تنکابن ، شهرستان و شهری در مغرب استان مازندران.1) شهرستان تنکابن. از شمال به دریای خزر، از مشرق به شهرستان چالوس، از جنوب به شهرستان قزوین و از مغرب به شهرستان رامسر محدود میشود. این شهرستان مشتمل است بر دو بخش مرکزی و عباسآباد، هفت دهستان و شهرهای تنکابن، عباسآباد، نشتارود، کلارآباد، خرمآباد و سلمانشهر.قسمت شمالی تنکابن جلگهای است و نقاط شهری و بیشتر آبادیهای شهرستان در آن قرار دارد. قسمت مرکزی (میانبند) شهرستان را ارتفاعات پوشیده از جنگل و قسمت جنوبی آن را کوههای فاقدپوشش جنگلی فراگرفتهاست (رزمآرا،ج3،ص180).مهمترین کوههای شهرستان تنکابن عبارتاند از: عَلَمکوه، تختسلیمان * ، پیتغار (ارتفاع بلندترین قله : ح 000 ، 4 متر) در حدود 38 کیلومتری جنوب شهر تنکابن و جنوبشرقی آبادی آردو، نَواسکوه/ نواسرکوه (ارتفاع بلندترین قله : ح 700 ، 3 متر) در حدود 38 کیلومتری جنوب شهر تنکابن و جنوب آبادی آردو، سیاهکَر (ارتفاع بلندترین قله : ح 600 ، 3 متر) اَسبچَر (ارتفاع بلندترین قله : ح 350 ، 3 متر) در حدود 40 کیلومتری جنوبغربی شهر تنکابن، سَرگُل (ارتفاع بلندترین قله: 350 ، 3 متر) در حدود 28 کیلومتری، بِلِس کوه (ارتفاع بلندترین قله: 150 ، 3 متر) در حدود 32 کیلومتری و تولهسَر (ارتفاع بلندترین قله: 005 ، 3 متر) در حدود 33 کیلومتری جنوب غربی شهر تنکابن. گردنة «قلعه گردن» در جنوب روستایی بههمین نام، در حدود یک کیلومتری جنوبغربی شهر خرمآباد، واقع است.رودهای تنکابن عبارتاند از: چشمهکیله (سههزار) بهطول حدود 80 کیلومتر با جهت جنوبی ـ شمالی، دوهزار بهطول حدود 10 کیلومتر، چالَکرود/ چالِکرود بهطول حدود 40 کیلومتر، صفارود بهطول حدود 24 کیلومتر، اِزارود (هزاررود)، گرمارود (شاخة اصلی سههزار)، نشتارود، تنگهچال، تیرِم (شیرود)، وَلَمرود و تیلهرود. این رودها پس از آبیاری اراضی شهرستان به دریای خزر میریزند. همچنین این شهرستان دریاچههای کوهستانی و چشمههای آبگرم و معدنی دارد ( رجوع کنید به مشایخی، ص 222ـ229).پوشش گیاهی تنکابن مشتمل است بر: توسکا، شمشاد، بلوط، مَمْرَز، افرا، راش، زبانگنجشک، گون، گلگاوزبان و مراتعی برای چرای دام. از جانوران نیز دارای شغال، گراز، پلنگ، خرس، قِرقی و قوش است. در رودهای آن انواع ماهی یافت میشود، از جمله قزلآلا، سفید، آزاد، کفال و کپور.محصولات مهم زراعی این شهرستان عبارت است از: برنج، چای، گندم، جو، لوبیا، انواع صیفی و علوفة دامی. مرکّبات آن، از جمله پرتقالِ قلعهگردن یا شهسوار ( رجوع کنید به نوشین، ص124)، مشهور است.