تلس رجوع کنید به طراز

معرف

تَلَس‌ رجوع کنید به طَراز#
متن
تَلَس‌ رجوع کنید به طَرازNNNNتَلَعفَری‌ ، شهاب‌الدین‌ محمدبن‌یوسف‌ شیبانی‌ ، مکنّا به‌ ابوعبداللّه‌، شاعر قرن‌ هفتم‌. شهرت‌ تَلَعْفَریِ (قس‌ ابن‌صقاعی‌، ص‌ 141 که‌ تلّیعفری‌ آورده‌ است‌) را ظاهراً به‌ جهت‌ انتساب‌ پدر وی‌ به‌ تَلّاعفر، محلی‌ میان‌ موصل‌ و سنجار (یاقوت‌حموی‌، ذیل‌ «تَلّاَعفَر»)، دانسته‌اند. تلعفری‌ در 593 در موصل‌ به‌ دنیا آمد و در همانجا تحصیل‌ کرد. پدرش‌ که‌ خود شاعری‌ با تمایلات‌ شیعی‌ و آشنا به‌ متون‌ ایرانی‌ بود (ابن‌شعار، ج‌ 10، ص‌ 512 ـ513) احتمالاً در پرورش‌ ذوق‌ ادبی‌ وی‌ مؤثر بوده‌ است‌. در آغاز جوانی‌ به‌ ستایش‌ فرمانروایان‌ روی‌ آورد. نخست‌ به‌ ستایش‌ ملک‌اشرف‌ موسی‌ ایوبی‌، فرمانروای‌ عراق‌ (607ـ 626)، پرداخت‌ و از بخششهای‌ فراوان‌ وی‌ برخوردار شد، اما به‌سبب‌ قماربازی‌ و باختن‌ هدایا و صله‌های‌ ملک‌اشرف‌ (ذهبی‌، حوادث‌ و وفیات‌ 671ـ680 ه ، ص‌ 203) و افراط‌ در میگساری‌، فرمانروای‌ ایوبی‌ او را به‌ حلب‌ تبعید کرد. حاکم‌ حلب‌، الملک‌ الناصر، او را به‌ خود نزدیک‌ گردانید و برایش‌ مقرری‌ تعیین‌ کرد، لیکن‌ وی‌ به‌ سبب‌ قماربازی‌ و خشم‌ الملک‌ الناصر (ابن‌صقاعی‌؛ ذهبی‌، همانجاها) نتوانست‌ در حلب‌ بماند و به‌ دمشق‌ بازگشت‌ و با از سرگیری‌ شیوة‌ پیشین‌ و افراط‌ در قمار تا آنجا پیش‌ رفت‌ که‌ ناگزیر به‌ سکونت‌ در تون‌ حمام‌ گردید (ذهبی‌، همانجا؛ روزنتال‌، ص‌ 147ـ149). در همین‌ سالها به‌ سبب‌ مناظرات‌ شعری‌ خود با شرف‌الدین‌ سلیمان‌بن‌ بُلیمان‌، شاعر اربیلی‌ (596 ـ686) شهرت‌ یافت‌ (ابن‌صقاعی‌، همانجا؛ ابن‌شاکر کتبی‌، ج‌ 4، ص‌ 62؛ زیدان‌، ج‌ 3، ص‌ 125؛ روزنتال‌، ص‌ 148). سپس‌ به‌ مصر رفت‌ و از آنجا به‌ حماه‌ نزد ملک‌منصور فرمانروای‌ آن‌ شهر رفت‌ و ملک‌منصور او را همنشین‌ و همدم‌ خود گردانید (ابن‌شاکر کتبی‌، ج‌ 4، ص‌ 70). تلعفری‌ در 675 در حماه‌ درگذشت‌ (ذهبی‌، همانجا؛ ابن‌شاکر کتبی‌، ج‌ 4، ص‌ 62).