تملیک رجوع کنید به مالکیتNNNNتمنه ، بزرگترین گروه قومی در سیرالئون. این گروه که 000 ، 425 تن از ایشان مسلماناند، بیش از یک سوم جمعیت 8ر3میلیونی سیرالئون را تشکیل میدهند و حدود یکسوم قلمرو آن را در اختیار دارند. تمنهها (تیمنه ، تیمانی ) در بخش شمالی منطقة ساحلی بیشهزار و بخشهای مرکزی جنگلهای بارانی ساکناند. آنان بهقلمرو فرهنگیای تعلق دارندکه جورج مرداک در ) افریقا، مردم آن و تاریخ فرهنگ آنها ( آنرا کرو و خردهفرهنگ مندی نامیدهاست. اکثر گروههای قومی سیرالئونو لیبریا و بعضی مناطق ساحلعاج و گینه چنین هویتیدارند. دیوید دالبی در کتاب ) زبانهایمِل: طبقهبندیجدید زبانهای جنوب آتلانتیکغربی ( ، تمنهها را در گروه مِل از خانوادة زبانی کنگو ـ کردفانیِ گرینبرگ قرار میدهد. اگرچه تاکنون تمنهها بدقت مطالعه نشدهاند، وجوداختلافاتلهجهای در میان تمنهزبانانمشهود است.هنگام ورود پرتغالیها، تمنهها در شبهجزیرة فریتاون ساکن بودند. اراضی نخستین مستعمرات در فریتاون، از مالکیت فرمانروایان تمنه خارج شد. شهر فریتاون در سرزمین تمنهها ساخته شده و تمنهها بزرگترین گروه قومی آن را تشکیل میدهند و هنوز از شهر فریتاون با عنوان « شهر خودشان » یاد میکنند. حدود 80 تا 90% تمنهها کشاورزند. محصول عمده در مناطق خشک و در ارتفاعات و مناطق بارانی و مردابی برنج است. از محصولات درجة دوم آن مانیوک ، بادامزمینی، ارزن و انواع میوه و سبزی است. بسیاری از این محصولات، به همراه فرآوردههای روغن نخل، تنباکو، زنجبیل و کولا، برای فروش وارد بازارهای مختلف میشود. ماهیگیری با فنون گوناگون در امتداد ساحل و رودخانهها صورت میگیرد.میزان تراکم جمعیت در حدی مطلوب قرار دارد و بنابراین شکار اهمیت چندانی ندارد. محدودیت مراتع و عوامل دیگر مانع نگهداری انبوه گلههای گاو است، ولی تعدادی گاو و دیگر حیوانات اهلی در سراسر منطقه یافت میشود. تمنهها در فرصتهای بهدست آمده به فعالیتهای گوناگون درآمدزا میپردازند. در خلال سالهای 1331 تا 1340 ش/1952ـ1961، در واقعة «تبِ الماس» در بخش کونو ، عدة کثیری از تمنهها شرکت کردند و قبل از تعطیلی آن، بیشترین نیروی کار معدن آهن مارامپا را تشکیل میدادند. بسیاری از تمنهها به مراکز کار و نواحی در حال رشد، چه در شهرهای دور از مرکز و چه در فریتاون، پایتخت ملی، مهاجرت کردند.در قرن یازدهم/هفدهم، مبلّغان بسیاری که به تمنه میآمدند، اسلام را به آنجا بردند. سیرالئون در قرن دوازدهم/ هجدهم، بهطور کلی از جنگهای سخت سپاه اسلام در سودان در امان ماند، اما در قرن دوازدهم/ هجدهم پیروزی مسلمانان فولانی در فوتاجالون تمنهها را بهطور غیرمستقیم تحتتأثیر قرار داد. مردم فولانی و تجار مسلمان نیز با برقراری تجارت ساحل شرقی به منطقة تمنه نفوذ کردند و در مراکز تجاریِ رو به گسترش ساکن شدند، ازدواج محلی کردند و بهطور محدود به تبلیغ دین خود پرداختند. بدینسان نخستین مراکز مسلماننشین در ناحیة تمنه شکل گرفت. در طی قرن چهاردهم/ بیستم، اسلام گسترشیافت و همچنان رو به گسترش است. مسلمانان غیرتمنهای ساکن میان تمنهها پیرو فقه مالکی رایج در سودان غربیاند که ظاهراً زمینة تغییر دین برخی از تمنهها را ایجاد کردند.در 1328 ش/ 1949 تمنهها به 44 رئیسنشین، هر یک با یک پیشوای اعظم و چند رئیسنشین کوچکتر تقسیم شدند. اختلاطهایی که بعداً صورت گرفت، از تعداد رئیسنشینها کاست. در سیرالئون نظام دیوانیِ رئیسنشینها به حوزههایی تقسیم میشود و حوزههای رئیسنشینهای تمنه، ایالت شمالی را تشکیل میدهند. از زمان استقلال، در 1340 ش/1961 مردم تمنه در حزب مردم سیرالئون و سپس در اجلاس همگانی ، شرکت فعال داشتهاند. رئیسنشینهای تمنه را میتوان هم در زمرة گروههایی طبقهبندی کرد که در آن جمعی از مردانمراسم انتصاب رئیس قبیله را رهبری میکنند، و هم گروههایی که در آنها روحانیون مسلمان به اجرای شعائر مذهبی میپردازند. در رئیسنشینهای مسلمان، رؤسای کوچکتر با عنوان الامامی یا سنتیجی شناخته میشوند. بسیاری از رؤسای مسلمان تمنه به مکه رفته و عنوان الحاجی را به نام خویش افزودهاند، مانند الحاجی الامامی سوری، آخرین پیشوای بزرگ گروه اصلی کونیک .