همچنین کیوی، فندق، گلابی،سیب،آلو و آلوچه درآنبهعمل میآیدکه بعضیاز این میوهها صادرمیشود. پرورشگاو، گوسفند، بز، گاومیش، اسب و طیور، بویژه در میانبند، از مشاغل رایج آنجاست. واحدهای صنعتی پرورشدام نیز در آنجا فعالیت دارند. شیلات در کرانههای آن تأسیسات ماهیگیری دارد و شغل بعضی اهالی ماهیگیری است. از صنایع جدید، کارخانهها و کارگاههای تولید چای (از جمله در قلعهگردن و کلارآباد)، کارخانههایتولید موادغذایی و بهداشتی، پوشاک و چرم (ازجمله کارخانه خزرخز) در آن فعال است. دارای معدن سنگ آهک در چهاردهکیلومتری جنوبغربی شهر تنکابن (نزدیکآبادی یوسفآباد) است. برخی نیز به منابع نفت در آنجا اشاره کردهاند (مورگان ، ج1، ص196؛ رابینو ، ص53؛ جمالزاده، ص70). از صنایعدستی، نمدمالی و گلیمبافی و جوراببافی و چادرشببافی دارد.فضای جنگلی سیسرا در سلمانشهر بهمساحت 5ر1 هکتار و جنگل طبیعی خشکهداران به مساحت 227هکتار ــ که جزو مناطق حفاظت شده است ــ و آبشارِ فرهادجوب در پنج کیلومتری جنوب شهر خرمآباد در این شهرستان قرار دارد.شهرستان تنکابن در مسیر راه اصلی چالوس ـ رشت واقع است. از جمله آثار قدیمی آنجاست: عمارت دیوانخانه و مسجد قدیمی و قلعه پیروز در شهر خرمآباد در حدود یک کیلومتری جنوب شهر تنکابن؛ عمارت منتظم دیوان و حمام قدیمی در آبادی گُلیجان در دو کیلومتری جنوبغربی شهر تنکابن؛ عمارت شیخنورالدین در آبادی نورآباد (احمدسرا) در هشت کیلومتری مغرب شهر تنکابن؛ بقعة سیدحبیباللّه در آبادی میانرود در ده کیلومتری جنوبغربی شهر تنکابن؛ بقعة سیدحسین و سیدرضا در آبادی شیرود در سهکیلومتری شمالغربی شهر تنکابن؛ بقعة دو برادران در آبادی کَچانَک در سهکیلومتری و بقعة سیدجلال در آبادی زَرَوج محله گلیجان در ده کیلومتری و بقعة میرسبحان در آبادیِ تمیجانَک در شش کیلومتری شمالغربی شهر تنکابن؛ پلهای آجری در مسیر آبادیهای رَمَجمحله ـ کچانک و نسیهمحله ـ فقیهمحله و روستای بُرامسر؛ مسجد علامه؛ مدرسة سلیمانیه؛ و گورستانی قدیمی در آبادی سلیمانآباد (کالامور) در هشت کیلومتری جنوبغربی شهر تنکابن (ستوده، ج 3، ص 49ـ50؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج 26، ص 155ـ 156، 227).شهرستان تنکابن (نام آن پیش از انقلاب اسلامی: شهسوار) در تقسیمات کشوری (1316 ش)، در استان دوم (مازندران) تشکیل شد. ظاهراً تنکابن از دورة اواخر قاجار نیز شهسوار گفته میشده است ( رجوع کنید به معصومعلیشاه، ج3، ص621؛ رابینو، ص53). در 1320 ش بخش رودسر و در 1325 ش بخش نوشهر از آن جدا شد. این شهرستان در 1327 ش 37 دهستان داشت (ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبتاحوال، ج 1، ص 64، 199ـ207). در تقسیمات کشوری 1355 ش مشتمل بود بر بخشهای حومه و رامسر، دوازده دهستان و هشت شهر (ص 16). در 1358 ش بخش رامسر از آن جدا و شهرستان مستقلی شد (بدیعی، ج 2، ص 251). پس از انقلاب اسلامی، بنا بر سابقة تنکابن، نام شهرستان (و شهر) شهسوار به تنکابن تغییر یافت (بدیعی، همانجا؛ مشایخی، ص 514). طبق سرشماری 1375ش، از کل جمعیت شهرستان (030 ، 174تن)، 960 ، 70 تن (ح 8ر40%) شهرنشین و بقیه روستانشین بودهاند (مرکز آمار ایران، 1376 ش الف ، ص یازده).