نمایندگی خود را به خارک انتقال داد (کرزن، همانجا؛ فسایی، ج 1، ص 776؛ خورموجی، ص 27؛ نیز رجوع کنید به هرات، جنگ * ). باقرخان برای جلوگیری از تبلیغات مخرب انگلیسیها برای وحشی جلوه دادن عشایر تنگستانی، شخصاً به هنل ، نمایندة سیاسی انگلیس مقیم خلیجفارس، اطمینان داد که در مدت تعطیلی کنسولگری از اماکن متعلق به انگلیسیها حفاظت کند (یاحسینی، ص28ـ 29). دولت ایران به پاس خدمات باقرخان در دفاع از مرزهای جنوبی ایران، درجة سرهنگی به او اعطا کرد ( رجوع کنید به فراشبندی، ص24).در 1265، باقرخان در پی اختلاف شیخنصرخان (حاکم بوشهر) با نایب حکومت جدید بوشهر (حاجی میرزامهدیخان) از حاجی میرزا مهدیخان حمایت کرد. با حمایت دولت انگلستان از شیخ نصرخان، در بوشهر به مدت یک ماه جنگ در گرفت. سرانجام، بر اثر فشار عوامل انگلیسی بر دولت ایران، مجدداً حکمرانی شیخنصرخان تنفیذ شد (خورموجی، ص80 ـ 81؛ فسائی، ج1، ص791ـ792).در 1270، خوارج مَسقَط و عُمان، با حمایت حاکمان آنجا بندرعباس را تصرف و در آنجا قتلعام کردند. شاهزاده طهماسب میرزا مؤیدالدوله، والی فارس، به دستور ناصرالدین شاه و با کمک برخی خانهای محلی، از جمله باقرخان تنگستانی، آنان را از شهر بیرون راند. باقرخان تا مدتی بعد نیز مسئولیت حفاظت از بندرعباس را بر عهده داشت ( رجوع کنید به خورموجی، ص 130ـ136؛ فسائی، ج 1، ص 800 ـ 808؛ هدایت، ج 10، ص 574 ـ577).در 1273، مجدداً بین ایران و انگلستان بر سر هرات اختلاف افتاد. انگلیسیها برای فشار آوردن به حکومت ناصرالدینشاه و واداشتن سپاهیان ایران به خروج از هرات، با حملة گستردة دریایی، از بوشهر تا خوزستان را تصرفکردند. دولت ایران دست از محاصرة هرات بر داشت و به معاهدة صلح پاریس تن داد ( رجوع کنید به هانت ، ص61ـ75، 95؛ نیز رجوع کنید به پاریس، معاهده * ). در مدت اشغال بوشهر، باقرخان با انگلیسیها جنگید. انگلیسیها پس از پیاده شدن در سواحل هلیله/ حلیله (از توابع بوشهر) به سوی قلعة رِیشَهر، در شش کیلومتری جنوبغربی بوشهر، حرکت کردند. باقرخان با چهارصد تفنگچی و دو عراده توپ بسرعت روانة بوشهر شد. وی در مسیر حرکت به بوشهر پیامی برای پسرش، احمدخان تنگستانی که در آن هنگام کدخدای اَهرَم بود، فرستاد و او را به بوشهر فرا خواند. باقرخان و احمدخان و تفنگچیان با شتاب خود را به نزدیکی بوشهر رساندند و در قلعة ریشهر موضع گرفتند. جنگ در 11 ربیعالا´خر 1273 در قلعة ریشهر آغاز شد. به سبب مقاومت تنگستانیها، کشتیهای انگلیسی در سواحل هلیله، با توپهای دورزن، قلعه را بمباران کردند (خورموجی، ص200ـ201). سپاه پیادة انگلستان نیز پس از زدوخوردی مختصر، قلعه را تصرف کرد. در این جنگ احمدخان تنگستانی، فرزند باقرخان، کشته شد (همانجا) و حسنخان، فرزند دیگر وی، بشدت زخمی گردید (یاحسینی، ص38). فیلیکس جونز ، کنسول انگلیس در بوشهر، اندکی پس از پایان جنگ، با ارسال یادداشتی، از باقرخان خواست در قبال دریافت ماهانهای هنگفت، برای انگلستان جاسوسی کند اما وی این پیشنهاد را رد کرد (کلی ، ص480).در 1275، حسامالسلطنه (حکمران فارس و بنادر جنوبی) باقرخان را به بهانة پرداخت نکردن بموقع مالیات زندانی کرد. وی روستای اهرم را، که ملک اجدادی باقرخان بود، از او گرفت و ضابطی آنجا را به طایفة پولادی (از طوایف دشتی) سپرد و مقرری او و مواجب سالانهای را که به خانوادة پسر شهیدش تعلق میگرفت، قطع کرد. پس از زندانی شدن باقرخان در بوشهر، فرزندش حسنخان با ارسال نامههایی به حکمران فارس و دربار ناصرالدینشاه خواستار آزادی او شد. احتمالاً همین نامهها و فشار دربار شاه بر حسامالسلطنه موجب آزادی باقرخان گردید (خورموجی، ص 246؛ فراشبندی، ص 31؛ یاحسینی، ص 41).وضع مالی باقرخان پس از آزادی از زندان بد شد، به طوری که حتی از عهدة پرداخت مالیاتهای معوقه بر نیامد. حکمران فارس و بنادر، در عوض مالیات، بخشی از املاک و دارایی او را ضبط کرد (فراشبندی، ص56).تاریخ درگذشت باقرخان مشخص نیست. در 1281 نامهای از دربار ناصرالدین شاه به او نوشته شده بود که نشان میدهد وی تا این تاریخ زنده بوده است. در رمضان 1286، در نامة حکمران فارس به ضابط و حکمران برازجان، به مرگ باقرخان اشاره شده است (فراشبندی، ص 28، 67). جسد وی به نجفاشرف منتقل شد و در ایوان شهدای جنگ تنگستان، در جوار قبر فرزندش احمدخان، به خاک سپرده شد (نوریزاده بوشهری، ص21).منابع: محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، حقایق الاخبار ناصری ، چاپ حسین خدیوجم، تهران 1363ش؛ سجاد راعی گلّوجه، قاجاریه، انگلستان و قراردادهای استعماری: ( 1273ـ1212 ه ق/ 1857ـ 1796م )، تهران 1380ش؛ سفرنامة بنادر و جزایر خلیجفارس ، از مهندسی ناشناخته، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1367ش؛ علیمراد فراشبندی، خاندان تنگستانی ، [ تهران 1355ش ] ؛ حسنبن حسن فسائی، فارسنامة ناصری ، چاپ منصور رستگار فسائی، تهران 1367ش؛ جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیة ایران ، ترجمة غ. وحید مازندرانی، تهران 1362ش؛ اسماعیل نوریزاده بوشهری، «یک نمونه از رشادت تنگستانیها»، خواندنیها ، سال 15، ش84 (تیر 1334)؛ جورج هنری هانت، جنگ انگلیس و ایران در سال 1273 هجری قمری ، ترجمة حسین سعادت نوری، با حواشی و اضافات به قلم عباس اقبال، تهران 1362ش؛ رضاقلیبن محمدهادی هدایت، ملحقات تاریخ روضةالصفای ناصری ، در میرخواند، تاریخ روضةالصفا ، ج 8 ـ10، تهران 1339ش؛ قاسم یاحسینی، پیشگامان مبارزه با بریتانیا در جنوب ایران ، بوشهر 1373ش؛J. B. Kelly, Britain and the Persian Gulf : 1795-1880 , oxford 1968.