در دادگاهعالی، شهود برحسب مذهب خویش، بهقرآن،انجیل یا طلسمات سنّتی سوگند یاد میکنند. امروزه هر یک از روستاهای تمنه رئیس بر گزیدهای دارد که بهعنوان رابط، اوامر حاکمان عالیرتبه را به مردم ابلاغ میکند. در هر روستا نمایندگان خانوادهها بسیاری از اختلافات را با گفتگو حل میکنند.اصل و نسب در میان تمنهها پدرتباری است. شایستگی ریاست قبیله نهتنها جزو حقوق موروثی است بلکه از میان اشکال مالکیت بیشتر بهصورت پدرتباری است؛ بنابراین، هر فرد، اعم از مذکر یا مؤنث، نخست با موقعیت پدری خود شناخته میشود، گرچه یک نسبت قومی درجة دوم قوی نیز بر اساس موقعیت مادرِ پدر تداوم مییابد. ازدواج با انتقال ثروت از حصّة پدری داماد به حصّة پدر عروس رسمیت مییابد و تأیید میشود و در مقابل جهیزیهای مختصرتر یا وجهی به طرف دیگر بر میگردد.تعدد زوجات در میان تمنهها تقریباً رایج است. شاید 30 تا 45% مردان روستایی دو یا چند همسر دارند. نام دوم هر فرد نشاندهندة گروه خویشاوندی و نسبی یا ابونا است. در میان تمنهها حدود 25 تا 30 نمونه از چنین تبارهای قومی وجود دارد. قبلاً اعضای هر ابونا، دارای تحریمهایی در دستور غذایی بودند، ولی امروزه این سنّت عمدتاً نادیده گرفته میشود. تقریباً همة دختران در سالهای آخر دورة قبل از نوجوانی یا در ابتدای نوجوانی به انجمن بوندو یا سین وارد میشوند. تربیت بوندویی بر مهارتهای خانهداری و آرمانهای رفتاری بانوان تأکید میورزد. در رئیسنشینهای جنوبی، که اسلام نفوذ کمتری دارد، بیشتر پسران جوان به انجمن پورو وارد میشوند.درگیری میان تمنههای مسلمان و تمنههای پورو، سابقهای ریشهدار و گاهی تلخ و اندوهبار دارد؛ مقامات محلی پورو راهها را میبستند و برای تاجران مالیات وضع میکردند یا بدهکارانِ بدحساب محلی را در بیشهزارهای پورو مخفی میکردند تا مانع پرداخت بدهی آنها به تاجران مسلمان شوند. امروزه مسلمانان تمنه فهرست طویلی از اتهامات علیه مردم پورو در اختیار دارند، از جمله اینکه مردم پورو به خدا اعتقاد ندارند و سنگها و ارواح را میپرستند، دخانیات مصرف میکنند و مشروبات و غذاهایی میخورند که برای مسلمانان تحریم شده است، جنازه را لمس میکنند و از بخشهایی از اجساد در ساخت دارو استفاده میکنند، مقامات پورو کورکورانه جادو و داروهای مضر بهکار میبرند و بدینترتیب به انسانهای بیگناه آسیب میرسانند. رفتار مردم پورو نسبت به مسلمانان متکبرانه است و مسلمانان را با عنوان توهینآمیز انبورکه ، کودک مینامند. در مقابل، پوروها نیز میل ندارند کافر یا غیرمعتقد خوانده شوند و آن را توهینآمیز میدانند. پوروها مسلمانان را متهم میکنند که از نوشیدن شراب خرما و از خوردن گوشت خوک، که بهطور سنّتی مطبوع و مطلوب است، امتناع میورزند، از قربانیکردن برای ارواح نیاکان یا روح پورو خودداریمیکنند، و اجازةازدواج زنمسلمان را با مرد غیرمسلمان نمیدهند. آنان معتقدند که اسلام دینی غیرتمنهای است و پورو بخش مکمل روش زندگی تمنه است که باید حفظ شود.همزمان با ورود به انجمن پورو، برای پسران نامی پورویی انتخاب میشود که از آن پس بهعنوان نام کوچک او بهکار میرود. جوانان مسلمان که تازه به جامعة اسلامی وارد شدهاند و آنان که از دین دیگر به اسلام گرویدهاند، نام پورویی خود را رها میکنند و در عوض نامی اسلامی، همچون محمد، علی و ... ، بر میگزینند.