تکیه دولت (یا تکیة همایونی دولتی، تکیة قصر، تکیة بزرگ شاهی)، بنایی که برای اجرای تعزیه و برگزاری مراسم سوکواری و روضهخوانی ایام عاشورا در تهران برپا شد. ساخت آن از 1285 تا حدود 1290 به طول انجامید. تکیة دولت را دوستعلیخان معیّرالممالک به فرمان ناصرالدینشاه و با صرف سرمایهای بالغ بر سیصدهزار تومان بنا کرد (ذکاء، ص 287، 293؛ معیّرالممالک، ص 13؛ قساعتمادالسلطنه، ص 88). این بنا در ضلع جنوبشرقی باغ گلستان و در جنوبغربی شمسالعماره قرار داشت (بر اساس نقشة عبدالغفار نجمالملک ( نجمالدوله ) از تهران در 1309 به نقل منصوریفرد، ص 570، 577، نقشة ش 2) که قبلاً در محل آن، انبار دولتی ارگ شهر مستقر بود (نقشة کرشیش اتریشی از تهران در 1275 به نقل منصوریفرد، ص 577، نقشة ش 1؛ ذکاء، ص 287).ساختمان تکیة دولت مدور و آجری به قطر تقریبی شصت متر و به ارتفاع 24 متر بود (فروغ، ص 7). این ساختمان، سه طبقه، و با سردابه چهار طبقه، داشت (اعتمادالسلطنه، ص 87). مساحت آن حدود 824 ، 2 مترمربع بود (اعتمادالسلطنه؛ فروغ، همانجاها؛ ریاحی، ص 17). پی بنا سست بود و بر روی خاک دستی قرار گرفته بود و همین امر از ابتدا مشکلاتی برای مقاومت و ایستایی آن پدید آورد (منصوریفرد، ص 570؛ سرنا ، ص 163).تکیة دولت سه ورودی داشت: ورودی اصلی و بزرگ در ضلع شرقی تکیه برای مردان، با دری دو لنگه و سردری جناغی؛ ورودی ضلعغربی برای زنان، از سمت میدان ارگ با سردر جناغی و شش منارة کوچک در دو طرف که با کاشی مُعَقَّلی پوشیده شده بود (منصوریفرد، ص 571ـ572؛ اعتمادالسلطنه، ص 87؛ ذاکرزاده، ص 129)؛ ورودی سوم، راهرو پر پیچوخم و تاریکی بود که قسمت شاهنشین تکیه را به ضلعجنوبی کاخ گلستان وصل میکرد و شاه برای ورود به تکیه از آن میگذشت (سرنا، ص 162؛ منصوریفرد، ص 574).در اطراف صحن، بیست طاق (هر یک به عرض هفتونیم متر) با دیوارها و ستونهای کاشیکاری قرار داشت و روی طاقها اتاقهایی در دو طبقه ساخته شده بود. اتاقهای طبقة اول ویژة وزرا و حکام ولایات بود که با نظارت ناظر (کارپرداز کاخ، فراشباشی) میان ایشان تقسیم میشد (اوبن ، ص 190؛ مستوفی، ج 1، ص 293؛ هدایت، ص 87). اتاقهای طبقة دوم اُرُسی داشت و مخصوص بانوان حرم بود (اورسول ، ص 160). طبقة سوم، جایگاه نقارهچیها بود که با نردهای حفاظت میشد (اوبن، ص 193؛ منصوریفرد، همانجا).اتاقِ شاه در طبقة دوم، ارتفاع بیشتر و سردر و سقف بلندتری داشت (بنجامین، ص 289). هنگام اجرای تعزیه پردة توری سیاهی در برابر غرفة شاه میکشیدند (مستوفی، همانجا). ورود به اتاقها و خروج از آنها از طریق راهروهای پشت آنها صورت میگرفت (ذکاء، ص 297). صحن مرکزی را داربستی از الوار و تیرهای چوبی میپوشاند که با بستها و تسمههای آهنی درهم چفت شده و بر روی دیوارهای بنا تعبیه شده بود و سقفی گنبدی را بر روی صحن تشکیل میداد که در مواقع لزوم چادر کرباسی ضخیمی بر روی آن میکشیدند (منصوریفرد، ص 572؛ اعتمادالسلطنه؛ فروغ، همانجاها). پس از آنکه چوببستها از چند جا شکست، مهندس بتن فرانسوی به فرمان مظفرالدینشاه نیمقوسهایی آهنی بهجای قوسهای چوبی کار گذاشت. نیمقوسهای آهنی دوازده عدد بود که هر کدام از پنج تکة مجزا تشکیل و با پیچ و مهره بههم وصل میشد و دیگر به پشتبندهای آجری در سقفِ اتاقهای تکیه احتیاجی نبود (ذکاء، ص 293ـ294؛ منصوریفرد، ص 576). در زمان مظفرالدینشاه (1313ـ1324) چون بیم آن میرفت که فشار پوشش باعث خرابی بنا شود، برای کاهش فشار، طبقة آخر را خراب کردند (مستوفی، همانجا؛ ذکاء و سمسار، ج 2، تصویر 6ـ13).