اهالی این شهرستان به فارسی و گویشهای مازندرانی و گیلکی سخن میگویند و شیعه دوازده امامیاند ( فرهنگ جغرافیائی آبادیها ، ج26، ص155).2) شهر تنکابن. در ارتفاع حدود 20 متر پایینتر از سطح آبهای آزاد و در حدود 230 کیلومتری مغرب شهر ساری (مرکز استان مازندران) واقع است. رود تیرِم در مغرب شهر جریان دارد و چشمه کیله از وسطشهر میگذرد و به دریای خزر میریزد. بیشترین دمای شهر در تابستانها ْ35 و کمترین آن در زمستانها ْ3- است (همان، ج26، ص156). میانگین بارش سالانة تنکابن 253 ، 1 میلیمتر است (جغرافیای کامل ایران، ج 2، ص 1140). راه اصلی کنارة دریای خزر، شهر تنکابن را با شهرهای چالوس در 53 کیلومتری، کلارآباد در 37 کیلومتری، سلمانشهر در 28 کیلومتری، عباسآباد در 21 کیلومتری، و نشتارود در 12 کیلومتری مشرق آن و رامسر در 22 کیلومتری مغرب آن مرتبط میکند. از تنکابن با راه اصلی به شهر خرمآباد در جهت جنوبی و با راه فرعی به آبادیهای جنوب شهرستان میتوان رسید.آبادی تنکابن تا اوایل دورة پهلوی تابع خرمآباد بود. در 1314 ش با انتقال ادارات دولتی از خرمآباد به تنکابن مرکزیت یافت و شهر شد (مشایخی، ص 510؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی، ص 103؛ نیز رجوع کنید به علامه، ص 262ـ264).از جمله آثار این شهر است: ساختمان شهربانی، پایههای چوبی اسکله بندر تجاری، پل چشمهکیله/ پل هشتچشمه بر روی رود چشمه کیله. این پل 123 متر طول، شش متر عرض و هشت پایه دارد و بین سالهای 1311 تا 1313 ش احداث شده است (شایان، ص118؛ نوشین، ص124؛ سازمان برنامه و بودجة استان مازندران، فصل7، ص31).طبق سرشماری 1375ش، جمعیت شهر تنکابن 650 ، 33 تن بوده است. از محلات کنونی شهر، سبزهمیدان، شهسوار محله، رمضانخیل، پسکلایة کوچک و بزرگ و تازهآباد قابل ذکرند (علامه، ص 264).پیشینه. ظاهراً نخستینبار در اواخر قرن نهم، مرعشی در تاریخ گیلان و دیلمستان از ناحیه و مملکت تنکابن نام برده است (1347ش، ص27ـ 28). احتمالاً این نام از نام «قلعة تُنکا» (ظاهراً نزدیک قلعه گردن کنونی رجوع کنید به پاینده، ص 135) ــ که اولیاءاللّه آملی در 764 آن را در تاریخ رویان (ص 147) ضبط کرده ــ گرفته شده است. به نوشتة رابینو (ص 231، یادداشتها و حواشی)، تنکابن به معنای «پایین تنکا» است.