تمبر ، کاغذی کوچک و بهادار با علامت رسمی به نشانة دریافت وجه مخارج حمل نامه یا محمولات پستی و پرداخت مالیات و عوارض. تمبر بر روی پاکت نامه یا بستة پستی الصاق میشود. واژة تمبر فرانسوی است.در جهان اسلام. تمبرهای پستی (عربی: طابِـع [ بریدی ] ، فارسی: تمبر ، ترکی: پول ) از ابتکارات اروپاییان است.در واقع، نخستین تمبر پستی جهان («پنیسیاه» که تصویرملکه ویکتوریای جوان بر آن بود) در 1256/1840 درانگلستان منتشر شد. پیوند آشکاری میان گسترش تمبرپستی و توسعة متصرفات اروپا وجود دارد. انگلیس و دیگر کشورهای اروپایی در ایجاد خدمات پستی و انتشار تمبردر شمال افریقا و خاورمیانه شرکت داشتهاند. دفاتر پستی خارجی این کشورها، در لبنان، سوریه، فلسطین، مراکش،لیبی و مصر، تمبر کشورهای خود را منتشر میکردند؛ در نتیجه، محل ارسال این تمبرها را تنها به کمک مُهر ابطال آنها میتوان تشخیص داد. نخستین کشورهای اسلامی که به انتشار تمبر روی آوردند، هند (1270/ 1854)، دولت عثمانی (1280)و مصر (1283/ 1866) بودند. بهرغم اینکه تمبر پستی در شمال افریقا و خاورمیانه بیش از یکصد سال قدمت دارد، تا همین اواخر به تمبرشناسی اسلامی توجه چندانی نشده بود. این واقعیت که از 1339 تا 1350 ش/ 1960ـ1980 مضامین روی تمبرها تنوع یافته و چندین کشوراسلامی از تمبر پستی برای تبلیغ استفاده کردهاند، افزایش توجه به تمبرشناسی اسلامی را نشان میدهد.تمبرشناسی را رشتة فرعی علوم تاریخی و اجتماعی میدانند، هرچند بندرت به شکل تخصصی از آن استفاده میشود. البته تمبرشناسی در تحلیل دیدگاههای رسمی و تاریخ فرهنگی و سیاسی، بیش از سکهشناسی و مدالشناسی ارزش دارد. تمبرها از لحاظ پیامهای نمادینی که حکومتها میکوشند به شهروندان خود و به جهان ارسال کنند، از منابع اصلی و بسیار پُر ارزشاند. بررسی تمبرها نکاتی را در بارة دیدگاه رسمی دولت روشن میکند (سیوان ، ص 21). امروزه مورخان از نمادهایی که در تمبرها بهکار رفته، بیش از سکهها بهره میبرند، زیرا تمبرها متنوعترند، حال آنکه تغییر نقش و تنوع و فراوانی آن در سکهها بسیار تدریجیتر و محتاطانهتر است.تمبرها را میتوان به دو گونة درونی و بیرونی مطالعه کرد. در مطالعة بیرونی تمبر را به مثابه شیئی مادّی و اقتصادی بررسی میکنند (قس هازارد ، ص 200 به بعد) که از کاغذ، مرکّب، چسب و غیره ساخته شده و نوشتهها و چاپ روچاپها (اضافهچاپها) و قیمتها بر آن نقش بسته است. بررسی کمیّتو کیفیت اجزای تمبر (نوع کاغذ، روش چاپ، آژدار کردن ( پرفُراژه ) ، تهنقش، نوع و محل مطالب چاپی و مانند آن)، شواهدی در بارة وضع سیاسی و اقتصادی کشور منتشرکنندة تمبرها در اختیار ما قرار میدهد. چاپ بیشتر تمبرهایجدید معمولاً دو علت دارد: یا دولت کاملاً به ارزش تبلیغی تمبرها واقف است (مثل لیبی از اواسط دهة 1350 ش/ 1970 به بعد و نیز عراق تحت حکومت صدام حسین) یا به دنبال کسب درآمد بیشتر است. کشورهای متعدد، بویژه کشورهای کوچک و فقیر، برای کسب منافع مالی، امتیاز و اختیار چاپو تولید تمبر را به مؤسسات غربی واگذار کردهاند تا در مناسبتهای مختلف، تمبر چاپ کنند و به فروشندگان و گردآورندگان تمبر عرضه نمایند. آنچه اکثر این تمبرها بهنمایش میگذارند (نظیر تصویر فضانوردان، نقاشیهای اروپایی، مشاهیر جهان یا رویدادهای بینالمللی ورزشی) هیچ ارتباطیبا فرهنگ کشور ناشرشان ندارد. در کشورهای اسلامی نیزاین امر مشاهده شده است، از جمله در افغانستانِ دورة ظاهرشاه، یمن شمالی از 1341 ش/1962، قطر از 1340 ش/ 1961 و شیخنشینهای خلیجفارس در دهة 1340 ش/1960. نمونة استثنایی دیگر لبنان است که در 1355ـ1356 ش/ 1976ـ1977، 1358 ش/ 1979 و در فاصلة سالهای 1364 تا 1366 ش/ 1985ـ1987، به علت جنگ داخلی، هیچ تمبری چاپ نکرد.برخی از روشهای مستقیمتر رفع نیازهای مالی عبارتاند از: 1) نشر تمبرهای یادگاری، که در عین حال ابزاری تبلیغاتیاند. 2) چاپ تمبرهای پستی مالیاتی، که تمبرهای خزانه نیز نامیده میشوند. چندین کشور عربی، از جمله سوریه، برای تأمین مخارج جنگ با اسرائیل و نیازهای نظامی بعدی از تمبرهای مالیاتی استفاده کردند. دولت عثمانی در جریان جنگ بالکان در 1329ـ1330/ 1911ـ1912 تمبرهای مالیاتی چاپ کرد و جمهوری ترکهای جوان در 1338، مقادیر زیادی از این تمبرها را منتشر کرد که نشاندهندة وضع فاجعهآمیز کشور در این سالها بود. 3) چاپ تمبرهای «نیمهپستی» با قیمتی بیشتر که صَرف اهداف خیرخواهانه میشد، از جمله کمک به پناهندگان جنگ دروز ــ که در 1305 ش/ 1926 بین لبنان و سوریه در گرفت ــ قربانیان زلزلهها و آتشفشانها و غیره.افت کیفیت چاپ و کاغذ و آژدار کردن از مشکلات اقتصادی حکایت میکند. برای چاپ تمبر حیدرآباد در 1325 ش/ 1946، در بزرگداشت پیروزی جنگ دوم جهانی، از انواع کاغذ استفاده شد. این وضع را میتوان به کمبود کاغذ در جریان جنگ و بلافاصله پس از آن نسبت داد (نعیم، ص 198ـ 199). در ایران نیز یکی از دلایل محتملِ تغییرندادن تهنقش تمبرهای پهلوی تا 1360 ش کمبود این نوع کاغذ بوده است. لیبی تا 1339 ش/1960 از تهنقشهای مصری استفاده میکرد، برخی از این این تمبرها در رم، ناپل، قاهره چاپ میشد. علت این وابستگی به فنّاوری خارجی، فقر عظیم این دولت بود تا اینکه در اواسط دهة 1340 ش/1960 تولید و صادرات گستردة نفت آغاز شد.چاپ مطالب یا قیمتهای جدید روی نوشتههای قبلی تمبر، به این دلیل که همیشه محصول وضعی اضطراری است، اهمیت تاریخی بسیاری دارد. اغلب، نیروهای اشغالگر بهچاپ مطالب جدید روی تمبرهای چاپ شده مبادرت ورزیدهاند. مثلاً، در 1336/ 1918، واحدهای هندی بریتانیا کشور عراق را اشغال کردند و روی تمبرهای ترک، عبارت «بغداد در اشغال انگلیس» را چاپ کردند. در لبنانِ اشغال شده نیز بر روی تمبرهای ترک رایج، حروف E.E.F. به معنای «نیروی اعزامی مصر» چاپ شد. در سوریه روی تمبرهای فرانسوی رایج در آنجا چاپ کرده بودند: T.E.O. ، یعنی «سرزمینهای اشغالشدة دشمن» و بعد آن را به O.M.F. به معنای «اشغال نظامی فرانسه» ، تغییر دادند.قدرتهای حمایتگر، قیم و استعماری نیز روی تمبرها مطالب جدید چاپ میکردند. تاریخ و نوع این مطالب میزان حاکمیت خارجی و میزان وابستگی کشور مورد بحث را نشان میدهد. درحالی که مصر از حق چاپ تمبرهای ویژة خود برخوردار بود، دیگر ایالات عثمانی، همچون عراق، استقلال کمتری داشتند. عراق مجبور بود از تمبرهای پستی ترکی استفاده کند و تا زمانی که سلطة عثمانی جای خود را به قیمومت انگلیس داد، این وضع ادامه داشت. الجزایر، که طبق قانون اساسیش بخشی از مستعمرات فرانسه بهشمار میرفت، تنها پس از 1321 ش/ 1942 حق انتشار تمبرهای خاص خود را یافت. در آن سال روی تمبرهای فرانسوی کلمة ALGـRIE را چاپ کردند. زبان عربی حتی از روی تمبرهایی که پس از جنگ چاپ شدند، حذف شد تا بر فرهنگ فرانسوی و حفظ منافع فرانسه و حذف فرهنگ عربی تأکید شود. قدرت استعماری ایتالیا نیز در لیبی به همین نحو عمل کرد، در حالیکه حکومت تحتالحمایة فرانسه در تونس عبارت فرانسوی RـGENCE DE TUNIS را در 1324/1906 با عبارت دیگری که به فرانسه و عربی بود، عوض کرد. فلسطین نیز که تحت قیمومت انگلیس بود، از 1299 ش/1920 به بعد، بر روی تمبرهایش از نوشتهای به سه زبان عربی و انگلیسی و عبری استفاده کرد. خودمختاری مناطق علوی را، که فرانسه پس از 1303 ش/ 1924 تضمین کرد، از عبارت N ¦ ALAWIYYI ـ ALAOUITES-AL- که روی تمبرهای فرانسوی چاپ میشد، میتوان فهمید. در دورة استقلالِ اسمیِ شیخنشینهایی نظیر کویت یا بحرین، تمبرها نشان میدادند که این شیخنشینها عملاً تحت سلطه انگلیساند. در این شیخنشینها تمبرهای هندی رایج بودند که هیچ اثری از دولت منتشرکننده بر خود نداشتند، سپس بترتیب در 1302ـ1303 ش/ 1923ـ1924 و 1312 ش/ 1933، واژگان KUWAIT/BAHRAIN را بر آنها چاپ کردند. پس از تجزیة هند (1326 ش/ 1947) همین شیوه در مورد تمبرهای انگلیسی بهکار رفت. نخستین تمبرهای پاکستان نشاندهندة تأسیس شتابزدة این کشور است. اینتمبرها هندی بودند (با تصویر جورج ششم، پادشاه انگلیس)و انتشارات امنیتی هند در ناسک واژة PAKISTAN را رویآنها چاپ کرده بود. رویدادهای پس از تجزیه، به کمبودشدید تمبر در بسیاری از نقاط پاکستان منجر شد؛ ازینرو، ضروری بود که این کمبود را با چاپ مطالب جدید روی نسخههای ناسک جبران کنند. این اقدام به سبب کمبودشدید تمبرهای پاکستانی، موجودی باقیماندة تمبرهای غیرلازم هندی و ضرورت ادامة کار پست صورت گرفت (مارتین، ج 7، ص 2). الجزایریها، که در الجزایرِ مستقل در وضعی مشابه قرار گرفتند، در همان آغاز کار، روی تمبرهای سابق فرانسه حروف E.A. ، به معنای «دولت الجزایر» ، را چاپ کردند.در برخی کشورها، در پی تغییر بنیادی رژیم، نام دولت جدید را روی تمبرهای قدیمی چاپ کرده و روشهایی بهکار بردهاند. نظیر مخدوش کردن چهرة حکمران سابق با نوارهای مشکی. با این کار هم ذخایر تمبر موجود را مصرف میکنند و هم جدایی کامل از گذشته را نشان میدهند (برای مثال رجوع کنید به مصر، 1332 ش/1953). گاه روی مجموعههای قبلی مطالبی چاپ میکردند تا یاد رویداد مهمی را در کشوری زنده بدارند. برای مثال در ماورای اردن در 1307 ش/1928 روی تمبرهای 1306 ش/ 1927 واژة عربی «دُستور» را چاپ کردند تا قانون اساسی را به اطلاع عموم برسانند.نوسان ارزش تمبرها میتواند نشاندهندة مشکلات اقتصادی و تورم باشد. همچنین باید نتایجی را یادآور شویم که میتوان از نوشتههای یک زبانه یا دو زبانة روی تمبرها بهدست آورد. استفادة انحصاری از زبان ملی در کشورهای اسلامی یا تأکیدی است بر پیوستگی فرهنگی این کشورها با گذشتة اسلامی یا رشد احساسات ملیگرایانه. مثلاً، بر روی تمبرهای عثمانی تا 1293 منحصراً از زبان ترکی و اعداد عربی استفاده میکردند. روی تمبرها نوشته شده بود: « The Ottoman Empire » [ امپراتوری عثمانی ] و « Postage » [ پُست ] . در 1293، نوشتهای بهزبان فرانسه و اعداد به سبک غربی به نقش مجموعهای از تمبرها اضافه شد تا با عضویت در «اتحادیة جهانی پست» ، که بتازگی تأسیس شده بود، همخوانی داشته باشد. با تغییر الفبای کشور در 1307 ش/1928 و پس از دورة انتقالی کوتاهی که از رسمالخط عربی و لاتین، هر دو، برای نوشتن ترکی استفاده میشد (1305ـ1307 ش/ 1926ـ 1928)، خط عربی جای خود را به خط لاتین داد. روی تمبرهای حجازی (1334ـ1344 یا 1304 ش/ 1916ـ1925) تنها از خط عربی استفاده میشد (قس تمبرهای یمنی از 1305 تا 1309 ش/ 1926ـ1930). تا چهار سال پس از اتحاد با نجد در 1308 ش/ 1929، خط لاتین جایی در ذکر نام دولت و قیمت تمبر نداشت. در مصر در جریان حکومت اسماعیل [ پاشا (1246ـ1313/ 1830ـ1895) ] احساسات ملی آشکار شد و زبان عربی جای زبان ترکی را به عنوان زبان رسمی دولتی گرفت. نخستین تمبرهای مصر متعلق به 1283/1866 (ش 1ـ7)، نوشتههایی به زبان ترکی داشتند. یک سال بعد، عربی جای ترکی را گرفت (ش 8 به بعد، 1284/1867). تغییر در زبان هنگامی پدیدار شد که اسماعیلپاشا به دشواری عنوان خدیو مصر را به دست آورد و چند سال بعد (ش 14 به بعد،1289/1872)، تمبرهای چاپ شده عنوان غرورآفرین خدیونشین را به نمایش گذاردند. پس از زوال نفوذ انگلیس در مصر (1301 ش/1922)، روی تمبرهای موجود مطلبی منحصراً به زبان عربی چاپ شد که استقلال رسمی سلطاننشین مصر را در آن سال اعلام میکرد (ش 69ـ81، 1301 ش/ 1922؛ نیز رجوع کنید به ش 82 ـ93، 1302ـ1303 ش/ 1923ـ1924). اقدام ملیگرایانة حذف خط غربی، بجز ارقام قیمت تمبر، خیلی زود غیرعملی شد، زیرا زبان فرانسه از 1304 ش/1925 به بعد مجدداً کاربرد یافت (ش 94 به بعد).وجود نوشتههای چند زبانه بر تمبرهای پستی میتواند نشانة وجود چندین زبان ملی یا امتیاز دادن به اقلیتهایزبانی باشد. مجموعههای تمبر پستی حیدرآباد از 1288/1871 به بعد، قیمت را به چهار زبان چاپ کردهاند (انگلیسی،مراتی، فارسی ـ اردو و تلوگو ). جدایی پاکستان شرقی(بعدها بنگلادش)، در تمبرهای پاکستانی به این صورت انعکاس یافته که نوشتههای سه زبانة قبلی (انگلیسی،اردو، بنگالی) به نوشتههای دو زبانه [ انگلیسی و اردو ] تقلیل یافته است.تمبرها را در نگاه اول میتوان شاهدی بر وجود خدمات پستی دانست، نه شاهدی بر وجود استقلال پستی (نظیر نمونههای مَنامه و بَهاوَلپور). بهاولپور تا 1326 ش/1947 ایالتی امیرنشین در هند بریتانیا بود که بعدها بخشی از پاکستان شد. این امیرنشین از 1326 تا 1328 ش/1947ـ1949 تمبرهای خاص خود را منتشر میکرد، اما دفاتر پست بهاولپور از تمبرهای پاکستانی استفاده میکردند. رواج تمبرهای پست هوایی و ارسال ویژه در یک کشور، معمولاً نشاندهندة وجود این خدمات در آن کشور است.مطالعة شمایلنگاری تمبر میتواند بسیار روشنگر باشد و ازینرو از اهمیتی خاص برخوردار است. عوامل متعددی تمبرها را در خدمت اهداف تبلیغاتی قرار میدهند. از روزگار اختراع چاپ افست، تولید تمبر ساده و کمهزینه شده و نشر آن در سطح جهان امکانپذیر گردیده است و درک پیامهای بصری دشوار نیست؛ یعنی، میتوان این پیامها را در اختیار اشخاصی قرار داد که با وسایل ارتباطی دیگر نمیتوانند به آنها دسترسی پیدا کنند. این امر بویژه در بارة کشورهای جهان سوم ــ که در آنها درصد بیسوادی بالاست ــ صادق است.موضوعاتی را که غالباً در تمبرها بدانها میپردازند، میتوان به این شیوه دستهبندی کرد: نمادهای ملی؛ قهرمانان درگذشتة محلی؛ میراث فرهنگی؛ رویدادها و یادبودهای تاریخی و سیاسی مهم؛ اصلاحات، پیشرفت ملی، دستاوردهای اجتماعی، اقتصادی یا فرهنگی؛ سیاست خارجی (همبستگی منطقهای، عربی یا اسلامی، پیوندهای بینالمللی)؛ و مطالب متنوع (نمایشگاهها، همایشهای بینالمللی و مانند آن).برخی از اصلیترین نمادهای بصری دولتهای امروزی، علاوه بر پرچم ملی، عبارتاند از: نشانها، شعارها، مهرهای رسمی، مظهر دولت مثل رئیس دولت (سلطان موروثی یا رئیسجمهور منتخب). در بارة چاپ تصویر رؤسای دولتها نکاتی همچون زمان انتشار نخستین تصاویر آنها، مناسبت انتشار و تعداد دفعات چاپ این تصاویر، حالت آنها و نوع لباسشان در تصویر و در نظر گرفتن تفاوتهای احتمالی میان تصاویر سلاطین و رؤسای جمهور، اهمیت دارد.چندین کشور اسلامی در آغاز از ممنوعیت اسلامیِ چاپ چهره تبعیت کردند. آنها در عوض (نظیر تمبرهای عثمانی تا 1331) از سه مضمون ویژه استفاده کردند: هلالِ * ماه که گاه با ستارهای همراه بود، نشان خانوادگی و طغرا * همراه با طرحهای عمومیتر خوشنویسی و اسلیمی. در 1331، سنّت احتراز از طرحهای تصویری در عثمانی با انتشار یک مجموعه تمبر کنار گذاشته شد (ش 212ـ221). پیشینة غنی نگارگری در ایران نیز موجب شد چهرة شاه از 1293 بر روی تمبرها نقش شود (ش 19ـ22). مصر نیز از 1303 ش/1924، از منع مذهبی چاپ تصویر اشیای جاندار چشمپوشی کرد (ش 82 ـ93) و پس از 1305 ش/ 1926 نمادهای اسلامی جای خود را به تهنقشهای سلطنتی دادند. در 1306 ش/ 1927 و 1310 ش/ 1931، ملکفیصل در عراق از این روش پیروی کرد. افغانستان نیز در 1316 ش/ 1937 بهچاپ تصویر شاهان خود پرداخت. دولتهایی نظیر عربستان سعودی (مقدّم بر آن حجاز و نجد)، یمن (ابتدا سلطاننشین و سپس جمهوری) و پاکستان، که وجهة اسلامی ویژهای داشتند، تا دهة 1340 ش/ 1960 از نقش چهرة حکام خود بر تمبرها احتراز کردند. یمن در 1327 ش/ 1948 و عربستان سعودی در 1331 ش/ 1952، تصویری کوچک از چهرة انسان بر روی تمبرها چاپ کردند. برای نخستین بار در 1343 ش/ 1964 تصویر ملکفیصل، پادشاه عربستان سعودی، بر تمبرها ظاهر و سپس بارها تکرار شد. حَمدی، تنها رئیسجمهور یمن شمالی است که تصویرش روی تمبر چاپ شده است (1357 ش/ 1978). در پاکستان، ایوبخان، نخستین رئیسجمهوری بود که تصویرش بر تمبرها چاپ شد (ش 229ـ230؛ 1345 ش/ 1966) و در پی آن چهرة قهرمانان درگذشتة ملی، محمدعلی جناح و محمد اقبال، بر تمبرها چاپ گردید (1345ـ1346 ش/ 1966ـ1967). جمهوریهایی نظیر ترکیه، سوریه، لبنان، تونس و عراق از همان آغاز چهرة رؤسای جمهور خود را بر تمبرها چاپ کردند. مصر و لیبی پس از انقلاب، روش دیگری را به کار گرفتند. اگرچه قهرمانسازی از عبدالناصر، رئیسجمهور مصر، در رسانههای دیگر مجاز شمرده میشد، چهرة وی تنها به سه مناسبت بر تمبرهای مصر چاپ شد (در 1343 ش/ 1964، 1344 ش/ 1965، 1346 ش/ 1967). اما پس از مرگش، یاد او را در تمبرهای مصر و نیز تمبرهای چندین کشور عربی دیگر گرامی داشتند. چهرة قذافی برای نخستین بار در تمبر یادبودی در 1354 ش/ 1975 ظاهر و از آن پس به چهرة اصلی تمبرها بدل شد. در این زمینه الجزایر، استثنایی شایان توجه است؛ تصویر هیچیک از رؤسای جمهور الجزایر در دوران حیاتشان بر روی تمبرها چاپ نشده است (چهرة هواری بومدین برای نخستین بار پس از مرگش در 1358 ش/ 1979 چاپ شد).برخی از سلاطین کشورهای اسلامی (فؤاد اول در مصر، ظاهرشاه در افغانستان، شاهحسین دوم در اردن و شاه حسن دوم در مراکش) بهطور گسترده و مستمر تمبرهایی برای بزرگداشت رویدادهای سلطنتی ویژه، به همراه تصویر این رخدادها، منتشر میکردند. این رویدادها شامل تولدها و سالروزهای تولد (افراد خاندان سلطنتی، بویژه تولد ولیعهد)، ازدواجها، مرگها، تاجگذاریها و مانند اینها بود. در لیبی چهرة ادریس اول تنها یک بار، درست پس از استقلال، بر تمبرها چاپ شد. در این کشور با تجلیل از اسلاف حاکم، گاه همراه با تجلیل از شاه حاکم، سعی میشد پیوستگی سلسلهای خاص نشان داده شود. در ایران، شاهان پهلوی حتی میکوشیدند سلطنت خود را، بر خلاف واقع، تداوم پادشاهی در ایران از دورة هخامنشیان جلوه دهند و این نیت در 1314 ش/ 1935، یعنی زمانی که نام پرشیا به ایران تغییر یافت، آشکارتر شد (ش 149 بهبعد). رهبران موروثی دولتها غالباً تلاش کردهاند تا یا در قالب یک تصویر، میان حکومت خود با نمادهای پیشرفت ( رجوع کنید به ادامة مقاله) رابطة مستقیمی بهوجود آورند یا با تأکید بر نقش سلسلة خود در مبارزه برای استقلال (برای مثال در مراکشِ تحت حکومت محمد پنجم و پسرش حسن دوم و نیز در اردن) مشروعیت خود را تقویت کنند. تفاوتهای میان حکومتهای سلطنتی و جمهوری در این زمینه مبهم به نظر میرسد: چهرة سران حکومتهای جمهوری نیز در مناسبتهای مشابه، مانند روز استقلال یا روز ملی و روز انقلاب، به تصویر کشیده میشود؛ محبوبیت حبیب بورَقیبه (ابورقیبه)، که تاریخ زندگیش حاکی از مهمترین مراحل نبرد مردم تونس با فرانسه است، با نقش او به عنوان مجاهدی والا گره خورده است. در تمبرها چهرة بورقیبه اغلب همراه با چهرههای زنان تصویر میشود که اشارهای است به بهبود موقعیت اجتماعی زنان، در نتیجة تجدیدنظر در «قانون احوال شخصیه» در 1335 ش/ 1956. گاه حتی سالروز تولد رؤسای جمهور (برای مثال صدامحسین از 1363 ش/ 1984) بر تمبرها منعکس میشود. اغلب اوقات نقوش این تمبرها یادآور مشارکت آنان در روند نوسازی کشور است. رؤسای جمهور ترکیه خود را پسران آتاتورک میخوانند. در تمبری که در 1318 ش/ 1939 منتشر شد (ش 1052)، نقش آتاتورک را با نقش جورج واشنگتن در ایالات متحده مقایسه کردهاند.تصویر سلاطین غالباً با دستار و ردای سنّتی بر تمبرها نقش میبندد، مانند تصویر فیصل اول (سلطان عراق از 1338 تا 1348/ دهة 1920) و برادرش عبداللّه در ماورای اردن و همچنین حکمرانان امارات متحدة عربی و عربستان سعودی. بعدها آنان با پوشیدن لباس نظامی بر پیوند خود با ارتش تأکید، یا با پوشیدن لباسهای غربی حمایت خود را از اصلاحات و غربیشدن اعلام کردند. تصاویر نخستین رؤسای جمهور (مثلاً رئیسجمهور ترکیه و سوریه) را ملبس به کت و کراوات، به سبک غربی، چاپ میکردند و بدین طریق نیت آنها را در امروزی کردن کشور و غیرمذهبی کردن آن به نمایش میگذاردند. تصویر سیاستمداران نظامی، نظیر آتاتورک یا انور سادات، به تناوب در لباس نظامی یا شخصی چاپ میشد. حافظ اسد، بهرغم حرفة نظامیش، همیشه با لباس غیرنظامی تصویر میشد تا بر مشروعیت خود تأکید کند، در حالی که سادات لباس نظامی را ترجیح میداد. تصویر قذافی بر تمبرها با لباسهای گوناگون است و ظاهراً علاوه بر لباس نظامی، جامة سنّتی بیش از همه مورد علاقة اوست. تصویر او گاه سوار بر اسب و در حالی است که گرد او را یا جنگجویان گرفتهاند یا تودههای مسرور از پیروزی یا «کتابهای سبز» که به عنوان سومین نظریة جهانیِ او به همراه پیامی آزادیبخش برای کل جهان تبلیغ میشود. تصویر قذافی نیز نظیر تصویر صدامحسین (1367 ش/1988) به عنوان مسلمانی آرمانی در مراسم حج یا در حال عبادت (1364 ش/ 1985) بر تمبرها چاپ شده است. این تأکید پس از روی آوردن آشکار قذافی به سکولاریزه کردن در 1354 ش/ 1975 و تعبیرات غیرسنّتی او از اسلام (رد سنّت به عنوان منبع فقه اسلامی و مانند آن) لازم به نظر میرسیده است.نمادها و نشانههای ملی مهم و ویژه نیز غالباً بر تمبرها ظاهر میشوند، برای مثال درخت سدر در لبنان و ستارة پنج پر در مراکش. ترکیه گاه (1305 ش/ 1926، 1308 ش/ 1929، 1310 ش/ 1931، 1340 ش/ 1961) از گرگ خاکستری (بوز قورت) اساطیری بهعنوان تجسم وحدت مردمانش استفاده کرده است. چهرهای تمثیلی، نماد ملت، که معمولاً یک زن است(که در تمبرهای فرانسوی از آن بسیار استفاده میشود)، یک بار در سوریه بهکار رفت (1335 ش/ 1956)، اما بیگانگی این نماد با سنّت اسلامی مانع از ادامة استفاده از آن در این کشور شد.شخصیتهای بزرگ تاریخی یا قهرمانان محلی از دیگر نمادهای قدرتاند. هر رژیمی قهرمانان درگذشته و مورد احترامی دارد که تصاویر آنها در تمبرها نیز بهچشم میخورد. میزان توجه به این قهرمانان با عوضشدن رژیم، تغییر میکند، هرچند که معمولاً از قهرمانان محلی بیش از اشخاص مشهوری که بر کل جهان عربی ـ اسلامی تأثیر داشتهاند، تجلیل میشود. سلاطین بر نقش اجداد خود، بویژه بنیانگذار سلسله، تأکید میکنند (مثلاً، در مصر سلطنتی غالباً محمدعلی پاشا؛ در لیبی بنیانگذار سَنوسیه، سیدی محمدبن علی سنوسی؛ و در عربستان سعودی ابنسعود)، اما رژیمهای جمهوری به یادبود جمعی از ملیگرایان (برای مثال، ترکیه در گرامیداشت نامق کمال و ضیا گوکالپ؛ مصر در یادبود عمر مَکرَم، عَرابیپاشا و مصطفی کامل؛ عراق در تجلیل از ساطعالحُصری که پدر گرایشهای ایدئولوژیک گوناگون پانعربیسم است؛ و سوریه در تجلیل از کواکبی، نظریهپرداز پانعربیسم اهل سوریه)، اصلاحطلبان (رَفاعه رافع طَهطاوی، سیدجمالالدین اسدآبادی، محمد عَبده، طاهر حَدّاد و دیگران)، مبارزان راه آزادی و رهبران فرهنگی (در زمینة ادبیات، هنر یا عرصههای خلاقانه) تمبر منتشر میکنند. در برخی موارد از نبرد مداوم استقلالطلبانة مردم، اسطورهای به وجود آمده است (برای مثال در تمبرهای لیبی از 1350/ 1971، بویژه از 1369 ش/ 1980). جستجوی تصاویر قهرمانان تاریخی در تمبرهای لبنانی کار دشواری است. انتخاب امرای دروزی و مارونی شاهدی بر سلطة مسیحیت بر این منطقه تا وقوع جنگ داخلی و بیتوجهی به میراث اسلامی است.تقریباً همه کشورها در استفاده از برخی تصاویر بر تمبرها اشتراکنظر دارند، از جمله لباسهای سنّتی، صنایعدستی ملی، جشنها و آلات موسیقی، حیوانات و گیاهان، مناظر زیبا و اشیای عتیقه، کاوشهای باستانشناسانه، یادمانهای تاریخی (مساجد، قلعهها و قصرها) و بناهای جدید (هتلها، بانکها، موزهها و غیره). هدف از چاپ این تصاویر تأکید بر اهمیت میراث ملی است. از این مضامین برای نشان دادن اهداف سیاسی یا جهتگیریهای ایدئولوژیک نیز بهره میگیرند. برخی رژیمها بهرغم عبارتپردازیهای پس از استعمار، مانند وحدت عربی و وحدت اسلامی، غالباً بر تاریخ پیش از اسلام و پیش از اعراب تأکید ویژهای دارند که از غرور ملی و وطنپرستی آنها حکایت میکند. در مصر، امروزه نیز همچون 1283/ 1866، استفاده از تصاویر یادمانهای دوران فرعونی در تمبرها رایج است، در نخستین تمبرها از تهنقش اهرام استفاده میکردند. در همة تمبرهایی که از 1284 تا 1331/1867ـ1913 منتشر شدهاند، از طرحهای هِرَم (بخصوص اهرام جیزه) و ابوالهول استفاده شده است. پس از 1331 ش/1952، که توجه به دیگر مضامین افزایش یافت، میراث پیش از اسلام کمتر به تصویر کشیده شد. عراق، بویژه از زمانی که صدامحسین سیاستهای افراطی وحدت عربی خود را تغییر داد و به سیاست «وطنیه» روی آورد، به اجداد بابلی خود توجه بیشتری نشان داد (قس مجموعه تمبری که در 1342 ش/ 1963 منتشر شده و با یادمانهای اسلامی همراه است؛ نیز قیاس کنید با تمبر منتشر شده در 1367 ش/ 1988 به مناسبت جشن بابل). در این رژیم، فرهنگِ ملهم از بینالنهرین ابزار مناسبی برای تغییر ایدئولوژی بنیادی به حساب میآمد ( رجوع کنید به نتایج به دست آمده از بررسی بارام ، ص 425ـ455). در تمبرهای اردنی نیز از 1312 ش/ 1933 تصویر شهر نَبَطیِ پترا یا معبد جَرَش چاپ شده است. این الگو در دیگر کشورهای مسلمان عربی (الجزایر، تونس) و غیرعربی (پاکستان، افغانستان و مانند آن) نیز تکرار شده است.چاپ تصاویر باستانی یا دیگر نمادهای میراث ملی را میتوان ابزاری تبلیغاتی و نیز شاهدی بر وجود صنعت جهانگردی دانست (برای مثال لبنان در دهة 1340 ش/ 1960 تا 1354 ش/ 1975؛ مصر از دهة 1339 ش/ 1950 به بعد با وقفهای کوتاه به دلیل رویدادهای 1346 ش/ 1967). بهطور عمده این نمادهای بصری را باید اقدامی رسمی برای ایجاد هویت ملی مشترک و تقویت وفاداری به سرزمین دانست. بنابراین، گذشتة باستانی جزئی از آن تبارشناسی است که به دولت جدید مشروعیت میبخشد (سیوان، ص 23). امیرنشینهای خلیجفارس در این زمینه هیچ گذشتهای ندارند تا از آن سخن بگویند، و نیز عربستان سعودی با پیشینهای که با جاهلیت پیوند دارد. لبنان نمونهای خاص در جهت مخالف است، در این کشور نخبگان مارونی از ایدئولوژی فنیقیحمایت میکنند.تمبرها بخش اعظم دوران توسعة استعماری و نیز به پایان رسیدن آن را به تصویر میکشند. قدرتهای استعماری پس از استفاده از تمبرهای خود در سرزمینهای اسلامی تحت سلطهشان (با چاپ مجدد یا بدون آن)، به «سبک نقاشی گونة استعماری» روی آوردند. موضوع تصاویر، آثار تاریخی یا مناظر طبیعی بود. بومیان بندرت و فقط گاهی سوار بر اسب یا شتر دراین تصاویر به نمایش در میآمدند، در حالی که از نمایندگان استعمار اروپا تجلیل میشد (نظیر مارشال لیوتی در تمبرهای مراکشیِ 1314 ش/ 1935 و 1327 ش/ 1948 و 1330 ش/ 1951 و ژنرال گوردن در تمبرهای سودانیِ 1310 ش/ 1931 و 1314 ش/ 1935 و 1316 ش/ 1937 ). در این تمبرها قدرتهای استعماری به صورت کشورهایی متمدن، و سرزمینهای وابسته به صورت کشورها و جوامعی عقبمانده ترسیم میشدند که برای پیشرفت نیازمند قدرتهای استعماریاند. پس از استقلال، تمبرهای پستی بسرعت به ابزاری برای نمایش اقتدار و حاکمیت، ابراز هویت و پیشبرد توسعة اقتصادی و اجتماعی تبدیل شدند. از آن پس در تمبرهای مصور غالباً از سبکی نیمه تجریدی و نشانههای بینالمللی استفاده میکردند: پرچم ملی که بیانگر استقلال است، زنجیرهای گسسته و طلوع خورشید و شعلههای فروزان و مانند آن که مظهر استقامت برای کسب آزادی و آیندهای نویدبخش است، کبوتر به نشانة صلح، کرة زمین به نشانة موضوعات جهانی، ترازوهای متعادل که مظهر عدالتاند، مار و عصای اسقلبیوس به معنای طب، و کتاب و مشعل به معنای آموزش.در بررسی روند شکلگیری برخی روزهای یادبود و تعطیلات ملی، با نمونههایی از عدم استمرار (بویژه در دولتهای انقلابی) و استمرار (عمدتاً در دولتهای محافظهکار) روبرو میشویم. اما همة این روزهای یادبود ویژگی مشترکی دارند، یعنی رویدادهای ملی را جشن میگیرند، نظیر روز استقلال، روز خروج نیروهای خارجی از کشور (مثلاً عقبنشینی انگلیس از منطقة کانال سوئز، تخلیة پایگاههای نظامی امریکا در لیبی، خروج نیروهای اشغالگر فرانسوی از سوریه)، روز انقلاب (17 اسفند 1341/ 8 مارس 1963 در سوریه، 10 شهریور 1348/ اول سپتامبر 1969 در لیبی) که بیانگر تغییر حکومت بود یا روز ارتش (روزی که ارتش به ابزار انقلاب تبدیل شد، نظیر عراق).دیگر رویدادها و تغییرات سیاسی عمده در مشروعیت رژیم که میتوان با تمبر به بزرگداشت آنها پرداخت، از این قبیلاند: اصلاحات قانونی، حقوقی یا برنامهای، برای مثال پاکستان در 1352 ش/ 1973 به مناسبت اعلام قانون اساسی جدید و الجزایر در 1355 ش/ 1976 (قانون اساسی جدید، چارت ناسیونال ) و 1365 ش/ 1986 ( چارت ناسیونال )؛ سرنگونی رژیمهای اقتدارگرا (سودان، 1365 ش/ 1986؛ تونس، 1367 ش/ 1988)؛ برگزاری نخستین انتخابات منظم پس از یک دورة طولانی حکومت نظامی یا استبدادی (ترکیه، 1329 ش/ 1950؛ پاکستان، 1349 ش/ 1970؛ ایران، 1357 ش)؛ همهپرسی سرنوشتساز (پاکستان، 1364 ش/ 1985، «حکم قاطع مردم» به نفع ضیاءالحق و سیاست اسلامی کردن او در همهپرسی 1363 ش/ 1984)؛ ملی شدنِ کانال سوئز در مصر (چاپ 1335 ش/ 1956، 1340 ش/ 1961 یا 1345 ش/ 1966) یا صنایع نفت (عراق، 1352 ش/ 1973)؛ و «انقلاب اصلاحی» یا روز به قدرت رسیدن حکمران فعلی (حافظ اسد در سوریه یا سادات در مصر). چندین رژیم استبدادی به مناسبت تأسیس حزب فراگیر واحد، تمبر منتشر کردهاند. مثلاً در تونس، حزب دستور که به حزب سوسیالیست دستوری (الحزبالاشتراکی الدستوری) تبدیل شد و در یمن جنوبی، جبهة آزادیبخش ملی که سپس بهصورت حزب سوسیالیست یمن در آمد؛ در سوریه و عراق، حزب بعث؛ در مصر، اتحادیة سوسیالیست عرب ؛ و در الجزایر، جبهة آزادیبخش ملی .تمبرهای پستی، حماسة نبرد استقلالطلبانة مردمی را تقویت میکنند. تمبرهای ترکیه خاطرة نبردهای مشهور مبارزات آزادیبخش (برای مثال نبرد اینونو) را گرامی میدارند. لیبی توانست بسیاری از نبردهای کوچک و بزرگ علیه اشغالگران ایتالیایی در دورة 1290ـ1322 ش/ 1911ـ1943، را در تمبرهای منتشر شده از 1359 ش/ 1980 به بعد منعکس کند.پس از سرنگونی حکومتهای پادشاهی با کودتاهای نظامی، تصویر مردم روی تمبرها به نمایش در آمد (مانند تمبر 1331 ش/ 1952 مصر). برای نخستین بار گروههای اجتماعی، نظیر دهقانان و کارگران صنعتی، روی تمبرها ظاهر شدند و به سربازان، که بر پیشگام بودن آنان تأکید میشد، پیوستند (مانند لیبی در 1348 ش/ 1969، ش 284ـ289 و 1349 ش/ 1970، ش290ـ 295 با نوشتة «جَیشُنا دَرْعُنا الو'اقی» یعنی ارتش ما زره محافظ ماست). کمبود تصاویر مربوط به مشاغل دیگر در آن دوره تصادفی نبود. زنان اغلب در لباس امروزی به نمایش در میآیند، در حالی که در کشورهای محافظهکار یا زنی به نمایش در نمیآید یا در نقش سنّتی خود یا در حرفههای خاص زنانه ظاهر میشود. در یمن جنوبی و لیبی، زنان حتی در کسوت کارگر کارخانه (یمن جنوبی، 1354 ش/ 1975، 1358ـ 1359 ش/ 1979ـ1980؛ در مورد جمهوری خلق یمن، باید کمبود نیروی کار و تشویق زنان کارگر را در نظر گرفت) و در لباس نظامی (یمن جنوبی، 1350 ش/ 1971، 1356 ش/1977؛ لیبی 1363 ش/ 1984) بهتصویر در میآمدند. ترکیه از خالده ادیب تجلیل میکرد (1345 ش/ 1966) و مصر از فمینیستهای ملی پیشگام، نظیر قاسم امین (1337 ش/ 1958) و هُدی شَعراوی (1352 ش/ 1973). در 1314 ش/ 1935، یعنی یک سال پس از اعلام حق رأی داشتن زنان، یک دورهتمبر در ترکیه به مناسبت بیستمین همایش بینالمللی زنان منتشر شد.برخی دولتها بهرغم اعتراضات محافل مذهبی محافظهکار، به تبلیغ برنامههای تنظیم خانواده بر روی تمبرها میپردازند، که نماد آن یک خانوادة سه و اغلب چهار نفره است (پاکستان، 1348 ش/ 1969؛ مصر و تونس، 1352 ش/ 1973؛ الجزایر، 1365 ش/ 1986).در زمان جمال عبدالناصر در مصر، ایدئولوژی انقلابی بصراحت روی تمبرها تبلیغ نمیشد، حال آنکه لیبی پس از 1356 ش/ 1977، به تبلیغ مندرجات کتاب سبز میپردازد و عبارات مهم آن را به عربی و انگلیسی روی تمبرهای پستی چاپ میکند.از دهة 1330 و 1340 ش/ 1950 و 1960، نمادهای توسعه و پیشرفت ملی همسان شده است. این نمادها از الگوی غربی پیشرفت تبعیت میکنند: چرخ دنده و دودکش و غیره به نشانة صنایع امروزی و تراکتور یا تأسیسات آبیاری پیشرفته به علامت مکانیزه کردن کشاورزی. برخی از مضامین پرطرفدار روی تمبرها عبارتاند از: بهبود شبکههای ارتباطات و حملونقل (احداث خیابان، راهآهن، بندر، فرودگاه، پل، نصب تلگراف)؛ شهرنشینی (ساختمانها و شهرهای امروزی)؛ صنعتی شدن (کارخانههای صنعتی، بویژه فولاد و سیمان، پالایشگاههای نفت)؛ تولید برق و آبیاری (سدهای بزرگ، تلمبههای آبیاری). اهمیت مشکل آب در خاورمیانه با تأکید بر طرحهای عظیم آبیاری (نظیر النهر الصِناعی، رودخانة مصنوعی، در لیبی که به عنوان شاهکار رهبر انقلابی به نمایش در آمده است) نشان داده میشود و به یکی از مهمترین موضوعهای تمبرها از 1362 ش/ 1983 به بعد بدل شده است. عربستان سعودی و کشورهای خلیجفارس کارخانههای تولید آب شیرین از آب دریا را به تصویر میکشند (برای مثال عربستان سعودی در 1353 ش/ 1974، 1368 ش/ 1989). در چندین کشور عربی تصاویر صنایع نفت («تمبرشناسی نفت») بر تمبرها نقش بسته است و رشد خاورمیانه را به عنوان منطقة تولیدکنندة نفت ترسیم میکند. تقریباً کل فرآیند استخراج نفت از زمین و انتقال آن به مصرفکنندگان گوناگون، در مجموعهای از تمبرهای کشورهای عربی تصویر شده است. برخی از تمبرهایی که صنایع نفت را با جزئیات فراوان به تصویر میکشند، در دُبی و کویت منتشر شدهاند. دیگر اقلام عمدة صادراتی نیز بر تمبرها ظاهر میشوند (پنبه بر تمبرهای مصری و سوری، کنف بر تمبرهای پاکستانی پیش از جدا شدن پاکستان شرقی با عنوان بنگلادش، و قهوه بر تمبرهای یمنی)، طرحهای اقتصادی آیندهای شکوفا را نوید میدهند.تمبرها از توجه به تأمین خدمات آموزشی و درمانی رایگان خبر میدهند. ساختمان دانشگاهها و مدارس جدید با افتخار به نمایش گذاشته میشوند. گاهی موضوعات و فنّاوریهای جدید (مهار کردن آلودگی محیط زیست یا انرژی خورشیدی) به کمک تمبر آگهی میشوند (عراق، 1364 ش/ 1985؛ تونس، 1367 ش/ 1988).تمبرهایی که به روابط خارجی اشاره دارند، به پیوندهای منطقهای و بینالمللی مربوط میشوند (مانند پیمان همکاری عمران منطقهای که میان ترکیه و ایران و پاکستان منعقد شد و تا 1358 ش/ 1979 وجود داشت، یا شورای همکاری خلیجفارس ). در قیاس با چاپ تمبرهایی که تنشهای منطقهای و اختلافات مرزی را مطرح میکنند و شواهدی از وجود دعاوی ارضیاند، به تمبرهایی که بیانگر همبستگی منطقهای باشند، توجه کمتری شده است. مراکش از 1354 ش/ 1975، که بخشی از صحرای سابق اسپانیا را به خود ملحق ساخت، همه ساله تمبری به مناسبت «مارس سبز» منتشر کرده است؛ نخست برای تأکید بر دعاوی مشروعش در مورد این سرزمین و سپس استفاده از آن بهعنوان عامل وحدتبخش ملی (مقایسه کنید با موریتانی، که بر اساس توافقنامهای با مراکش، بخش دیگر صحرای اسپانیا را در اختیار گرفته بود و تنها یک بار، در 1355 ش/ 1976، تمبری را با نقشة شمال افریقا و عبارت «اتحاد مجدد موریتانی» منتشر کرد). از سوی دیگر الجزایر همبستگی خود را با پولیساریو، جنبش چریکی این سرزمین، به نمایش گذارد (1355 ش/1976). افغانستان چندین تمبر در حمایت از آرمان پشتونستان مستقل منتشر ساخت. نخستین تمبر از این مجموعه (ش 367ـ 368،1330 ش/ 1951)، بر خلاف تمبرهای بعدی (1331 ش/ 1952 به بعد)، موجب اختلاف سیاسی با پاکستان شد و ناگزیر آن را جمعآوری کردند. رؤیای حافظ اسد در بارة «سوریة بزرگتر» در یک تمبر (ش 1510، 1360 ش/ 1981) مصور شد. کشمکشهایهندوپاکستان بر سر کشمیر سه بار به تصویر کشیده شده است (1339 ش/ 1960، 1346 ش/ 1967، 1352 ش/ 1973).موضوع تمبرهای ایران و عراق از 1360 ش/ 1981 بر جنگ خلیج متمرکز است. تمبرهایی که تا 1371 ش/ 1992 انتشار یافتند، نمونهای عالی از تبلیغات جنگیاند. هر دو کشور برای بسیج مردم به احیای رویدادهایی از تاریخ اسلام (قادسیه یا کربلا) دست زدهاند؛ ازینروست که تمبری ایرانی پرچم قرمز را بهنشان خون و فداکاری، بر فراز گنبد مرقد امام حسین در کربلا به نمایش در میآورد. روی این تمبر با خط خوش عربی عبارت «کلُّ یومٍ عاشورا و کلُّ ارضٍ کربلا» نقش بسته است (1364ـ1365 ش). عراق تمبرهای متعددی در تبلیغ قادسیة صدام (1360 ش/1981) منتشر ساخته است. تمبرهای یادگاری ویژهای به مناسبت روزهای یادبود ابتکاری (روز بسیج، بسیج مستضعفان، روز ارتش و غیره) منتشر شده است. کشور مهاجم، از آتشبس موقت به منزلة روز پیروزی عراق تجلیل میکند (ش 1413ـ1415، 1367 ش/ 1988)، در حالی که ایران قطعنامة 598 سازمان ملل را با یک علامت سؤال به نمایش میگذارد (1368 ش/ 1989) و از این راه تردید خود را در مورد میزان دوام این توافقنامه نشان میدهد. بازپسگیری سرزمینهای اشغال شده (عراق 1367 ش/ 1988؛ ایران 1364 ش) و سپس بازسازی مناطق ویران شده (1368 ش/ 1989 در هر دو کشور) از مضامینی است که در تمبرها گرامی داشته میشوند.مضمون وحدت عربی از دهة 1320 ش/ 1940 محبوبیت پیدا کرد. بهطور کلی رویدادهای مرتبط با جامعة عرب، بزرگ داشته میشوند؛ مانند اجلاسهای عربی در مورد موضوعات گوناگون، اردوهای پیشاهنگی جوانان عرب، مسابقات کشورهای عربی، اتحادیة پستی عرب و غیره. جمهوری متحدة عربی در 1337 ش/ 1958 در تمبرهایی بازتاب یافت که در آنها نقشة مصر و سوریه در زیر یک هلال به وحدت میرسیدند. عقاب (نمادی انقلابی که پیشتر در تمبرها ظاهر شده بود) و پرچم جدید جمهوری متحدة عربی موضوعاتی بودند که از آن پس در تمبرها تکرار شدند. تمبرهایی بهمناسبت بزرگداشت سالروز این وحدت کمدوام، بهطور منظم و سالانه منتشر میشد. پس از شکست وحدت عربی (1340 ش/ 1961)، تنها چیزی که از آن برجا ماند، نام جمهوری متحدة عربی بود که مصر همچنان آن را بهکار میبُرد.تقریباً همة کشورهای عربی و برخی از کشورهای اسلامی، مکرراً تمبرهایی چاپ میکنند که در آنها همبستگی با آرمان مردم فلسطین مطرح شده است: تمبرهایی با تصویر قبةالصخره یا مسجدالاقصی در بیتالمقدّس، با نوشتهای حاکی از همبستگی، و یادبود قتلعامها (مانند قتلعام دیریاسین در 1327 ش/ 1948 و صَبرا و شَتیلا در 1361 ش/ 1982)؛ تمبرهایی با تصاویری در اشاره به مشکل پناهندگان (بویژه رجوع کنید به اردن، 1348 ش/1969)، انتفاضه و اعلام دولت فلسطین. موضعگیریهای مبارزهجویانهتر روی تمبرهای یمن جنوبی، سوریه، عراق، ایران، لیبی و کویت دیده میشود. بیشتر این دولتها تنها امکان آزادسازی فلسطین را در نبرد مسلحانه میبینند.تمبرهایی که به مناسبت آغاز قرن پانزدهم هجری، اجلاسهای اسلامی یا حج منتشر میشوند، عموماً علایق مذهبی را بیان میکنند. با چاپ تصاویر یادمانها، شخصیتها و رویدادهای قرون میانة اسلامی، بهتاریخ اسلام در این دوره اشاره میشود. اما جالب توجه است که بسیاری از نمادهای اسلامی معمولاً مساجد محلیاند، بجز کعبه در تمبرهای مربوط به حج و مساجد مشهورِ بیتالمقدّس. شخصیتهای اسلامی تاریخی غالباً مردان بومیاند. شخصیتهای تاریخ اسلام که به کشور چاپ کنندة تمبرها مربوط نمیشوند، معمولاً کسانی هستند که زندگیشان بیانگر مشارکت مسلمانان در تمدن جهانی است، بویژه در زمینههای علم و فنّاوری، نظیر ابنسینا، ابنرشد، فارابی، کِنْدی، رازی. کشورهای محافظهکار نظیر عربستان سعودی، به شکلی کاملاً معنادار، تصاویر چنین اشخاصی را روی تمبرهایشان چاپ نمیکنند و ترجیح میدهند به جای آنها از تصاویر افرادی نظیر بنیانگذاران مذاهب چهارگانه یاد کنند (بهصورت یک نوشته؛ ش 625ـ 628، 1356 ش/ 1977). تقریباً همة کشورهای عربی از مبارزان ضدصلیبی یاد کردهاند (در اغلب موارد با بزرگداشت یاد نبرد حِطّین * و صلاحالدین ایوبی فاتح). تنها استثنا لبنان مارونی بود که از صلیبیان به عنوان متحدان مارونی تجلیل کرد. نادیده گرفتن کامل گذشتة اسلامی یک کشور، برای نمونه در لبنان، همچنین میتواند بیانگر نگرش سکولار حکومت باشد (نظیر مصر پیش از انقلاب). اغلب دولتهای کشورهای مسلمان، به دلیل مخالفت فزایندة بنیادگرایان با این دولتها، در بهرهگیری از احساسات اسلامی تردید میکنند. استثنای قابلتوجه جمهوری اسلامی ایران است که به مناسبت عید مبعث و تولد امام زمان (روز جهانی مستضعفین) تمبرهایی منتشر میکند [ رجوع کنید به ادامة مقاله، تمبر در ایران ] .در تمبرهای لیبی از 1356 ش/ 1977 به بعد، قصد صدورایدئولوژی دولتی متجلی است، اما قبل از آن رژیم مصر تحت رهبری جمال عبدالناصر برای ورود نوگرویدگان به اردوی چپگرایان ابراز خرسندی کرده بود. تمبرهایی که به انقلابهای عراق و یمن و استقلال الجزایر از فرانسه (چاپ 1337ش/1958، 1341 ش/ 1962، 1342 ش/ 1963) میپردازند، احساس پیروزی و برادری انقلابی را منتقل میکنند. الجزایر همبستگی خود را با ویتنام (1352 ش/ 1973)، زیمبابوه و نامیبیا (1356 ش/ 1977) ابراز داشت. برخی کشورها بر پیوند خود با افریقا (مصر، 1343 ش/ 1964، 1344 ش/ 1965؛ موریتانی، 1345 ش/ 1966، 1352 ش/ 1973، و مانند آن) و با جنبش عدم تعهد (برای مثال الجزایر، 1352 ش/ 1973) تأکید میکنند.احساسات ضد امریکایی بر تمبرهای لیبی منعکس شده است. مجموعهای از تمبرهای لیبیایی، ایالات متحده را به دلیل حمله به لیبی در 1365 ش/ 1986، محکوم و همزمان قذافی را بانی صلح معرفی میکند (ش 1719ـ1724، 1365 ش/ 1986). ترکیه در نقطة مقابل، شرکت خود را در جنگ کره در کنار قدرتهای غربی (ش 1337ـ1340، 1331 ش/ 1952) و پیوند متعاقب خود را با ناتو به تصویر کشیده است (1333 ش/ 1954، 1338 ش/ 1959، 1343 ش/ 1964، 1368 ش/ 1989). افغانستان از 1369 ش/ 1980 تمبرهای متعددی با تصویر لنین منتشر کرد که نشاندهندة حضور نیروهای اشغالگر شوروی در افغانستان بود. به مناسبت صدمین سال تولد لنین تمبرهایی در برخی کشورهای اسلامی نیز منتشر شد (برای مثال در مصر و سوریه در 1359 ش/ 1970).از دهة 1340 ش/ 1960 به بعد، اغلب موضوعات بینالمللی رایج در تمبرها منعکس شده و تمبرهایی به تجلیل از یونیسف، سازمان بهداشت جهانی ، سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد ، کارگزاری سازمان ملل متحد برای کمک به آوارگان فلسطینی در خاورمیانه ، یونسکو و نیز سازمان ملل متحد منتشر شدهاند. برخی دیگر از مضامین جهانی عبارتاند از: روز بینالمللی ریشهکن ساختن تبعیض نژادی، روز مادر، روز کودک و مانند آن. تمبرها با ترسیم یک مؤذن سیاهپوست، در اشاره به نخستین مؤذن تاریخ اسلام، بلالبن رَباح * ، ضدیت با نژادپرستی را دستاوردی اسلامی تفسیر میکنند. تأکید بر این موضوعات جهانی دلایل اقتصادی نیز دارد، زیرا گردآورندگان تمبر در سراسر جهان به این موضوعات علاقه دارند.گاه تمبرهایی که به موضوعات ورزشی و فعالیتهای سنّتی میپردازند، بازتاب غرور و میراث ملیاند، مانند تمبرهای لیبیایی که به ورزشهای باستانی یا ملی میپردازند. افغانستان چندین تمبر با مضمون بازیهای سنّتی با اسب، ترکیه تمبرهایی از ورزش کشتی، پاکستان تمبرهایی از ورزش هاکی، و دولتهای عرب خلیجفارس تمبرهایی از شکار با باز چاپ کردهاند.منابع: اطلاعات و نکاتی که در این مقاله در بارة تمبرها ارائه شده یا برمبنای فهارس زیر بوده است:Michel-Katalog (Asien 1991/92, غbersee, V/1-2, Munich 1991; Afrika 1989, غbersee, III/1-2, Munich 1989; Europa-Katalog West 1992/93 , pt. 2, Munich 1992),یا بر پایة مشاهدة خود تمبرها. شماره (یا مجموعة شمارهها) یا سالهای انتشار داخل پرانتز با شمارة کشور مربوط در فهرست میشل مطابقت دارد. سایر آثار مرجع معتبر عبارتاند از این فهارس:Catalogue de timbres-postes , Paris: Yvert et Tellier; Publications; (این فهرست به صورت سالانه تجدید نظر نشده و بسط نیافته است)Minkus new world wide postage stamp catalog ; New York, issued annually; Scott's standard postage stamps catalogue , New York, issued annually; Stanley Gibbons' priced postage stamp catalogue, London, issued annually.فهارس تخصصی:ع. کیلانی، الدلیلالعربی للطوابعالعربیة المصریة ، قاهره 1967؛M. H. Bale, The stamps of the Palestine Mandate , rev. and enlarged ed., Ilfracombe, England 1978; Scott's Zeheri catalogue for Postage stamps of Egypt, U. A. R., and the Sudan, ed. Mehanny Eid, 8th ed., Cairo 1987.اطلاعات اساسی در بارة اصطلاحات تمبرشناسی و تمبرهای پستی کشورهای اسلامی را در واژهنامهها یا دستینههای تمبرشناسی میتوان یافت، برای مثال:C. Brدhl, Geschichte der Philatelie , Hildesheim 1985-1986; W. Grallert and W. Gruschke, Lexikon der Philatelie , Berlin 1976; U. Hجger, Grobes Lexikon der Philatelie, Gدtersloh 1973; J. A. Mackay, The dictionary of stamps in color , New York 1973; G. Schenk, Sie war dabei. Die Geschichte der Briefmarke , Gدtersloh 1959.مقالات و تکنگاشتهای ویژه در بارة تمبرهای منتشر شده در کشورهای اسلامی:T. Azzabi, De la poste arabe au timbre poste tunisien, Tunis 1986; R. Badry and J. Niehoff, Die ideologische Botschaft von Briefmarken-dargestellt am Beispiel Libyens und des Iran , Tدbingen 1988; A. Baram, "Mesopotamian identity in Ba ـ thi Iraq", Middle East studies, XIX (1983); B. Bryan, "The private posts of Morocco, Philatelic literature review, X/2 (1961), 12 ff.; P. Chelkowski, "Khomeini's Iran as seen through banknotes", in The Iranian revolution and the Muslim world, ed. D. Menashri, Boulder, Col. 1990, 85-101; idem, "Stamps of blood", The American philatelist (June 1987), 556-566; R. K. Clough, British post offices andagencies in Morocco 1857-1907 and local posts 1891-1914, Lancashire 1984; N. Donaldson, The postal agencies in Eastern Arabia and the Gulf, Batley, West Yorks. 1975; P. R. Feltus, Gatalogue of Egyptian revenue stamps with Sudanese revenues and Egyptian cinderellas, Southfield, Mich. 1982; J. Firebrace, British Empire campaigns and occupations in the Near East, 1915-1924: a postal history, London 1991; H. W. Hazard, "Islamic philately as an ancillary discipline", in The world of Islam. Studies in honour of Philip K. Hitti , ed. J. Kritzeck and R. B. Winder, New York 1980, repr. of 1959, 199-232; W. Hoexter and S. Lachmann, The stamps of Palestine , Haifa 1959; D. keep, History through stamps. A survey of modern world history, London 1974 (see, above all, 72 ff.); D. R. Martin, Pakistan overprints on Indian stamps, 1948-49, London 1959, rev. ed. 1974, repr. Lahore; M. A. Nayeem, Hyderabad Philatelic history, New Delhi 1980; R. S. Newman, "Orientalism for kids: postage stamps and ، creating' South Asia", Journal of developing societies , V (1989), 70-82; R. Obojski, "Mosques, minarets and stamps", Aramco world Magazine, XXXII/2 (1981), 8-11; Palestine: stamps ) 1865-1981 ) , Beirut 1981; A. Passer, The stamps of Turkey, London 1938; F. W. Pollack, The stamps of Palestine mandate, Tel Aviv 1961; Postal cancellations of the Ottoman Empire, vol.1-3, ed. J. H.Coles and H. E. Walker, London 1984-1990; D. M. Reid, "Egyptian history through stamps", The Muslim world, LXII (1972), 209-229; idem, "The postage stamp: a window on Saddam Hussein's Iraq", MEJ , XLVII (1993), 77-89; idem, "The symbof postage stamps: a source for the historian", Journal of contemporary history, XIX (1984), 223-249 (fundamental); R. Schuessler, "Petrophilately", Aramco world magazine, XXXIX/1 (1988), 38-41; E. Sivan, "The Arabs nation - state in search of a usable past", Middle East review , IX/3 (1987), 21-30 (fundamental).تمبر در ایران. نخستین بار در 1279 با تأسیس دفتر پستی انگلستان در ریشهرِ بوشهر و استفاده از تمبر هندوستان در محمولات پستی، تمبر در ایران رواج یافت (محبوبیاردکانی، ج 2، ص 266ـ267، 269؛ پژمان بختیاری، ص 294؛ قس نوین فرحبخش، 1379 ش، ص 7 که تاریخ تأسیس این دفتر را 1273 و تاریخ بسته شدن آن را 1274 ذکر کرده است). در 1282، هیئتی از ایران رهسپار پاریس شد تا با مقامات پست فرانسه برای سفارش تمبر مذاکره کند. فردی به نام ریستر ، که از منظور هیئت ایرانی با خبر شده بود، کلیشههایی با نقش شیروخورشید تهیه کرد و نمونههای چاپ شدة آن را به نمایندگان ایران نشان داد. لیکن چون قبلاً اجازه نگرفته بود، هیئت ایرانی آن را نپذیرفت و شخصی به نام بار عهدهدار این کار شد (کیا، ص 114؛ هاجری، ص 261). مقامات ایرانی با نمونة تمبرهای بار با طرح شیروخورشید موافقت کردند، لیکن استفاده از تمبر به سبب بیسروسامانی تشکیلات پستی ایران تا مدتی به تعویق افتاد. در 1285، از روی همین کلیشهها تمبرهایی چاپ شد و در اختیار پستخانهها قرار گرفت. از این تمبرها، که به «سریِ باقری» معروف بود، تا 1296 استفاده شد ( رجوع کنید به وزارت پست و تلگراف و تلفن * ؛ عبدلیفرد، ج2، ص16ـ17؛ کیا، ص 114ـ 115؛ قس نوینفرحبخش، 1379ش، ص28؛ افشار قاسملو، ص609).در 1293، توزیع تمبر از انحصار دفاتر پستی خارج شد و در 1294، ایران بهعضویت اتحادیة جهانی پست در آمد (عبدلیفرد، ج2، ص42، 46). مدتی بعد با پشتکار میرزاعلیخان امینالدوله، وزیر پستخانه، ادارة ثبت و تمبر دولتی اعلام کرد: «از این پس تمام اسناد معاملات از نقدی و جنسی، ملکی و تجارتی و کلیة نوشتجات از عرایض و احکام تا قبوضات... موافق قانون مخصوص باید به مُهر و تمبر و ثبت ادارة مذکور برسد»، هرچند که این تمهیدات دیری نپایید (سپهر، ص 150ـ151).با توجه به اینکه انتشار تمبر در انحصار دولت است، پیامها و تصاویر روی تمبر، دیدگاههای رسمی حکومت را در عرصههای اجتماعی و فرهنگی و سیاسی بیان میکند. در دورة قاجار، نقش شیروخورشید یا تصویر شاه تنها تصویر تمبرها بود و فقط این دو، نماد ایران بهشمار میآمدند ( رجوع کنید به تمبرهای منتشر شده در دورة قاجار در مجموعههای تمبر).سورشارژِ (مُهری که به نشانة تغییر قیمت، تغییر حکومت یا موارد دیگر بر روی تمبر میزنند. این مهر، تمبر را باطل نمیکند) تمبرها با عنوان تمبر موقت یا چاپ تمبرهای انقلابی نیز نشانة وجود بحرانسیاسی است (کاظمینامور و افشارسالکی، ص42). در 1326، به هنگام قیام مردم تبریز بر ضد محمدعلیشاه، ستارخان تمبرهایی به چاپ رساند که در 1337 شیخمحمد خیابانی بر روی آن مهر «آزادیستان» زد. در 1327، در پی نهضت مردم لار به رهبری سیدعبدالحسین مجتهد لاری، تمبرهایی با عبارت «پست ملت اسلام» به چاپ رسید. در شوال 1333، که ارتش انگلستان بندر بوشهر را گرفت، بر روی تمبرهای ادارة پست شهر، مهر Bushire under British occupation (بوشهر در اشغال انگلستان) خورد که نشانة تسلط انگلستان بر آنجا بود (همان، ص 74؛ هدایت، ص 346). در 1335، در پی نهضت انقلابی کازرون، بر روی تمبرهای احمدشاهی مهر «ملت کازرون» زدند. همینطور انتشار تمبری با عنوان «پست انقلابی ایران گیلان 25 ثور 1299» (14 شعبان 1338) برای اعلان جمهوری در گیلان به رهبری میرزاکوچکخان جنگلی بود که معروف به تمبر انقلاب یا سری پستی کاوه شد علاوه بر آن مهر مخصوصی با عبارت «پست دولت جمهوری شوروی ایران» درست کردند که بر روی پاکتهای رسیده میزدند (فخرائی، ص 273، 286؛ نوین فرحبخش، 1380ش، ص 83 ـ 87). مهر «سانسور جمهوریطلبان غرب 1303» بر روی تمبرهای بستههای پستی همدان و سنندج و قزوین و اراک، بیانگر تمایلات جمهوریخواهانة حاکمان غرب کشور بود (نوین فرحبخش، 1380 ش، ص 87). برخی نیز عبارت «ممالک محروسة ایران» را بر تمبرهای دورة احمدشاهی، نوعی صحه گذاشتن دولت بر فقدان یا ضعف حکومت مرکزی در این دوره میدانند ( رجوع کنید به انقلاب ایران به روایت رادیو بیبیسی ، ص25، به نقل فریدون کشاورز).پایان سلسلة قاجاریه با زدن مهر «پست حکومت موقتی پهلوی 9 آبانماه 1304ـ 1925» بر روی تمبرهای مالیاتی، اعلان گردید (نوین فرحبخش، 1380 ش، ص 88). از آن پس بر روی تمبرها چهرة شاه تصویر میشد یا تصاویری از برنامههای اصلاحات اقتصادی و اجتماعی، چون کارخانه و راهآهن و دادگستری و پادگان و سد یا پلهای بزرگ در دورة پهلوی، نقش میگردید (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 97، ش 668ـ676، ص 127، ش 1065ـ 1066، ص 130، ش 1096ـ1097، ص 136، ش 1152). تصاویر این بناها بر تمبرهای این دوره، تسلط نمادهای غربی تجدد را بر حوزههای فرهنگی و اجتماعی نشان میدهد (سمیعی، ص 56، 58). در دورة پهلوی، همچنین تأکیدی افراطی بر نمادهای باستانی وجود داشت. برخی از اقدامات آنان عبارت بود از چاپ تمبرهای فراوان با نقوش معماری باستانی ایرانی و تصاویر شاهان هخامنشی و ساسانی، اعلام تغییر نام پِرشیا به ایران در تمبری سورشارژ شده در1314 ش و انتشار دورة تمبر با تصاویر ورزشهای باستانی (برای نمونه رجوع کنید به نوینفرحبخش، 1380 ش، ص 98 ـ 99، ش 685ـ 708، ص 107ـ 108، ش 819 ـ 823، 829 ـ833، ص 116، 829 ـ 833، ش 932ـ 936). بزرگداشت مفاخر و مشاهیر ایرانی همچون سعدی شیرازی، رودکی و ابنسینا از دیگر مضامین تمبرهای این دوره است (همان، ص 107، ش 819 ـ 823، ص 113، ش 885 ـ 887، ص 129، ش 1086ـ 1088). تأکید ویژة محمدرضا پهلوی بر گسترش مناسبات خارجی، از تمبرهایی که به مناسبت بازدید سران کشورها از ایران منتشر میشد، هویداست. در اردیبهشت 1328 نیز به یادبود تلاشهای ایران در جهت پیروزی متفقین در جنگ جهانی دوم مجموعه تمبری چاپ شد. تمبری که در 1344 ش به مناسبت همکاری منطقهای پاکستان و ترکیه و ایران منتشر شد، گویای تلاش در ایفای نقش فعال در منطقة خاورمیانه بود (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص107ـ108، ش824 ـ 828، ص124ـ 125، ش1035ـ1036، 1038، ص141، ش1196ـ1197، ص154، ش1276ـ1277). در 6 بهمن1344 دورة تمبری نُه عددی به مناسبت انقلاب سفید منتشر شد که تصویر هر یک از آنها یکی از جنبههای انقلاب را نشان میداد. در سالهای متوالی، دورة تمبرهای یادبود انقلاب سفید منتشر میشد (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 158، ش 1298ـ 1306، ص 198، ش 1576، ص 215، ش 1695).بارزترین ویژگی تمبرهای دورة پهلوی، اختصاص داشتن آنها به شاه و خانوادة سلطنتی بود. بزرگداشت ازدواج، تولد فرزند و تاجگذاری، مضمون بسیاری از تمبرهای این دوره، و چهرة شاه، تصویر غالب تمبرهاست.با پیروزی انقلاب اسلامی در 1357 ش، تصاویر و مضامین تمبرها کاملاً دگرگون شد. نخستین تمبرهای پس از انقلاب، که در فروردین 1358 منتشر شد، تصاویری از قیام مردم داشت. وقایع 15 خرداد 1342، 17 شهریور 1357 و 21 و 22 بهمن 1357، بر تمبرها ترسیم شد، که به نوعی مراحل گوناگون مبارزة مردم را تا پیروزی انقلاب بیان میکرد (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 258، ش 1946ـ1949). برخی تمبرهای منتشر شده در 1359 ش به بزرگداشت شهید مطهری، علی شریعتی و آیتاللّه طالقانی، پیشگامان انقلاب اسلامی، اختصاص داشت (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 262ـ264، ش 1994، 2000، 2002). برخی تمبرهای منتشر شده پس از انقلاب به طور ویژه به کسانی اختصاص دارد که در حافظة تاریخی مردم به عنوان الگوی شهامت و مبارزه ثبت شدهاند، مانند انتشار تمبر یکصدمین سالگرد تولد محمد مصدق در 29 اسفند 1358 (همان، ص 262، ش 1983) نشانِ قدردانی ملت از مردی بود که نماد مقاومت و پایداری در مقابل استبداد و استعمار گشته بود (همان، ص262، ش1983). همینگونه تمبر بزرگداشت غلامرضا تختی * ، کشتیگیر صاحبنام (همان، ص 312، ش 2263)، که مردم مرگ نابهنگام او را به ساواک نسبت میدادند. در تمبرهای پس از انقلاب، مشارکت مردم در امور و تأکید بر ارزشهای اسلامی جایگاهی ویژه دارد. تصویر زنی با حجاباسلامی و اسلحهای بر دوش، نماز جماعت، مراسم حج، دفاع مقدّس، نهضت سوادآموزی و فعالیتهای جهادسازندگی، تغییر ارزشها را پس از انقلاب نشان میدهد (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 265ـ266، ش 2012ـ2021).تهنقش تمبرهای ایران ــ که در دورة قاجار، تصویر شیر و در دورة پهلوی، عبارت «دولت شاهنشاهی ایران» بود ــ در اردیبهشت 1360 به عبارت «جمهوری اسلامی ایران» تغییر یافت (غفاری نور، ص 20؛ ارجمند، ص 751ـ752). به جای شیروخورشیدِ زیر تاج، که نشان ملی دورة پهلوی محسوب میشد، لالة سرخ (نماد شهادت) با ظرافت به شکل کلمة «اللّه» ترسیم شده است (برای نمونه رجوع کنید به نوین فرحبخش، 1380 ش، ص 264ـ265، ش2007ـ 2009).چاپ تمبرهایی به مناسبت بزرگداشت شعرای ایرانی و نیز شعرای مسلمان و پارسیگو و رجال بزرگ علم و دین همچون فردوسی، ملاهادی سبزواری، شیخمرتضی انصاری، شیخ مفید، خواجهنصیرالدین طوسی، مقدس اردبیلی، علامه اقبال لاهوری، نعیم فراشری (شاعر آلبانیایی)، سعدی، حافظ، مولوی از دیگر مضامین تمبرهای پس از انقلاب است (همان، ص 282، ش 2110، ص 323، ش 2332، ص 340ـ341، ش 2425ـ 2440، ص 358 ـ 359، ش 2526ـ 2529، ص 370، ش 2603، ص 372، ش2612، ص 375، ش 2629، ص 394، ش 2741، ص 398، ش 2767ـ2769).تغییر محتوایی تمبرهای اعیاد و جشنها نیز در خور توجه است. به جای تمبرهای ویژة جشنهای 2500 ساله یا تاجگذاری، تمبرهایی به مناسبت اعیاد و مناسبتهای مذهبی چاپ میشود. تمبرهای ویژة هفتة وحدت نیز به منظور همبستگی میان مذاهب اسلامی بارها به چاپ رسیده است. حمایت از جنبشهای اسلامیِ دیگر کشورها، همچون انتفاضة فلسطین و قیام مردم افغانستان، در این میان جایگاهی خاص دارد (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 268، ش2035، ص 291ـ292، ش 2160، ص 382ـ383، ش2668، 2673).بر تمبرهای پس از انقلاب، موضوع شهادت، به صور گوناگون تصویر شده است؛ از جمله تمبرهای بزرگداشت پیشگامان انقلاب اسلامی و شهدای جنگ تحمیلی و شهیدان نهضتهای اسلامی سایر کشورها، مانند تمبر بزرگداشت آیتاللّه بهشتی در 1361 ش، تمبر بزرگداشت سالگرد شهادت عزالدین قسام در 1364 ش و تمبر بزرگداشت شهدای حزباللّه لبنان در 1366 ش (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 271، ش 2047، ص291، ش 2159، ص 304، ش 2225، ص 384، ش 2674ـ 2677).جنگ تحمیلی و پیامدهای آن نیز موضوع بسیاری از تمبرهاست. برخی از این تمبرها رویدادهای مهم جنگ را بازگو میکند؛ مانند تمبر «فاجعة بمباران شیمیایی حلبچه» در اسفند 1366، تمبر «روز مقاومت و پیروزی» به مناسبت آزادسازی خرمشهر، و سلسله تمبرهای «دفاع مقدّس» در بزرگداشت وقایع جنگ چون آزادسازی هویزه و سوسنگرد در 1359ش و شکست حصر آبادان در 1360 ش (برای نمونه رجوع کنید به همان، ص 299، ش2198ـ2202، ص316، ش2293، ص351ـ352،ش2492).امروزه، چند انجمن دوستدار تمبر فیلاتلی در زمینة گردآوری و مطالعة تمبرهای ایرانی فعالیت میکنند، از جمله انجمن دوستداران تمبر اصیل و «انجمن مطالعاتی دوستداران تمبر ایران» . مجلاتی اختصاصی نیز چون جام تمبر ، تمبر ، و پیام تمبر در ایران به طور متناوب چاپ شده است (ارجمند، ص 750ـ751).منابع: سیروس ارجمند، «تاریخچة تمبر ایران در دوران پهلوی»، مجله ایرانشناسی ، سال 8 ، ش 4 (زمستان 1375)؛ جعفرقلی افشار قاسملو، «تمبرهای ایران به یادبود مشاهیر ادب و هنر»، آینده ، سال 7، ش 8 (آبان 1360)؛ انقلاب ایران به روایت رادیو بیبیسی ، زیر نظر عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تهران: طرح نو، 1372 ش؛ حسین پژمان بختیاری،تاریخ پست و تلگراف و تلفن ، تهران ?[ 1326 ش ] ؛ عبدالحسین سپهر، مرآت الوقایع مظفری؛ و، یادداشتهای ملک المورخین ، چاپ عبدالحسین نوائی، تهران 1368 ش؛ سیروس سمیعی، «سرزمین تخیلی: معماری ایران از ورای تمبرهای پستی»، گفتگو ، ش 13 (پاییز 1375)؛ فریدون عبدلیفرد، تاریخ پست در ایران ، تهران 1378 ش؛ فوزی غفاری نور، آنچه در بارة تمبر باید بدانیم ، [ مشهد ] 1370 ش؛ابراهیم فخرائی، سردار جنگل ، تهران 1366 ش؛ م. کاظمی نامور و م. افشار سالکی، تاریخچة مختصر تمبر ، [ بیجا ] 1361 ش؛ ایرج کیا، مروری بر تاریخ پست ایران ، تهران 1376ش؛ حسین محبوبیاردکانی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران ، ج 2، تهران 1357 ش؛ فریدون نوینفرحبخش، راهنمای تمبرهای ایران: قاجار، پهلوی، جمهوری اسلامی ایران ، تهران 1380 ش؛ همو، تمبرهای اوّلیة ایران ، تهران 1379 ش؛ ضیاءالدین هاجری، تمبر جام جهاننما ، تهران 1375 ش؛ مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات ، تهران 1363 ش.