تمیمی رزق الله بن عبدالوهاب مکنا به ابومحمد

معرف

محدّث‌ و فقیه‌ و واعظ‌ حنبلی‌ عراق‌ در قرن‌ پنجم‌
متن
تمیمی‌، رزق‌اللّه‌ بن‌ عبدالوهّاب‌ ، مکنّا به‌ ابومحمد، محدّث‌ و فقیه‌ و واعظ‌ حنبلی‌ عراق‌ در قرن‌ پنجم‌. وی‌ را تمیمی‌ بغدادی‌ نیز خوانده‌اند. به‌ گفتة‌ خودش‌ در 396 به‌ دنیا آمده‌، ولی‌ در منابع‌ سالهای‌ 400، 401 و 404 نیز ذکر شده‌ است‌ ( رجوع کنید به ابن‌ابی‌یعلی‌، ج‌2، ص‌251؛ ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌77؛ ابن‌جزری‌، ج‌1، ص‌284؛ حنبلی‌، ج‌2، ص‌165). خاندان‌ وی‌ عالم‌ و فقیه‌ بودند و او در روزگار خود از بزرگان‌ عراق‌ و بغداد به‌ شمار می‌رفت‌. پدرش‌ (متوفی‌425) واعظ‌ و مفتی‌ بود (ابن‌ابی‌یعلی‌، ج‌2، ص‌182، 250؛ ابن‌عماد، ج‌3، ص‌384).تمیمی‌ قرآن‌ و علم‌ قرائات‌ را نزد ابوالحسن‌ حمّامی‌ خواند و از پدرش‌ و کسانی‌ چون‌ ابوالحسین‌ احمدبن‌ محمدبن‌ مُتیَّم‌، ابوعمربن‌ مهدی‌ و ابوعلی‌بن‌شاذان‌ حدیث‌ فرا گرفت‌ (صفدی‌، ج‌ 14، ص‌ 113؛ ابن‌رجب‌، همانجا؛ ابن‌مفلح‌ حنبلی‌، ج‌ 1، ص‌ 394). وی‌ فقه‌ را از پدر و عمویش‌ (عبدالواحد) و قاضی‌ ابوعلی‌بن‌ ابی‌موسی‌ هاشمی‌ آموخت‌ و ابن‌خفّاف‌، از شاگردان‌ ابن‌مجاهد (مؤلف‌ القرائات‌الکبیر )، را نیز درک‌ کرد (ابن‌جوزی‌، مناقب‌ ، ص‌525؛ ذهبی‌، 1417 ب‌ ، ص‌ 247؛ صفدی‌؛ ابن‌رجب‌، همانجاها).تمیمی‌ پس‌ از درک‌ محضر عالمان‌، به‌ نشر دانش‌ پرداخت‌ و تا 450 در جامع‌ منصور بغداد مجلس‌ وعظ‌ و حلقة‌ درس‌ داشت‌. پس‌ از انتقال‌ او به‌ باب‌المراتب‌ در دارالخلافة‌ بغداد، حلقة‌ درس‌ وی‌ در جامع‌القصر تشکیل‌ شد و او در آنجا حدیث‌ و فقه‌ تدریس‌ می‌کرد (ابن‌ابی‌یعلی‌، ج‌2، ص‌250؛ ابن‌جوزی‌، المنتظم‌ ، ج‌ 17، ص‌ 20؛ ابن‌کثیر، ج‌ 12، ص‌ 160). اشخاص‌ بسیاری‌ از وی‌ حدیث‌ فرا گرفتند، از جمله‌ ابوالکرم‌ شهرزوری‌، اسماعیل‌ تیمی‌/ تمیمی‌، ابوسعد بغدادی‌ و عبدالوهّاب‌ اَنماطی‌ ( رجوع کنید به ذهبی‌، 1417 الف‌ ، ج‌14، ص‌104؛ ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌ 79ـ 80).