از حکمرانی سادات گیلان بر تنکابن و وقایع نیمة دوم قرن هشتم و قرن نهم، مطالب فراوانی در منابع آمده است، از جمله اینکه در 769 سید رکابزن کیا، از فرزندان کیا ابوالحسن مشهور به المؤیدباللّه، بر تنکابن و قسمتی از دیلمستان مانند شیرود و هزار حکمرانی میکرده است و بسیاری از اهالی مانند او شیعة زیدی بودهاند (مرعشی، 1347 ش، همانجا). در 789، عدهای از سادات گیلان به دستور امرای گیلانی، از جمله امرای ناصرود، کشته شدند. در پی این واقعه، سیدهادی کیا با نزدیکان و یاران خود به سمت تنکابن رفت و در «دز تنکا» پناه گرفت. این امر موجب شد تا امرای ناصرود که در پی سادات بودند، به حدود تنکابن حمله و خانهها را غارت کنند و آتش زنند (همان، ص87 ـ 88). سیدهادی کیا در سال 796ـ797 فرمانروای تنکابن شد. وی در تقسیم «ولایت بیهپیش»، فرزندش، سیدیحیی کیا، را به تنکابن فرستاد و مِلک موروثی خود را به او واگذار کرد (همان، ص96).در 806 خواندمیر (ج 3، ص 525) به ولایت تنکابن اشاره کرده و در 816 مرعشی از حکمرانیِ سیدداوود کارکیای تنکابنی، فرزند سیدهادی کیا، در تنکابن یاد کرده است (1363 ش، ص 470ـ471). مَلک کیومرث ــ که در 830 به مخالفت با سادات گیلان برخاسته بود ــ در 831 عمارت خاصة سیدداوود کارکیای تنکابنی را که در اواخر تابستان هنوز در ییلاق بهسر میبرد، آتش زد و برخی اهالی را به قتل رساند (همو، 1347ش، ص147ـ 148). در 865 مازندرانی از «موضع تنکابن» در «مملکت گیلان» نام برده است (ص 155ـ 156). مرعشی در 889 به حرکت خود از کِلیشُم (از قرای ییلاقی تنکابن) به تنکابن برای تصرف «دشت تنکابن» اشاره کرده است (1347 ش، ص450). تنکابن در زلزلة 889 ــ که مرعشی شاهد آن بوده ــ آسیب فراوان دید، به طوری که بسیاری از عمارتهای آن، از جمله قصر و مساجد و زیارتگاهها و حمامهای آن، ویران شد و آنچه باقی ماند ترمیمشدنی نبود (همان، ص 453ـ454).در دورة صفویه (ح 905ـ 1135)، اسکندربیک منشی در ذکر امرای نامدار شاهطهماسب (حک : 930ـ984)، به فرمانروایی شرفخان روزکی (روژکی رجوع کنید به بدلیسی * ، شرفالدین) بر تنکابن اشاره کرده است (ج 1، ص 141). رابینو نیز در ذکر فرمانروایان صفویِ حاکمِ تنکابن، علاوه بر شرفالدین، از الوند سلطانبن حسینخان فیروزجنگ (فرمانروا در 1006) و حیدرسلطانِ قویْ حصارلو (حک : 1004 و 1038) نام برده است (ص 210ـ 211).در دورة افشاریه (1148ـ1210)، میرزامهدیخان استرآبادی نام «قریة تنکابن» را در «اعمال دیلَمان» ضبط کرده است (ص 24). به گزارش غفاری کاشانی در 1168، محمدحسنخان قاجار برای فتح گیلان به تنکابن لشکر کشیده بود (ص58). حدوداً بین سالهای 1175 تا 1185، ابراهیمخان عمارلو شش سال حاکم تنکابن شد. در 1185 هدایتخان، حاکم گیلان که در صدد توسعة قلمرو خود به سمت مشرق بود، تنکابن را از فرمانروایان کُرد (رستمخان عمارلو) گرفت و با موافقت کریمخان زند (متوفی 1193) آن را بهگیلان ملحق ساخت (رابینو، ص232، به نقل از گلمن)، سپس فردی از ایل «قوی حصارلو» را حاکم تنکابن کرد؛ اما بعدها به فرمان کریمخان، ایل قوی حصارلو از حکومت تنکابن برکنار شدند (یوسفینیا، ص 316، 326ـ327).