در وسط صحن تکیه، سکوی گردی به شعاع تقریبی نهونیم متر و ارتفاع تقریبی یک متر با ازارة سنگی منقوش با قاب و شمسه قرار داشت که سطح آن آجرفرش بود. در این ازاره دریچههایی تعبیه شده بود که احتمالاً به زیرزمین گشوده میشد (ذکاء، ص 294؛ منصوریفرد، ص 574 ـ 575). در دوطرف سکو دو پلکان سهپلهای قرار داشت (منصوریفرد، ص 575؛ ذکاء و سمسار، ج 2، تصویر 6ـ3). دور سکو، محوطهای به عرض تقریبی ششمتر برای عبور اسبها و دستههای موسیقی منظور شده بود. پلکانی در شش ردیف با یک پیش آمدگی دور تا دور صحن و متصل به ساختمان مدور تکیه قرار داشت که مشرف بر صحن مرکزی و سکوی آن بود. این بخش، مخصوص زنان بود (فروغ، همانجا؛ اورسول، ص300؛ هدایت، ص 88).در تکیه، منبری بیست پلهای (فروغ، همانجا: چهارده پله) قرار داشت که دو دیوارة جانبی آن از مرمر یکپارچه بود. بلندی آن حدود یک طبقة تکیه بود و به سفارش معیّرالممالک در یزد ساخته شده بود (ذکاء، ص 297؛ منصوریفرد، ص 574). این منبر را در زمان انقلاب مشروطه از تکیه خارج کرده و در میدان توپخانه گذاشته بودند و شیخ فضلاللّه نوری بر آن سخنرانی میکرد (هدایت، ص 161).در چهار طرف تکیه، حوضهای پر آبی قرار داشت که نوجوانانی با لباس عربی، غالباً بر اساس نذر والدینشان، سقاییِ حاضران در تکیه را بر عهده داشتند (اوبن، ص 191). در زمستان برای تأمین گرما در چند جا منقل میگذاشتند (سرنا، ص 165).بر اساس وصفهایی که از فضای داخلی تکیة دولت برجا مانده است، میتوان گفت که تزئین در آن بیش از معماری کلی و نمای بیرونی اهمیت داشته است، بویژه استفاده از شمعدانهای چند شاخه و دیوارکوبها و چلچراغها و شمعها و مانند اینها که نورپردازی فضای تکیه را چشمگیر میکرد. چلچراغی در وسط سقف قرار داشت (فروغ، همانجا) که چندی با نیروی برق روشن میشد (بنجامین، ص 298؛ کرزن، ج 1، ص 434). بخشی از نور تکیه، بویژه سکوی وسط، از چراغهای لاله فنری با کاسة بلور که فراشها حمل میکردند، تأمین میشد (مستوفی،ج 1، ص 296). تعداد شمعهایی که در تکیه افروخته میشد، بهحدی بود که با مقاطعة جمعآوری پیه و گچ شمعهای سوخته و نیمهسوخته، بخشی از مخارج روضهخوانی تأمین میگردید (همان، ج 1، ص 303). گذشته از منابع نور، داخل تکیه را با تاجهای گل و پارچهها و قالیهای گرانبها و آیینه میآراستند (سرنا، ص 163؛ اورسول، ص 299). تزئین هریک از طاقها بر عهدة یکی از رجال بود و رقابت میان آنان به شکوه بیشتر آرایهها منجر میشد. بخشهایی نیز به درویشان اختصاص داشت که با تخت پوست، کشکول، بوق و تسبیح تزئین میشد (مستوفی، ج 1، ص 301). شاه نیز اثاثی خاص تکیة دولت تدارک دیده بود ( رجوع کنید به هدایت، ص140).شکوه مراسم و فضای تکیة دولت تاآنجا بود که با وجود احتیاط ایرانیان در پذیرش ورود بیگانگان به مراسم تعزیه به سبب نگرانی از واکنش نادرست آنان، شاه و درباریان با آسودگیخاطر سیاحان فرنگی را به تکیة دولت دعوت میکردند. گزارشهای سیاحان ( رجوع کنید به الگار، ص 244؛ ظهیرالدوله، ص 174 از حضور چرچیل در تکیة دولت سخن گفته است) در کنار تصویرهای بر جا مانده، به بازسازی ذهنی این بنای نابود شده کمک میکند.