تمیمی‌ نزد خلفا و سلاطین‌ زمان‌ خود محترم‌ بود و با آنان‌ ارتباط‌ داشت‌ (ابن‌کثیر؛ ابن‌جزری‌، همانجاها؛ حنبلی‌، ج‌2، ص‌166). مقتدی‌، خلیفة‌ عباسی‌، وی‌ را به‌ دربار ملوک‌ و سلاطین‌ عراق‌ عجم‌ و خراسان‌ و ماوراءالنهر فرستاد؛ او در این‌ سفر نامة‌ خلیفه‌ را به‌ ملکشاه‌ سلجوقی‌ داد (صفدی‌، همانجا؛ ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌80). تمیمی‌ در همین‌ سفر در برخی‌ شهرها، از جمله‌ اصفهان‌، مجلس‌ حدیث‌ داشته‌ و گفته‌ شده‌ است‌ که‌ بیش‌ از صد تن‌ از مردم‌ اصفهان‌ از او حدیث‌ شنیده‌ یا نقل‌ کرده‌اند و برخی‌ مانند احمدبن‌محمد سلفی‌ از وی‌ اجازة‌ روایت‌ حدیث‌ گرفته‌اند (ابن‌ابی‌یعلی‌؛ صفدی‌؛ ابن‌رجب‌؛ ابن‌جزری‌، همانجاها). به‌ گفتة‌ ابن‌جوزی‌ ( المنتظم‌ ، همانجا)، تمیمی‌ تا زمان‌ حیات‌ ابن‌ماکولا، قاضی‌القضاة‌ بغداد، همواره‌ به‌ عنوان‌ گواه‌ در دادگاه‌ حاضر می‌شد، اما پس‌ از مرگ‌ وی‌ از ادای‌ شهادت‌ در دادگاه‌ خودداری‌ کرد.تمیمی‌ در نیمة‌ جمادی‌الاولی‌ 488 درگذشت‌ (ابن‌ابی‌یعلی‌، ج‌2، ص‌251؛ یاقوت‌ حموی‌، ج‌11، ص‌136؛ ابن‌اثیر، ج‌10، ص‌253). دو تن‌ از فرزندان‌ او، عبدالوهّاب‌ و عبدالواحد، از واعظان‌ و محدّثان‌ حنبلی‌ بوده‌اند ( رجوع کنید به ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌ 85 ـ86).وی‌ را آشنا با علوم‌ مختلف‌، از جمله‌ قرائت‌ و تفسیر و حدیث‌ و لغت‌ و فرایض‌ و فقه‌ (ذهبی‌، 1417 ب‌ ، همانجا)، همچنین‌ پیشوای‌ حنبلیان‌، کثیرالحدیث‌ و موثق‌ معرفی‌ کرده‌ و فصاحت‌ بیان‌ و نثر روان‌ او را ستوده‌اند. وی‌ شعر نیز می‌سروده‌ و برخی‌ اشعارش‌ در کتب‌ شرح‌حال‌ آمده‌ است‌ (ابن‌جوزی‌، المنتظم‌ ، ج‌ 17، ص‌20ـ21؛ یاقوت‌ حموی‌، ج‌ 11، ص‌ 137ـ 138؛ ابن‌کثیر، همانجا؛ ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌80 ـ83). تمیمی‌ با تصوف‌ و اهل‌ سیروسلوک‌ نیز بی‌ارتباط‌ نبوده‌ است‌؛ به‌ گفتة‌ ابن‌رجب‌ (ج‌1، ص‌77ـ 78) با یکی‌ از اصحاب‌ شبلی‌ مراوده‌ داشته‌ و از ابوعبدالرحمان‌ سُلَمی‌ اجازة‌ نقل‌ حدیث‌ گرفته‌ بوده‌ است‌. وی‌ به‌ مذهب‌ حنبلی‌ سخت‌ پایبند بود و هر سال‌ در ماههای‌ رجب‌ و شعبان‌ و روز عرفه‌ و روز عاشورا بر سر مزار احمدبن‌ حنبل‌ مجلس‌ وعظ‌ برپا می‌کرد (ابن‌جوزی‌، مناقب‌ ، همانجا؛ ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌78؛ ابن‌مفلح‌ حنبلی‌، ج‌1، ص‌395).