از اواخر حکومت کریمخانزند ــ که بهدستور وی مهدیخان خلعتبری (از طایفة خَلابَران) به حکومت تنکابن رسید ــتا پایان حکومت قاجاریه، خلابران بر تنکابن حکومت کردند. در 1195، مهدیخان تفنگچیان تنکابنی را همراه مرتضیقلیخان، برادر آقامحمدخان قاجار، که از طرف او مأمور فتح گیلان بود، فرستاد و از آقامحمدخان (حک : 1210ـ1211) خواستتا با جدایی تنکابن از گیلان و الحاق آن به مازندران موافقتکند. با موافقت آقامحمدخان در این سال، ولایت تنکابن ضمیمة مازندران شد و با الحاق نواحی کلاردشت و کجور به تنکابن، ولایت محال ثلاث/ ثلاثه تشکیل شد (همان، ص 325ـ329).بهنوشتة زینالعابدین شیروانی در 1247، تنکابن قصبهای در گیلان و میان جنگل بوده، آب فراوان و هوای بد، خاک ابریشمخیز و زمین عفونتانگیز و برنج بسیار داشته است. وی افزوده است که حکیممؤمن مؤلفِ تحفةالمؤمنین * اهل آنجاست (ص 192).در زمان محمدشاه قاجار (1250ـ1264) که حبیباللّه ساعدالدوله حاکم تنکابن و محال ثلاث شده بود، تنکابن نفوذ سیاسی بسیار یافت (یوسفینیا، ص 339). در حدود 1275 مکنزی و ملگونوف در بارة بلوک و محلة تنکابن و مالیات آن، تولید ابریشم و صادرات گندم و برنج آن بهگیلان و قزوین و باکو مطالبی آوردهاند (مکنزی، ص51 ـ53؛ ملگونوف، ص141ـ143؛ نیز رجوع کنید به همان، ص168ـ 169؛ میرزاابراهیم، ص 148ـ 149).در دورة ناصرالدینشاه (1264ـ1313) تنکابن به عنوان محالّی در ولایت مازندران ضبط شده است (بهلر، ص33). اما اعتمادالسلطنه در اواخر سدة سیزدهم نوشته است که تنکابن قسمتی از گیلان و مشتمل بوده است بر هشتاد پارچه ده کوچک ییلاقی و قشلاقی و ناحیهای از سفیدتمش (حد غربی) تا نمکرود (نمکآبرود، حد شرقی)، و افزوده است که محال ثلاث عبارتاند از: تنکابن و نواحی کلارستاق و کجور. اعتمادالسلطنه بهامامزادهها، و صنایع آن از جمله تولید چوخا (جامة پشمی چوپانان) و چادرشب نیز اشاره کرده است (ج1، ص810ـ813). در 1308 مورگان از حاصلخیزی بخش تنکابن و محصول پنبة آن، باغهای وسیع مرکّبات ، لهجة مخصوص اهالی و مسجد کوچک تنکابن یاد کرده است (ج 1، ص 192، 203، 241، 256، 272). در 1314 تنکابن مشتمل بر شش بلوک بود و ماهیگیری در آن رونق فراوان داشت، نیز محلة شهسواران در کنار دریا باغهای بینظیر داشت و تجار باکو در آن بازار، خانه و حمام داشتند (معصومعلیشاه، ج 3، ص 618، 621).