تکیة دولت را میتوان نماد تهران دورة ناصری دانست ( رجوع کنید بهسرنا، ص 242). بسیاری بر تأثیرپذیری معماری آن از سبک اروپایی و شباهت آن با تماشاخانة ورونا (فروغ، همانجا) وآلبرت هال لندن (کرزن، همانجا؛ اورسول، ص160) تأکید کردهاند. برخی، از جمله منصوریفرد (ص 575)، نیز با توجه به این نکته که تاریخ اولین سفر ناصرالدینشاه به فرنگ 1296 و پس از ساخت تکیة دولت بوده است، از تأثیرپذیری آن از معماری سنّتی سخن گفتهاند.تکیة دولت تا پایان دورة قاجار برپا بود، چنانکه جنازة مظفرالدینشاه در مراسم باشکوهی به آنجا حمل شد و تا انتقال آن به عتبات در همانجا بود (کاتوزیانتهرانی، ص 417). در محرّم 1326 نیز محمدعلیشاه، مطابق رسم معمول همهساله، به تکیه رفت و در پی هجوم جمعیت تلفاتی بهبار آمد (روسیه. وزارت امورخارجه، ج 1، ص 104). مجلس مؤسسانی که در پانزدهم آذر 1304 تشکیل شد و احمدشاه را بر کنار کرد و رضاخان را به ریاست حکومت موقت گمارد، در تکیة دولت بر پا گردید (هدایت، ص 369).تکیة دولت سالها متروک و نیمهمخروبه بود تا اینکه در 1325 ش برای ساخت شعبة بانک ملی در بازار، آن را خراب کردند و بیشتر عرصة آن زیربنای بانک گردید (ذکاء، ص310؛ شهیدی، ص 14).منابع: محمدحسنبن علی اعتمادالسلطنه، المآثر و الا´ثار ، در چهلسال تاریخ ایران ، چاپ ایرج افشار، ج1، تهران: اساطیر، 1363ش؛ حامد الگار، دین و دولت در ایران: نقش عالمان در دورة قاجار ، ترجمة ابوالقاسم سرّی، تهران 1369ش؛ اوژن اوبن، ایران امروز،1907ـ1906: سفرنامه و بررسیهای سفیر فرانسه در ایران ، ترجمه و حواشی و توضیحات از علیاصغر سعیدی، تهران 1362 ش؛ ارنست اورسول، سفرنامة اورسل: 1882 میلادی ، ترجمة علیاصغر سعیدی، تهران ?[ 1352 ش ] ؛ سمیوئل گرین ویلر بنجامین، ایران و ایرانیان: عصر ناصرالدینشاه ، ترجمة محمدحسین کردبچه، تهران 1363 ش؛ امیرحسین ذاکرزاده، سرگذشت طهران: گزیدهای از آداب و رسوم مردم طهران ، تهران 1373 ش؛ یحیی ذکاء، تاریخچة ساختمانهای ارگ سلطنتی تهران و راهنمای کاخ گلستان ، تهران 1349 ش؛ یحیی ذکاء و محمدحسن سمسار، تهران در تصویر ، عکاسی علی خادم، تهران 1369ـ1376 ش؛ روسیه. وزارت امورخارجه، کتاب نارنجی: گزارشهای سیاسی وزارت امورخارجه روسیه تزاری در بارة انقلاب مشروطة ایران ، ج 1، ترجمة حسین قاسمیان، چاپ احمد بشیری، تهران 1367 ش؛ محمدامین ریاحی، «هنرهای زیبا در ایران امروز»، هنرومردم ، دورة جدید، ش 71 (شهریور 1347)؛ کارلا سرنا، مردم و دیدنیهای ایران ، ترجمة غلامرضا سمیعی، تهران 1363 ش؛ عنایتاللّه شهیدی، «امیرکبیر و تکیة دولت»، جهان کتاب ، سال 6، ش 19ـ20 (بهمن 1380)؛ علیبن محمدناصر ظهیرالدوله، سفرنامة ظهیرالدوله همراه مظفرالدینشاه به فرنگستان ، چاپ محمداسماعیل رضوانی، تهران 1371 ش؛ مهدی فروغ، «تکیة دولت»، هنرومردم ، دورة جدید، ش 29 (اسفند 1343)؛ محمدعلی کاتوزیان تهرانی، مشاهدات و تحلیل اجتماعی و سیاسی از تاریخ انقلاب مشروطیت ایران ، تهران 1379 ش؛ جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیة ایران ، ترجمه غ. وحید مازندرانی، تهران 1349 ش؛ عبداللّه مستوفی، شرح زندگانی من، یا، تاریخ اجتماعی و اداری دورة قاجاریه ، تهران 1360 ش؛ دوستعلی معیّرالممالک، وقایع الزمان ( خاطرات شکاریه )، چاپ خدیجه نظاممافی، تهران 1361ش؛ محسن منصوریفرد، مجموعه مقالات کنگرة تاریخ معماری و شهرسازی ایران: 12ـ7 اسفند ماه 1374، ارگ بم ـ کرمان ، به کوشش باقر آیتاللّهزاده شیرازی، ج 3، [ تهران ] : سازمان میراث فرهنگی کشور، 1375؛ مهدیقلی هدایت، خاطرات و خطرات ، تهران 1363 ش.