تمنهها در مناطق روستایی و شهری کانونهایی برای تفریح و تعاون و اهداف دیگر تشکیل میدهند. تمنهها در کانون برادری اسلامی سیرالئون فعالیت میکنند. این کانون در میان فعالیتهای دیگر، به مدارس ابتدایی و راهنمایی کمک اقتصادی و خدماتی میکند. بهطور کلی، اِخْوان (طریقت) یا اخوت صوفیانه در گذشته و حال فاقد اهمیت بوده است. در آنجا طریقتهای قادریه * و تجانیه * حضور دارند، ولی جوامع مسلمان متشکلاز آنان نیستند.اسلام در زندگی اجتماعی و سیاسی تمنهها رسوخ کرده، اما جذب اعتقادات و رسوم مسلمانی در بین آنها بهطور یکسان صورت نگرفته است. در گذشته، مسلمانان مهاجر از نظر تجاری و سیاسی خدماتی انجام دادهاند، اما این خدمات شامل پیشگویی و جادوگری نیز بوده است. تمنهها عناصر بسیاری را، که با فرهنگ سنّتی آنان هماهنگ است، از اسلام گرفتهاند. روحانی مسلمانی که آیة قرآنی را بر کاغذی مینوشت و در کیسة چرمی که همراه فرد بود، قرار میداد، شکل تازهای از افسون سنّتی را ابداع میکرد، ولی تهدیدی برای آیین مرسوم به وجود نمیآورد. به همین ترتیب، پیشگوی سنّتی تمنه روشهای مختلفی بهکار میبُرد؛ روحانیون مسلمانان روش تازهای برای پاسخ به پرسشهای کهن تدارک میدیدند. عناصر اسلامی در مراسم قربانی و امور کشاورزی، مراسم تشییعجنازه و تطهیر بیوهزنان در پی خاکسپاری شوهرانشان نیز یافت میشود. در این میان تعداد بسیاری از وامواژههای عربی در گنجینة لغات تمنه وارد شده است.معمولاً معابد روستاها در حومة آنها و غالباً نزدیک خانههای سنّتی [ بزرگداشت ] ارواح یا جانشین آنها هستند. همزمان با رشد جامعة اسلامی، مسجد به شیوة سنّتی ساخته میشود.در شهرهای دور، اقلیتی از جوامع غیرتمنهای مسلمان و گروه در حال رشدی از مسلمانان تمنه وجود دارند که از اسلام مالکی آگاهی بیشتری دارند و در اعمال و اعتقادات خود معتصبترند. مساجد شهری، بزرگتر و پیشرفتهترند و آنها را ثروتمندان بنا میکنند. در شهرهای دور و در فریتاون در شب بیستوهفتم ماه رمضان، جوانان مسلمان فانوس یا شاخههای نخل با تصاویر حیوانات یا زورق به اطراف حمل میکنند.فعالیت پیروان غلام احمد قادیانی (احمدیه * ) در 1316 ش/1937 در سیرالئون آغاز شد ولی تلاشهای اولیه که در مانگبور و راکوپر در منطقة تمنه صورت گرفت، موفقیتآمیز نبود. در 1321 ش/1942 فرقة احمدیه در ماگبوراک ، از شهرهای درجه دوم تمنه، استقرار یافت. برخی از تمنههای ثروتمند و صاحب نفوذ به آن پیوستند، مسجد و مدرسهای هم ساخته شد. میان احمدیها و اکثریت مسلمان مالکی اختلافاتی پدید آمد.منابع:Michael P. Banton, "Adaptation and integration in the social system of Temne immigrants in Freetown", Africa , 12/4 (1956), 354-368; John I. Clarke, Sierra Leone in maps , London 1966; David Dalby, "The Mel languages: a reclassification of southern `west Atlantic'", African language studies , 6 (1965), 1-17; J. L. Dawson, `Temne witchcraft vocabulary", Sierra Leone language review , 2 (1963), 16-22; Vernon R. Dorjahn, "African traders in central Sierra Leone", in Markets in Africa , ed. P. Bohannan and G. Dalton, Evanston: Northwestern University Press, 1962; idem, "The changing political system of the Temne, " Africa , 30/2 (1960), 110-140; idem, "The extent and nature of political knowledge in Temne society", Journal of Asian and African studies ,3/3 (1968), 51-63; idem, "Fertility, polygyny andtheir inter-relations in Temne society", American anthropologist , 60/5 (1958), 838-860; idem, "Migration in central Sierra Leone: The Temne chiefdom Kolifa Mayosa", Africa , 45/1 (1975), 28-47; idem, "The organization and functions of the Ragbenle