تَل ّالعَمارنه (تِلّ العَمَرنه)، محلی در ساحل راست رود نیل، مقابل شهر کوچک ملوی در استان محافظه مینیا . در این منطقه فاصلة میان رود نیل و کوهها (که در اینجا جبلالشیخ سعید خوانده میشوند) سه مایل [ = حدود پنجکیلومتر ] است اما به طرف شمال و جنوب، کوهها به رود نزدیک میشوند و منطقهای به طول حدود هشت کیلومتر بهوجود میآورند. یکی از روستاهایی که در آنجا واقع شده، اَلتِلّ (یا اَلتیل) نام دارد؛ به نظر میرسد که تِلّالعَمَرنه «ترکیبی اروپایی» باشد (فلیندرز پیتری ) و احتمالاً نام صحیح آن تَلّالعَمارنه است که از نام قبیلة بنوعِمران (یا عَمران) ــ که در اینجا و در ساحل رود نیل زندگی میکنند ــ گرفته شدهاست. شهرت این محل از آنجاست که آمنحوتپ/ آمنوفیس چهارم، فرعون مصر، پس از آنکه خورشیدپرستی را معمول کرد، از شهر تِب / تبس به این محل پناه آورد و بیست یا سی سال در آنجا اقامت گزید. شهر او به اخت ـ آتون معروف بود. چون این محل دو باره بهصورت شهر در نیامد، بقایای آن نسبتاً خوب مانده است. از 1305/ 1888 انجمن مطالعات شرقی آلمان و پروفسور فلیندرز پیتری، و بعد از جنگ [ جهانی اول ] انجمن کاوشهای [ باستانشناسی ] مصر در این ناحیه حفاریهایی کردهاند. آنچه اهمیت خاص دارد، تعداد زیادی لوحهای گلی است که از محل نگهداری لوحها («طومارخانه» ) در قسمت شرقی شهر پیدا شده و مشتمل است بر مکاتبات فرمانروایان آسیایی با شاه مصر به خط میخی. بیشتر این لوحها در موزة برلین نگهداری میشوند.ظاهراً مؤلفان عرب، آثار باستانیِ تلّالعمارنه را کمتر میشناختهاند. در شمال این محل اکنون شهر تقریباً متروکی با نام انصنا (آنتنو) وجود دارد و در طرف دیگر رود نیل، اشمونین واقع است. ابنحوقل (ص158) و یاقوت (ذیل «بوصیر») از محلی به نام بوصِیْر خبر دادهاند که روبروی شهر اخیر بوده اما اطلاع دیگری ندادهاند. کاترمر التلّ را با محل پسینولا ، که در روزگار رومیها در آنجا پادگانی وجود داشته، یکی دانسته است.منابع: ابنحوقل؛ علیباشا مبارک، الخطط التوفیقیةالجدیدة لمصر القاهرة ، ج 10، ص 43؛ یاقوت حموی؛Baedeker, طgypten , 1928, 237 ff.; W. M. F. Flinders Petrie, Tell el Amarna , London 1894, 2 ; Quatremةre, Mإmoire gإographique et historique sur l'Egypte , Paris 1811, I, 39 ff.