در دورة مشـروطـه (ح 1324ـ1327) ــ که با قیـام محمد ولیخان تنکابنی * ، ملقب به سپهدار تنکابنی، همراه بود ــ تنکابن یکی از مراکز آزادیخواهی شد (یوسفینیا، ص 325ـ 326، 420). امیراسعد تنکابنی، حاکم تنکابن و فرزند سپهدار تنکابنی، با رد مذاکرات هفتم ذیحجة 1324 مجلس برای انتخاب وکلا، محال ثلاث تنکابن را «حکومت مستقله» خواند (ناظمالاسلام کرمانی، بخش2، ج 4، ص 68ـ69).رابینو ــ که در 1326ـ1327 به بلوک تنکابن سفر کرده ــ از محصولات آن، بازار هفتگی در بعضی آبادیها، ناحیةکوچک سختسر (رامسر کنونی) در تنکابن، ماهی فراوان و صنایع آنجا خبر داده و در بارة سکونت یازده طایفة بزرگ در تنکابن مطالبی آورده و گفته است که شهسوار بندر خرمآباد است (ص 50 ـ54). بنا بر مطالب فخرائی (ص 210ـ211) و سپهدار تنکابنی (ص351) نهضت میرزاکوچکخان جنگلی (متوفی 1300ش) به تنکابن نیز کشیده شده بود.در 1310 ش آبادی تنکابن بهنام شهسوار، به دستور رضاشاه بر طبق اصول صحیح و نقشه توسعه یافت و گاهی بندر شهسوار خوانده میشد (رزمآرا، ج3، ص182). مسعود کیهان در 1310 ش در بارة قسمتهای ییلاقی و قشلاقی و کشتیرانی در آن مطالبی ذکر کرده است (ج2، ص301، ج3، ص457ـ 458).منابع: محمدمهدیبنمحمد نصیر استرآبادی، جهانگشای نادری ، چاپ عبداللّه انوار، تهران 1341ش؛ اسکندرمنشی؛ اعتمادالسلطنه؛ یداللّه افشین، رودخانههای ایران ، تهران 1373ش؛ محمدبنحسن اولیاءاللّه، تاریخ رویان ، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1348ش؛ ایران. قانون تقسیمات کشوری آبان 1316، قانون تقسیمات کشور و وظایف فرمانداران و بخشداران، مصوب 16 آبان ماه 1316 ، چاپ دوم، تهران [ بیتا. ] ؛ ایران. وزارت کشور. تقسیمات کشور شاهنشاهی ایران ، تهران 1355ش؛ ایران. وزارت کشور. ادارة کل آمار و ثبتاحوال، کتاب اسامی دهات کشور ، ج1، تهران 1329ش؛ ایران. وزارت کشور. معاونت سیاسی. دفتر تقسیمات کشوری، نشریة تاریخ عناصر تقسیماتی به همراه شمارة مصوبات آن ، تهران 1381 ش؛ ربیع بدیعی، جغرافیای مفصل ایران ، تهران 1362ش؛ بهلر، سفرنامة بهلر : جغرافیای رشت و مازندران ، چاپ علیاکبر خداپرست، تهران ?[ 1354ش ] ؛ محمود پاینده، خونینههای تاریخ دارالمرز: گیلان و مازندران ، رشت 1370ش؛ عباس جعفری، گیتاشناسی ایران ، ج1: کوهها و کوهنامة ایران ، ج2: رودها و رودنامة ایران ، تهران 1368ـ1376ش؛ جغرافیای کامل ایران ، تهران: سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی، 1366ش؛ محمدعلی جمالزاده، گنج شایگان، یا، اوضاع اقتصادی ایران ، تهران 1362ش؛ خواندمیر؛ یاسنت لویی رابینو، مازندران و استرآباد ، ترجمة غلامعلی وحید مازندرانی، تهران 1365ش؛ راهنمای مازندران ، [ ساری: استانداری استان مازندران، 1345ش ] ؛ رزمآرا؛ سازمان برنامه و بودجة استان مازندران. معاونت آمار و اطلاعات، آمارنامة استان مازندران 1376 ، تهیهکنندگان علیاکبر شریفیان و فرهمند