بیشتر اشعار تلعفری‌ غزل‌ و نسیب‌، و در بارة‌ میگساری‌ است‌. ابن‌خلّکان‌ (متوفی‌ 681) از تلعفری‌ به‌ عنوان‌ کسی‌ که‌ اشعار ابوالحسن‌ محمد سلامی‌ شاعر سدة‌ چهارم‌ را برای‌ وی‌ خوانده‌ است‌، سخن‌ می‌گوید (ج‌ 4، ص‌ 409) و این‌ قدیمترین‌ اطلاع‌ در بارة‌ شاعر است‌. صفدی‌ (متوفی‌ 764) نیز به‌ «توریات‌» تلعفری‌ اشاره‌ دارد ( رجوع کنید به ج‌ 5، ص‌ 256). وی‌ سروده‌هایی‌ در مدح‌ و موشحاتی‌ نیز داشته‌ است‌. غزلهایش‌ روان‌ و باریک‌بینانه‌ است‌ و آنها را همپایة‌ غزلهای‌ حاجری‌ * ، شاعر سده‌های‌ ششم‌ و هفتم‌، دانسته‌اند (ضیف‌، ج‌ 5، ص‌ 394؛ بدوی‌، ص‌51). اشعار تلعفری‌ پس‌ از مرگش‌ مشهور بوده‌ و خواندن‌ آنها به‌ شعرای‌ جوان‌ توصیه‌ می‌شده‌ است‌ (بدوی‌، همانجا). با توجه‌ به‌ غزلهایی‌ که‌ از وی‌ در تذکره‌ها آمده‌ (برای‌ نمونه‌ رجوع کنید به ذهبی‌، حوادث‌ و وفیات‌ 671ـ680 ه ، ص‌ 204ـ 205، نیز رجوع کنید به ص‌203، پانویس‌ 1 که‌ در آن‌ فهرست‌ مفصّلی‌ از منابع‌ در بارة‌ تلعفری‌ ارائه‌ شده‌ است‌؛ صفدی‌، ج‌ 5، ص‌ 256ـ263) می‌توان‌ نوآوریهایی‌ در شعرش‌ یافت‌ (ضیف‌، ج‌ 5، ص‌ 395). دیوان‌ تلعفری‌ به‌ تصحیح‌ محمدالانسی‌ در 1310 در بیروت‌ چاپ‌ شده‌ است‌ (سرکیس‌، ج‌ 1، ستون‌ 640؛ نیز رجوع کنید به د. اسلام‌ ، چاپ‌ دوم‌، ذیل‌ مادّه‌، که‌ به‌ چاپ‌ قدیمتری‌ از اشعار وی‌ در 1298 در قاهره‌ اشاره‌ دارد).منابع‌: ابن‌خلّکان‌؛ ابن‌شاکر کتبی‌، فوات‌ الوفیات‌ ، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ 1973ـ1974؛ ابن‌شعار، قلائد الجمان‌ فی‌ فرائد شعراء هذا الزمان‌ ، چاپ‌ عکسی‌ از نسخة‌خطی‌ کتابخانة‌ سلیمانیة‌ استانبول‌، مجموعة‌ اسعد افندی‌، ش‌ 2323، چاپ‌ فؤاد سزگین‌، فرانکفورت‌ 1410/1990؛ ابن‌صقاعی‌، تالی‌ کتاب‌ وفیات‌ الاعیان‌ ، چاپ‌ ژاکلین‌ سوبله‌، دمشق‌ 1974؛ احمد احمد بدوی‌، اُسُس‌ النقد الادبی‌ عندالعرب‌ ، قاهره‌ 1964؛ محمدبن‌ احمد ذهبی‌، تاریخ‌ الاسلام‌ و وفیات‌ المشاهیر و الاعلام‌ ، چاپ‌ عمر عبدالسلام‌ تدمری‌، حوادث‌ و وفیات‌ 671ـ680 ه ، بیروت‌ 1420/ 1999؛ جرجی‌ زیدان‌، تاریخ‌ آداب‌ اللغة‌ العربیة‌ ، مصر 1911ـ1914؛ سرکیس‌؛ صفدی‌؛ شوقی‌ ضیف‌، تاریخ‌ الادب‌ العربی‌ ، ج‌5: عصرالدول‌ و الامارات‌ ، قاهره‌ 1980؛ یاقوت‌ حموی‌؛EI 2 , s.v. " A l-Talla ـ far ¦â " (by F. Rosenthal); Franz Rosenthal, Gambling in Islam , Leiden 1975.
نظر شما
مولفان
گروه
جغرافیا ,
رده موضوعی
جلد 8
تاریخ 93
وضعیت چاپ
  • چاپ شده