society ofthe Temne", Africa , 29/2 (1959), 156-170; idem, "Rural-urban differences in infant and child mortality among the Temne of Kolifa", Journal of anthropological research , 32/1 (1976), 74-103; idem, "Some aspects of Temne divination", Sierra Leone bulletin of religion , 4/1 (1962), 1-9; idem, "Some rural-urban marriage differentials: The Temne of Magburaka town and its environs", Urban anthropologist , 2/2 (1973), 161-181; idem, "Tailors, carpenters and leather workers in Magburaka", Sierra Leone studies , 20 (1967), 158-172; idem, Temne household size and composition: rural changes over time and rural-urban differences", Ethnology , 16/2 (1977), 105-127; Vernon R. Dorjahn and Thomas C. Hogg, "Job satisfactions, dissatisfactions and aspirations in the wage labor force of Magburaka, a Sierra Leone Town", Journal of Asian and African Studies , 1/4 (1966), 7-24; H. Fisher, "`Ahmadiyya' in Sierra Leone", Sierra Leone bulletin of religion , 2/1 (1960), 1-10; David P. Gamble, "The Temne family in a modern town (Lunsar) in Sierra Leone, Africa , 33/3(1963), 209-226; Michael P. Ganton, "Social alignment and identity in a west African city", in Urbanization and migration in west Africa , ed. Hilda Kuper, Berkeley: University of California Press, 1965; idem, West African city: a study of tribal life in freedom , London 1957; Milton E. Harvey, "Makeni: a geographical study of a growing Northern town and its environs", Sierra Leone geographical journal , 11 (1967), 26-41; J. F. Hopewell, "Muslim penetration into French Guinea, Sierra Leone and Liberia before 1850", ph. D. dissertation, Columbia Unversity, 1958; Allen M. Howard, "Big men, traders and chiefs; power, commerce and spatial change in the Sierra Leone-Guinea plain, 1865-1895", ph.D. dissertation,University of Wisconsin, 1972; Ade Ijagbemi, "A history of the Temne-speaking peoples", ph.D. dissertation, University of Edinburgh, 1968; Roy Lewis, Sierra Leone , London 1954; James Little john, "The Temne Ansasa", Sierra Leone studies , 13 (1960), 32-35; idem, "The Temne house", Sierra Leone studies , 14 (1960), 63-79; idem, "Temne space", Anthropological quarterly , 36/1 (1963), 1-17; M. McCulloch, People of Sierra Leone , London 1950; George Peter Murdock, Africa: its peoples and their culture history , New York 1959; David E. Skinner, "Islam in Sierra Leone during the nineteenth century", ph.D. dissertation, University of California, 1971; Antony H. Smith, "Social and cultural factors in child mortality among the Temne of Magburaka, Sierra Leone", ph.D. dissertation, University of Oregan, 1981; Northcote W. Thomas, Anthropological report on Sierra Leone , pt. 1: Law and customs of the Timne and other tribes , London 1916; J. Spencer Trimingham , Islam in west Africa , London 1959; J. Spencer Trimingham and C. H. Fyfe, "The early expansion of Islam in Sierra Leone", Sierra Leone bulletin of religion , 2/12 (1960), 30-39; A. K. Turay, "Temne supernatural terminology", Sierra Leone bulletin of religion , 19/2 (1967), 50-53; Kenneth C. Wylie, The political kingdoms of the Temne: Temne government in Sierra Leone, 1825-1910 , New York 1977.