مرادی، ساری 1377ش؛ محمدولی سپهدار تنکابنی، یادداشتهای سپهسالار تنکابنی ( محمد ولیخان خلعتبری )، گردآوری امیر عبدالصمد خلعتبری، چاپ محمود تفضلی، تهران 1362 ش؛ منوچهر ستوده، از آستارا تا استارباد ، تهران 1349 ش ـ ؛ عباس شایان، مازندران ، تهران 1364ش؛ زینالعابدینبن اسکندر شیروانی، بستانالسیاحه، یا، سیاحتنامه ، چاپ سنگی تهران 1315، چاپ افست [ بیتا. ] ؛ صمصامالدین علامه، تاریخ جامع تنکابن ، تنکابن 1377 ش؛ ابوالحسن غفاری کاشانی، گلشن مراد ، چاپ غلامرضا طباطبائی مجد، تهران 1369ش؛ ابراهیم فخرائی، سردارجنگل: میرزاکوچکخان ، تهران1354ش؛ فرهنگ جغرافیائی آبادیهای کشور جمهوری اسلامی ایران ، ج 26: قزوین ، تهران: سازمان جغرافیائی نیروهای مسلح، 1378ش؛ مسعود کیهان، جغرافیای مفصّل ایران ، تهران 1310ـ1311ش؛ عبداللّهبنمحمد مازندرانی، رسالة فلکیّه ، چاپ والترهینس، ویسبادن 1331/1952؛ ظهیرالدینبننصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران ، چاپ برنهارد دورن،پطرزبورگ 1850، چاپ افست تهران 1363ش؛ همو، تاریخ گیلان و دیلمستان ، چاپ منوچهر ستوده، تهران 1347ش؛ مرکز آمار ایران، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: شناسنامة آبادیهایکشور، استان مازندران، شهرستان تنکابن ، تهران 1376ش الف ؛ همو، سرشماری عمومی نفوس و مسکن 1375: نتایج تفصیلی کل کشور ، تهران 1376ش ب ؛ حبیباللّه مشایخی، نگاهی همه سُویه به تنکابن ، تهران 1380 ش؛ محمدمعصومبنزینالعابدین معصوم علیشاه، طرائقالحقائق ، چاپ محمدجعفر محجوب، تهران 1339ـ 1345ش؛ چارلز فرانسیس مکنزی، سفرنامة شمال ، ترجمة منصوره اتحادیه (نظام مافی)، تهران 1359ش؛ گریگوری والریانوویچ ملگونوف، سفرنامة نواحی شمال ایران ، ترجمه پطرس، در سفرنامة ایران و روسیه ، چاپ محمد گلبن و فرامرز طالبی، تهران 1363ش؛ ژاک ژان ماری دومورگان، هیئت علمی فرانسه در ایران: مطالعات جغرافیائی ، ترجمه و توضیح کاظم ودیعی، تبریز 1338ـ 1339ش؛ میرزاابراهیم، سفرنامة استرآباد و مازندران و گیلان و... ، چاپ مسعود گلزاری، تهران 1355ش؛ محمدبنعلی ناظمالاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان ، چاپ علیاکبر سعیدی سیرجانی، تهران 1362ش؛ نقشة تقسیمات کشوری ایران ، مقیاس 000 ، 500 ، 2:1، تهران: گیتاشناسی، 1377ش؛ نقشة راهنمای البرز غربی: گیلان ، مقیاس 000 ، 300:1، تهران: گیتاشناسی [ بیتا. ] ؛ نقشة راهنمای البرز مرکزی: قسمتی از استان تهران ، مقیاس 000 ، 300:1، تهران: گیتاشناسی [ بیتا. ] ؛ نقشة عمومی کشور جمهوری اسلامی ایران ، مقیاس 000 ، 500 ، 2:1، تهران: مؤسسه جغرافیائی ارشاد، [ بیتا. ] ؛ جواد نوشین، چالوس ، تهران 1355ش؛ علیاصغر یوسفینیا، تاریخ تنکابن : تهران 1370ش.