از آثار تمیمی‌ شرح‌ کتاب‌ الارشاد در فقه‌، تألیف‌ استادش‌ ابوعلی‌بن‌ ابی‌موسی‌ هاشمی‌، و دو کتاب‌ الخصال‌ و الاقسام‌ است‌ (ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌79؛ حنبلی‌، همانجا؛ قس‌ بغدادی‌، ج‌1، ستون‌367، که‌ عنوان‌ دو اثر اخیر را شرح‌الاقسام‌ و شرح‌الخصال‌ آورده‌ است‌). در منابع‌ به‌ شماری‌ از آرا و فتواهای‌ خاص‌ او نیز اشاره‌ شده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ابن‌رجب‌، ج‌1، ص‌83 ـ84؛ حنبلی‌، ج‌2، ص‌169).منابع‌: ابن‌ابی‌یعلی‌، طبقات‌الحنابلة‌ ، ج‌2، بیروت‌: دارالمعرفة‌ [ بی‌تا. ] ؛ ابن‌اثیر؛ ابن‌جزری‌، غایة‌ النهایة‌ فی‌ طبقات‌ القرّاء ، بیروت‌ 1402/1982؛ ابن‌جوزی‌، مناقب‌الامام‌ احمدبن‌حنبل‌ ، چاپ‌ محمدامین‌ خانجی‌ کتبی‌، بیروت‌ [ بی‌تا. ] ؛ همو، المنتظم‌ فی‌ تاریخ‌ الملوک‌ و الامم‌ ، چاپ‌ محمد عبدالقادر عطا و مصطفی‌ عبدالقادر عطا، بیروت‌ 1412/1992؛ ابن‌رجب‌، کتاب‌ الذیل‌ علی‌ طبقات‌ الحنابلة‌ ، بیروت‌ 1372؛ ابن‌عماد، شذرات‌ الذّهب‌ فی‌ اخبار من‌ ذهب‌ ، بیروت‌: دارالا´فاق‌الجدیدة‌ [ بی‌تا. ] ؛ ابن‌کثیر، البدایة‌ و النهایة‌ ، ج‌12، چاپ‌ احمد ابوملحم‌ و دیگران‌، بیروت‌ 1407/1987؛ ابن‌مفلح‌ حنبلی‌، المقصد الارشد فی‌ ذکر اصحاب‌ الامام‌ احمد ، چاپ‌ عبدالرحمان‌بن‌سلیمان‌ عثیمین‌، ریاض‌ 1410/1990؛ اسماعیل‌ بغدادی‌، هدیة‌العارفین‌ ، ج‌1، در حاجی‌خلیفه‌، ج‌5؛ مجیرالدین‌ عبدالرحمان‌بن‌ محمد حنبلی‌، المنهج‌الاحمد فی‌ تراجم‌ اصحاب‌ الامام‌ احمد ، چاپ‌ محمد محی‌الدین‌ عبدالحمید، قاهره‌ [ بی‌تا. ] ؛ محمدبن‌ احمد ذهبی‌، سیراعلام‌ النبلاء ، چاپ‌ محب‌الدین‌ عمربن‌ غرامة‌ العمروی‌، بیروت‌ 1417/ 1997 الف‌ ؛ همو، معرفة‌ القرّاءالکبار علی‌ الطبقات‌ و الاعصار ، چاپ‌ محمدحسن‌ شافعی‌، بیروت‌ 1417/1997 ب‌ ؛ خلیل‌بن‌ ایبک‌ صفدی‌، کتاب‌ الوافی‌ بالوفیات‌ ، ج‌14، بیروت‌ 1411/1991؛ یاقوت‌ حموی‌، معجم‌الادباء ، بیروت‌ 1400/1980.
نظر شما
مولفان
گروه
فقه وحقوق ,
رده موضوعی
جلد 8
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده