التلویحات اللوحیّة و العرشیّة ، از کتابهای فلسفی و مهم شهابالدین ابوالفتوح یحییبن حبش سهروردی، به عربی. سهروردی (1355 ش، ج 1، ص2، ج 2، ص10)، به نوشتة خودش، در این کتاب اندیشههای مشائیان و چکیدة اصول و قواعد فلسفة ارسطو را تبیین و تنقیح کرده است. به عقیدة سهروردی (همان، ج 1، ص 194)، هرکس که در علومِ بحثی مهارت پیدا نکند، نمیتواند حکمةالاشراق را بخواند، پس شایسته است که قبل از ورود به حکمةالاشراق کتاب تلویحات را مطالعه کند. همچنین وی (همان، ج 1، ص 124) کتاب دیگر خود، المقاومات ، را لواحقی بر تلویحات دانسته که نشاندهندة اهمیت تلویحات است.با وجود تصریح سهروردی و با اینکه برخی محققان (از جمله نصر، ص531؛ سهروردی، 1380ش، مقدمة سیدموسوی، ص 5) تلویحات را اثری در اصول و قواعد فلسفة مشائیان دانستهاند، آرایی در آن مطرح شده که از مختصات حکمت اشراقیِ سهروردی است؛ از جمله، نبودن برهان بر حصر مقولات در دَه مقوله (1355 ش، ج 1، ص 12) و تقدم علم حضوری بر علم حصولی و اصالت آن در شناخت ( رجوع کنید به همان، ج 1، ص70ـ71).تلویحات مشتمل بر سه بخش است: علم اول (منطق)، علم ثانی (طبیعی)، و علم ثالث (الاهیات).بخش منطق دارای شش مَرصد و سیوهشت تلویح و سه مطلع و دو فصل و سه ضابط است. ظاهراً بخشِ منطق مطابق تبویب و عنوانبندیِ معمولِ کتابهای منطقی نیست. یکی از منابع سهروردی در تألیف این بخش، البصائرالنّصیریّـة زینالدین عمربن سَهلان ساوی بوده، زیرا تعریف و توصیف برخی اصطلاحات منطقی و عناوین و محتوای بعضی مباحث این بخش، شبیه بصائرالنّصیریّة است (برای نمونه رجوع کنید به سهروردی، 1334 ش، ص 5، 80، 82؛ قس ابنسهلان ساوی، ص 35، 261، 267). بخش منطق تلویحات با بخش منطق حکمةالاشراق تفاوتهایی دارد؛ مثلاً، در منطق التلویحات (ص 2) منطق «علم» دانسته شده، اما در حکمةالاشراق (سهروردی، 1355 ش، ج 2، ص 13) از منطق با عنوان «آلت» یاد شده است. در منطق التلویحات (ص 3) از دلالت مطابقه و تضمن و التزام نام برده شده، اما در منطق حکمةالاشراق (سهروردی، 1355 ش، ج 2، ص 14) آن سه دلالت بترتیب دلالت قصد و حیطه و تطفّل نامیده شده است.بخش طبیعیات تلویحات مشتمل بر چهار مرصد و شش مورد و بیستودو تلویح است که هریک از مرصدهای چهارگانه به یکی از مسائل مهم طبیعیات اختصاص دارد، بدینقرار: مرصد اول در بارة حقیقت جسم و احوال و خواص آن، جهت، مکان، حرکت، زمان و احوال و لوازم آنها؛ مرصد دوم در بارة اجسام بسیط و اقسام آنها و طبقات گوناگونِ عناصر؛ مرصد سوم در بارة مزاج، ترکیب، آثار عُلوی و معادن؛ مرصد چهارم، که مهمترین قسمت طبیعیات است، در بارة نفوس نباتی و حیوانی و انسانی، و قوا و حالات آنها. سهروردی در ادامة بحثِ نفسِ انسانی کوشیده است که تجرد نفس را اثبات کند.بخش سوم، حاوی یک مقدمه، چهار مورد، یک مرصاد و چهارده تلویح است. این بخش با تقسیم حکمت به نظری و عملی آغاز شده و در مراحل بعدی بیشتر به صورت پرسش و پاسخهای فلسفی است. در خلال این پرسش و پاسخها، مسائل گوناگون فلسفی مطرح شده و گاه اقوال ابنسینا نقل و بررسی گردیده است (مثلاً رجوع کنید به سهروردی، 1355 ش، ج 1، ص 10، 34، 69). سهروردی در این بخش آنچه را که بعدها در کتابهای فلسفی با عنوان «الاهیات بالمعنی الاخص» معروف شد، در قالب برخی موضوعات و مباحث مربوط به واجبالوجود مطرح کرده که نمونة آن بحث قاعدة الواحد است ( رجوع کنید به همان، ج 1، ص 50). احتمالاً مهمترین اصل شناختشناسی حکمت اشراقی در این بخشِ تلویحات آمده است. به نظر سهروردی، ادراک نفس از شیء یا ادراک مدرِک از مُدرَک به علت اتحاد نفس با عقل فعال نیست؛ زیرا دو شیء به یک شیء تبدیل نمیگردد، مگر به صورت آمیختگی و اتصال یا ترکیبِ مجموعی که اینها صرفاً از خواص اجساماند ( رجوع کنید به همان، ج 1، ص 67). بنابراین، مسئلة اکتساب مبانی علم از طریق اتحاد، با اشکالات منطقی و طبیعی و مابعدالطبیعی مواجه است. اما راهحل مشکلِ شناخت را سهروردی در این بخش به اختصار بیان کرده که عبارت است از شناخت مدرِک از مدرَک به علتِ پیدایی اضافة (نسبت) اشراقی در هنگام تلاقی موضوع مدرِک با مدرَک، و این بهطور کلی مبیّن علم حضوری است که اشکال وارد بر نظریة مشائیِ اتحاد نفس با عقل فعال را بر طرف میکند ( رجوع کنید به همان، ج 1، ص 69ـ71). گفتنی است که سهروردی در جایی از این بخش (ج 1، ص 12) طرح مقولات را از شخصی فیثاغوری به نام اَرخوطَس دانسته است نه از ارسطو.از تلویحات در منابع قدیم (ابنابیاصیبعه، ج 2، ص170؛ ابنخلّکان، ج 6، ص270؛ شهرزوری، 1396، ج 2، ص 128) و نیز در آثار متأخران (بروکلمان، ج 1، ص 565؛ ماسینیون، ص 111ـ113؛ ریتر، ص 272؛ سهروردی، 1355 ش، ج 1، مقدمة کوربن، ص VII ) به عنوان اثری مهم از سهروردی یادشده است.بر تلویحات سه شرح نوشته شده است: التنقیحات فی شرح التلویحات از شمسالدین محمدبن محمود شهرزوری ( رجوع کنید به سهروردی، ج 1، مقدمة کوربن، ص LXXIII-LXII )؛ التنقیحات فی شرح التلویحات نوشتة سعدبن منصوربن کَمّونه، که آن را حسین ضیائی و احمد الوشاح در 1381 ش/ 2002 در کالیفرنیا چاپ کردهاند ( رجوع کنید به شهرزوری، 1372 ش، پیشگفتار ضیائی تربتی، ص 19؛ سهروردی، ج 1، مقدمة کوربن، ص LXXIII-LXII )؛ حلالمشکلات من کتاب التلویحات از علامه حلّی (آقابزرگ طهرانی، ج 7، ص 74).بخشهای سهگانة تلویحات بهطور جداگانه تصحیح و چاپ شدهاند. بخش منطق را علیاکبر فیاض با عنوان منطقالتلویحات در 1334 ش بخش طبیعیات را سیدحسین سیدموسوی با عنوان بخش طبیعیات از کتاب تلویحات در 1380 ش و بخش الاهیات را نیز هانری کوربن در جلد اول مجموعه مصنفات شیخاشراق در 1355 ش در تهران تصحیح و چاپ کردند.منابع: آقابزرگطهرانی؛ ابنابیاصیبعه، کتاب عیونالانباء فیطبقات الاطباء ، چاپ امرؤالقیسبن طحان [ آوگوست مولر ] ، کونیگسبرگ و قاهره 1299/ 1882، چاپ افست انگلستان 1972؛ ابنخلّکان؛ ابنسهلان ساوی، البصائر النّصیریّة فی علم المنطق ، بهامشه تعلیقات و شروح محمد عبده، چاپ رفیقالعجم، بیروت 1993؛ زرکلی؛ یحییبن حبش سهروردی، بخش طبیعیات از کتاب تلویحات ، چاپ حسین سیدموسوی، تهران 1380 ش؛ همو، مجموعة مصنفات شیخاشراق ، چاپ هانری کوربن، تهران 1355 ش؛ همو، منطقالتلویحات ، چاپ علیاکبر فیاض، تهران 1334 ش؛ محمدبن محمود شهرزوری، شرح حکمةالاشراق ، چاپ حسین ضیائی تربتی، تهران 1372 ش؛ همو، نزهةالارواح و روضةالافراح فی تاریخ الحکماء و الفلاسفة ، چاپ خورشید احمد، حیدرآباد دکن 1396/ 1976؛ حسین نصر، «شهابالدین سهروردی مقتول»، ترجمة رضا ناظمی، در تاریخ فلسفه در اسلام ، به کوشش میان محمدشریف، ج 1، تهران: مرکز نشر دانشگاهی، 1362 ش؛Carl Brockelman, Geschichte der arabischen Litteratur , Leiden 1943-1949; Louis Massignon, Recueil de textes inإdits: concernant l'histoire de la mystique en pays d'Islam , Paris 1929; Helmut Ritter, "Philologika IX : die vier Suhraward ¦â, Ihre Werke in stambuler Handschriften", Der Islam , vol. 24 (1937).